هر چه زودتر باید دست به کار شد/ دولت زیادی خوش‌بین است/ بوی نفت باید از دخل و خرج کشور برود

کد خبر: 314253

اگر دولت از خواب خوش‌بینی بیدار نشود، اقتصاد ایران با مشکلات بدتری مواجه خواهد شد. به عنوان مثال، من مشاهده کردم که دولت در لایحه‌ی بودجه‌ی 93، قیمت نفت را 100 دلار در هر بشکه اعلام کرده و تخمین زده است که بدون شک روزانه 3/1 میلیون بشکه نفت بفروشیم. به نظر شما، این یک خوش‌بینی نیست؟

هر چه زودتر باید دست به کار شد/ دولت زیادی خوش‌بین است/ بوی نفت باید از دخل و خرج کشور برود
سرویس اقتصاد «فردا»: می‌گوید مهم‌ترین چالش اقتصاد ایران در سال 93 بیکاری است. از او می‌پرسیم چه باید کرد. معتقد است: «برنامه‌ریزی جدی می‌خواهد.» وقتی از دلایل نابسامانی‌های دو سه سال اخیر از محمد خوش‌چهره می‌پرسیم، می‌گوید: «اگرچه تحریم‌های خارجی نقش گسترده‌ای در فضای نامتعادل امروز اقتصاد ایران دارد، اما دولت می‌توانست وضعیت بد دیروز را مدیریت کند.» عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و نماینده‌ی پیشین مجلس در گفت‌وگویی با برهان اضافه می‌کند: «معتقدم دولت به نتیجه‌ی مذاکرات و بهبود روابط بین‌الملل با دنیای غرب دل‌ بسته است که باید هر چه زودتر از این خواب بیدار شود.» گفت‌وگوی برهان را با دکتر محمد خوش‌چهره بخوانید.
آقای دکتر، با توجه به شرایط نابسامان کنونی کشور، برخی اوضاع اقتصادی را خیلی مناسب نمی‌بینند و معتقدند باید اقدامات ویژه و خاصی در حوزه‌ی اقتصاد از سوی دولت رخ دهد، وگرنه اوضاع بدتر از حال خواهد شد. تحلیل حضرت‌عالی از دلایل اوضاع نابسامان کنونی چیست؟
من هم‌نظر هستم و اوضاع را برای وقت تلف کردن مناسب نمی‌بینم. لذا معتقدم دولت هر چه زودتر باید دست به کار شود و اقدامات مؤثرتری را برای جلوگیری از پیشرفت نابسامانی به سایر بدنه‌ی اقتصادی کشور انجام دهد. طبیعی است تورم چهل‌درصدی برای یک اقتصاد مضر است، رکود حاکم بر آن مضرتر است، کاهش درآمدها هم جز چالش‌های جدی دولتی مانند دولت ماست. لذا تمام این شواهد نشان می‌دهد که اوضاع چندان مناسب نیست. من نخستین کار دولت را طبقه‌بندی و اولویت‌بندی مشکلات و چالش‌ها می‌دانم. برخی از مشکلات اقتصادی کشور خیلی حاد است و در صورتی که اقدام مقتضی برای اصلاح و بسامان کردن آن صورت نگیرد، مسئله بحرانی‌تر از حال خواهد شد.
اگر امکان دارد مصداقی بفرمایید؟
یکی از نمونه‌های بارز آن مسئله‌ی اشتغال است. تا دیروز ما جوانان کشور را با ابزار تحصیل سرگرم می‌کردیم، اما الآن دیگر این امکان وجود ندارد؛ یعنی الآن با میلیون‌ها جوان پُرانرژی تحصیل‌کرده مواجه هستیم که تحصیلات دارند و متقاضی جدی شغل پایدار هستند. شاید تا دیروز جوان ما سنش کمتر بود و می‌رفت سراغ تحصیلات تکمیلی، اما او الآن دیگر بزرگ‌تر شده و نیازمند شغل است. حالا دولت مکلف است برای او یک شغل پایدار ایجاد کند. معتقدم مهم‌ترین دغدغه‌ی دولت اکنون و تا چند سال دیگر، مسئله‌ی اشتغال خواهد بود.
آقای دکتر، از جمله دغدغه‌های دولت و کشور، وضعیت تحریم‌های خارجی است. دولت هم‌اکنون امیدوار است تا بتواند تحریم‌ها را پشت سر گذاشته و به صورت مسکن‌وار وضعیت را بهتر کند.
کاملاً با حرف شما موافقم. من معتقدم دولت به نتیجه‌ی مذاکرات و بهبود روابط بین‌الملل با دنیای غرب دل بسته است، آن هم خیلی زیاد. من در اینجا لازم می‌دانم دولت محترم را از خواب خوش‌بینی بیدار کنم. اگر دولت از خواب خوش‌بینی بیدار نشود، اقتصاد ایران با مشکلات بدتری مواجه خواهد شد. به عنوان مثال، من مشاهده کردم که دولت در لایحه‌ی بودجه‌ی 93، قیمت نفت را 100 دلار در هر بشکه اعلام کرده و تخمین زده است که بدون شک روزانه 3/1 میلیون بشکه نفت بفروشیم. به نظر شما، این یک خوش‌بینی نیست؟ بودجه‌ی 93 کاملاً با یک خوش‌بینی نوشته شده است که باید حتماً برخی ارقام و اعداد آن اصلاح شود.
این را باید متذکر شوم که هم‌اکنون جامعه‌ی ایران در یک جنگ اقتصادی با غرب به سر می‌برد. بنابراین نباید به برخی از حواشی‌ها و مذاکرات خوش‌بین باشیم. غرب پس از آنکه نتوانست از طریق نظامی و سیاسی از پس ایران بربیاید، تحریم‌های اقتصادی را علم کرد و من فکر نمی‌کنم به این زودی‌ها این تحریم‌ها را کاهش دهد. بنابراین باید به جد بر روی اقتصاد مقاومتی کار کنیم؛ چرا که حالا حالاها با این ادبیات کار داریم.
توصیه‌ی شما چیست؟
هشدار من این است که ما نباید به مسائل ساده و سطحی نگاه کنیم. باید سیاست‌گذاری‌های ما خیلی عمقی و دوراندیشانه باشد. اینکه فکر کنیم ما از سال 93، یعنی چند ماه دیگر، می‌توانیم حدود یک‌ونیم میلیون بشکه نفت بفروشیم، نشان می‌دهد به مسائل اقتصادی از زوایای عمقی نگاه نکرده‌ایم.
اگر منظور شما را درست فهمیده باشم، این است که ما باید از همین حالا فرآیندها و برنامه‌های استراتژیک را در اقتصاد امتحان کنیم، مانند یک برنامه برای اقتصاد بدون نفت. درست است؟
ببینید ادعای اینکه ما یک برنامه داشته باشیم برای اقتصاد بدون نفت، خیلی خوب است، اما نتیجه چه شده است؟ هیچ. شما می‌دانید بعد از جنگ تحمیلی، دولت‌های سازندگی، اصلاحات و حتی دولت آقای احمدی‌نژاد وقتی روی کار آمدند، تأکیدشان بر اقتصاد بدون نفت بود، ولی هر دولتی که روی کار آمد بیش از دیگری ما را به درآمد نفتی وابسته کرد، در حالی که کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی جزء برنامه‌های کلان کشور بود که بدان توجه لازم نشد.
چرا این گونه می‌شد؟
شاید مهم‌ترین دلیلش وابستگی شدید به درآمدهای نفتی باشد. دولتی که همه چیزش از درآمدهای نفتی است، خیلی سخت است که دیگر خودش را از منبعی به غیر از نفت تأمین و تغذیه کند. به همین دلیل، دولت‌ها هیچ گاه به سراغ این کار البته به صورت جدی نرفته‌اند. اگرچه علاقه‌ی زیادی داشتند، اما در نهایت نتوانستند.
دولت یازدهم را در مقوله‌ی برنامه‌ریزی برای اقتصاد بدون نفت چگونه می‌بینید؟
ببینید من معتقدم اقتصاد بدون نفت و تأمین درآمد کشور از طریق منبعی غیر از نفت، باید در برنامه‌ریزی حداقل میان‌مدت صورت بگیرد.
یعنی از سال آینده نمی‌توان شاهد یک اقتصاد بدون نفت بود؟
قطعاً نمی‌توان. باید به صورت تدریجی بوی نفت را از دخل و خرج سالانه‌ی کشور کم کرد. اینکه ما فکر کنیم یک‌ساله می‌توان اقتصاد را بدون نفت اداره کرد، اشتباه نادرستی است. باید سهم نفت را از بودجه‌های سالانه کاهش داد. بدون شک در کوتاه‌مدت تأکید بر اقتصاد بدون نفت تصور درستی نیست.
از کجا باید شروع کرد؟
تحلیل من این است که باید اقتصاد مقاومتی را بیشتر از این جدی بگیریم. برخی‌ها فکر می‌کنند اقتصاد مقاومتی یعنی ریاضت اقتصادی، در حالی که اصلاً این گونه نیست.
متأسفانه برخی فکر می‌کنند که اقتصاد مقاومتی به معنای یک اقتصاد بسته و در شرایط خوداتکایی کامل است، در حالی که اقتصاد مقاومتی، به صورت پویا در عرصه‌های جهانی فعالیت می‌شود، اما وابستگی‌های تهدیدزا باید کاهش پیدا کند و در این بخش به سمت خودکفایی و خوداتکایی برویم.
بنده خیلی بر روی اقتصاد مقاومتی تأکید می‌کنم و امیدوارم دولت هم در برنامه‌های آتی خود نشان دهد چه میزان به مبانی اقتصاد مقاومتی اعتقاد دارد.
آقای دکتر خوش‌چهره، حضرت‌عالی به عنوان کسی که در دانشگاه اقتصاد ایران تدریس می‌کنید، فکر می‌کنید چه میزان از مشکلات اقتصادی کشور ناشی از تحریم‌ها و فشارهای خارجی است و چه میزان از آن ناشی از مسائل داخلی کشور است؟
من نقش تحریم‌ها را در وضعیت موجود خیلی اثرگذار نمی‌دانم. اگرچه تحریم‌ها نقش زیادی در وضعیت نامتعادل اخیر دارد، اما اگر مدیریت مناسبی وجود داشت، هرگز کشور به این وضع دچار نمی‌شد. به عنوان مثال، در موضوع نوسانات ارزی و التهابات دلاری در دو سال گذشته، درست است که غرب تمام تلاش خود را کرد تا اقتصاد ایران را با شوک و بحران مواجه کند، اما بنده معتقدم اگر مدیریت اقتصادی در آن برهه درست عمل می‌کرد، هیچ گاه اقتصاد با تکانه‌های وحشتناک ارزی مواجه نمی‌شد. در آن برهه، به دلیل سیاست‌گذاری‌های اشتباه مدیران تصمیم‌گیر، ارز حتی سه نرخی شد. مطمئناً به یاد دارید اقتصاد یک روز با دلار 1700تومانی مواجه بود و روز دیگر با دلار 1900 و...
این‌ها نشان می‌دهد دولت وقت تصمیمات درستی برای اقتصاد نمی‌گرفت. لذا با این توصیفات، معتقدم فشارهای خارجی اگرچه زیاد بوده است، اما می‌شد به نحوی مدیریت شود که این همه نابسامانی در فضای اقتصادی کشور رخ ندهد.
لذا بنده معتقدم اگر همان زمان مسئولان درک درست و منطقی از اقتصاد مقاومتی داشتند و همین ادبیات را با یک روش‌شناسی مناسب عملیاتی می‌کردند، ما در شرایط نابسامان کنونی نبودیم.
مهم‌ترین چالش پیاده‌سازی اقتصاد مقاومتی در کشور چیست؟
همان طور که گفتم، اولین چالش اصلی پیاده‌سازی اقتصاد مقاومتی در کشور، عدم درک درست مسئولین است. لذا عدم درک درست از مفهوم اقتصاد مقاومتی در طول سال‌های گذشته، باعث شده است دستگاه‌های مختلف سیاست‌گذاری در کشور، از جمله مجلس، دولت و مجمع تشخیص مصلحت نظام، اقدام مؤثری را در این رابطه انجام ندهند. لذا باید این دستگاه‌ها اهتمام جدی در این باره داشته باشند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

نیازمندیها

تازه های سایت