روسیه با تحریم نفت ایران آقا میشود
در شرایطی که نرخ تورم 40 درصد است، مصلحت نیست گام دوم قانون هدفمند کردن یارانهها اجرا شود، زیرا با وجود دلار 1600 تومان و شرایط فعلی تولید، احتمال کمبود شدید کالا تا 6 ماه دیگر در کشور وجود دارد.
هفتمین دهه از عمر خود را میگذرد و به قول خود، قدیمی بازار است، اما همه میدانند که سخن اقتصاد را باید از مرد بازار شنید؛ کسی که در گفتوگو با پانا، به راهحلهای جالبی برای برونرفت از نوسانات نرخ ارز، تحریم و مشکلات تولید پس از هدفمند کردن یارانهها اشاره کرد.
به اعتقاد رییس اتاق ایران و چین، در شرایط تحریم، وحدت بین جناحهای مختلف و مشورت با صاحبنظران اهمیت زیادی دارد.
اسدالله عسگراولادی همچنین از نگرانی خود درباره آینده صنعت میگوید و تاکید میکند: در شرایطی که نرخ تورم 40 درصد است، مصلحت نیست گام دوم قانون هدفمند کردن یارانهها اجرا شود، زیرا با وجود دلار 1600 تومان و شرایط فعلی تولید، احتمال کمبود شدید کالا تا 6 ماه دیگر در کشور وجود دارد.
موضوع بحث را از نوسانات نرخ ارز آغاز میکنیم که اقتصاد را بهشدت تحتتاثیر قرار داده است. این تغییرات قیمتها تا چه اندازه توانسته صادرات کشور را دچار چالش کند؟
مسایل اقتصادی دارای سوابقی است که باید مورد بحث و بررسی قرار گیرند. ارز، مقولهای است که با همه اقتصاد سروکار دارد و در حقیقت شاهرگ اقتصاد در واردات و صادرات محسوب میشود.
اتفاقی که در 4 ماه اخیر در بازار ارز افتاده، میتوانست بهتر از این مدیریت شود. روزی که نرخ ارز به پایه 1300 تومان رسید، از بهمنی، رییسکل بانک مرکزی تقاضا کردم که ارز را بین 1300 تا 1400 تومان تثبیت کند تا بازار آرامی داشته باشیم؛ اما چنین اتفاقی نیفتاد.
در زمینه ارز مسافرتی نیز عنوان کردم که تا زمانی که مسافر اجازه خروج دارد، هزینهاش را باید بانک پرداخت کند. وقتی گفته میشود مسافر یکبار در سال میتواند ارز بگیرد، یعنی از نظر بانک مرکزی و دولت مسافرتهای دفعه دوم جایز نیست و این، اشتباه است. بسیاری از بازرگانان و صاحبان صنایع هر 2، 3 ماه یکبار باید به خارج از کشور بروند و آنها را نباید به سمت بازار ارز آزاد سوق دهیم.
من معتقدم که هنوز هم دیر نشده و باید به سمت تثبیت نرخ ارز حرکت کنیم. صادرکننده به ظاهر از آنچه که فروخته است، سود میبرد، اما اگر بلافاصله بخواهد کالای جدید بخرد و وارد کند، با افزایش نرخ ارز باید مبلغ بیشتری را بابت کالاها بپردازد.
از سوی دیگر، خارجیها نیز مطلع از مسایل داخلی کشور ما هستند و 20 درصد قیمت خرید را پایین آوردهاند، بنابراین اگر در گذشته در صادرات 2 درصد سود میبردیم، در شرایط فعلی نیز همان 2 درصد سود را خواهیم داشت؛ با وجود اینکه سرمایهگذاریها و ریسکها بیشتر شده است. برای نمونه، پسته را با 7 هزار تومان با ارز 1200 تومان میخریدیم و امروز پسته باید با ارز 1600 تومان خریداری شود که نشان میدهد کالاها 30 درصد گرانتر شده است. از سوی دیگر، پستهای که 7 تومان میخریدیم و با ارز 1200 تومان به قیمت 8 هزار دلار به فروش میرفت، هماکنون 6 هزار دلار میخرند، بنابراین برخلاف تصور صادرکننده که ارز بالا به نفع او است، در این حرکت تمامی اتفاقها برعکس میشود.
به نظر من، افزایش نرخ ارز در درازمدت برای صادرات مضر است و تنها صادرکنندگانی که در گذشته صادر کردهاند و پولشان در جریان وصول است، سود خواهند برد.
نوسانهای نرخ ارز تاکنون باعث لغو قراردادها شده است؟
بله، ما قراردادهایی داشتیم که متوقف شدهاند و کالاهایی که به قیمت ارزان فروختهایم، به مشکل برخوردهاند. قراردادهای داخلی هم از این مساله مستثنی نبوده است؛ چراکه تولیدکنندگان با افزایش قیمت دلار، دیگر کالا را به صادرکنندگان با قیمت قبلی نمیفروشند.
ما از دو طرف دچار چالش سختی هستیم. صادرکننده در شرایط تثبیت برنامه خود را تنظیم میکند و باید برنامه 8 و 10 ماهه داشته باشد، اما هماکنون نمیداند 8 ماه دیگر نرخ ارز چقدر است. در واقع اگر بازار از ثبات برخوردار نباشد، صادرکننده جرات ریسک ندارد.
در روزهای گذشته مطرح کردید که شیوه مدیریتی بانک مرکزی در بازار ارز نادرست بوده است. این اشتباههای مدیریتی را در چه میدانید؟
یکی از موارد، به مسایل مالی برمیگردد. هماکنون جریمه بدهی واحدهای تولیدی را که تصویب شده بود دریافت نشود، بانکها عملیاتی نمیکنند، بنابراین مدیریتی برای اجرای مصوبه وجود ندارد.
مساله ارز نیز دومین مشکل است. به مسافر گفته میشود که برای نمونه اگر میخواهید مکه بروید، 400 دلار بیشتر ارز نمیخواهید، اما آیا واقعا این میزان ارز برای مسافرت خارج از کشور کافی است؟ معنای این سخن، آن است که مسافرت نروید.
به نظر شما اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی روی نوسانات بازار اثر گذاشته است؟
نوسانات بازار ارز هیچ ارتباطی به اختلاس ندارد. این اختلاس تا حدودی گیچکننده و گمشونده است. یک فردی، وامی را از بانک گرفته و از محل وام، بانک باز کرده و شرکت زده است. از سوی دیگر، این فرد از 3 هزار میلیارد تومان، 1800 میلیارد تومان را پرداخت کرده، بنابراین اختلاس یکهزار میلیارد تومانی مطرح است.
تا زمانی که قوهقضاییه موضوع را باز و اعلام نکند که جریان از چه قرار بوده است، نمیتوان درباره آن صحبت کرد.
تحلیل شما درباره بخشنامه بانک مرکزی و ارائه ارز نامحدود به واردکنندگان چیست؟
اجرای این بخشنامه عملی نیست، زیرا چنین اقدامی اشتباه است و باعث ورود کالاهای بیکیفیت به کشور میشود.
تا آنجایی که من میدانم، در حال حاضر فقط برای کالاهای اساسی و ضروری ارز میدهند و 180 قلم کالای غیرضرور باید از بازار آزاد ارز تهیه کنند که البته این اقدام هم اشتباه است، زیرا بازار آزاد را دچار نوسان میکند. به نظر من، به جای اجرای این بخشنامه، ابتدا باید شرایط پرداخت ارز مسافرتی را تسهیل کنند و دوم اینکه، ارز درمانی پرداخت شود.
چند نرخی بودن ارز تا چه اندازه توانسته واردات را متاثر کند؛ بهخصوص واردات مواد اولیه که اهمیت بسیاری برای تولید دارد؟
رشد صعودی نرخ ارز، بزرگترین چالش برای گروهی است که فاینانس ارزی دریافت کردهاند. واردکنندهای که 3 ماه قبل وام ارزی گرفته و با آن کالا وارد کرده باشد، با افزایش نرخ ارز امکان بازپرداخت وام را ندارد.
از سوی دیگر، کارخانههایی که از صندوق ذخیره ارزی یا کمیسیون ویژه ارز فاینانس دریافت کردهاند، امروز با مشکل برخورد میکنند.
در چنین شرایطی، پرداخت تسهیلات صندوق توسعه ملی چه میشود؟
به نظر من کسی قدرت پرداخت دیون صندوق توسعه ملی را ندارد. در حال حاضر، یکی از چالشهای بزرگ ما، صندوق توسعه ملی است، برای همین هم از بانک مرکزی درخواست کردم که ارز را تثبیت کند.
بهتر است اشارهای به اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها نیز داشته باشیم. تحلیل شما از یکسال اجرای قانون چیست؟
ببینید، گام نخست قانون هدفمند کردن یارانهها آذرماه 89 آغاز شد. یک ماه قبل از آن در مصاحبهای اعلام کردم که حرکت بزرگی است و دکتر احمدینژاد، جرات بسیاری برای اجرای این قانون دارد، اما توفیق این کار در مهار تورم است و اگر دولت نتواند تورم را مهار کند، کار خطرناکی است و ریسک بالایی دارد.
تورم در آذر سال گذشته 8/ 9 درصد بود و افتخار میکردیم که تورم تکرقمی شده است، اما دو ماه پیش بانک مرکزی اعلام کرد که نرخ تورم 8/ 19 درصد است، بنابراین بهدلیل اینکه در مهار تورم موفق نبودیم، برعکس آنچه که همه میگویند، در مرحله نخست توفیق کامل نداشتیم.
همه پیشبینیها در این راستا بود که نرخ تورم حداکثر باید 14، 15 درصد شود، اما هماکنون تورم غیرتحولات ارزی 27 درصد و با نرخ ارز 40 درصد است.
با توجه به نرخ تورمی که اعلام کردید و تحولات ارزی، آیا موافق اجرای گام دوم قانون هدفمندکردن یارانهها هستید؟
باید بگویم در چنین شرایطی که نرخ تورم 40 درصد است و بانک مرکزی هم آمار نمیدهد، مصلحت نیست که گام دوم قانون اجرا شود، زیرا با وجود دلار 1600 تومان و شرایط فعلی تولید، احتمال کمبود شدید کالا تا 6 ماه دیگر در کشور وجود دارد.
قرار بود 30 درصد از درآمد یارانهها به صنعت اختصاص پیدا کند، اما این اتفاق نیفتاد و واحدهای تولیدی دچار مشکل شدهاند، بنابراین صنعت تحمل اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی را ندارند. در حال حاضر گاز کارخانهها 5 میلیون تومان میآید و نمیتوانند پرداخت کنند، حالا اگر این مبلغ 10 میلیون تومان شود که در حقیقت به سمت تعطیلی واحدهای خود میروند.
تاکید میکنم اگر دولت بهدرستی عمل نکند، تا 6 ماه دیگر بسیاری از کالاهای اساسی را نخواهیم داشت و آن زمان باید متوسل به قاچاق و واردات شویم.
دیدگاه شما درباره تحریمها چیست. به نظر شما تحریم نفتی ایران امکانپذیر است؟
من معتقدم که تحریم نفتی ایران امکانپذیر نیست و حداقل تا سپتامبر 2012 عملی نمیشود، زیرا بازارهای جهانی توان جایگزین کردن نفت ایران را ندارد. جایگزین کردن 2 میلیون بشکه در روز سخت است؛ آن هم در شرایطی که عربستان در تولید نفت مشکل دارد. از سوی دیگر، با تحریم نفتی ایران، خلیجفارس دچار چالشهای احتمالی میشود.
با موقعیت استراتژیک و سوقالجیشی ایران در منطقه، تحریم نفتی ایران از سوی غرب بزرگترین اشتباه است و در نهایت، باعث افزایش قیمت نفت روسیه به 300 دلار میشود و روسیه در اروپا آقایی خواهد کرد. این به مصلحت اروپا نیست.
روزانه 27 میلیون بشکه نفت از خلیجفارس خارج میشود که بیش از 2 میلیون آن، متعلق به ایران است. وقتی نفت ایران تحریم شود، روسیه که روزانه 10 میلیون بشکه نفت تولید میکند و امروز به قیمت 100 دلار میفروشد، نفت خود را به 3 برابر قیمت افزایش میدهد که اروپا قدرت و تحمل این فشار را ندارد.
اروپا باید با ایران برای حفاظت از خلیجفارس و خروج نفت تفاهم کند. در واقع من معتقدم اگر غرب عاقل باشد، بهدنبال تحریم نفت ایران نمیرود.
چه تحلیلی در رابطه با تحریم بانک مرکزی دارید؟ تا چه اندازه روی تبادلات اقتصادی ایران اثرگذار است؟
تحریم بانک مرکزی، آسیب زیادی به اقتصاد ما نمیزند، زیرا آمریکا از 20 سال پیش ایران را تحریم کرده و نتیجهای هم نگرفته بود. این اقدام بهطور قطع به زیان اروپاییها است، زیرا سه کشور بزرگ دنیا چین، هند و روسیه قطع مراوده اقتصادی با ایران را قبول نکردند و بر همین اساس، دچار مشکل نمیشویم. این سه کشور، نصف جمعیت دنیا را که حدود 5/ 3 میلیون نفر است، دربرمیگیرند.
درست است که تحریم بانک مرکزی، اقتصاد ایران را تحت فشار قرار میدهد، اما بیشترین و شدیدترین شلاق را غربیها میخورند، زیرا با دست خود، بازار را به رقیب واگذار کردهاند.
بهترین راهحل برای دور زدن تحریمها را در چه میدانید؟
در این شرایط، وحدت بین جناحهای مختلف در کشور ضرورت دارد و باید بدانیم که اگر بین دولت، مجلس و قوهقضاییه که در راس امور هستند، وحدت وجود نداشته باشد، بهطور قطع به مشکل برخورد میکنیم. جلوی تفرقهها را باید بگیریم، چراکه دشمنان از این شرایط به نفع خود استفاده میکنند.
همچنین باید بهدنبال مشورت با صاحبنظران و پیدا کردن راهحل باشیم. هیچکس نباید بگوید من در راس هستم، باید گفتوگو و مشورت کرد.
پیشبینی شما از صادرات و واردات سال 91 چیست؟
در حال حاضر به صادرات 40 میلیارد دلار رسیدهایم و تا پایان سال نیز به رقم 45 میلیارد دلار دست مییابیم؛ البته صادرات غیرنفتی خالص نیست، صادرات غیرنفتی سنتی، صنعتی و میعانات گازی و پتروشیمی است. با این نرخ ارز، بهمن و اسفند پر رونقی خواهیم داشت. اما برای سال آینده، اگر نرخ ارز پایین نیاید و در حد 1500 تومان بماند، به صادرات 50 میلیارد دلار دست خواهیم یافت.
در زمینه واردات هم باید بگویم هماکنون واردات تحتتاثیر قاچاق قرار گرفته است. واردات رسمی کشور 50 میلیارد دلار است که تا پایان امسال به 55 میلیارد دلار میرسد، اما باید 15 میلیارد دلار واردات غیرمجاز را نیز در نظر بگیریم که باید با مدیریت درست، از ورود آن جلوگیری کنیم.
پیشبینی من این است که در سال آینده 65 تا 70 میلیارد دلار واردات داشته باشیم، زیرا بدون این میزان واردات نمیتوان کشور را اداره کرد. با توجه به رشد 5/1 درصدی سالانه جمعیت و رسیدن به 77 میلیون نفر جمعیت در سال 91، حداقل باید 65 میلیون دلار واردات داشته باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید