تکیه به واردات در کالاهای اساسی خلاف اقتصاد مقاومتی است

کد خبر: 493794

کاندیدای انتخابات مجلس دهم تاکید کرد: کالاهای اساسی مساله‌ای استراتژیک برای هر کشور و تکیه عمده به واردات این نوع کالاها نوعی وابستگی خطرناک و خلاف اقتصاد مقاومتی است.

خبرگزاری مهر: حجت‌الله عبدالملکی، استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) و کاندیدای انتخابات مجلس دهم طی یادداشتی که در اختیار مهر قرار داد، به موضوع واردات کالا و نسبت آن با اقتصاد مقاومتی پرداخت.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
«کالاهای اساسی مسئله‌ای استراتژیک برای هر کشور است، تکیه عمده به واردات این نوع کالاها نوعی وابستگی خطرناک و خلاف اقتصاد مقاومتی است؛ کالاهایی مانند گندم، برنج، روغن نباتی، شکر، کره، جو، دانه های روغنی مثل ذرت، کنجاله و سویا و... کالای اساسی هستند.
به عنوان مثال یکی از کالای اساسی، دانه‌های روغنی می‌باشند که بسیار با اهمیت هستند، زیرا روغنی که این دانه‌ها استحصال می‌شود، به مصرف خوراکی می‌رسد و کنجاله‌ی آن همان پسماند دانه‌های روغنی است که به عنوان غذای دام و طیور استفاده می‌شود؛ یعنی دانه روغنی از ‌این جهت یک کالای فوق‌العاده مهم برای کشور محسوب می‌شود. متأسفانه در حال حاضر تقریباً نود درصد وابستگی به دانه‌های روغنی وجود دارد؛ یعنی اگر کشور بخواهد کل تولید مصرف روغن داخلی تأمین کند، احتیاج به تقریباً ۴ میلیون تن دانه روغنی است که در حال حاضر کمتر از ۴۰۰ هزار تن از ‌این دانه را در داخل کشور تولید و بقیه وارد می‌شود و بدتر اینکه در آن بخش وارداتی، حتی دانه را کمتر وارد می‌شود تا در داخل کشور استحصال شود، بلکه بخش زیادی را به صورت روغن تصفیه نشده و کنجاله یعنی روغن و دانه‌ای که از هم جدا شده‌اند، وارد می‌شود؛ می‌توان گفت ‌این از واردات خود دانه‌های روغنی هم بدتر است.
مسئله‌ی دیگری که وجود دارد، ‌این است که مصرف سرانه روغن در کشور به شدت افزایش پیدا کرده است و از ۲.۵ کیلوگرم به ازاء هر نفر در سال ۱۳۴۰، به ۱۷ کیلوگرم روغن در سال‌های اخیر رسیده است که ‌این خود به نوعی نشان دهنده الگوی نامطلوب مصرف نیز می‌تواند باشد. نتیجه این‌که در خصوص دانه‌های روغنی نیز نیازمندی‌های بسیار جدی و وابستگی نسبتاً شدیدی ‌وجود دارد.
اگر بخواهیم به‌طور کلی مخصوصاً در مورد مواد غذایی، گندم، برنج، دانه‌های روغنی و ... علل وابستگی را مطرح کنیم، می‌توان گفت علت اصلی عدم بهره‌برداری مناسب از منابع کشور باشد. هم‌اکنون تقریباً ۱۸ میلیون هکتار زمین زیر کشت در کشور وجود دارد، در حالیکه بر اساس آمار وزارت جهاد و کشاورزی تا ۳۶ میلیون هکتار زمین را می‌توان زیر کشت برد، در واقع نیمی از اراضی قابل کشت کشور به روش سنتی، هم‌اکنون استفاده نمی‌شوند، از طرفی بهره‌وری منابع آبی نیز بسیار کم است و بسیاری از اراضی به‌صورت دیم کشت می‌شوند در حالی‌که با همین منابع موجود آب می‌توان حداقل شش برابر زمین‌های بیشتری را آبیاری کرد. این درصورتی است که طبق آمارهای رسمی جهاد کشاورزی بهره‌وری منابع آبی ایران در شرایط فعلی کمتر از ۱۵ درصد است»
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

نیازمندیها

تازه های سایت