سرویس اقتصادی «فردا»: «افزایش سرمایه یک بانک به۲۰۰ میلیارد تومان در یک دوره چهار ساله، بیانگر یک اقتصاد سالم است یا بیمار!؟چرا مردم امروز به شنیدن گزارش هاى اقتصادى که دائماً از رسانهها پخش مى شود رغبت نشان نمى دهند؟ چرا بالا رفتن قیمت نفت مردم را خوشحال نمى کند؟ چون مردم نتیجه تغییر شاخص هاى اقتصادى را در زندگى خود احساس نمى کنند. افزایش سرمایه یک بانک از ۱۵ میلیارد تومان به ۲۰۰ میلیارد تومان در یک دوره چهار ساله، آیا بیانگر یک اقتصاد سالم است یا بیمار! من فکر مى کنم که اصلاح جهت گیریها و تصمیمات اقتصادى یک ضرورت است...»
اینها انتقادهای یک اقتصاددان منتقد دولت نیست . بلکه سخنان دکتر محمود احمدینژاد در ۱۱ خرداد سال ۱۳۸۴ در مصاحبهای با روزنامه ایران (ارگان مطبوعاتی دولت وقت) است که در ان ایشان دیدگاههاى خود را درباره برخی از اهدافش برای انتخابات ریاست جمهورى بازگو کرده است. به گزارش «فردا» یادآوری این مصاحبه از آن جهت ضروری است که اگر این مصاحبه امروز بدون نام منتشر شود؛ گویی منتقدین فعلی دولت این سخنان را بر زبان آوردهاند. آنچه این
گفتگو را خواندنی می کند شرایط این رو ها و گزارش های اقتصادی پر طمطراقی است که ایشان در رسانه ملی نقل کرد. از نکات جالب در این مصاحبه این است که دکتر احمدینژاد همان زمان به سیستم بانکی انتقاد دارد ،انتقادهایی که بعد از قریب به 8 سال هنوز هم ادامه دارد و اقدام عملی ای برای رفع نقایص آنها صورت نگرفته است. با هم این پرسش و پاسخ را میخوانیم. ********* از دیدگاه شما، کشور با کدام مسائل اساسى رو به روست؟ در کشور ما انقلاب با عظمتى به نام اسلام بوقوع پیوسته و نظام سیاسى بر اساس دیدگاه اسلام شکل گرفته است. آنچه از یک نظام اسلامى انتظار مى رود ساختن یک جامعه نمونه و سالم است تا مردم بتوانند بدون دغدغه به سوى سعادت حرکت کنند. وجود فقر و فساد و تبعیض با ذات جامعه اسلامى منافات دارد و تا زمانى که یک دولت اسلامى شکل نگیرد نمى توان جامعه اسلامى را تحقق یافته فرض کرد. تصمیمات، رویکردها و عملکردهاى دو دهه اخیر نتوانسته است چنین جامعه اى را در نظام اسلامى بسازد و صرف نظر از دستاوردهاى قابل توجهى که ارمغان انقلاب شکوهمند اسلامى است، متأسفانه آنگونه که برازنده و مطلوب نظام اسلامى است با معضلات جامعه در ابعاد مختلف
مقابله نشده است. بنابراین مهمترین مسأله اى که کشور با آن رو به روست و همه مسائل و مشکلات کشور نیز متأثر از آن است، چیزى است که از آن به عنوان «ناکارآمدى مدیریتى» یاد مى شود. ناکارآمدى در شناخت صحیح و ترسیم کارشناسى وضعیت موجود و ناکارآمدى در دو حوزه برنامه ریزى و اجرا، شقوق سه گانه ناکارآمدى مدیریتى است و بحث هایى مانند، بیکارى، اعتیاد، ازدواج و مسکن جوانان در این مدار قابل بحث و بررسى است. شما مهمترین چالشهاى پیش روى اقتصاد ایران را در چه مى بینید و برنامههایتان براى پایین آوردن نرخ بالاى تورم و بیکارى چیست؟ الگوى کپى بردارى شده از نسخه هاى بانک جهانى و مدلهاى نامتجانس دیگر، به خودى خود یک چالش است. استراتژى اقتصادى کشور باید مبتنى بر الگوى اسلام باشد و با باورها و اعتقادات مردم همخوانى داشته باشد. ما باید فرهنگ حلال و حرام را وارد اقتصاد کشور کنیم زیرا در پرتو آن گره از بسیارى از مشکلات گشوده خواهد شد. چرا مردم امروز به شنیدن گزارش هاى اقتصادى که دائماً از رسانهها پخش مى شود رغبت نشان نمى دهند؟ چرا بالا رفتن قیمت نفت مردم را خوشحال نمى کند؟ چون مردم نتیجه تغییر شاخص هاى اقتصادى را در زندگى خود
احساس نمى کنند. بهره بالاى بیست درصد وام هاى بانکى تنها به فعال شدن سرمایه هاى کشور در بازار دلالى و واسطه گرى انجامیده است زیرا با این بهره بالا، امکان به جریان انداختن سرمایهها در بخش تولید وجود نخواهد داشت. بانکهاى خصوصى در کشور در یک نظام خسارت بار مالى ایجاد شدهاند. افزایش سرمایه یک بانک از ۱۵ میلیارد تومان به ۲۰۰ میلیارد تومان در یک دوره چهار ساله، آیا بیانگر یک اقتصاد سالم است یا بیمار! من فکر مى کنم که اصلاح جهت گیریها و تصمیمات اقتصادى یک ضرورت است و تا این امر محقق نشود، تمرکز بر سایر موارد یک تلاش کم اثر یا بیهوده تلقى مى شود.
دیدگاه تان را بنویسید