راهکارهایی برای ارتقای بهره‌وری

کد خبر: 408908

نوشتار پیش رو، خلاصه‌ای از هفتمین جلسه از سلسله جلسات تبیین پیام‌های اقتصادی مقام معظم رهبری است که توسط دکتر پیغامی ارائه شده است. ایشان در این جلسه، به بررسی ادامۀ محور دهم از سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف و توضیح دربارۀ ارتقای بهره‌وری می‌پردازند.

راهکارهایی برای ارتقای بهره‌وری
فردا: نوشتار پیش رو، خلاصه‌ای از هفتمین جلسه از سلسله جلسات تبیین پیام‌های اقتصادی مقام معظم رهبری است که توسط دکتر پیغامی ارائه شده است. ایشان در این جلسه، به بررسی ادامۀ محور دهم از سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف و توضیح دربارۀ ارتقای بهره‌وری می‌پردازند. قبل از آن­که به ادامۀ محور دهم بپردازیم، لازم است تا دو نکته را مدنظر قرار دهیم: نخست آن‌که یکی از مسائل مهم در تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که مردم، همۀ دستگاه­‌های دولتی و به‌خصوص دستگاه­‌های حاکمیتی از تولید داخلی استفاده کنند و سعی کنند هیچ تولید غیرایرانی را مصرف نکنند. با این رویکرد، طرح­‌های اقتصاد مقاومتی کارساز می‌­افتد. نکتۀ دوم آن­که تصمیم­‌های خلق­‌الساعه و تغییر مداوم قوانین و مقررات جزء ضربه­‌هایی است که به اقتصاد مقاومتی وارد شده و به مقاومت ملت ضربه می­‌ز‌ند. از این‌رو نیازمند به تأمل بیشتر در تصمیم‌­گیری­‌ها هستیم. اقتصاد دانش‌­بنیان مقام معظم رهبری تأکید جدی بر اقتصاد دانش‌­بنیان دارند. در واقع اقتصادها دو دسته‌­بندی کلی دارند: اقتصاد مبتنی بر منابع و اقتصاد مبتنی بر دانش. اقتصاد مبتنی بر منابع در دوران فعالیت بشر در زمینۀ کشاورزی «اقتصاد کشاورزی» نامیده می­‌شود. منابع آن هم عبارت است از زمین، بذر، آب و… . اما اقتصاد جدیدی که شاید سی یا چهل سال پس از جنگ جهانی دوم در دنیا مطرح شد و کشورهای پیشرفته نیز همگی در حال پایه‌­ریزی آن در کشور خود هستند، «اقتصاد دانش‌­بنیان» نام گرفته است. مقام معظم رهبری با تبیین اقتصاد دانش‌­بنیان، خط بطلانی بر اندیشه­‌های غالب کشور در سال­‌های پس از جنگ که مبتنی بر استراتژی توسعۀ صنعتی بود کشیدند. در کشور ما از سال ۷۵ یا ۷۶ سخن دربارۀ توسعۀ صنعتی به صورت جدی بر سر زبان­‌ها و نقل محافل نخبگان بود، اما مقام معظم رهبری تلاش کردند استراتژی را به اقتصاد دانش‌­بنیان تغییر دهند. البته در اقتصاد دانش‌­بنیان باید نیروی کار و نیروی انسانی آن هم دانش‌­بنیان شود و فکور و بصیر باشد. اقتصاد دانش‌­بنیان، دانشگاه دانش‌­بنیان و انسان­‌های دانش‌­بنیان لازم دارد. این کار، یک حرکت بزرگ است که متأسفانه هنوز در فضای کشور موج آن راه نیفتاده است. اگر موج آن در کشور به راه افتد و تک تک ارکان و اجزای کشور متناسب با آن تغییر و تحول کنند، اتفاق­‌های خوبی خواهد افتاد. البته اکنون باید به فکر اقتصاد دانش‌­بنیان بود تا بتوان بیست سال بعد ثمرۀ آن را برداشت کرد. اگر هدف را توسعۀ صنعتی قرار دهیم، بیست سال دیگر که همۀ کشورهای پیشرفته، دانش‌­بنیان شدند باز هم ما جهان سوم هستیم اما جهان سومی که صنعت پیدا کرده‌­است. در اقتصاد دانش‌­بنیان، ابزارهای مالی جدیدی لازم است. یکی از ابزارهای جدید مالی در اقتصاد دانش‌­بنیان، ونچر کپیتال (Venture Capital) است. ارزش افزوده یکی از چیزهایی که میزان بهره‌­وری را افزایش می­‌دهد، ارزش افزوده است. ارزش افزوده در تمام بخش‌­های تولید به معنای عام مطرح است. حتی دانش‌­آموزی که به مدرسه می­‌رود باید ببیند بعد از مدرسه چقدر ارزش افزوده داشته­‌است. ارزش افزوده در مورد سرمایه­‌های انسانی و طبیعی مطرح است. البته در مورد سرمایه­‌های طبیعی باید با یک سرمایۀ دیگری مانند سرمایۀ اجتماعی ترکیب شوند تا بتوانند میزان ارزش افزودۀ بیشتری داشته باشند. به عنوان مثال، کارگری که روی زمین کار می­‌کند، باید وجدان کاری داشته باشد تا آن زمین، بهره‌­وری مناسبی داشته باشد. نظام پرداخت­‌ها نظام پرداخت دو مسئلۀ اساسی دارد: نخست بخش جبران خدمات است. به عنوان مثال، اگر فردی دو ساعت کار کرده‌­است، بدیهی است در نظام پرداخت عادلانه به همان اندازه‌­ای که کار کرده، باید حق خود را دریافت کند. نکته‌­ای که در نظام پرداخت­‌ها در اسلام در مقابل نظام سرمایه‌­داری وجود دارد آن است که اعطای حق به ذی‌حق صورت گیرد؛ یعنی هر کسی باید به اندازۀ مشارکتی که در تولید داشته است، دریافتی داشته باشد. نکتۀ دوم در نظام پرداخت‌­ها، بحث چگونگی توزیع درآمد است؛ یعنی اگر در فرآیند تولید یک محصول چند عامل دخیل بوده‌­اند، سهم هر یک از آن‌ها از محصول خروجی و درآمد آن چقدر است؟ نکتۀ قابل توجه آن است که چه در مقولۀ جبران خدمات و چه در بحث توزیع درآمد باید به گونه‌­ای قانون­‌گذاری نمود که سازوکار انگیزشی، مطلوب و بهینه باشد. بودجه‌­ریزی عملیاتی نظام بودجه‌­ریزی چند نوع است: یک نوع آن، بودجه‌­ریزی مبتنی بر سال گذشته است. به‌­طور مثال، گفته می­‌شود اگر بودجۀ سال گذشته دو میلیارد بوده است و تورم آن سال نیز ۲۵ درصد، بنابراین بودجۀ امسال باید ۱۲۵ درصد آن بودجه یعنی ۵/۲ میلیارد باشد. حال از این‌که در سال گذشته با آن مقدار پول چه کارهایی صورت گرفته، بحثی نمی­‌شود. نوع دیگر بودجه‌­ریزی، بر مبنای صفر است. بر اساس این نوع از بودجه‌­ریزی گفته می‌­شود درست است که در سال گذشته برای یک قسمت دویست میلیارد اعتبار در نظر گرفته شده­‌است، اما دلیلی وجود ندارد و معلوم نیست که امسال دویست میلیارد به علاوۀ ۲۵ درصد تورم برای آن قسمت نیاز باشد. البته بودجه­‌ریزی بر مبنای صفر، شیوه­‌های پیشرفته­‌تری را نیز در بر دارد و و در آن تمامی ردیف­‌های بودجه را در ابتدای سال صفر می­‌کنند و پس از تخصیص بودجه بر اساس نیاز هر سال، آن را در حین عملیات چک می­‌کنند و به این ترتیب به نظام بودجه‌­ریزی، پویایی داده می­‌شود. علت این­که برخی اوقات پروژه‌­های ما پس از پانزده یا بیست سال ناتمام باقی می­‌ماند این است که بودجه‌­ریزی برنامه­‌ریزی‌­شده نداریم. همچنین باید بررسی شود که هر یک ریالی که سال گذشته اختصاص داده شده، چگونه و در چه راهی صرف شده‌­است و به چه میزان ارزش افزوده ایجاد کرده‌­است. اصلاح ساختارهای ارزیابی و ارزشیابی تفاوت دو واژه «ارزیابی» و «ارزشیابی» برای اقتصاددان‌­ها آن است که یکی از آن‌ها شاخص کمی است و دیگری شاخص کیفی. ارزشیابی اغلب به عنوان یک شاخص کیفی در نظر گرفته می‌­شود. معادل این دو کلمه عبارتند از: «Assessment Evaluation» و «Assessment» متأسفانه ما حتی در کوچک­ترین سطوح نیز از ساختارهای ارزیابی و ارزشیابیبی‌بهره‌ایم. یک کارمند، یک کارگر یا یک استاد دانشگاه چگونه ارزیابی می‌­شود؟ شاید فرم و قالبش وجود داشته باشد، اما این ارزیابی در واقع هیچ کاربرد و فاید‌ه‌­ای ندارد به این خاطر که نتایج حاصل از آن هیچ اثری در ارزش‌­گذاری افراد نخواهد داشت. رویکرد نتیجه‌­گرا نمی­‌شود انسان دغدغۀ نتیجه را نداشته باشد. رویکرد نتیجه‌­گرا در مقابل رویکرد فرآیندگرا مطرح می­‌شود و در این رویکرد آن‌چه مهم است، این است که نتیجه به هر نحو حاصل شود. واقعیت آن است که در اغلب مشکلات و مسائل کشور، رویکرد نتیجه­‌گرا وجود ندارد و هیچ­کس فکر نمی­‌کند که پس از کار او چه نتیجه­‌ای حاصل می­‌شود. این کلام «حفظ نظام از اوجب واجبات است»، شاید از نتیجه­‌گراترین جملاتی است که از امام خمینی رحمه‌الله برای ما به جای مانده‌­است. این جمله به معنای آن است که اگر هر کاری می‌­کنیم، باید ببینیم که نظام حفظ می­‌شود یا نه، نظام قوی می‌­شود یا نمی‌­شود. این را باید مدنظر قرار دهیم.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

نیازمندیها

تازه های سایت