درباره نرخ بیکاری

کد خبر: 302137

حسین راغفر

حسین راغفر :

بر اساس گزارش‌های جدید، در حال حاضر نرخ بیکاری کل کشور 12.2 درصد و نرخ بیکاری جوانان حدود 27 درصد شده است. زمانی که نسبت نرخ بیکاری کل به نرخ بیکاری جوانان با عدد دو برابر شود، می‌گویند نرخ بیکاری در مرحله بحرانی یا بحران‌زا قرار گرفته است. در حالی که با توجه به آمارهای اخیر، این نسبت در حال حاضر در ایران از2.2 هم بیشتر شده که به این معناست که وضعیت بیکاری در ایران خیلی وقت است که از سطح بحرانی عبور کرده است و این بحران پدیده جدیدی نیست. در گزارش‌های مرکز آمار دو محدوده سنی برای جوانان، دو نوع تعریف برای دهک‌های جوان جمعیتی وجود دارد. به همین ترتیب، دو نمونه آمار برای اشتغال و بیکاری جوانان می‌دهند که یکی از آنها اطلاعات مربوط به جوانان 15 تا 24 سال است و دیگری، مربوط به جوانان 15 تا 29 سال است. اما فکر می‌کنم منظور از جوانان در تعریف «محدوده بحران‌زای بیکاری»، افراد فعال در محدوده سنی 15 تا 29 سال است که نرخ بیکاری این افراد در حال حاضر تقریباً 27 درصد است. اما نرخ بیکاری افراد 15 تا 24 سال حدوداً 26 درصد است که با این نرخ هم، نسبت بحرانی بالای دو به دست می‌آید. یک بحث اساسی در مورد نرخ فعلی این است که فقط تعداد بیکاران کامل در این نرخ در نظر گرفته می‌شود. یعنی ما در کشور تعداد زیادی از افراد را داریم که مثلاً در یک هفته سه تا چهار ساعت کار می‌کنند اما وقتی آمارگیری می‌شود، آنها را بیکار به حساب نمی‌آورند و جزء شاغلان در نظر گرفته می‌شوند. وقتی تعداد این افراد که در واقع اشتغال ناقص دارند به آمار بیکاری اضافه شود، رقم آن از رقم فعلی بالاتر خواهد شد. در حال حاضر فردی که بگوید در هفته قبل حداقل «یک ساعت» کار کرده است، جزو بیکاران در نظر گرفته نمی‌شود. در حالی که در سال‌های قبل از 1384 بیکاری با تعریف قبلی یعنی «سه روز کار در هفته» مشخص می‌شد. در صورتی که آمارهای خام اشتغال و جزییات آمارها با توجه به رده‌بندی سنی اعلام شود، می‌شود تعداد این اشتغال ناقص را که در واقع یک نوع بیکاری است، محاسبه کرد. اما تعداد ساعاتی که بتوان بر اساس آن گفت یک فرد واقعاً شاغل است، 44 ساعت در هفته است. این در شرایطی است که الان حدود نیم میلیون نفر هستند که کمتر از 16 ساعت در هفته کار می‌کنند و واقعاً نمی‌توان گفت این تعداد ساعت، کسی را از بیکاری خارج می‌کند. همین‌طور یک مساله مهم دیگر این است که ما در کشور تعداد زیادی افراد «بیکار پنهان» داریم که اصلاً جز جمعیت فعال آورده نمی‌شوند. توجه کنید که جمعیت کشور به دو دسته تقسیم می‌شود: جمعیت «فعال» که شامل نیروی کار کشور، یعنی افراد «شاغل» و «بیکار» است و جمعیت «غیرفعال» که افرادی هستند که از نیروی کار بیرون هستند. یعنی ظاهراً به دنبال کار نیستند. یک چالش مهم فعلی این است که بخش بزرگی حدود پنج میلیون نفر از افرادی که در واقع جزو «نیروی کار» کشور هستند، به دلیل تحصیل در دانشگاه‌ها، وارد جمعیت غیرفعال شده‌اند و در حال سال‌های آینده وارد بازار کار می‌شوند. در حالی که ظرفیت اقتصادی کشور نمی‌تواند جوابگوی این حجم از افراد جویای کار باشد. علاوه بر این در حاضر نرخ بیکاری در «جمعیت جوان جویای کار» که تعداد دانشجوها را شامل نمی‌شود، خیلی بالا رفته است. *استاد دانشگاه الزهرا

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

نیازمندیها

تازه های سایت