گروه اقتصادی «فردا»: محمود بهمنی ـ رئیس کل بانک مرکزی ـ هفته گذشته در گفتگویی با خبرآنلاین اظهار کرد: «نرخ تورم اقتصاد ایران با وجود شرایط حاکم بر اقتصاد از 22.9درصد در تیرماه به 23.5درصد در پایان مردادماه رسیده که خوشبختانه در مقایسه با شتاب نرخ تورم در ماههای اخیر، نشان دهنده نزولی شدن روند افزایش نرخ تورم و کند شدن شتاب افزایش سطح عمومی قیمتهاست». سوال این است که آیا برای رئیس بانک مرکزی، یک محاسبه سرانگشتی، دشوار است؟ بانک مرکزی، چندی پیش نرخ تورم خردادماه 1391را برابر 22.4 اعلام نمود و اکنون به گفته رئیس کل این ارگان، نرخ تورم تیر و مرداد 1391 به ترتیب 22.9 و 23.5 میباشد. اگر به تفاضل این ارقام نگاهی بیندازیم، متوجه خواهیم شد که تورم میانگین از خرداد تا تیر به میزان 0.5 و از تیر تا مرداد به مقدار 0.6 افزایش یافته است. یعنی در دو فاصله زمانی سی روزه، این ارقام ارائه شده اند و با این حساب، شتاب افزایشِ نرخ تورم نه تنها نزولی نبوده است بلکه حاکی از یک شتاب صعودی است. باین وصف، منظور رئیس بانک مرکزی از «نزولی شدن روند افزایش نرخ تورم» چه بوده است؟! ایشان در حالی از تورم میانگین تیر و مرداد و نزولی
بودن روند افزایش نرخ تورم صحبت میکند که گویا نرخ تورم میانگین در ماههای قبلی بی تأثیر است!با نگاهی به نمودار زیر نرخ تورم در یک سال اخیر و به ويژه ماههای اخیر را مشاهده میکنیم و همانطور که مشهود است بنا بر همین دادههای رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، طی ماههای اخیر، شتاب کاهندهای در تورم میانگین مشاهده نمیشود.
:: برای دیدن نمودار در اندازه بزرگتر کلیک کنید ::
با این حال، حتی اگر روند تورم نقطه به نقطه را نیز در نظر بگیریم باز هم وضعیت مبهم تر میشود. گرچه بانک مرکزی بر خلاف گذشتههای نزدیکی که بر اعلام نرخ تورم نقطهای اصرار داشت و پای آن را به مناظرههای انتخاباتی نیز کشانده بود، امروز دیگر آنچنان بر انتشار نرخ تورم نقطه به نقطه اصراری نمیورزد و گاهی جراید اقتصادی را به خودمحاسبهگی نرخ تورم نقطهای وا میدارد؛ اما با این حال اگر بر برخی از این آمار منتشر شده استناد کنیم در نرخ تورم نقطه به نقطه نیز کاهش شتاب افزایش نرخ تورم مشاهده نمیشود. البته شاید آمارهای دیگری نیز برخلاف نمودار فوق وجود داشته باشد، اما باز هم سخن بهمنی بر محور تورم میانگین بیان شده است و استدلال ایشان نادرست خواهد بود. از این رو اگر روند کاهشی تورم ماهانه را نیز لحاظ کنیم بازهم به تصحیح سخن آقای رئیس کمکی نخواهد نمود، چرا که «افزایش نرخ تورم» در اظهارات او مشهود است و عملا آن جملات نمیتواند راجع به «کاهش نرخ ماهانه» صورت گرفته باشد. اما از سوی دیگر باید این نکته را نیز در نظر گرفت که اصلا حتی اگر شتاب افزایش نرخ تورم کاهشی باشد؛ خب چه دردی از وضعیت معیشتی مردم دوا میکند؟!
داستان همان راضی شدن به «تب» در عوض «مرگ» است! پناه بردن به شاخصهای غیر اصیل اقتصادی راهکاری است که قبلتر نیز صورت آن را از سوی دولت دیدهایم. نرخ تورم در حال افزایش است و آقایان از این خوشحال هستند که با سرعت کمتری در حال افزایش است! یعنی مردم بدانند که آب و نانشان در حال گران شدن است فقط قرار است آرامتر گران شود و شتاب کمتری گیرد! شاخصی که فرع بر قضیه تورم است، کارکردش دورکردن اذهان از ماهیت اصلی داستان تورم و گرانی است. این امر نامطلوبی است که برای نمایش واقعیت به گونهای که می پسندیم، از راست نمایی و ارائه شاخصهای جدید استفاده کنیم تا به نوعی در بازی با آمار اقتصادی اصل قضیه معیشت مردم، غبارآلود گردد. باید دید آیا این «کند شدن شتاب افزایش سطح عمومی قیمتها» به «تند شدن کاهش سطح عمومی قیمتها» خواهد انجامید یا خیر؟!
دیدگاه تان را بنویسید