فردا: «حسین دهدشتی» با بابک زنجانی جلسههای متعددی داشته و ناگفتهها از این نشستها فراوان است. آن روزها کمیسیون انرژی مجلس رد تخلف زنجانی را گرفته بود و دعوت از او با هدف تبیین مسیرهای این تخلف انجام میشد، اما حالا که زنجانی در اوین روزهای حبس و محکومیت خود را پشت سر میگذارد، نماینده آبادان از ناگفتههای ممنوعالخروجی او میگوید، اینکه اگر برخی تلاشها و نظارتها نبود زنجانی به بهانه ترخیص اموالش در ترکیه، از کشور خارج میشد و پروژه «خاوری ٢» اتفاق میافتاد. خوشبختانه از آذر ٩١ زنجانی تحت نظر قرار میگیرد و به این ترتیب اجازه خروج او از کشور مهیا نمیشود. آزادکردن برخی اموال در ترکیه، دلیل زنجانی برای خروج از کشور و وعده بازگشت مجدد است، اما به او مجوز سفر داده نمیشود و به این ترتیب ضرباهنگ ممنوعالخروجی او تندتر میشود. در کمیسیون چه زمانی درباره مساله زنجانی به طور جدی بحث شد؟ ما با همان مقدورات خودمان و گزارشهایی که رسیده بود، موضوع زنجانی را پیگیری کردیم. میشود گفت یک ماه قبل از اینکه بانک متعلق به زنجانی تحریم شود، پیشبینی لازم صورت گرفته بود؛ یعنی در کمیسیون انرژی پیشبینی کردیم روندی که
ادامه پیدا کرده خطرناک است. دقیقا زمانی که ما جدیتر وارد شدیم، زمانی بود که نخستین قرارداد ایشان به نتیجه نرسید. زنجانی ١٣-١٤ قرارداد بسته بود و بازپرداخت مبالغش حدودا سه، چهارماه بود. از نخستین قراردادی (مذاکراتش از قبل شروع شده بود) که باید پرداخت میکرد یکی، دو روز گذشت، ما این را به صراحت مطرح کردیم. فکر میکنم یک ماه قبل از تحریم بانکش بود، آن موقع پیشبینی کردیم ممکن است اینها بهانهای باشد که بانکش تحریم شود و قبل از اینکه بانک تحریم شود، باید به هر حال اقدامات لازم انجام بگیرد و شاید به این دلیل بود که سیستمهای امنیتی مقداری بیشتر دقت کردند. یعنی حواسها را به سمت زنجانی بردید؟ بله، شاید اگر این کار انجام نمیشد، اصلا ایشان میرفت خارج کشور و هیچگونه دسترسی هم به ایشان نبود. یعنی این موقع بود که زنجانی به شکلی ممنوعالخروج شد؟ در واقع بله، او را تحتنظر گرفتند و ممنوعالخروج شد. دقیقا چه تاریخی این اتفاق افتاد؟ فکر میکنم آذر٩١ بود. اگر این حساسیت ایجاد نمیشد، زنجانی پروژه خاوری دو میشد. یعنی احتمال خروجش از کشور بالا بود؟ بله، اگر نظارتی نبود، شاید اصلا ایشان هم میرفت. اقدامی برای خروج
نشان داده بود، یا حدس شما این است؟ در همه حال ادعا میکرد هیچ تخلفی نکرده و بعد که دید تحتنظر است، رفت سر این توجیه که آقا من یکسری اموال در ترکیه دارم و جای دیگر... که اگر نروم اینها را ضبط میکنند و اجازه بدهید من بروم و اینها را بیاورم که البته چنین مجوزی به او ندادند. گمان شما این است که تحریمهای زنجانی در واقع، تحریمهای خودخواستهای بود؟ من احتمال میدهم. آن زمانی که ما وارد شدیم، وزارت نفت هیچ مستمسکی نداشت که از او شکایت کند، یعنی قراردادی که آنموقع در اختیار وزارت نفت بود، هیچضمانت اجراییای نداشت. به همین دلیل این فشارها باعث شد چک بانک اقتصاد نوین را از او گرفتند، منظورم همان چک دومیلیاردیورویی است. همین چک و پیگیریها موجب شد تا قابلیت پیگرد قضایی در پرونده زنجانی به وجود آید. این چک قرار بود اردیبهشت٩٢ پاس شود، یعنی در واقع ایشان را یک جوری تحتنظر گرفتند، چون که هیچسندومدرکی از زنجانی در دست نداشتند. به هرحال جلو خروج زنجانی از کشور گرفته شد. بله، ما هم بحثمان این است که سیستمهای نظارتی همیشه قبل از وقوع یک اتفاق و یک بحران و در واقع اینکه پیش از طرف فرار کند، باید پیشدستی کرده و
جلو خسران را بگیرند؛ نه در مورد خاوری که واقعا زیان مالی فراوانی به کشور وارد شد و ابعاد فرار این کلاهبردار بانکی بسیار فضای عمومی کشور را بههم ریخت. در ماجرای زنجانی فرآیند نظارت بر شخص او چطور بود، حالا ماجرای ممنوعالخروجی یک بحث است و عدم توجه به پیشینه او و ١٥ پرونده قضاییاش ماجرایی دیگر. بله، خب باید خیلی زودتر از اینها دستگاههای نظارتی فعال میشدند. آنها باید بهمرور میرفتند و اموال زنجانی را شناسایی میکردند. نهتنها اموال که ضمانتهای لازم باید به دست میآمد، یعنی اگر واقعیتش مجلس وارد نمیشد، من زیاد خوشبین نبودم که اصلا پرونده زنجانی به جایی برسد، یعنی واقعا سرانجام بدی داشت.
دیدگاه تان را بنویسید