سرویس اقتصادی «فردا»: این روزها خبرهای متعددی از بازار سرمایه به گوش میرسد. رکوردشکنیهای پی در پی بازار بورس در شاخص کل و حجم معاملاتی که صورت میپذیرد گواه این تعدد اخبار است. جالب اینجاست که اخبار این چنینی بازار بورس در شرایطی به گوش میرسد که وضعیت اقتصادی کشور در ماههای اخیر با نوسانات مختلف و در جهت کاهش رونق مالی و معیشتی پیش رفته است. رشد اقتصادی منفی، تورم نزدیک به ۴۰ درصدی، فشار نقدینگی به اقتصاد کشور، رکود بازار مسکن و ... از جمله مؤلفههایی هستند که فضای فعلی اقتصادی کشور را پرابهام نشان میدهند.
بازار بورس نیز نمادی از این اقتصاد است و البته به نظر میرسد که این نماد قدری با سایر نمادها متفاوت است و البته این تفاوت شاید بیشتر ریشه در فضای حاکم بر بازار سرمایه و سایر بازارهای موازی داشته باشد. فتح شاخصهای متوالی توسط بورس تهران در روزهای اخیر نشانی از این رخداد است.
چرا بورس تهران رکوردشکنی میکند؟
ریشهیابی رکوردشکنیهای هفتههای اخیر بورس تهران، مقوله قابل توجهی است. برای تحلیل مثبت با منفی بودن رکوردشکنی بورس تهران، ابتدا باید شاخص بورس را ـ که معمولاً رکوردزنیهای آن را مبنای اخبار قرار میدهند ـ شناخت. این شاخص در بازار بورس، نمادی از میانگین بازار است. بنابراین با افزایش یافتن آن لزوماً همه سهام بازار با هم رشد نمیکنند بلکه متوسط بازار رو به افزایش میگذارد (نظیر شاخص تورم در اقتصاد کلان، که افزایش آن لزوماً نشاندهنده گران شدن همه کالاها و خدمات نیست). این مسأله به ويژه در ایران که اخیراً سهامهای عمدهای نظیر هلدینگ خلیج فارس، پتروشیمی جم، سرمایهگذاری تأمین به بورس آن افزوده شده است، نمود بیشتری دارد. بنابراین باید این مفهوم را درک کرد که رشد شاخص به معنی متوسط بازار است و حتی در شرایط رکوردزنی بورس، باز هم ممکن است شرکتها و بنگاههایی در حال افول باشند. البته باید این نکته را هم اضافه که رشد شاخص هرچند رشد میانگین بازار را نمایان میکند اما جذابیت بازار بورس را نیز بالا میبرد و پول تازه (Fresh Money) را به آن میافزاید.
اما شاید یکی دیگر از مهمترین دلایل این رکوردها را بتوان رکود یا افول بازارهای موازی دانست. سرمایههای مردم و اقشار مختلف باید در کانالهایی برنامهریزی شده هدایت شود و زمانی که بانک، بازار ارز، بازار طلا، بازار خودرو و بازار مسکن دارای رکود قابل توجهی هستند، به تبع این سرمایهها به سمت بورس میآید. نرخ بهره بانکی ـ که البته شاید به زودی تغییر و تحولی در آن حاصل گردد ـ توانایی تقابل با تورم را ندارد و بازارهای ارز و طلا نیز در هفتههای اخیر یا نزولی بودهاند یا حداکثر در ثبات به سر بردهاند. بازار مسکن نیز به شدت راکد بوده و خرید و فروشها بسیار کمتر شده است. این مسأله گواه همان حرکت سرمایهای هشیار به سمت بازارهای موازی نظیر بورس است.
از سوی دیگر با تغییر و تحولات سیاسی در کشور و تغییر راهبردی و عملیاتی تیم اقتصادی کشور در حوزه قوه مجریه، برخی امیدها و انتظارات شکل گرفته است. این امیدها به روزهای بهبود اقتصاد کشور عامل روانی دیگری در جهت بهبود فضای بورس و بازار سرمایه است.
رکوردزنی بورس از زاویهای دیگر
در اینجا ذکر یک نکته ضروری است. بازار بورس در شرایطی رکورد میزند که بسیاری از شرکتهای صنعتی و تولیدکنندگان فعال در این بازار آرزوی بازگشت قدرت پول ملی را دارند. یعنی عملاً ارزش تورمی دلار و کاهش قدرت ریال رکوردهای بازار بورس را تحت الشعاع قرار میدهد. درست است که شاخص کل صعودی است اما ارزش سودآوری تعداد قابل توجهی از شرکتها نزولی شده و در واقع شاید بتوان گفت تعدیل بازار نیز تا حدودی در صعود بورس تأثیر گذاشته است که البته تأثیر چندان مبارکی نیست. چراکه به غیر واقعی تر شدن شاخص و فاصله گرفتن آن با واقعیتهای اقتصاد کلان جامعه کمک میکند.
بورس، جای مناسبی برای سرمایهگذاری ماست؟
با این اوصاف، مناسب بودن یا نبودن بورس برای سرمایهگذاری، همیشه در ذهن افراد مختلف وجود دارد؛ به ويژه در شرایط کنونی که نرخ بهره بانکی نا امید کننده و بازارهایی نظیر مسکن و ارز در رکود به سر میبرند. در چنین شرایطی سؤال فوق اهمیت مضاعفی مییابد. به صورت کلی و در یک قالب معمول میتوان در برابر چنین پرسشی دو نکته را یاد آور شد.
نخست اینکه بورس ریسک قابل توجه خود را دارد. شاید بتوان با راهکارهای مختلفی این ریسک را کاهش داد یا مدیریت کرد اما این بازار سرمایه به هیچ عنوان نباید با یک سپرده بلندمدت بانکی قیاس نمود. چراکه بورس در بهترین حالتها نیز ریسک متناسب رفتارکننده و رفتارشونده را در خود جای میدهد. نکته دیگری در سرمایهگذاری بورسی موجود است، صبر، انتظار و عدم شتابزدگی است. این عدم شتابزدگی هم در نقدشوندگی سرمایه رخ مینمایاند و هم در رفتارهایی برای افزایش سرمایه. سرمایهگذاران تازه وارد بورس باید بدانند که هیجانات بازار و بالا و پایین شدن قیمتها نباید بر روند مستمر و دایمی حضور آنها در بروز تأثیر بگذارد و حضور در این بازار نیاز به حوصله و مدارا با سرمایه دارد.
سرمایهگذاران باید دریابند که تحرکات کوتاهمدت بازار بورس و هیجانات ناشی از آن، دوام چندانی ندارد و باید در مسیری بلندمدت سرمایهگذاری نمایند. یکی از نمودهای مسأله به ويژه در سرمایهگذاری چند سبدی و با محور چندین شرکت تبلور مییابد. برخی سرمایهگذاران به دلیل هیجانات و اخبار ضد و نقیض به سمت یک سهم گرایش مییابند و به شدت بر آن متمرکز میشوند، در حالی که این کار عملاً ریسک آنان را بالا میبرد.
در نهایت باید عنوان کرد که بازار سرمایه و به ويژه بورس و فرابورس باید در تفکر اقتصادی دولت جدید جایگاهی تازه یابد. این جایگاه از آن رو اهمیت مییابد که این دولت به دنبال اصلاح سایر ساختارهای سرمایهای کشور است و به همین دلیل بازتعریفی از جایگاه بورس و شفافیت آن در کنار بازارهای موازی ضروری مینماید.
دیدگاه تان را بنویسید