اقتصاد مقاومتی و سدی به نام چین
پس از انقلاب در مقاطع خاصی به خصوص در زمان جنگ تحمیلی مسئولان به اقتصاد مقاومتی روی آوردند و این شرایط برای مدتی ادامه پیدا کرد؛ در آن زمان روش هایی را پیدا کردیم که ضمن بهره گیری از آنها بتوانیم در مقابل فشارها مقاومت کنیم و همچنین راهکاری پیدا کنیم تا روی پای خود ایستاده و با آن شیوه جنگ را نیز اداره کنیم. در آن زمان توانستیم به پیشرفت هایی هم دست پیدا کنیم، اما بعد از جنگ اقتصاد مقاومتی تقریبا کنار رفت تا زمانی که تحریم ها و فشار حاصل از آن شدت گرفت و چاره ای نبود جز دور زدن تحریم ها و ارتباط با برخی کشور ها که البته مجبور بودیم برای حل مشکلات خود امتیازاتی هم به آنها بدهیم. در حال حاضر و در شرایطی که تحریم تیغ گلو شده اقتصاد مقاومتی مطرح است که شکل تهاجمی داشته باشد نه اقتصادی که در زمان جنگ اتخاذ می شد؛ اقتصادی که با استفاده از تاکتیک ها زیر ساختهای اقتصادی کشور را تقویت کرده و اقتصاد کشور را از شکنندگی خارج کند ضمن اینکه تحریم ها بر آن اثر نگذارد و با کیفی سازی کالاها و برتری آنها نسبت به مدل های مشابه جهانی به بازارهای بین المللی راه یابد. سوال اینجاست که آیا با وجود شرایط اقتصاد کنونی می توانیم به چنین اقتصاد مقاومتی دست یابیم؟ اگر روند فعلی به همین منوال ادامه پیدا کند امکان اینکه بخواهیم به موفقیت برسیم روشن و عملی نیست. چرا که چاره راه تنها تولید انبوه و با کیفیت است و تنها از طریق حمایت از تولید و بخش خصوصی و تجدید نظر در روشهای فعلی حمایتی ممکن است. باید با برداشتن برخی قوانین دست و پا گیر که سم مهلک و ضربه آخر به بدنه تولید است شروع کنیم. تغییر قوانین، برداشتن بروکراسی ادارات، کاهش موانعی که بانکها بر سر راه تولید می گذارند - که در بسیاری مواقع بیش از تحریم تولید را نابود می کند- از جمله اقداماتی است که باید در راستای اقتصاد مقاومتی صورت گیرد. در عین حال با حمایت از تولید داخلی در قالب اقتصاد مقاومتی تورم را کاهش می دهیم، چرا که تورم جدای از مباحث اقتصادی نیست که بگوییم یک جزیره است،. معمولا زمانی که به تولید کم لطفی شده و فشارهایی به آن وارد می شود تاثیر مستقیم بر تورم گذاشته و عامل افزایش تورم می شود. چرا که تورم معلولی از علت هاست و در نهایت جدای از تولید نیست. لذا اصلاحات در بخش تولید موجب کاهش نرخ تورم می شود. به این صورت که تولید با عرضه کافی که جوابگوی تقاضا باشد کلید حل گرانی و تورم است. در این میان سوال این است که اگر تولید تا این حد می تواند اقتصاد را متحول کند چرا مردم به استفاده تولیدات خارجی روی می آورند؟ باید گفت دولت خود مسبب گرایش مردم به مصرف تولیدات خارجی است. در برخی کالاها که امکان تولید در داخل را ندارد مجبور به استفاده از تولیدات خارجی هستیم اما در برخی بخش ها می توان با حمایت از تولید انبوه جلوی مصرف کالاهای خارجی را گرفت. نکته قابل تامل اینجاست که مردم در شرایطی به استفاده از کالای خارجی روی آورده اند که این کالاها از کیفیت بسیار پایینی نیز برخوردار است اما از آنجا که قیمت نازلی دارد مشتری را به سمت خود می کشاند. این در حالی است که با فرهنگ سازی و حمایت از تولید در مقابل هزینه های تولید می توان همان کالا را با کیفیت بالا تر و با همان قیمت به دست مصرف کننده داخلی رساند. این در حالی است که وقتی کالای با کیفیت داخلی وجود ندارد و به دلایل سیاسی و تحریم ها مجبور می شویم کالاهای بی کیفیت برای پس گرفتن بدهی های خود به کشور چین سفارش بدهیم نمی توانیم منتظر باشیم تا اقتصاد مقاومتی تحقق پیدا کند. جان کلام اینکه؛ برای محقق شدن اقتصاد مقاومتی با چند صدایی و شعار نمی توانیم موفق باشیم، کارشناسان، تحلیلگران، بازاریان، مجلسی هاو دولتی ها باید با تشکیل کارگروههای ویژه ای تمامی ابعاد اقتصاد مقاومتی را استخراج کرده و نحوه عملی شدن آن را روی کاغذ بیاورند؛ پس از آن تولید کننده و مصرف کننده را توجیه کنند که در راستای اقتصاد مقاومتی گام برداشته و آن را نهادینه کنند. در این صورت است که می توانیم امیدوار باشیم در طی سالیان نزدیک با بهره گرفتن از اقتصاد مقاومتی تولید شکوفا شده، رشد اقتصادی صعودی و تورم منفی شود اما تا زمانی که به سخن گفتن از اقتصاد مقاومتی بسنده کنیم و در مدح آن کنفرانس بگذاریم و اظهار نظر کنیم اقتصاد مقاومتی در حد شعار باقی می ماند و ما همچنان دنبال راه حل برای حل مشکل بیکاری و تورم و گرانی خواهیم بود. منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید