سرویس اقتصادی «فردا»: چندی است که باز هم قیمت ارز روندی صعودی یافته و تکاپویی برای بالا رفتن نرخ دلار رخ داده است. نرخ ارز در مدت تقریبی یک سال و نیم اخیر آرام با صعودهایی پرشتاب و کم شتاب، خود را تا مرزهایی نزدیک به چهار هزار تومان نیز بالا کشید و پس از مدتی در حوالی 3000 تومان جای خوش کرد. اما این روزها پس از دوره ای ثبات ، باز هم روند افزایشی ارز را به طور نسبی مشاهده میکنیم. در حالی که بسیاری از تحلیل گران و حتی تحلیل گرانی که در رسانه های غربی حضور مییابند میزان واقعی نرخ دلار را در کشور ماکمتر از حدی که اکنون است، اعلام میکنند، ، آیا نوسانات اخیر با توجه رخدادهای اخیر بانک مرکزی توجیه پذیر است؟
مطرح شدن ماجرای تحقیق و تفحص از بانک مرکزی در مجلس شورای اسلامی با واکنشهایی همراه بوده است که جالبترین واکنش مربوط به خود آقای رئیس کل است. او این گونه بیان کرده است: «مطرح شدن موضوع تحقیق و تفحص از بانک مرکزی در مجلس شورای اسلامی باعث ایجاد نوساناتی در ارز شد و ما دیدیم که حدود 500 تومان قیمت ارز را بالا برد. پشت تحقیق و تفحص پنجرهای است که ان شاءالله اگر باز شود یک جنگلی را خواهیم دید. خیلی از مسائل است که نمیشود گفت البته ابهاماتی نیز وجود دارد که امیدواریم وقتی نهادهای نظارتی وارد قضیه میشوند به این مسائل توجه کنند.» اما سخن جالب دیگر محمود بهمنی در ادامه سخنان فوق این بود: «در کل دنیا مرسوم است رئيس بانک مرکزی بايد در طول سال خیلی کم صحبت کند وحرف بزند. برای اینکه روی حرفش حساب کنند، اگر میگذاشتند ما کار کنیم ارز زیر 2 هزار تومان بود. آنها وقتی که این اختلافات داخلی را میبینند طبیعی است که ارز را بالا میبرند و ما در واقع با مطرح کردن اینگونه اقدامات خواسته یا ناخواسته، خواستههای آنها را اجرا میکنیم.» آقای بهمنی به گونهای از کم حرفی رئیس بانک مرکزی سخن میگوید، که گویا رویه خودشان
نیز به همین ترتیب بوده است. در حالی که بارها و بارها در جریان نوسانات ارزی، سخنان رسانهای مجموعه دولت و بانک مرکزی بر دامنه نوسانات این چنینی تأثیر قابل توجهی گذاشته است. قبلاً هم بارها اشاره کرده بودیم که بانک مرکزی به خاطر موقعیت استراتژیک خود در اقتصاد کشور و به ويژه راهبری اقتصاد کلان کشور، باید در ابعاد مختلف نظیر جنبههای رسانهای به گونه ای عمل کند که فضای کسب و کار و محیط بازار کمترین تشعشعات را از تحولات آن ببینند و نوسانات بی مورد رسانهای برای آنها حاصل نشود. در شرایطی که وضعیت کنونی درباره ریاست بانک مرکزی و تغییر و تحولهای مربوط به آن رخدادهای تازهای را به همراه داشته است، باز هم مشاهده میکنیم که نرخ ارز روند صعودی داشته و افزایش یافته است. به نظر میرسد بدنه انسانی بازار ارز و کالا و همچنین بسیاری از کارشناسان، از عملکرد بانک مرکزی به عنون یک عملگر اجرایی - راهبردی راضی نباشند و بسیاری از سوء تدابیر را از سوی این بانک ببینند؛ فارغ از درستی یا غلطی این نگرش، باید اشاره کرد که ممکن است این نگرش در بدنه قابل توجهی از بازار ارز و صنوف مرتبط با آنان جاری باشد. لذا انتظار این بود که با ایجاد
شائبه تغییر و تحول در بانک مرکزی، نرخ ارز رو به نزول گردد و رویهای نزولی بیابد. اما قضیه کاملا بر عکس شد. یعنی با شروع گمانه ها مبنی بر تحقیق و تفحص از بانک مرکزی، انفصال خدمت آقای رئیس کل و غیره، چه بسا بتوان گفت صعود ارز و شتاب گرفتن آن بیشتر هم شده است. در شرایطی که نوسانات بازار ارز و نرخهای مرتبط بر آن، در چند روز محدود به احتمال فراوان حاصل یک جو و هیاهوست تا روندی اقتصادی، اما در وضعیت کنونی دیدیم که به رغم سایههای حرکت بهمنی از متن به حاشیه، بازار ارز روند خویش را تداوم داده و جهش چند روزهای داشته است. این شائبههای روشنی از سوء مدیریت است. بازاری که با اخبار مثبت نیز روند نزولی نمییابد، آیا میتواند بازاری واقعی باشد؟!
دیدگاه تان را بنویسید