سفته بازی در اقتصاد ایران گسترش یافته
سیاست های خروج از رکود تورمی در میان اقتصاددانان مخالفان و موافقانی پیدا کرده است اما حداقل در کوتاه مدت بخش مهمی از بدنه کارشناسی اقتصاد ایران اعتقاد دارند، خروج از رکود تنها راه نجات اقتصاد ایران است.
حسين راغفر اعتقاد دارد دولت يازدهم بايد از سرمايه اجتماعي اعتماد مردم به درستي استفاده کند. به باور او اجراي طرح خروج از رکود در صورتي که به درستي انجام نشود، اين سرمايه اجتماعي را تحت خطر قرار مي دهد.
راغفر در اين مورد مي گويد:« اولا من درباره این طرح نظراتی که دارم به معنای نقد دولت و عملکرد آن نیست بلکه ارائه پیشنهاد و نظراتی است که فکر می کنم می تواند برای اقتصاد کشور مفید باشد. مسئله بعدی دغدغه من دغدغه اقتصاد، مردم و دولت است و اگر خدا نکرده اقتصاد و سیاست اقتصادی دولت شکست بخورد به معنای پیروزی رقیب است و من بنا بر این دلسوزی صحبت می کنم.»
راغفر مي افزايد:« نظر کلی من این است که اولا این طرح یک طرح کوتاه مدت نیست. کل طرح نشان می دهد که اگر چه گفته شده در یک سال و یک سال و نیم این برنامه پاسخگوی مسائل اقتصادی کشور خواهد بود اما اجرای این برنامه به زمان بشتری نیاز دارد. چگونه قرار است به بنگاه های اقتصادی کمک شود تا از این مشکلات کنونی رها بشوند و با ظرفیت واقعی خودشان کار کنند و در این فرآیند کدام یک از صنایع در کشور در این طرح در الویت قرار دارد و قرار است که از دولت حمایت دریافت کند؟»
او ادامه مي دهد:« دولت مکلف است که چکار کند؟ چه اشتغال زایی ایجاد کند و با چه ظرفیتی به تولید کمک می کنند. من فکر می کنم این برنامه به الویت بندی های به این شکل توجه نکرده است. یا اینکه در این طرح مشخص نشده که شاخص بهروری و استاندار کلی چیست؟ صرف نظر از تحلیل ارائه شده که در این طرح البته قابل مناقشه هم هست به عواملی اشاره شده و به عنوان مشکلات اقتصاد ایران بر شمرده شده است. استباط من این است راه حل متفاوتی از آن چه تا به حال موجب بروز مشکل در اقتصاد ایران به مشکلات دیگر به هر دلیلی اشاره نشده است.»
او اعتقاد دارد:« اقتصاد کشور برای رهایی از این تورم و رکود در کنار آینده نگری به یک برنامه کوتاه مدت تری نیاز دارد. در این برنامه از شروع طرح از شهریور یا مهرماه صحبت شده است و اینکه قرار است که به صنعت و تولیدات ارزی اختصاص داده شود. تلاش شده تا وزارت نفت برای بازدهی بیشتر فروش بیشتر و ارز بیشتری تولید کند اما اینکه کدام صنعت در الویت است و در چه چارچوب هایی کار شده است. اگر ما به دلیل تحریم نتوانیم ارز بیشتری بدست بیاوریم چه می شود و اقتصاد ما به چه سمت و سویی می رود؟ من فکر می کنم که ما در برنامه نویسی به دلیل اینکه رویکرد توسعه ای نداریم و استراتژی ما استراتژی توسعه نیست خیلی کم کاری می کنیم و برنامه های ما اصولا در اجرا به مشکل بر خورد می کند.»
راغفر بيان داشت:«همه برنامه های ما خلق الساعه هستند.در واقع معلوم نیست که این برنامه ها در دراز مدت جوابگوی نیاز ما هست یا نه؟ باید راه حل های ارائه شده خیلی مشخص باشد. فقط راه حل های ارائه شده تئوری و نظر نباشد و باید بدانیم که تئوری ها و نظریات با واقعیات اقتصادی ما خیلی تفاوت دارد. ساختار اقتصادی کشور ما یک ساختاری است که به ارز نفتی وابسته شده است. زدوبند در اقتصاد و حتی تولید بسیار معمول است. منابع مستقر در اقتصاد ناکارامد است. راهکاری که به نظر من می رسد این است که دولت باید در این فرصت یک گزارش کاملی از بخش صنعتی و تولیدی و بنگاه های اقتصادی که در این چند ساله دولت قبلی ورشکسته شده تهیه کند و در اختیار اقتصاددان ها قرار بدهد. من الان آمار و اطلاعاتی از تک به تک بخش های صنعتی دارم که به نظر می رسد که هنوز آن شناسایی در دولت شروع نشده است.»
راغفر تاکيد مي کند:« ببینید خیلی از تولید کننده های ما ورشکسته شده و خیلی ها بیکار شده اند. دولت باید مشخص کند ارز را به کدام بخش می دهد؟ می خواهد این ورشکسته ها را احیا کند و یا اینکه بعضی ها را با هم ادغام کند و یا نه به آنهایی که فعالیت میکنند ارز می دهد؟ آیا در این طرح نباید به این توجه کرد که بعضی از این تولید کننده ها و بنگاه ها چرا و به چه دلیلی تعطیل شده اند؟»
او به مثالي نيز اشاره مي کند:« من شهاب خودرو آستان قدس رضوی را می شناسم که در این مدت تعطیل شد و خیلی از نیروهای آن حتی با 15 سال سابقه جوشکاری وفنی حالا در ادرات جاروکشی و نظافت می کنند و خود شهاب خودرو با شرکت چینی قرارداد بسته و به اسم made in iran تولیدات در چین انجام می شود. آیا این از نظر اخلاقی درست است و یا برای ما اتوبوس تولید کنند و چینی ها وارد بازار کنند و از طرفی ارز و پول نفت ما را بلوکه کنند و ندهند. و استعماری از نوع چینی برای ما اتفاق بیافتد.»
راغفر تاکيد کرد:« منظور من این است که دولت برای این کارگران و کارخانه چه کار می خواهد بکند. یا اینکه در بخش کشاورزی خیلی از زمین های ما در شمال و جاهای دیگر کشور به ویلاهای افراد برخوردار تبدیل می شود. چه راهکاری در این طرح برای این بخش از اقتصاد کشور تعبیه شده است؟ دولت چگونه می خواهد به کشاورزی در حال اضمحلال کمک کند؟ »
او به وضعيت صنعت پتروشيمي نيز اشاره مي کند و مي گويد:« صنعت پتروشیمی ما بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس در وضعیت بسیار بدی به سر می برد. آیا ارز به این بخش می خواهد تزریق بشود؟ این بخش از اقتصاد چقدر اشتغال زایی کرده تا به حال و یا اینکه یک اقتصاد بالا دستی است. خط اتیلن در غرب و منطقه غرب کشور به دلیل نیاز این صنعت به آب زیاد و نبود آب در این مناطق در حال اضمحلال است. فقدان آب به آسیب جدی منطقه و این صنعت تبدیل شده است.»
راغفر به صنايع ديگر نيز اشاره مي کند:« ذوب آهن با آب منطقه اصفهان چه کار کرد؟ در مجلس در این مدت به دلیل بردن صنایع سنگین و معادن به همه استان ها بدون توجه به آمایش منطقه عملا منابع را در دل کویرها مدفون کردند. آیا دولت می خواهد با همین شکل و روال به این صنایع ارز تزریق کند و یا می خواهد به مناطق توجه کند. پتروشیمی باید کنار خلیج فارس باشد نه در دل کویر و این خیانتی به صنعت و معدن کشور است. دولت با کدام برنامه و استراتژی می خواهد کار کند؟ آیا بر اساس همین تئوری ها می خواهد کار کند؟ در بخش ساختمان سازی و مسکن چه الویتی دارد؟ در این بخش در سال های قبل مشخص شد که پول و تزریق ارز نهایتا به اشتغال منجر نمی شود.»
او به وضعيت صنايع کوچک نيز چنين اشاره مي کند:« در صنایع کوچک مثل فرش بافی 1200 مجوز صادر شده و 800 تا از انها کار نمی کند و 400 تا کار می کند که هر کدام از این ماشین های فرش بافی با 1 میلیون دلار ارز از بلژیک وارد می شود آیا نباید اینها را شناسایی کرد که چرا کار نمی کنند و با چه شکلی کار می کنند؟ من فکر می کنم که در بخش اقتصاد باید تیم اقتصادی کشور و دکتر روحانی یک گزارش دقیقی از شرایط اقتصادی کشور و دلیل مشکلات به طور دقیق و عینی ارائه دهد و آن را به رهبری ارائه داده و برای رهایی از مشکلات تدابیری بیاندیشند. در اقتصاد ایران نهادهای نظامی انتظامی و نهادهای در قدرت دیگر حضور دارند که با حضور اینها خیلی از افراد حاضر نیستند در بخش خصوصی سرمایه گذاری کنند. دولت باید به این پاسخ دهد آیا قرار است این نهادها در اقتصاد خصوصی کشور باشند و آیا حضور انها باعث نمی شود که ارز بیشتر نسبت به یک تولید کننده دیگر به دلیل قدرت در سایه خود بگیرند و دولت چه تدابیری دیده است؟ من فکر می کنم کسانی که این طرح را نوشته اند یا از اقتصاد ایران و مسائل ان اطلاعی ندارند و یا به مسئله خیلی اشراف ندارند. مشکل اقتصاد ایران تنهابا تزریق ارز حل نخواهد شد. من فکر می کنم آنچه منتشر شده پاسخگوی نیاز اقتصادی کشور ما نیست.»
او به سرمايه اجتماعي دولت نيز چنين اشاره مي کند:« بزرگترین سرمایه دولت اعتماد مردم است. دولت باید با برنامه دقیق راه های برون رفت از بحران را مطرح کند. دولت باید جلوی نهادهایی که در اقتصاد فعال هستند را بگیرد و اجازه ندهد حضور آنها به ضرر سایر بخش های خصوصی باشد. شرکت های خصوصی به دلیل حضور این نهادها حاضر نیستند به عرصه فعالیت قدم بگذارند. اقتصاد ایران درگیر سفته بازی و دلالی است. نظام بانکی با چه ساختاری می خواهد به این افراد کمک کند و چگونه می خواهد تقسیم ارز کند و با چه منابع و با چه کیفیت و مقداری. اگر در این طرح این اشکالات درنظر گرفته شود و این تناسب ها در صنایع در نظر گرفته شود امید است که اقتصاد کشور و مشکلات ان برطرف شود.»
اقتصاددانان همچنان در مورد موضوع سياست هاي اقتصادي خروج از رکود به بحث و تبادل نظر مي پردازند. دولت نيز تلاش کرده در جريان همايش سياست هاي خروج از رکود، بخشي از نظرات اقتصاددانان را جمع آوري کند.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید