سرویس اقتصادی «فردا»: نوسانات ارزی پس از انتخابات ریاست جمهوری، توجه بسیاری از مردم را به خود جلب کرده است. افت چند صدتومانی قیمت ارز درست یک روز پس از انتخابات و سپس رسیدن ارز به حوالی 3000 تومان چند روز پس از آن، نشانههایی از نوسانات بازار ارز بود. بازار طلا هم از این نوسانات بیبهره نبوده است. البته نوسان بازار طلا با توجه به کاهش شدید نرخ طلای جهانی نیز صورت گرفته و هم این نرخ و هم نرخ داخلی ارز بر آن مؤثر بوده است. اما اکنون که پس از چند روز، ارز مجدداً افزایش یافته و روزهای باثباتتری را در حوالی 3400 تومان میگذراند، باید به علت این مسأله اشاره کرد. از همان روزهای نخست نیز بارز بود که نوسانات بازار ارز به دلیل هیجانات سیاسی و اجتماعی و رویکرد احساسی به بازار ارز و طلاست. این هیجانات که در آن روزهای پس از انتخابات به اوج خود رسیده بود بر بازار ارز نیز تأثیرگذاشته و قیمتها را دستخوش تغییر کرده بود. از این رو باید اشاره کرد که چنین تغییراتی در بازهای کوتاهمدت قابل پیشبینی بود.
در همین رابطه، دکتر محمد حسین ادیب ـ اقتصاددان ـ در گفتگوی یکشنبه شب خود با برنامه پایش گفت: «قیمت دلار به دو دلیل بستگی دارد و این دلایل یکی عرضه دلار و دیگری قدرت خرید دلار است. عرضه دلار به سبب کاهش صادرات نفت 57 درصد کم شده است. مسئولین بانک مرکزی اخیراً اعلام کردند که در سال گذشته 50 درصد حجم اسکناس افزایش پیدا کرده و چون قدرت خرید دلار افزایش یافته عرضه آن نیز کم شده است». او همچنین تاکید کرد: «کاهش اخیر قیمت دلار هیچ دلیل اقتصادی نداشت برای اینکه نه عرضه دلار تغییر پیدا کرده و نه قدرت خرید دلار کاهش یافته است لذا حرکت هیجانی بازار بود و طول عمر نخواهد داشت». جالب اینجاست که در همان شرایط نوسانی دلار، رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به اینکه نرخ ارز در بازار پایین آمده است گفته بود: «همگان دیدند که قیمت دلار تنها ظرف چند روز حدود 600 تومان کاهش یافت، در حالی که بانک مرکزی طی این مدت غیر از رویه معمول خود طی ماههای اخیر، اقدام خاص دیگری برای کاهش قیمت دلار انجام نداده بود. بنابراین، کاهش حدود 600 تومانی نرخ ارز تحت تأثیر عوامل سیاسی بوده، همانگونه که افزایش قیمت طی سالهای اخیر نیز عمدتاً ناشی
از همین عوامل بوده است». بهمنی با تاکید بر اینکه افزایش نرخ ارز در سالهای اخیر هم عموماً معلول وضعیت سیاسی بوده است افزود: «صراحتاً میگویم همانگونه که بانک مرکزی در کاهش چشمگیر نرخ ارز طی چند روز اخیر نقشی نداشته، در افزایش قابل ملاحظه آن طی سالهای اخیر نیز نقشی نداشته و عوامل سیاسی باعث افزایش قیمت دلار شده است». استفاده جالب رئیس بانک مرکزی از فضای هیجانی سیاسی ایجاد شده در بازار ارز با یک فرار رو به جلو جالب توجه است. رئیس بانک مرکزی کاهش 600 تومانی که برای همه مشهود است ناشی از فضای انتخابات و نتیجه آن بوده را با عملکرد چندین ساله بانک مرکزی و افزایش سه برابری نرخ ارز مقایسه کرده و نتیجه میگیرد که هر دو سیاسی بوده و بانک مرکزی نقش چندانی ندارد. اما گویا ایشان فراموش کرده است که نخستین وظیفه بانک مرکزی کنترل بازار پولی و تورم و نقدینگی است. اگر استدلال آقای رئیس درست باشد که کلاً میتوانیم بانک مرکزی را تعطیل کرده و جریانات ارزی را به دست هیجانات سیاسی مردم بدهیم و خلاص! از سوی دیگر، برخی در آن برهه این مسأله نوسانات را به جریانات دیگری نسبت میدادند. آنها اعتقاد داشتند با روی کار آمدن رئیس جمهور
جدید، ارزهای خواص آزاد شده و در بازار در حال تأثیرگذاری است. این ادعا از آنجا زیر سؤال میرود که اگر این رویه رخ داده است، پس چرا در شرایط کنونی ارز در حال بازگشت به جایگاه قبلی خود است؟ ساختار بازار ارز ایران یک ساختار انحصاری است و بیشترین سهم عرضه در این بازار به دولت وابسته است. از این رو میتوان سایر فعالان بازار ارز را «خرد» تلقی کرد. پس تحلیل روند بازار ارز به شکل صحیح، بر اساس نوع ایفای نقشی است که دولت در آن انجام میدهد. به همین جهت، با توجه به شرایط کنونی که تبادل اقتصادی فضای بازار ارز تغییر چندانی نکرده و حداکثر در سطح تودهای از سفتهبازیهای خُرد بوده است، نوسانات دلار حتماً تحت تأثیر سایر عوامل اجتماعی و انگیزشی تحلیل خواهد شد. نرخ ارز چقدر باشد؟ بر اساس تحلیلی که در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شده است، حسین عبدهتبریزی ـ رئیس اسبق سازمان بورس ـ نرخ معقول دلار در پایان سال 92 حوالی 3500 تومان محاسبه کرده است. این تحلیل که البته یک محاسبه تخمینی است نشانگر آن است که قیمت ارز در شرایط کنونی نسبتاً واقعی بوده و در ادامه اگر با ثبات روبرو باشد و نوسانهای کاهشی یا افزایشی نیابد، اقتصاد ما
قابل برنامهریزی خواهد شد. بدیهی است که اگر نرخ ارز در شرایط مطلوب بازار قرار نگیرد و نوسانهای شدیدی را به بازار تحمیل کند، حتماً برای فعالان صنعت و تجارت و عموم مردم چالشهای معیشتی ایجاد خواهد کرد. ارز حتی اگر از میزان تعادلی خویش پایینتر هم بیاید، باز هم به نفع اقتصاد نیست. اقتصاددانان این امر را به چند دلیل تحلیل میکند. اولاً اینکه پس از چند سال، اقتصاد ما تاوان افزایش ارز را داده است و تورم و رشد اقتصادی منفی و غیره را به همین جهت تحمل کرده است. در ثانی، نوسان ارز حتی اگر کاهشی باشد، باز هم به دلیل ماهیت «نوسان» مطلوب نخواهد بود، چرا که این مسأله حتی در شرایط کاهنده نیز ماهیت تصمیمگیری در بازار را مختل خواهد کرد. مسأله دیگری که در این امر وجود دارد، ذینفعان کاهش است. در شرایط کاهشی صادرکنندگان از جهاتی دچار نقصان خواهند شد، زیرا ارزآوری پیش از آن، ریال بیشتری برای آنان عاید میکرده است، کمااینکه در شرایط افزایشی هم واردکنندگان با مشکلات این چنینی مواجه خواهند شد.
دیدگاه تان را بنویسید