سهمیه‌هاوچاقویی که دسته‌اش رابرید

کد خبر: 172312

اما واقعیت تلخ این است که در برخی موارد ما پسرفت هم کرده ایم اما بازهم سرمان زیر برف است و خیال می کنیم با چند نامه نوشتن و ارسال چند عکس نقایص مان را برطرف کرده ایم.

مهر: سوال این روزهای اهالی فوتبال این است که چرا سهمیه های ایران در لیگ قهرمانان آسیا کم شد و البته پاسخش را همه می دانند و از قبل نیز می دانستند که چنین بلایی بر سر این فوتبال خواهد آمد. اما سوال اصلی این است که چه کسانی اجازه نمی دهند این فوتبال به استاندارهای حداقل آسیایی برسد؟ این که فوتبال مورد توجه ترین ورزش برای جوانان کشورمان است یک امر ثابت شده و کاملا روشن است که اهالی ورزش و سیاست به خوبی از آن اطلاع دارند و ظاهرا تمام تلاششان این است که بتوانند زمینه های لذت بردن این قشر از گردش توپ گرد در مستطیل سبز را فراهم کنند، اما با وجود این تلاش چرا با وجود پشت سر گذاشتن 10 دوره کامل لیگ به اصطلاح حرفه ای هنوز فوتبال ایران نتوانسته حداقل استانداردهای مورد نظر کنفدراسیون فوتبال آسیا را کسب کند؟ سوالی که بسیاری از کارشناسان ورزشی و البته غیر ورزشی به آن پاسخ می دهند و جوابش را به خوبی می دادنند و تشریح می کنند اما آنجا که باید کار به عمل بر آید، همه سرها زیر برف است و گمان می کنیم مسئولان آسیایی نیز چشم هایشان را بر کاستی های فوتبال ایران بسته اند و با دیدن گوشه هدیه ای همه نقایص را زیر سبیلی رد خواهند کرد و ما بازهم فاتحان مقابل دوربین های تلویزیونی ژست مردان موفق را خواهیم گرفت. اما کاهش دو سهمیه فوتبال ایران پاسخ قاطع و محکمی بود به همه مدیران و مسئولانی که به زعم خودشان کار می کنند و سازندگی اما هیچ پیشرفتی در کار نیست و هر چه هست درجا زدن است و البته ای کاش به همین حد اکتفا می کردند و پسرفتی در کار نبود. اما واقعیت تلخ این است که در برخی موارد ما پسرفت هم کرده ایم اما بازهم سرمان زیر برف است و خیال می کنیم با چند نامه نوشتن و ارسال چند عکس نقایص مان را برطرف کرده ایم. آنهایی که در روزهای بارانی به ورزشگاه آزادی می روند به خوبی می بینند که استانداردترین ورزشگاه ایران از دید مسئولان فوتبال کشورمان چگونه شکاف های سقف خود را بر سر خبرنگاران و داوران و بخشی از تماشاگران باز می کند و از نعمت الهی آنها را بی نصیب نمی گذارد. ورزشگاهی که نزدیک به 40 سال از عمر آن می گذرد و در این مدت نه تنها خشتی روی خشت نیامده بلکه خشت هایی زیادی هم از آن پوسیده شده و آگاهان می دانند که اگر همین ورزشگاه مملو از جمعیت شود پتانسیل چه فاجعه بزرگی را دارد. سایر ورزشگاه هایی هم که از آنها به عنوان ورزشگاه های استاندارد ایران نام برده می شود شرایطی بهتر از آزادی ندارند. اینکه مسئولان فدراسیون فوتبال چند عکس و تصویر از مسئولان استانی می گیرند و برای کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال می کنند تا نظر مثبت آنها را بگیرند نوعی خود فریبی است. ما که خودمان می دانیم همه مشکلاتی که آسیایی ها می گویند در ورزشگاه هایمان وجود دارد، پس چرا سرمان را زیر برف کرده ایم و بعد از سالها فریاد زدن بازهم گوش شنوایی نداریم؟ چرا مسئولان استانی که شامل مسئولان ورزش و نمایندگان مجلس و سایر مسئولان سیاسی می شود به جای اینکه دست در دست هم دهند تا مشکلات ورزشگاه های شهرشان را حل کنند به دنبال مسائل ریز فوتبال و رد و بدل شدن یک گل و برکناری یک مدیر و یک سرمربی هستند؟ چرا هیچکس حاضر نیست قدمی از قدم بردارد و اجازه ندهد که این چاقو دسته خودش را ببرد؟ باید بپذیریم که این بار خودمان علیه خودمان بوده ایم و در فقط دنبال این هستیم که بودجه های اول فصل را چطور تقسیم کنیم تا سهم بیشتری نصیب مان شود. تنها دنبال این هستیم که با پیدا کردن راه هایی که عنوان قانونی را هم برای آن انتخاب می کنیم پول بی حساب و کتاب وارد شده به فوتبال را بین خودمان تقسیم کنیم. استقلال و پرسپولیس به عنوان پرطرفدارترین تیم های فوتبال ایران یک زمین تمرین متعلق به خودشان ندارند و اگر ورزشگاه آزادی را به آنها ندهند توان برگزاری مسابقاتشان را هم ندارند. سایر تیم ها هم که از ورزشگاه های شهرشان استفاده می کنند و چشم به جیب دولت دارند. با این شرایط باید هم سهمیه های فوتبال ایران کم شود. کشوری که هنوز یک ورزشگاه استاندارد در حد ورزشگاه های درجه دوم کشورهایی مثل امارات و قطر ندارد، چرا باید چهار سهمیه در لیگ قهرمانان آسیا داشته باشد؟ با مسئولان بی تفاوتی که ورزش ما دارد و با مدیرانی که فقط به فکر حفظ صندلی شان هستند باید هم این بلاها سر فوتبال ایران بیاید. چند سال است سازمان لیگ نسبت به تبعاتی که این بی تفاوتی ها خواهد داشت به مسئولان استانهای مختلف هشدار داد اما کو گوش شنوا؟ فوتبال ما بیشتر از آنکه از مسئولان کنفدراسیون فوتبال آسیا ناراحت باشد باید از این مدیران و مسئولان بی تفاوت داخلی ناراحت باشد که تنها فکر منافع شخصی شان هستند و کمترین اهمیت را به منافع ملی نمی دهند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 
Markets

نیازمندیها

تازه های سایت