تیم اقتصادی اصلاً یکدست نیست
حسین راغفر اقتصاددان منتقد از عدم یکدستی تیم اقتصادی دولت یازدهم و نفوذ بالای نیلی و نهاوندیان در تصمیمات خبر داد و به بیان پشت پرده دفاع رئیس کل بانک مرکزی از دلار ۳۰۰۰ تومانی و مضرات تبصره ۲۱ هدفمندی یارانهها پرداخت. حسین راغفر اقتصاددان منتقد و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا ، جزئیاتی از عدم یکدستی در تیم اقتصادی دولت و اختلافات موجود را بیان کرد و با گمانه زنی از برخی تغییرات در کابینه در آینده خبر داد.
وی در این گفتگو به ماجرای مقاومت سیف رئیس کل بانک مرکزی در برابر کاهش نرخ دلار پرداخت و سودهای کلان بانک ها و موسسات اعتباری از ذخایر ارزی که انباشته کردند را در این ماجرا دخیل دانست.
راغفر تصمیمات مجلس در باره اجرای تبصره 21 هدفمندی یارانه ها، بهره مالکانه و تعرفه واردات خودرو را قابل نقد دانسته و تحت تاثیر فشارهای خارجی اعلام کرد.
این استاد دانشگاه در بخشی از این گفتگو تصریح کرد: به نظر بنده اقای اوباما و دموکرات ها نیازمند تصحیح رابطه شان با ایران هستند و تا 2 سال آینده آمادگی دارند که سفارتشان در ایران باز شود.
راغفر در پاین این مصاحبه با اعلام اینکه فساد در کشور گسترده است و این یکی از بزرگترین مشکلات اقتصاد است، تاکید کرد: مقام معظم رهبری نهضت ضد فساد در کشور اعلام کنند.
مشروح بخش دوم گفتگوی تفصیلی حسین راغفر با خبرگزاری تسنیم به شرح زیر است:
* تیم اقتصادی روحانی اصلاً یکدست نیست
اگر اجازه دهید سوالی درباره تیم اقتصادی کابینه دولت جدید بپرسیم؛ آقای روحانی ابتکاری به خرج دادهاند و آنهم این است که معاون اول و رئیس دفتر خود را از چهرههای اقتصادی انتخاب کردهاند و سایر اعضای کابینه از معاون برنامه ریزی، وزیر اقتصاد، وزیر صنعت و رئیس کل بانک مرکزی جزو افراد مطرح اقتصادی هستند، در مجموع نگاهی به تیم اقتصادی نشان می دهد که کابینه روحانی دارای تیم با تجربهای است و انتظار می رفت این گروه استراتژی مشخصی را اعلام کند یا حداقل اعمال کند. شما چه ارزیابی از این تیم دارید؟ آیا آقای روحانی می توانست در کابینه تیم اقتصادی قوی تر از این هم داشته باشد که در بخش سیاسی هم با وی همسو باشد ولی این ضعف ها را نداشته باشد؟
راغفر: واقعیت این است که تیم اقتصادی دولت به خلاف آنچه می گفت یکدست است اصلا یکدست نیست و آرای متشدد دارند. اما مهمتر از اینکه افراد چه کسانی هستند "برنامه" است.
به هر حال در کشور ما برنامه از افراد در می آید.
راغفر: بله کاملاً درست است چراکه ممکن است افراد اصلا برنامه را اجرا نکنند یا چیز دیگری را متوجه بشوند. یکی از دلایل بحران در آمریکا که بحران جهانی را رقم زد بحثی است تحت عنوان مقررات زدایی از نظام بانکی و پولی است. این مقررات زدایی به بانک ها امکاناتی را داد که ابزارهای پولی جدیدی خلق شد در نتیجه مصیبتی که بر مردم و اقتصاد آمریکا تحمیل شد ناشی از حرص و طمع بانکداران آمریکا برای کسب سود و منافع بزرگ شخصی بود. در ایران ما اتفاقا عین همین اتفاق در دوره اقای احمدی نژاد تکرار شد.
مشکل ما این است که دولت نداریم؛ در امریکا جنبش ضد وال استریت می گفتند که ما دولت نداریم و این بانکداران هستند که اقتصاد را اداره می کنند در ایران هم همین اتفاق وجود دارد چراکه ما بانک مرکزی نداریم اصلا بانک مرکزی نظارتی بر عملکرد موسسات مالی و اعتباری و بانک ها ندارد. این موسسات و بانک ها خلق پول می کنند ولی بانک مرکزی به اصلی ترین وظیفه خود یعنی کنترل حجم پول عمل نمی کند و نظارت ندارد عملاً به معنای این است که بانک مرکزی نداریم.
ما شاهد هستیم که اعتبارات بزرگی خارج از قدرت هیات مدیره و به دستور سیاسی به اشخاص خاصی پرداخت می شود و وقایعی مانند 3 هزار میلیارد رخ میدهد البته فقط 3 هزار میلیارد نبود بلکه ده ها مورد هزار میلیاردی و بالاتر در نظام بانکی وجود دارد که گزارش انرا بارها آقای پور محمدی سازمان بازرسی اعلام کرده است. در بسیاری از موارد در پرداخت اعتبارات و تسهیلات بانکها خلاف قوانین بانکی عمل کرده و تسهیلات بالایی را به اشخاصی می دهند که هیچ صلاحیتی برای دریافت این تسهیلات ندارد. این درحالی است که قرار بود با پول بانکها شغل و تولید ایجاد شود ولی نه شغلی ایجاد و نه عرضه و تولید تقویت شد. این پول ها وارد بانک شده و بانکها با این منابع وارد سفته بازی شده و ساختمان و برج و ... معامله کرده و بخش عمدهای از داراییهای خود را به صورت ارز و سکه نگه داشته است.
* پشت پرده دفاع سیف از دلار 3000 تومانی/ بانکها حجم عظیمی از داراییهایشان را به ارز تبدیل کردهاند
یکی از دلایلی که رئیس کل بانک مرکزی دولت یازدهم اعلام کرده کف نرخ ارز 3000 تومان است "حجم عظیم داراییهای بانک ها و موسسات مالی اعتباری است که به صورت ارز نگه دار می شود، بانکها این ارزها را با این پیش بینی خریده بودند که قیمت ارز بالاتر می رود و سود می برند." وظیفه اصلی بانک و نظام بانکی تجهیز منابع خرد مردم برای سرمایه گذاری است درحالی که بانکهای فعلی فقط فساد را در اقتصاد نهادینه کردند و سودهای بسیار بالایی را بدست آوردند آنهم زمانی که دولت در کشور ورشکسته است.
متوسط سود بانکهای بزرگ در سال گذشته بر اساس سایت بورس 50 درصد و موسسات مالی و اعتباری 85 و 90 درصد و یکی از موسسات مالی و اعتباری 170 درصد است. تمام اینها نشان می دهد که ما دولت نداشتیم و از دولت یازدهم انتظار داشتیم که دولت را بازگشایی کند.
چرا دولت نداشتیم؟
راغفر: بخشی از کارکرد اصلی دولت نظارتها و کنترلهای بانکی و پولی و بخشی از آنها مالیات گیری است. نقش اصلی دولت اخذ و توزیع مالیات است ولی مشاهده می کنیم که مخابرات را به ثمن بخس و به ارزش 1200 میلیارد تومان و قسطی واگذار می کند هنوز هم قسط آنرا پرداخت نکردهاند این درحالی است که سود سال اول 1200 میلیارد تومان و سود سالهای بعد افزایش کرده است بر اساس اسناد موجود سازمان بورس سود سال گذشته 2200 میلیارد تومان و مالیات پرداختی صفر است.
این مشکل به چیزی بر می گردد؟ به ضعف قانون یا مدیریت؟
راغفر: به نفوذ قدرت. در اقتصاد سیاسی به این موضوع می گویند "سرمایه داری خیشاوندی" یعنی گروهی به قدرت می آیند و انسانها براساس مقداری که به ما نزدیک هستند از امتیازهای دولت و قدرت استفاده می کند نوعاً این امتیازها "سرمایه و انحصاری" است. این سیستم سرمایه داری بسیار ناکارآمد است و فساد را سازماندهی کرده و گروه عظیمی از جمعیت را ترد می کند.
* تلاش برای تعیین بهره مالکانه جوک است/ دولت نداریم
تاکید بنده این است که دولت در شرایط کنونی در بودجه 93 باید سهم مالیاتها را تعیین می کرد؛ بسیاری از واحدهایی که سودهای میلیاردی دارند مالیات نمی دهد بعنوان نمونه از واگذاری پتروشیمی 2020 میلیارد تومان سود حاصل می شود ولی مالیات پرداخت نمی کنند. معدن گل گهر را 130 میلیارد تومان فروختند ولی سود سال اول آن 1837 میلیارد تومان است.
الان در مجلس هم خیلی ها دنبال این هستند که برای بهره مالکانه حداقل نرخ را تعیین کنند.
راغفر: اینها جوک است؛ ما دولت نداریم. در غرب اصطلاحی است که می گوید قانون برای فقراست. در ایران هم اینطور است.
آقای نوبخت گفته که دولت قصد دارد در سال آینده سهم مالیات مردم و کارمندان را افزایش دهد.
راغفر: بله متاسفانه؛ در این شرایط مجلس تعرفه واردات خودرو را کاهش میدهد و با مصوباتی مشابه به ثروتمندان امتیازهای میلیاردی می دهند.
در قسمتی از این مصاحبه به عدم یکدستی در کابینه و تیم اقتصادی دولت اشاره کردید، این عدم یکدستی بیشتر در کدام بخش مشاهده شده است؟ این ناهمانگی ها در وزارت صنعت یا اقتصاد یا بانک مرکزی است؟
راغفر: در تمام بخش ها عدم یکدستی مشاهده می شود. بنظر می رسد جهت گیری های معاون نظارت و راهبردی رئیس جمهور با بانک مرکزی متفاوت است البته به ظاهر تمام این بخش ها با هم یکی هستند ولی کاملا مشخص است که جهتگیری های این افراد با یکدیگر متفاوت است. اینکه بانک مرکزی اعلام می کند که کف دلار 3000 تومان است تمام مردم می فهمند که وقتی قیمت دلار از 900 تومان به 3600 تومان رسید توسط بانک مرکزی انجام شده است. وقتی بیش از 90 درصد ارز مملکت در اختیار بانک مرکزی است عرضه ارز در بازار توسط این بانک مدیریت می شود کمااینکه همه ما می دانیم افرادی که سر چهار راه ها دلار می فروشند ادمهای خود بانک مرکزی هستند.
* بانک مرکزی مقابل کاهش نرخ ارز ایستاده است
الان هم که نرخ تقریبا ثابت مانده بخاطر عرضه بانک مرکزی است؟
راغفر: قطعاً همینطور است هر چند انتظارات عمومی کاهش نرخ ارز بود ولی بانک مرکزی و دولت سفت ایستادهاند و اجازه نمی دهند که دلار ارزان شود.
چرا؟
راغفر: چند علت وجود دارد که یکی از آنها بخاطر این است که دولت بدهکار بزرگ است و اگر قیمت ها کاهش یابد ارز حاصل از تبدیل منابع ارزی آزاد شده کم می شود و این به معنای کسری بودجه دولت تلقی می شود همچنین عامل دیگر بانک ها و موسسات هستند که بخش عمده ای از دارایی های خود را به صورت ارز نگه داشته اند. باید در جاهایی که بانک ها و دولت سودهای کلان کرده اند هزینه هم پرداخت کنند چه دلیلی دارد که مردم هزینه سود بانکها را بدهد؟
بحث دیگری که همواره در بانک مرکزی مطرح است "استقلال" این بانک بوده که طی سالهای مختلف همواره مورد نقد قرار گرفته و اعلام شده که بانک مرکزی ما استقلال ندارد ضمن آنکه روسای کل بانک مرکزی بعد از برکناری به عدم استقلال و بله قربان گویی دولتها متهم شدهاند. در عین حال از آنجایی که بانک مرکزی ادعا می کند من فقط اجرا می کنم و سیاست را شورای پول و اعتبار تعیین می کند و تصمیم اخیر دولت در راستای گنجاندن رئیس دفتر رئیس جمهور و مدیرعامل صندوق توسعه ملی بعنوان اعضای شورا موجب شد تا انتقادات مبنی بر دولتی شدن شورا تشدید شود. شما این را قبول دارید؟
راغفر: قطعاً اینطور است ولی به نظرم مساله فراتر از این است چراکه رئیس بانک مرکزی نباید کسی باشد که مداخله کند. سیاستهای آزادسازی و رها سازی و مقررات زدایی کماکان ادامه دارد ولی بانک مرکزی قدرت ندارد یک موسسه مالی و اعتباری را تعطیل کند و بگوید تعهدات به دولت را برگرداند.
*قبول ندارم نوربخش مقتدر بوده است
خیلی ها معتقدند مرحوم نوربخش در زمان ریاست بانک مرکزی به دولت یا دستگاههای وابسته باج نمی داده و در آن مقطع بانک مرکزی استقلال داشته است.
راغفر: نه. البته آنزمان وضعیت اینطور نبود ولی باید توجه داشت که با گذشت زمان وضعیت خرابتر شده است. در دوران جنگ انظباط اقتصادی بوده وگرنه در جنگ پیروز نمی شدیم. آقای زنجانی که 11 سال رئیس سازمان برنامه بود و از کسانی است که جهت گیری ایشان بعد از جنگ تغییر کرد و معتقد به اقتصاد آزاد شد، ایشان اظهار کرده که سیاستهای اقتصادی زمان جنگ شبیه معجزه است. 6 میلیارد دلار کل پول نفت کشور در سال 1365 است که 3 میلیارد بابت خرید کالای اساسی هزینه و مابقی برای اداره کشور استفاده می شد. آنزمان انظباطی وجود داشت که توانست خرج و دخل را مدیریت کند. البته در زمان مرحوم نوربخش بانک مرکزی کماکان اقتدار داشت و ارزش پول ملی آنچنان سقوط نکرده بود که سیاستهای پولی از کارآمدی بیفتد.
آنموقع مثل الان نبود که سیاستهای پولی کارآیی نداشته باشند الان دولت نمی داند با نرخ سود چه کار کند؟ اگر افزایش دهد تولید ورشکسته می شود و اگر کاهش دهد مردم پول خود را از بانک ها بیرون می کشند.
آقای دکتر بهتر است برسیم به بحث هدفمندی؛ اصولاً شما با کلیت هدفمندی که سال 89 اجرا شد موافق بودید یا خیر؟
راغفر: اجرای این سیاستها بستر مناسب خود را می خواهد وقتی که بستر مناسب نداریم اجرای برخی سیاستها می تواند موجب سوءاستفاده قرار گیرد، بد اجرا و اسیب زا شود؛ الان مردم بارها در نظر خواهی ها اعلام کردند که حاضریم یارانه نگیریم تورم کنترل شود خیلی ها هم می گویند حاضریم مبلغی را به دولت بدهیم ولی قیمت ها به همان گذشته برگردد.
اگر بنا باشد یک سری تئوری هایی را که فقط در کتاب ها نوشته شده و در غرب هم کار نمی کند را در سیاست گذاری داخلی به کار گیریم هیچ اثرگذاری بوجود نخواهد آمد از همین رو باید دید این سیاست ها چگونه در زندگی مردم اثر می گذارد؛ باید برای ما برنده ها و بازنده های این سیاستها مورد توجه قرار گیرد. همچنین اگر دولت می خواهد قیمت بنزین را 10 هزار تومان تعیین کند مشکلی نداریم فقط اول باید بگویید پول این افزایش قیمت را کجا و چگونه خرج خواهد کرد؟
* دولت ایران ماشین بزرگ دیوانسالاری است
تمام اتفاقاتی که افتاده به خاطر این است که دولت کار دولت را انجام نمی دهد؛ دولت در کشور ما یک ماشین بزرگ دیوانسالاری است که برخی از مدیران در آن با حقوق های بالا ریاست می کنند و منزلت اجتماعی دارند؛ تولید این دولت فقط در بخش معلمان، پرستاران و پزشکان و استادان دانشگاه و رانندگان دیده می شود که خدمت می کنند.
اگر بسیاری از وزارتخانه ها را امروز تعطیل کنند هزینه دولت کمتر می شود حتی اگر بگویند حقوق کارمندان را می دهیم ولی بروند به خانه هایشان؛ ما مخالف این نیستیم که هدفمندی به معنای هدفمندی صورت بگیرد ولی این هدفمندی نبود که به 100 درصد جمعیت پول بدهند! البته بنده این را قبول ندارم که به تمام ایران یارانه پرداخت می شود چراکه تصور می کنم بیش از 35 درصد مردم اصلاً برای دریافت یارانه ثبت نام نکرده اند.
معنای دیگر این است که زیر 42 هزار میلیارد تومان در سال نبق زده شده و بخشی از آن قاچاق می شود. من از مجریان در اینباره سوال کردم ولی پاسخهایی دریافت کرده ام که اصلا مورد قبول نیست، آقایان می گویند تعدادی با شناسنامههای مردهها یارانه می گیرند و یا مهاجران خارجی هستند؛ با این فرض هم نمی توان پذیرفت چراکه با این وجود هم نمی تواند رقم به این بزرگی بدست آید؛ معنای دیگر این است که سالانه 14 الی 15 هزار میلیارد تومان از این منابع قاچاق می شود و به دست نامحرم می رسد.
دولت باید این موضوع را کنترل کند؛ بارها گفته ام که می توانید یک بار دیگر از متقاضیان دریافت یارانه ثبت نام کنید که خوشبختانه در کمیسیون تلفیق این مورد به تصویب رسید؛ همچنین در مجلس مصوب شده که 11500 میلیارد تومان به بخش بهداشت بدهند، این پول چگونه قرار است خرج شود؟ اگر قرار است به پزشکان ساکن برج های وزارت بهداشت و کارمندان داده شود یک بحث است و اگر بنا باشد به بهداشت روستاها و مردم اختصاص یابد بحث دیگری است.
بعد از اجرای مرحله اول در گزارش سازمان بهزیستی آمده که از زمستان 89 تا 91 رشد استفاده از چوب برای گرمایش 50 درصد و رشد استفاده از بوته ها برای گرمایش 100 درصد افزایش یافته است؛ این یعنی بیابان زایی یعنی نابود کردن جنگل ها.
* افزایش قیمت حاملهای انرژی بیش از 127 درصد خواهد بود
در بحث تبصره بیست و یک هدفمندی بر اساس قیمت های حامل های انرژی که الان داریم قانوناً باید 28800 میلیارد تومان با این قیمت ها حاصل شود که دولت مدعی است که با این قیمت ها حداکثر 21 هزار میلیارد تومان بدست می آید ولی در تبصره رقم 51 هزار و 900 میلیارد تومان آمده است که قیاسی با قیمت های محقق شده در سال گذشته نشان می دهد که رشد 127 درصدی باید بصورت متوسط در تمام حاملهای انرژی داشته باشیم.
راغفر: البته در تبصره فعلی برق نیست، افزایش قیمت فقط باید بدون برق باشد بنابراین قطعاً بیش از 127 درصد قیمت حامل های انرژی بالا خواهد رفت و تورم وحشتناکی در سال آینده خواهیم داشت. باید توجه داشت که طبق گزارش های رسمی الان در کشور ما حداقل 12 درصد جمعیت کشور گرسنه هستند.
در کمیسیون تلفیق و در جریان بررسی تبصره هدفمندی یارانهها مصوب شد که از سال آینده یارانه ثروتمندان حذف شود و افرادی که درآمدشان از کف درآمدی تعیین شده توسط دولت بالاتر باشد یارانه دریافت نکنند.
راغفر: من از نمایندگان شنیدهام که احتمالاً این کف درآمدی 12 میلیون تومان باشد.
البته در خبرهایی که ما از کمیسیون تلفیق گرفتم رقم 15 میلیون تومان هم آمده بود.
راغفر: در مصوبه خانوار اشاره شده و نگفته اند که این خانوار یک نفره یا ده نفر است.
ضمن اینکه حقوق را هم لحاظ نکرده اند بلکه قید درآمد را آورده اند؛ درآمد یعنی مجموع دریافتی یک خانوار در ماه یک میلیون تومان باشد، الان یک میلیون تومان در شهرستان ها هم جوابگو نیست. اگر اینطور باشد که 70-80 درصدی از فهرست یارانه بگیران حذف می شود چراکه الان یک میلیون تومان را خیلی از مردم می گیرند ولی این رقم جوابگو نیست.
راغفر: قطعاً همینطور است. مشکل ما عدم کار کارشناسی در تصمیم گیری هاست. عدهای بدون توجه به تبعات و نتایج سیاستی را مصوب می کنند بخاطر اینکه خودشان شامل این سیاست و تبعات آن نمی شوند. مشکل سیاست گذاری در کشور ما این است که ادم هایی که در قدرت هستند متوجه مشکلات مردم نیستند فکر می کنم ماهی یک میلیون تومان هزینه موبایل فرزندشان باشد.
اگر دولت الان بخواهد 45 هزار و 500 تومان را حذف کند عقلانی است؟
راغفر: در بحث هدفمندی سه سوال همواره وجود دارد نخست اینکه به چه کسی یارانه بدهیم؟ دوم اینکه چه میزان بدهیم؟ سوم اینکه چی بدهیم؟ پول ، کالا یا خدمات؟ الان سهم هزینه دارو و درمان در سبد خانواده ها قطعاً رقم بالایی است.در سال 90 نسبت به 89 با فقر انرژی در شهر تهران رو به رو شدیم. وقتی قیمت انرژی افزایش یافت تعداد زیادی از خانواده های شهری نمی توانند گرمایش خانه خود را تامین کنند.
* نفوذ نهاوندیان و نیلی در تصمیم گیری های دولت یازدهم/ دعواهای دولتی ها بالا گرفت
به نظر می رسد به اندازه ای که دولت در مسائل خارجی تمرکز کرده توجهی به مسائل داخلی ندارد؛ به هر حال چون آقای روحانی تیم سیاست خارجی را رهبری می کند راه مشخص است و تا حدودی در این زمینه موفق هم شده است ولی در اقتصاد راه مشخص نیست و به نظر می رسد آقای روحانی اقتصاد را به فرد دیگری سپرده است که بیشتر از همه نام اقای نهاوندیان به چشم می خورد.
راغفر: بله آقای نهاوندیان و نیلی در دولت بیشتر از سایر اعضا در تصمیم گیری ها دخالت دارند و تمام امور اقتصادی از زیر نظر ایشان می گذرد.
بحث اختلاف وزیر صنعت با بانک مرکزی هم مطرح بود.
راغفر: بله به همین خاطر عرض کردم یکدستی در دولت وجود ندارد و اتفاقاً خیلی هم تفرقه دارند چراکه هنوز 3 ماه از فعالیت دولت نگذشته ولی دعواهای دولتی ها بالا گرفته است. حتی آقای معاون اول با آقای نهاوندیان مشکل دارد.
در هفته گذشته در خبرها آمد که برنامه ریزی فاز دوم هدفمندی به معاونت اجرایی رئیس جمهور واگذار شد و مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس جمهور هم مسئولیت پگیری این طرح را برعهده گرفته است؛ این کار چند دستگی در دولت را نمایان کرد چراکه فاز دوم هدفمندی سیاست کلان اقتصادی است که تمام بخش ها را در بر می گیرد و کسی باید متولی این امر باشد که در تیم اقتصادی دولت فرماندهی را برعهده دارد، وقتی مسئولیت پیگیری به نیلی واگذار می شود یعنی تمام امور هدفمندی به ایشان واگذار شده و دیگر وزیر اقتصاد که طبق قانون تنظیم کننده روابط اقتصادی است عملاً هیچ کاره می شود.
راغفر: در دولت دعوای جدی وجود دارد و دنبال این هستند که آقای نوبخت را هم از معاونت برنامه ریزی بردارند و من فکر می کنم اقای نیلی بعداً رئیس سازمان برنامه بشود. اقای نهاوندیان و جهانگیری خیلی تحت تاثیر مسعود نیلی هستند، طیب نیا علی رغم مخالفتی که دارد کاری نمی تواند بکند بخاطر اینکه زوش نمی رسد و برنامه هم ندارد. اعضای دولت فقط به به و چه چه می کنند و عین حرف های احمدی نژاد را می زنند. یکی از دوستان می گفت بودجه 93 بودجه احمدی نژاد روحانی شده است.
* عقب نشینی دولت از حذف یارانهها
بنظر شما آ قای سیف گزینه مناسبی برای بانک مرکزی بود؟
راغفر: اقای سیف درست است که سال ها در بانک بوده ولی دولت خیلی هوشمندانه عمل می کند کسانی را در مسئولیت می گذارند تا تست کنند و براساس واکنش ها تصمیم جدی را خواهند گرفت. در عین حال احتمالا آقای سیف هم تغیر می کند و کمیجانی جایگزین وی شود.
دولت یازدهم تمام انتقاداتی که به دولت دهم داشت را انجام داد مثلاً در خصوص نرخ ارز در زمان انتخابات انتقادهای زیادی به سیاست ارزی دولت احمدی نژاد مطرح می شد اما در دولت اقای روحانی رئیس کل بانک مرکزی از دلار 3000 تومانی دفاع کرد.
راغفر: بله فاجعه بود؛ درباره هدفمندی یارانه ها هم همینطور بود ابتدا اعلام کردند که عده ای را حذف کنید ولی اقای روحانی حرف تعجب برانگیز زدند و گفتند که ما وارد حریم خصوصی در شناسایی گروه های درآمدی نمی شویم.
*رهبری نهضت ضدفساد اعلام کنند
در یکی از مصاحبههای تسنیم با اقتصاددانان اعلام شد که ایران نیازمند دولتی است که 4 سال خودش را قربانی کند و هر آنچه به نفع مردم درآینده باشد را انجام دهد ولو اینکه 4 سال بعد مردم به آنها رأی ندهند.
راغفر: من به خدا قسم همین موضوع را با ادبیات دیگری در برخی از محافل مطرح می کنم و می گویم این کار نیازمند چند دولت انتحاری است. چند تن از وزرا باید این مسئولیت انتحاری را قبول کرده و برخی از مشکلات را حل و فشار این سرمایه داری هار را تحمل کنند. بنظر من مقام معظم رهبری باید نهضت ضد فساد در جامعه راه اندازی کنند. فساد برای کشور مشکل زا شده و این فساد فقط با نهضت ضد فساد جمع می شود.
یکی از ضربه های بزرگی که احمدی نژاد زد این بود که تحریم ها را با وابسته کردن کشور به خارج امکان پذیر کرد؛ الان 35 سال است که ما تحریم هستیم ولی این وضعیت از زمان جنگ که بدتر نیست که مدام بمباران بود. آنزمان نتوانستند ائتلاف جهانی علیه ایران شکل دهند.یک ادم بی عرضه ای مانند اوباما که در سال سوم دوره اول می گفتند احتمال اوباما رئیس جمهور یک دوره ای خواهد بود توانست با ائتلاف جهانی علیه ایران موفق شود و در ریاست باقی بماند؛ اما چرا این سیاست گرفت؟ بخاطر اینکه انها می دانند ایران به شدت به خارج وابسته است.
الان که دولت و سیاست مداران می گویند در حال تلاش برای برداشتن تحریم ها هستند.
راغفر: به نظر بنده اقای اوباما و دموکرات ها نیازمند تصحیح رابطه شان با ایران هستند و تا 2 سال آینده آمادگی دارند که سفارتشان در ایران باز شود. چون بزرگترین دستاورد سیاسی اوباما تصحیح رابطه 35 ساله با ایران خواهد بود. الان هم شاهد هستیم که مقدمات ورود خودروهای آمریکایی در ایران انجام شده است. همچنین یکی از دلایل دیگر این است که در انتخابات بعدی حزب دموکرات بخاطر موفقیتش با ایران دست بالا را خواهد گرفت و یکی از دلایلی که خصومت با ایران را تشدید می کند همین است.
فردی که آقای کوهن به جای آن امد الان مسئول حقوقی بانک اچ اس بی سی است این بانک میعادگاه مافیای دولت است و بزرگترین پولشویی های دولت در اینجا انجام می شود، این فرد و کوهن از صهیونیست های جهود هستند و اتفاقا این اقایان هم با اوباما بد هستند آنهم بخاطر اینکه رابطه ایران و امریکا در حال تصحیح است.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید