ابتکار: از همه ما در کودکی پرسیده میشد: «میخواهی چه کاره شوی؟» و جوابها تا حدودی مشترک بود؛ مهندس، دکتر، فوتبالیست، هنرپیشه و حتی رئیس جمهور. قریب به 4 دهه از انقلاب اسلامی میگذرد. کشور با مشکلاتی از جنگ تحمیلی گرفته تا تحریمها روبهرو بوده است؛ همه و همه عاملی شد که نرخ بیکاری و نوع بیکاری در کشور شکل متفاوتی به خود بگیرد. جوانان میل به کار نداشته، سن بازنشستگی کاهش یافته، مردان خانه نشین زیاد شدند و جوانان به دلایل مختلف علاقه عجیبی به تحصیل پیدا کردند. حال که سالانه 500 تا 600 هزار نفری که وارد بازار کار شدهاند، فقط به جمعیت بیکاران کشور افزوده میشوند. هیچکس منکر تلاشهای انجام گرفته توسط دولتها نیست اما این آمار افزایش اشتغال ارائه شده، کی و کجا محقق شده است؟ آیا توسعه فضاهای دانشگاهی و گسترش روزافزون آن راهحل مناسبی بود؟ آیا افزایش دوره سربازی برای کنترل جمعیت جوان جویای کار، صحیح است؟
78589261 نفر جمعیت ایران تا پایان مرداد 94
جمعیت ایران تا پایان مرداد ماه امسال 78589261 نفر است. به گفته مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رییسجمهور دولت یازدهم، در حال حاضر تعداد بیکاران کشور 3 میلیون و 500 هزار نفر تخمیم زده میشود. طبق آمار ارائه شده از مرکز آمار ایران، دولت نهم و دهم با ریاست محمود احمدی نژاد، سال 84 کشور را با 20 میلیون و 618 هزار و 579 نفر شاغل از رییس جمهوری دولت هفتم و هشتم تحویل گرفته و در سال 91 با 21 میلیون و 160 هزار و 887 نفر شاغل تحویل حسن روحانی داده است. به عبارتی از سال 84 تا 91 تنها 542 هزار و 308 نفر به جمعیت شاغل کشور افزوده شد. همچنین تعداد بیکاران تا پایان دوره احمدی نژاد بیش از 3 میلیون و 100 نفر گزارش شده است. با نگاهی به تعداد موالید کشور در 20 تا 35 سال گذشته(جمعیتی که هم اکنون وارد بازار کار شده اند) میشود دید در سال 1365 جمعیت کشور 49.6 میلیون نفر بوده یعنی 2 برابرجمعیت نسبت به دهه 40 شمسی. جمعیت کشور در سال 1355 بالغ بر 33.7 میلیون نفر بوده است. حال باید با نگاهی تفسیریتر به بررسی نوع و شکل بیکاریها در 4 دهه اخیر پرداخت.
دهه پنجاهی ها؛ انقلاب و جنگ
متولدین این دهه هم اکنون بین 35 تا 45 سال دارند. جوانان در این دهه تعدادشان کم است و چرایی قضیه از سیاست کشور مبنی بر کاهش جمعیت آب میخورد. از سال 1345 تا 1355 نرخ رشد جمعیت 2.71 بوده است. فرزندان این دهه که انقلاب و جنگ را به چشم دیده اند و از نظر شخصیتی تفاوت هایی با نسلهای قبل و بعد خود دارند. نسلی که سن اشتغالشان با پایان جنگ تحمیلی و اثرات ناشی از آن مصادف شد. دولت پنجم و ششم وظیفه ساخت کشور را بر دوش داشت و باید از جوانان این دهه در عمران و توسعه کشور استفاده میکرد. بر طبق منابع معتبر، تعداد دانشگاهها و مدرسه عالی کشور در سال 1973(1352) 60 واحد بوده است. همانقدر که ورود به دانشگاه سخت و طاقت فرسا بود به همان نسبت پس از فارغالتحصیلی شخص کاری مناسب با رشته تحصیلی خود مییافت یا حداقل این تلاش به نتیجه مطلوبی ختم میشد. لازم به ذکر است، جمعیت بیکار کشور از سال 1365 تا 1375 به ترتیب از 1818740 نفر به 1455651 نفر کاهش پیدا کرد و این خود گویای کاهش بیکاری در سن کار متولدین دهه پنجاه است.
دهه شصتیها با سیاست رشد جمعیت
بر خلاف دهه 50، دولت وقت دهه شصت سیاست رشد جمعیت را در پیش گرفته و این امر باعث به وجود آمدن خانوادههای سه فرزندی و حتی بیشتر شد تا جایی که جمعیت ایران در سال 65 حدود 50 میلیون نفر شد. خانوادهها در این نسل، فرزندان را به شدت به تحصیلات عالی هدایت کرده و مدرک گرفتن نوعی افتخار برای خانواده محسوب میشد. این علاقه به تحصیل که از طرز تفکر پدرها و مادرها ناشی میشد، باعث افزایش انواع دانشگاهها در کشور از سوی ارگانهای مربوطه شد. سطح تحصیلات باعث افزایش سطح توقع در جوانان شد و وقتی جوانان این دهه مدرک فارغالتحصیلی به دست از رشتههای مهندسی، پزشکی و دکتری وارد بازار کار شدند، حاضر به انجام هر نوع کاری نبوده و با وجود شغلهای موجود هیچکس حاضر به انجام کار نشد. ده سال اخیر، سن کار متولدین دهه شصتی بود. از سال 1375 تا سال 1385 که متولدین دهه شصت وارد بازار کار شدند، جمعیت بیکار کشور به گزارش مرکز آمار ایران، به ترتیب از 1455651 نفر به 2992484 نفر رسید. این درحالی است که تا سال 1383 تعریف نرخ بیکاری مبنی بر 2 روز کار در هفته بوده و در دولت نهم این تعریف دچار تغییراتی شد. طبق آخرین آمار در سال 92 جمعیت بیکار
کشور 3 میلیون و 100 هزار نفر بیان شده است. به گزارش مهر، در اردیبهشت ماه سال 93، در فاصله سالهای ۸۴ تا ۹۲، بر تعداد جمعیت غیرفعال کشور (نه شاغل و نه بیکار) ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر افزوده شده است. به گزارش مرکز آمار، در حال حاضر ۳۹.۵ میلیون نفر از جمعیت کشور نه شاغلند و نه بیکار و با اینکه در سن کار قرار دارند اما در توسعه کشور نقشی ندارند و صرفا مصرف کننده هستند.
در سالهای دورتر
اکرم پورنهاوندی، روانشناس و استاد دانشگاه خوارزمی در ارتباط با وضعیت شخص بیکار در جامعه در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی روزنامه ابتکار میگوید: فرد بیکار، همنشین شیطان است. وقتی شخصی بیکار است زندگی بی هدفی را دنبال کرده و دچار افسردگی میشود تا جایی که اعتماد به نفس خود را از دست میدهد. این نوع افراد به دلیل فشار اجتماعی وارد شده حتی در انتخابهای زندگی خود نیز دچار مشکل میشوند. حال که فرد شاغل، در جامعه احساس ارزشمندی خواهد کرد. تعداد متولدین امسال تا پایان روز گذشته، 838800 نفر که سهم پسران 429465 نفر و سهم دختران 409335 نفر است. این افراد تا 20 سال دیگر وارد بازارکار میشوند؛ میتوان برای اشتغال آنها از همین برنامهریزیهای اصولی هم در سیستم آموزشی کشور و هم در ایجاد اشتغالهای دائم صورت گیرد تا در سالهای دورتر، دهه نودیها کارآفرینان، سیاستهای کشور و دولتها را مقصر بیکاری خود ندانند.
دهه تک فرزندی ها
دهه هشتاد و اواخر دهه هفتاد را میتوان دهه خانوادههای تک فرزندی نامید. طبق فرمایشات مقام معظم رهبری در جمعی از دانشجویان در تیرماه امسال با توجه به تشویق ایشان به فرزندآوری که بیان کرده اند: هرچه که ما بتوانیم در جامعه مسئلهی مشکل جنسی جوانها را حل کنیم، این به نفع دنیا و آخرت جامعهی ما است؛ به نفع دنیا و آخرت کشور ما است؛ بعد هم برای مسئلهی نسل که من رویش خیلی تکیه دارم [مهم است]. باز من همینجا هم به آقای وزیر محترم بهداشت عرض میکنم؛ گزارشهایی به من میرسد که آن خواستهی شما که همان خواستهی ما است، [یعنی] مسئلهی جلوگیری از منع باروری -که منع باروری یک سیاستی بود؛ بنا بر این گذاشته شد که از این سیاست جلوگیری بشود- درست انجام نمیگیرد؛ بعضی جاها همچنان در بر پاشنهی قبل میگردد. بیش از 65درصد از دانشجویان ورودیهای 94 دانشگاهها را دختران تشکیل میدهند و این یعنی باز مشکل بیکاری و افزایش سن ازدواج برای این نسل نیز ممکن است تکرار شود. طبق پیش بینیهای صورت گرفته، تا سال 97 تعداد مردان 20 تا 35 سال حدود دو میلیون نفر بیش از زنان در سن ازدواج (15 تا 29 ساله) خواهد شد. با توجه به عملکرد دولت در زمینه
اشتغال زایی و رفع و رجوع کردن مساله بیکاری، باید به انتظار نشست تا ببینیم که این دهه، با توجه به پشت سر گذاشتن بسیاری از مسایل، مصایب و اتفاقات رنگارنگ چه اتفاقی خواهد افتاد.
دیدگاه تان را بنویسید