تصمیم دولت برای پرداخت یارانه نقدی 500 هزار تومانی | شارژ کالابرگ برای سه دهک اول از بهمن ماه؟
کارشناسان معتقدند یارانه کالایی میتواند کالری موردنیاز کمدرآمدها را تأمین کند.همچنین بسته کالایی چون با تورم بهروزرسانی میشود، به نفع مردم است.
محمدباقر قالیباف، رئیسمجلس در روزهای اخیر گفت در مجلس قانونی تصویب کردیم که 15 قلم اساسی را در قالب کالابرگ الکترونیک از سوی دولت به مردم اختصاص دهیم تا افراد براساس درآمد، وسایل مورد نیاز خود را تهیه کنند. آنطور که در اظهارنظرهای دیگر نمایندگان مجلس برداشت میشود، ظاهراً قرار است دولت در قبال افزایش نرخ ارز ترجیحی از 28500 تومان به 38500 تومان یا ارقام بالاتر، رقم 100هزار تومان به یارانه افراد اضافه کند. نمایندگان مجلس ادعا میکنند ظاهراً دولت تمایل چندانی به اعطای کالابرگ ندارد. جبار کوچکی، عضو کمیسیون تلفیق بودجه در این باره میگوید، قانون توزیع کالابرگ را بیشتر تأکید و سفارش کرده و توصیه میکند تأمین کالاهای اساسی طبقات پاییندست صورت گیرد، اما چون دولتها تنبل هستند، راحتترین راه که پرداخت یارانه نقدی است را انتخاب میکنند. درمجموع به نظر میرسد مجلس تصمیم خود را گرفته و میخواهد دولت را ملزم به پرداخت کالابرگ کند.
«فرهیختگان» در گفتوگو با سه کارشناس اقتصادی، حسین درودیان، محمدرضا عبداللهی و وحید شقاقیشهری به تحلیل ابعاد مختلف این موضوع پرداخته است. کارشناسان معتقدند یارانه کالایی 1- میتواند کالری موردنیاز کمدرآمدها را تأمین و تضمین کند. 2- همچنین بسته کالایی چون با تورم بهروزرسانی میشود، به نفع مردم است. اما اگر دولت مجبور شود بسته را برای هفت دهک تضمین کند، سالهای بعد فشار بودجهای به دولت وارد شده و میتواند در بلندمدت منجر به تشدید کسری بودجه شود. پیشنهاد کارشناسان، اعطای یارانه ترکیبی است. کالابرگ با کالری تضمین شده برای سه دهک اول و یارانه نقدی برای سایر دهکها.
پول نقد بهتر است یا کالابرگ؟
حسین درودیان، اقتصاددان در گفتوگو با «فرهیختگان» درخصوص مزیت کالابرگ اظهار داشت: «کالابرگها از این نظر مزیت دارند که یک حمایت رفاهی برای مردم ایجاد میکنند. زمانی که کالایی به افراد داده میشود این کالا با تورم فرسوده نمیشود؛ به عبارت دیگر، افزایش قیمتها تأثیر چندانی بر آن ندارد. در شرایط تورمی با وجود افزایش قیمتها سبد کالای مشخصی در اختیار مردم قرار میگیرد. اما این موضوع فشارهایی را به بودجه دولت وارد میکند. مزیت این روش برای دولت این است که ارقام تخصیصیافته به کالا دیگر آن اهمیت اولیه خود را از دست میدهند.»
درودیان ادامه داد: «به این ترتیب میتوان گفت این روش به نفع مردم است اما از نظر بودجهای برای دولت چالشهایی دارد. از سوی دیگر جنبه مهمتر این موضوع اثرات تولیدی است. وقتی دولت مسئول عرضه کالا باشد ناچار است موانع تولید را برطرف کند. اما در پرداخت نقدی فلسفه این است که دولت از مداخله در اقتصاد کاسته و فضای آزادتر ایجاد کند. بنابراین پرداخت نقدی ممکن است خطراتی به همراه داشته باشد؛ چرا که دولت ممکن است به دلیل پرداخت نقدی دیگر دغدغهای برای وضعیت تولید و عرضه کالاها نداشته باشد.»
محمدرضا عبداللهی، پژوهشگر مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گفتوگو با «فرهیختگان» درخصوص ارجعیت کالابرگ یا یارانه نقدی به «فرهیختگان» میگوید، مهم است که بدانیم حتی اگر کالا به فرد داده شود، چون کوپن الکترونیک قابل تبدیل به کالا یا حتی نقد است، در عمل تفاوت چندانی با یارانه نقدی ندارد. در حال حاضر هم در برخی فروشگاهها مردم با استفاده از کوپنهای الکترونیکی این اعتبارات را به پول نقد تبدیل میکنند. بنابراین، تأکید بر این که پرداخت کالا تورمزا نیست و پرداخت نقدی تورمزا است بهویژه از منظر اقتصادی، چندان قابل دفاع نیست.»
عبداللهی درباره مزایا و معایب کالابرگ تصریح کرد: «اما هر یک از این دو نوع حمایت مزایا و معایب خود را دارند. پرداخت یارانه نقدی این مزیت را دارد که به فرد امکان میدهد تا برای خرید کالای مورد نیاز خود تصمیمگیری کند و سبد خرید متنوعی داشته باشد. با این حال، پژوهشهای اقتصادی نشان دادهاند که در بسیاری از موارد بهویژه در میان فقرا ممکن است تصمیمات عقلایی درمورد مصرف اتخاذ نشود. در کشورهایی که به این شیوه عمل کردهاند دیده شده که افراد ممکن است در معرض سوءتغذیه باشند و نیاز به توجه ویژه به تغذیه خود داشته باشند ولی ممکن است پول نقد دریافتی را صرف نیازهای دیگر کنند.»
عبداللهی در ادامه میگوید نکتهای که درمورد کوپن کالایی و یارانه الکترونیک وجود دارد این است که برخلاف یارانه نقدی که مبلغ ثابت و مشخصی به افراد پرداخت میشود، در صورت افزایش قیمت کالاهای اساسی قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند. بهعنوان مثال از سال 1401 با حذف ارز ترجیحی یارانهای بین 300 تا 400 هزار تومان به ازای هر نفر پرداخت میشود اما قیمت کالاهای اساسی مانند مرغ بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. درحالیکه مبلغ یارانه ثابت مانده ارزش نسبی آن در خرید کالاهای اساسی کاهش یافته است. بهطور کلی اگر فردی در گذشته با این مبلغ توانسته بود مقدار معینی از مرغ یا سایر کالاهای اساسی را خریداری کند امروز با همان مبلغ قطعاً میزان کمتری از آن کالاها را میتواند تهیه کند. به همین دلیل از نظر اقتصادی رفاه خانوارها با این روش حمایت کاهش یافته است.
کالابرگ تورمزاست یا یارانه نقدی!
درودیان درمورد استدلال مجلس درباره تورمزا نبودن کالابرگ گفت: «در خصوص این استدلال باید گفت این نظر در بلندمدت درست نیست. تفاوتی از نظر تورمزایی میان این دو وجود ندارد و حتی میتوان گفت کالابرگ ممکن است کمی تورمزاتر باشد؛ چراکه ارتباط مستقیم با کالاها دارد و قیمت کالاها با افزایش تورم بالا میرود، درنتیجه دولت یا مجبور است رقم پرداختی به کالابرگ را ثابت نگه دارد یا اینکه این رقم را با افزایش تورم، بهرزورسانی کند که در آن صورت فشار بیشتری برای تأمین این کالاها خواهد داشت.»
محمدرضا عبداللهی، پژوهشگر مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گفتوگو با «فرهیختگان» در پاسخ به این سؤال که پرداخت یارانه به شکل کالابرگ الکترونیک تورمزاست یا یارانه نقدی گفت: «از نظر اقتصادی این فرضیهها چندان معتبر نیستند؛ چرا که درنهایت هم پرداخت نقدی و هم پرداخت کالا میتوانند منجر به افزایش حجم پول در اقتصاد و در نتیجه تورم شوند. این مسئله بستگی به منابع دولت دارد؛ اگر منابع پایداری وجود نداشته باشد، هر دو روش میتوانند تورمزا باشند.»
عبداللهی درخصوص معایب سیستم کالابرگی معتقد است باید توجه داشت که اجرای چنین سیاستی با یارانه نقدی ثابت تفاوت دارد. پرداخت یارانه کالایی به دلیل افزایش مداوم قیمت کالاها، مستلزم افزایش هزینهها برای دولت است. به این معنا که برای تأمین سبد کالایی تضمینشده، رقم یارانهای که دولت باید هر ماه پرداخت کند، با توجه به افزایش قیمتها بیشتر خواهد شد. بنابراین دولت باید منابع پایداری برای تأمین این یارانه در نظر بگیرد. در غیر این صورت این سیاست میتواند فشار زیادی بر بودجه عمومی وارد کرده و به افزایش کسری بودجه و چالشهای مالی در کشور منجر شود. در نتیجه این موضوع باید بهدقت مورد توجه قرار گیرد تا از بروز مشکلات اقتصادی در آینده جلوگیری شود.
کالابرگ؛ روشی مؤثر برای کالریرسانی به فقرا
درودیان در خصوص یکی از مزیتهای کالابرگ اینطور میگوید که کالابرگ دولت را متعهد به عرضه کالا میکند و از نظر رفاهی تضمینی برای دهکهای هدف بهوجود میآورد که تأمین کالاهای اساسی مثل پروتئین و کالری را برای آنها ممکن میسازد. اما تئوریها معمولاً بیان میکنند که پول بهتر از کالا است؛ چراکه افراد آزادی بیشتری برای خرید موارد مورد نیاز خود دارند. با این حال وقتی صحبت از کالاهای اساسی میشود شناسایی دقیق نیازهای هر دهک بسیار مهم است. اگر گروه هدف درست شناسایی نشود فرد ممکن است کالایی را دریافت کند که به آن نیاز ندارد، یا بالعکس. عبداللهی نیز معتقد است ارائه کالا به افراد فقیر میتواند بهویژه در زمینه تأمین نیازهای اساسی مثل تغذیه مفید باشد. همچنین بررسیها نشان میدهند که نرخ فقر در کشور بهطور متوسط حدود 30 درصد است و بخشی از این فقرا با مشکلات جدی در زمینه سوءتغذیه روبهرو هستند. در این شرایط، توجه دولت به تأمین کالری و مسائل تغذیهای برای دو یا سه دهک پایین جامعه میتواند اهمیت ویژهای داشته باشد. درنهایت پرداخت کالابرگ الکترونیک میتواند بهعنوان ابزاری برای حل این مشکلات به کار رود و در کنار دیگر سیاستها نقش مؤثری در بهبود وضعیت اقتصادی اقشار آسیبپذیر ایفا کند.
کالابرگ را به 3 دهک بدهید نه 7 دهک
حسین درودیان درخصوص الزامات اولیه تخصیص کالابرگ به دهکهای مختلف گفت: «اگر قرار باشد دولت کالابرگ توزیع کند، مهمترین نکتهای که باید رعایت کند، شناسایی دقیق افراد نیازمند است. دولت باید توانایی شناسایی کسانی را که واقعاً به این کمک نیاز دارند، داشته باشد. در این صورت، دیگر الزامات، بهطور خودکار در فرایندهای بعدی تحقق پیدا میکنند. یکی از الزامات مهم این است که دولت قادر به تأمین و عرضه این کالاها باشد و این تعهد سیاسی، دولت را وادار به تسهیل تولید میکند.»
محمدرضا عبداللهی نیز گفت در حال حاضر، گرایشهای مختلفی در کشور به منظور ارائه کالابرگ الکترونیک به اقشار مختلف شکل گرفته است. برخی پیشنهاد میکنند که این حمایت به سه دهک اول اختصاص یابد و برخی دیگر به هفت دهک توجه دارند. عبداللهی سپس گفت: «اجرای سیاست پرداخت یارانه کالابرگ الکترونیک برای سه دهک اول بهویژه بهخاطر مزایای آن نسبت به معایبش، به نظر میرسد که اقدام مناسبی باشد. این کار میتواند تا حد زیادی مشکلات تغذیهای خانوارهای نیازمند را برطرف کند. با این حال، یکی از بزرگترین چالشها، مسئله نظام توزیع است. در تجربههای گذشته، مشاهده شد که یارانه الکترونیک بهطور کامل به هدف نرسید و در برخی موارد، افراد کالاهای غیر از کالاهای اساسی دریافت کردند یا حتی پول نقد دریافت کردند. این موضوع نشاندهنده نیاز به یک سازوکار اجرایی دقیق است که دولت باید آن را طراحی و پیادهسازی کند تا از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری شود.»
وحید شقاقیشهری، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتوگو با «فرهیختگان» درخصوص جامعه هدف کالابرگ گفت: «شرایط معیشت مردم در حال حاضر بسیار سخت شده است و افق روشنی برای مهار تورم پیشبینی نمیشود. در این وضعیت، به نظر میرسد دولت باید یک بسته رفاهی برای مردم تهیه کند. یکی از پیشنهادها این است که یارانه معیشتی تداوم یابد، البته با اصلاح جامعه هدف آن. به اعتقاد من، اگر جامعه هدف این یارانه اصلاح شود، امکان افزایش مبلغ یارانه برای دهکهای پایین با حذف دهکهای بالاتر وجود دارد؛ چراکه برخی از افرادی که در حال حاضر یارانه معیشتی دریافت میکنند، ثروتی بیشتر از افراد شاغل در بخشهای دولتی دارند. این افراد ممکن است درآمد پایینی داشته باشند، اما از لحاظ ثروت، مانند زمین و مسکن، وضعیت بهتری دارند. این مسئله نشاندهنده نقص در شناسایی دقیق جامعه هدف است؛ چرا که افراد با درآمد پایین ممکن است از منابع مالی بالایی برخوردار باشند.»
شقاقی افزود: «در شرایط کنونی، به نظر من باید اولویت شناسایی دقیق جامعه هدف باشد. در غیر این صورت، بخش زیادی از منابع به کسانی تخصیص مییابد که به آن نیاز ندارند. همچنین، از آنجایی که یارانهها به دهکهای بالاتر نیز میرسد، بخش زیادی از منابع آزاد میشود که میتوان آن را برای افزایش یارانه به دهکهای پایینتر اختصاص داد. موضوع دیگر، استمرار توزیع کالابرگ است. دولت باید به هر طریق ممکن این اقدام را ادامه دهد. اگر جامعه هدف به درستی شناسایی شود، کالابرگ میتواند بخشی از مشکلات معیشتی مردم را حل کند. همچنین، در شرایطی که معضل مسکن بهخصوص در کلانشهرها روز به روز شدیدتر میشود، دولت باید اقدامات جدی برای کمک به اجارهبهای مسکن خانوارها اتخاذ کند. در تهران بهعنوان نمونه، بیش از 50 درصد درآمد خانوارها صرف اجاره مسکن میشود و این موضوع مشکلات زیادی برای معیشت آنها ایجاد کرده است.»
سهمیه کالابرگ براساس قدرت خرید خانوار طبقهبندی شود
عبداللهی درمورد الزامات تخصیص یارانه کالابرگی به سه دهک اول گفت: «در صورتی که یارانه به صورت کالابرگ الکترونیک یا سبد کالا پرداخت شود، دولت میتواند سبد مشخصی از کالاهای اساسی را برای خانوارها تضمین کند. این یعنی حتی با افزایش قیمتها، خانوارها میتوانند از کالاهای اساسی با هزینه ثابت یا حتی بدون پرداخت هزینه، بهرهمند شوند. این اقدام میتواند بهویژه برای سه دهک پایین جامعه که با مشکلات جدیتری از جمله سوءتغذیه مواجهاند، بسیار مفید باشد. در این حالت، دولت از طریق این سیاست میتواند تا حدی از مشکلات تغذیهای و رفاهی این اقشار جلوگیری کند.»
وحید شقاقیشهری نیز معتقد است با توجه به اینکه قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافته، باید تلاش کنیم که از طریق سیاستهای مختلف، بهویژه با کالابرگ، قدرت خرید خانوارها را تقویت کنیم. این اقدام بهویژه در شرایط کنونی به افزایش عرضه و جلوگیری از رکود اقتصادی کمک میکند. به نظر من، تأمین بار مالی کالابرگ در این شرایط هیچ بار تورمی جدیدی به اقتصاد تحمیل نخواهد کرد. درنهایت، اگر دولت تصمیم به ادامه توزیع کالابرگ داشته باشد، باید الزاماتی را رعایت کند. مهمترین الزام، شناسایی دقیق و اولویتبندی جامعه هدف است. ممکن است لازم باشد کالابرگها بهویژه برای 5 دهک پایین به شکلی متفاوت از دهکهای بالاتر تخصیص یابد. به عبارت دیگر، سهمیه کالابرگ باید بر اساس قدرت خرید خانوارها و دستمزدهایشان متفاوت باشد. این تغییرات میتواند به تخصیص بهینهتر منابع کمک کند و بهبود وضعیت معیشت مردم را به دنبال داشته باشد.
دولت یارانه ترکیبی بدهد
پژوهشگر مرکز پژوهشهای مجلس افزود: «از منظر کارشناسی، به نظر میرسد دولت میتواند یک یارانه ترکیبی برای سه دهک اول جامعه در نظر بگیرد. در این مدل، دولت میتواند یک سبد کالایی تضمینشده برای کالاهای اساسی به این سه دهک تخصیص دهد، بهطوری که قیمت افزایشیافته کالاهای اساسی تاثیری در این سبد نداشته باشد. به عبارت دیگر، حتی اگر قیمتها افزایش یابد، دولت میتواند مبلغ یارانه برای این سبد را بهتناسب افزایش قیمتها بیشتر کند. بهطور مثال، ممکن است امسال دولت 400 هزار تومان یارانه برای این سبد تخصیص دهد و سال بعد این رقم به 500 هزار تومان برسد.»
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: «برای دهکهای 4 تا 7، این یارانه میتواند بهصورت نقدی ثابت پرداخت شود یا به شکل کالابرگ الکترونیک باشد، با این حال بخش قابل توجهی از افزایش قیمت باید توسط خود خانوار جبران شود و دولت تنها بخشی از آن را پوشش دهد. این مدل میتواند به دولت کمک کند که از کسری بودجه جلوگیری کرده و در عین حال خانوارها از یارانهای مناسب برخوردار شوند. چالش اصلی این مدل نیز مربوط به تأمین منابع است؛ چراکه دولت باید منابع کافی برای این افزایشها در نظر بگیرد. بنابراین، دولت باید چارهاندیشی مناسبی برای تأمین منابع پایدار انجام دهد تا از مشکلات اقتصادی جدی در آینده جلوگیری شود.»
شقاقیشهری نیز میگوید: «دولت باید بستهای شامل چندین سیاست رفاهی را در دستورکار قرار دهد. در غیر این صورت، امکان ادامه حمایت از مردم در این شرایط سخت وجود ندارد. منابع لازم برای کالابرگ ممکن است در حال حاضر موجود نباشد، اما باید این منابع از سایر حوزهها تأمین شود. برای کاهش شکاف میان درآمدها و هزینهها و در نظر گرفتن تورم و عدم افزایش دستمزدها متناسب با آن، ادامه برنامه کالابرگ امری ضروری است.»
خطر انحراف کالابرگی
عبداللهی درخصوص انحرافها یا مخاطرات اعطای کالابرگ میگوید: «یکی از چالشهای اعطای کالابرگ، مربوط به نظام توزیع است، بهویژه اگر بخواهیم یارانه را برای دهکهای بالاتر از سه دهک پرداخت کنیم. این اقدام میتواند چالشهایی برای اصناف و فروشگاهها ایجاد کند، زیرا ممکن است فشارهای اقتصادی ناشی از توزیع کالاهای اساسی بهصورت سبد کالایی بر روی آنها وارد شود. اگر اصناف بخواهند در این روند دخالت داشته باشند، ممکن است خطر انحراف سیاست و عدم نظارت مناسب بر فروشگاهها و کالاهای توزیعی بیشتر شود. بنابراین، به نظر میرسد که در مرحله اول، اجرای این سیاست برای سه دهک اول ایدهآلتر باشد و در ادامه میتوان بهصورت اختیاری برای دهکهای بالاتر این سیاست را اعمال کرد. بهطور کلی، سیاست باید بهگونهای طراحی شود که خانوارها بخشی از افزایش قیمتها را خودشان جبران کنند تا از کسری بودجه فزاینده جلوگیری شود. درنهایت، مهمترین نکته این است که دولت باید از ابتدا سازوکار مناسبی برای اجرای این سیاست و مدیریت چالشها داشته باشد تا بتواند بهدرستی به هدف خود در حمایت از اقشار آسیبپذیر دست یابد.»
منبع: فرهیختگان
دیدگاه تان را بنویسید