قیمتها از 20 درصد بالاتر نمیرود
در حال حاضر جو روانی مناسبی در جامعه ما وجود ندارد. تاثیر افزایش قیمت بنزین بر روی افزایش کرایه تاکسی تقریبا حدود 40 درصد است اما چون مردم فقط آن را می بینند جو ناآرام می شود.
زمانیکه بحث اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها در پیشانی تصمیم گیری های اقتصادی کشور قرار گرفت، اولین موضوعی که به ان پرداخته شد بحث قیمت حامل های انرژی به ویزه بنزین و گازوئیل بود. بالاخره بعد از 3 ماه کش و قوس های بسیار درمورد چگونگی اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها قیمت جدید حاملهای انرژی در بامداد روز جمعه اعلام شد. اما نکته ای که بسیار مهم است تاثیر افزایش قیمت بنزین بر زندگی مردم و دیگر اقلام مصرفی آنهاست. این در حالی است که بر اساس آمارهای اعلام شده بعد از افزایش قیمت بنزین متوسط مصرف این فرآورده استراتژیک نفتی کاهش یافته و شنیده ها حاکی از این موضوع است که قیمت بعضی از کالاها رو به افزایش هستند. مجید عمید پور، مدیر کل دفتر امور استان های نهاد ریاست جمهوری و عضوء ستاد بهینه سازی مصرف انرژی در کافه خبر حضور پیدا کرد و به سوالات ما در مورد قیمت بنزین و تاثیر آن بر زندگی مردم پاسخ داد.
به گفته بسیاری از مسئولین این افزایش قیمت ها تاثیری زیادی در رشد تورم ندارد از نظر شما هم همینطور است؟
بررسی های بر سر این موضوع انجام شده است و یکی از بررسی های بسیار خوب را مرکز پژوهش های مجلس انجام داده است که بر آن اساس در یک فرایند اقتصادی اگر قیمت بنزین را دو برابر کنیم نشان می دهد که نباید بر روی قیمت تمام شده کالاها بیشتر از 20 درصد افزایش قیمت داشته باشد و تحلیل های بسیاری نیز در این راستا انجام شده است وکاملا موضوعی علمی است. اما در حال حاضر جو روانی مناسبی در جامعه ما وجود ندارد. تاثیر افزایش قیمت بنزین بر روی افزایش کرایه تاکسی تقریبا حدود 40 درصد است اما چون مردم فقط آن را می بینند جو ناآرام می شود و این نشان دهنده ای این است که یک اقتصاد ناسالم داریم و به همین دلیل است که اعتمادی در جامعه شکل نمی گیرد. اگر ما یک اقتصاد مقتدر و روشن و شفاف داشته باشیم دیگر شاهد این رفتارها در سطح جامعه نخواهیم بود و سودجویی های کلان نیز اتفاق نخواهد افتاد. اما باز هم با این شرایط دولت مجبور است که احتیاط بیشتری کند. دولت اگر بخواهد باز به همان راننده تاکسی، بنزین ارزان قیمت عرضه کند باز هم اشتباه است زیرا باز اقتصاد یارانه ای و رانتی به وجود می آید و فساد در مقوله ای اقتصادی رشد خواهد داشت چون همان راننده تاکسی دیگر کار نمی کند و از طریق فروش همان سوخت زندگی خود را می گذراند و اینگونه چرخش کاری دچار مشکل می شود. باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که ما نباید همه چیز را به دولت ارتباط دهیم و از آن خرده بگیریم زیرا مردم هم دارای مسئولیت های اجتماعی مختص به خودشان هستند و باید به وظایف فردی و اجتماعی خودشان عمل کنند. در کشورهای پیشرفته یکی از ارکان پیشرفت این است که مردم آن جامعه مسئولیت های اجتماعی خود را به نحو احسن انجام می دهند. این را همیشه به یاد داشته باشیم که الفبای اقتصاد یعنی عرضه و تقاضا و مردم می توانند اگر قیمت کالای را مناسب نمی دانند خریداری نکنند تا رسیدگی شود. من هم می پذیریم که اساس و بنیان جامعه و مسائل ان به دست دولت است اما در این میان نقش خود افراد هم می تواند پر رنگ باشد و اگر مردم نتوانند این نقش را به خوبی ایفا کنند دولت هم نمی تواند کار خود را به خوبی انجام دهد. اگر مسئولیت اجتماعی و فرهنگ درستی نباشد هیچ کدام از این برنامه های دولت به بار نخواهد نشست. مردم ما به لحاظ تاریخی و فرهنگی بسیار فهیم هستند و باید این انتظار را از مردم داشته باشیم تا بتوانیم به ارامی وضعیت را بهبود بخشیم و به ان نقطه ای که می خواهیم برسیم و اگر دولت این حمایت های مردمی را نداشته باشد نمی تواند به موفقیت چشمگیری دست پیدا کند.
دولت اعلام کرد که با شیب ملایم قیمت ها را افزایش می دهد اما ایا این اتفاق افتاد؟ جامعه دچار شوک نشده است؟
من اعتقاد دارم که این موضوعات همه به مختصات زمان و مکان بستگی دارد. این که ما بگویم این قیمت ها ملایم است یا نیست باید اول این سوال را از خود بپرسیم که در کجا ایستاده ایم. اگر دولت نتوانست با شیب سریع تری این کار را انجام دهد به دلیل شرایط مردم است. در حال حاضر مختصات زمانی و مکانی اجازه نمی دهد که بخواهیم بیش از این مردم را تحت فشار قرار دهیم. نگاه دولت این است که با این تفکر باید پیش برویم که قیمت حامل های سوخت پایین تر از نرخ تورم باشد و این نرخ تورم است که تعیین می کند قیمت را چگونه محاسبه کنیم. در کشورهای دیگر مثل لهستان دولت شوک درمانی کرد اما در کشور ما این اتفاق نیفتاد و نتیجه آن را هم دیدیم که در سال 1389 به یک باره بنزین 100 تومانی 400 تومان شد یعنی 4 برابر قیمت قبلی اما دولت یازدهم با این قیمت های که اعلام کرده است به نسبت زمان و شرایط قابل تامل تر است. البته مقایسه کردن ایران با کشورهای دیگر کار کاملا اشتباهی است زیرا هر کشوری شرایط خودش را دارد. کشور ما متاسفانه دچار رکود تورمی بالایی است که یکی از بدترین پدیده های است که دامن گیر هر کشوری می تواند بشود به این معنا که هم رکود داریم و هم تورم بسیار بالا، بسیاری از کشورها یا رکود دارند یا تورم اما ما هر دوی این معضلات اقتصادی را در کنار همدیگر داریم و بخشی از این مشکل به دلیل افزایش نقدینگی است. زمانی که این نقدینگی افزایش یافته، به چرخش در آید تورم را هم بالا می برد زیرا چرخش نقدینگی در کشور ما به بازار دلال ها و بازار ارز و موارد دیگر کشیده می شود و اگر وارد چرخه ای تولید ما شود، قطعا ما شاهد رونق خواهیم بود. دولت به تمام این مشکلات پی برده است و در تلاش است که چطور این مشکلات را حل کند. دولت باید 470 میلیارد تومان نقدینگی را از بازار ارز و طلا خارج کند و آن را وارد تولید، اشتغال و صنعت کند و با این اقدامات تولید را از این وضعیت فاجعه انگیز خارج کند. دولت باید توان این را داشته باشد که نقدینگی که می تواند در دست تک تک افراد جامعه باشد بیرون بکشد و به بدنه ای تولید تزریق کند. اقتصاد ما باید دانش بنیان باشد یعنی اقتصادی با ریشه ای از جنس تفکر داشته باشیم تا بتوانیم اقتصاد را از این حالت سنتی در آوریم و پیشرفت کنیم.
از نظر شما به طور مثال این افزایش قیمت ها بر قیمت خودرو تاثیر می گذارد؟
اقتصاد ایران اقتصادی بیمار است اصلا نمی شود پیش بینی کرد که قرار است چه اتفاقی بیفتد و دلیل این موضوع هم این است که ما دارای یک اقتصاد رانتیر و یارانه ای هستیم و این اقتصاد یارانه ای معلوم نیست که به موضوعات مختلف اقتصادی چه واکنشی نشان می دهد. اما با این اوصاف منطق اقتصادی نشان می دهد که در یک اقتصاد سالم زمانی که سوخت گران می شود باید قیمت خودرو پایین بیاید اما مشکل اینجاست که قیمت نهاده های دیگر اقتصادی یعنی بازار ارز و دلار و نحوه ای مالیات گرفتن ها به درستی انجام نمی شود و اگر نظام گمرک و مالیات به خوبی کارشان را انجام دهند بسیاری از این مشکلاتی که هم اکنون با آن دست و پنجه نرم می کنیم دیگر پیش نخواهد امد. برای صنعت خودرو هم باید سیستم تنظیم کننده داشته باشیم و از طرفی هم نگرانی اشتغال را داریم که اگر صنعت خودرو سازی دچار مشکل شود صدای صنعت خودرو ما در می آید که اشتغال را نابود کرده اید در صورتی که اگر صنعت خودرو سازی ما بخواهد با این کیفیت پایین ادامه دهد تکلیف مردم چه می شود؟ مشکل دیگری که در صنعت خودرو سازی وجود دارد بحث تحریم های اقتصادی است که باعث شده این صنعت وابسته به کالا های بیرون باشد و این وابستگی منجر شده است که قیمت تمام شده خودرو بالا برود. خودرو در کشورهای غربی بعد از چند سال استفاده کردن دیگر ارزشی ندارد. ارزش ریالی پول کشور ما در چند سال اخیر بسیار کاهش داشته است و خودرو سازان معتقدند که مثلا پرایدی که چند سال پیش 8 میلیون بود و در حال حاضر 18 میلیون شده است به دلیل کاهش ارزش قیمت ریالی ما است و خودرو 18 میلیونی ارزش ذاتی اش همان 8 میلیون است و البته کاملا هم درست می گویند و به هیچ عنوان مقصر نیستند و این اقتصاد ما است که از ریشه مشکل دارد. این اتفاقات مسائل مهمی است که ما باید به مردم توضیح دهیم. دولت قبل نمی توانست این مسائل را توضیح دهد زیرا خودش عامل این بود که ارز سقوط کند و ما دچار چنین بحران های شویم. از نظر من خودرو سازان به هیچ عنوان مقصر نیستند و در این شرایط بحرانی دولت وظیفه دارد که فرایند ها را سالم کند و باید این نکته را هم بگویم که با قیمت 1000 تومانی بنزین اتفاق خیلی مهمی در اقتصاد ما اتفاق نخواهد افتاد.
آیا این افزایش قیمت ها در کیفیت بنزین عرضه شده تاثیر گذار است؟
بله طبیعتا کیفیت بنزین رو به بهبودی خواهد رفت و دولت تصمیم های قاطعانه خودش را در مورد این موضوع گرفته است. بنزین های که در پتروشیمی ها تولید می شد دیگر از مدار خارج شده است و در کلان شهرها دولت وزارت نفت و پخش را موظف کرده است که بنزین یورو 4 برابر شود و اگر این کار را نکنند کار کاملا غیر قانونی انجام داده اند. زیرا سلامت مردم ما کاملا در خطر است و اگر این هشدارهای دولت جدی گرفته نشود به صورت کاملا جدی با عومل اجرایی نکردن این موضوع برخورد قانونی می شود که البته قابل ذکر است که این انضباط را در عوامل اجرایی می بینیم وتا آنجایی که من در جریان هستم مسولان این حوزه خودشان را برای اجرا کردن این طرح آماده کرده اند.
اگر قیمت حامل های انرژی افزایش پیدا نمی کرد دولت با چقدر کسری منابع مواجه می شد؟
چند پارامتر وجود دارد. زمانی که دولت قیمت بنزین را نگه داشت و بالا نبرد تصمیم داشت که در آستانه شروع سال جدید جو روانی را متشنج نکند و مسئله دیگری که وجود داشت این بود که ببیند چه تعداد از افراد جامعه برای دریافت یارانه نقدی انصراف می دهند. باید قبول کنیم که قیمت بنزین برای مردم بسیار مهم است. من به به دولت پیشنهاد دادم که قیمت گاز را 2 برابر کند، اما قیمت بنزین را به هیچ عنوان افزایش ندهد. اما اگر قیمت بنزین را هم بالا نمی بردند از لحاظ علمی و اقتصادی کار بسیار اشتباهی بود. بنیان فکری دولت بر مبنای صداقت با مردم است. دولت چیزی حدود 12 هزار میلیارد کسری منابع دارد که بخشی از این کمبود ها از انصراف همین یارانه ها تامین خواهد شد.
افزایش قیمت بنزین از لحاظ سیاسی چه هزینه های بر ای دولت خواهد داشت؟
شاید اگر در کشور دیگری غیر کشور ما این اتفاق می افتاد تاثیرات بسیاری نداشت زیرا ما در یک سرزمین نفت خیز هستیم و این موضوع از لحاظ تاریخی دارای بها و هزینه ای برای دولت است زیرا مردم ما به طور کلی ایران را سرزمین نفت می دانند و همین فکر قطعا تاثیر سیاسی خواهد داشت. اما از دیدگاه من دولت همین کاری را که در حال حاضر انجام می دهد بهترین روش ممکن است. راهش این است که باید به تدریج به مردم ما به ازا بدهد یعنی به مردم نشان دهد مثلا بهداشت را برایشان تامین کرده است تا زمانی که فردی به بیمارستان می رود دغدغه خاطر از هزینه های سنگین دارو و درمان را نداشته باشد و به طور کل باید مردم این موضوع را کاملا لمس کنند. اما یک مشکل وجود دارد که مردم باید در جریان باشند و مشکل این است که وزارت نیرو ما بدهی بسیاری هنگفتی دارد و پول های ما بلوکه شده است البته این موضوع به معنای آن نیست که گشایشی در کار نباشد و از طرفی هم نباید این انتظار را داشت که با 300 تومان افزایش قیمت بنزین مثلا در بیمارستان ها خبری از هتل 5 ستاره باشد و این اتفاق هم هیچ گاه نخواهد افتاد. مردم ما باید صبر و حوصله داشته باشند و باید این را در نظر داشته باشند که گشایش های سیاسی و بین المللی در وضعیت کشور ما می تواند بسیار تاثیر گذار باشد زیرا ما میلیاردها دلار پول بلوکه شده داریم که اگر به کشور بازگردد، شرایط اقتصادی ما را واقعا تغییر خواهد داد و از طرفی گشایش های روابطی در عرصه بین المللی بسیار موثر خواهد بود. بسیاری از کالا های صنعتی که ما خریداری می کنیم با قیمتی 3 برابر آنچه که هست وارد کشور می شود و اگر همه ای این شرایط به حالت عادی برگردد رونق دوباره به بافت اقتصادی ما قطعا باز گردانده می شود
تاثیر گرانی بنزین بر زندگی مردم چیست؟
واقعیت این است که شرایط فعلی اقتصاد کشور اصلا شرایط خوبی نیست و این را همه ما قبول داریم. چند سال پیش اقتصادانان تصمیم گرفتند فرایند اصلاح اقتصاد کشور را شروع کنند. اما برای اینکه اقدامات ما به نتیجه ای مطلوب برسد یکسری الزاماتی وجود دارد. ایران کشور نفت و گاز یا بهتر است بگوییم کشور انرژی است ما اگر بخواهیم این اصلاحات را انجام دهیم یکی از کارهای که باید انجام دهیم، ترمیم وضعیت بازار و نظام صادرات و مصرف انرژی در کشور است. بحث بر سر این قضیه است که اگر ما بخواهیم این وضعیت را سامان ببخشیم، قطعا به پیشرفت و توسعه دست پیدا خواهیم کرد. یکی از اقداماتی که اقتصادانان برای اصلاح وضعیت ها انجام دادند قانون هدفمند کردن یارانه ها بود که برای پیش رفتن در مسیر اقتصادی در مجلس تصویب شد. قانون هدفمندی یارانه ها قدمی بود برای تغییر و اصلاح ساختار اقتصادی کشور. از نطر من آقای طیب نیا در جایگاه و مقام خودشان بسیار خوب وضعیت را بهبود بخشیده اند. زمانی که ما درک کردیم که یکی از بحث های که کشور را به سمت اقتصاد آزاد و پویا حرکت می دهد این موضوع است که باید یارانه ها را بر داریم. در روح و بطن قانون هدفمندی یارانه ها راجع به این صحبت می کند که برای اینکه کشور به سمت پیشرفت حرکت کند باید اقتصادمان دارای برنامه ریزی مشخص و هدفمند باشد. از طرفی باید بدانیم که مهمترین یارانه ای که در کشور پرداخت می کنیم یارانه انرژی است و عددی برابر با 60 میلیارد دلار است. حال بحث بر سر این قضیه است که دولت می خواهد این منابع را در جهت سیاست های کلان استفاده کند و می خواهد این حالت پخش شدن پول را از بین ببرد.دولت می تواند سیاست های دیگری نیز به کار برد اما اگر حساب شده عمل نکند روز به روز وضعیت محیط زیست ما خراب تر و الودگی هوا بیشتر خواهد شد و نتایج بد بسیاری دیگر مثل این موضوع که وضعیت صنعت خودروسازی ما روز به روز در حال خراب شدن استپیش خواهد امد. مردم باید بدانند که شدت مصرف انرژی در کشور ما 4 برابر متوسط دنیا است.
بنابراین حرف من بی استناد نیست کشور چین با ان جمعیت زیاد و تولید صنعت تقریبا یک پنجم ما مصرف انرژی دارند. اما مردم ما یک انتظاراتی دارند اگر ما بخواهیم به این مصرف بی رویه ادامه دهیم 4 برابر متوسط مصرف انرژی در دنیا مصرف خواهیم داشت و مردم در کلان شهرها نمیتوانند نفس بکشند و همچنان کشتههای جاده ای به دلیل پایین بودن استانداردهای جهانی بیشتر و بیشتر می شود و کیفیت خودرو های ما در همین سطح پاین می ماند. بنابراین قانون هدفمند کردن یارانهها به این معناست که اگر مردم میخواهند انرژی مصرف کنند در چارچوب قانونی اش این کار را بکنند. من قانون هدفمند کردن یارانه ها را کاملا قبول دارم و یکی از قدم های اقتصاد برنامه ریزی شده می دانم که البته کامل نیست و باید آن را اصلاح و توسعه دهیم زیرا ما در نقطه صفر قرار داریم. دولت فعلی به هیچ عنوان روش دولت قبل را قبول ندارد و دلیلش این است که اصلا اعتقادی به این روش منسوخ شده ندارد. اقتصادی که یارانه در آن وجود داشته باشد راه را برای شفاف سازی میبندد و اقتصاد یک اقتصاد رانتی می شود. این مقدمات را گفتم که بگوییم مردم به هیچ عنوان فقیر نمی شوند و زندگی شان بهتر می شود. دولت به نوعی پدر خانواده است و اگر دولت، دولت مسئولی باشد و اگر دولت با انضباطی باشد پول های که کسب می کند را صرف توسعه و رشد جامعه می کند و خوشبختانه نگاه بالا دست های دولتی نیز نگاهی این چنینی است.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید