جهان: سوال اساسی و جدی از مدیران محترم وزارت نفت و ریاست محترم جمهوری - که این قرارداد چگونه، چرا و با کدام مجوز قانونی، دو شرکت یک میلیون ريالی با مدیران و سهامداران کاملا یکسان در روز تولد خود، در طرحهای چند میلیارد دلاری مشارکت داده می شوند و از منابع حاصل از سه میلیارد یورو اوراق مشارکت ارزی و سه هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت ریالی بهره مند می شوند؟
1. پایگاه اطلاع رسانی دولت، سه شنبه 25 خرداد 1389 گزارش داد: با حضور رئیس جمهور در عسلویه، قرارداد طرح توسعه 6 فاز پارس جنوبی (فازهای 13 و 14، فاز 19 و فازهای 22، 23 و 24) با ظرفیت تولید روزانه 200 میلیون مترمکعب گاز و سرمایهگذاری حدود 21 میلیارد دلار، میان شرکت ملی نفت ایران و شرکتهای ایرانی امضا شد. 2. همین پایگاه خبری رسمی ، شنبه 29 خرداد جزئیات قراردادهای جدید وضعیت پارس جنوبی را به نقل از علی وکیلی، مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس منتشر نمود: مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس سرمایهگذاری هشت فاز یاد شده را حدود 21 میلیارد دلار برآورد و تصریح کرد: سرمایهگذاری هر یک از چهار قرارداد امضا شده، حدود پنج میلیارد دلار است. وی افزود: فاز 13 به مشارکت شرکت "پترو پایدار ایرانیان"، گروه مپنا و شرکت صدرا واگذار شد؛ به گفته وکیلی طرح توسعه فازهای 22 تا 24 را نیز کنسرسیوم "پتروسینا آریا" و شرکت صدرا اجرا میکنند. به گفته وی، بر اساس مصوبه مجلس، امسال سه میلیارد یورو اوراق مشارکت ارزی و سه هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت ریالی منتشر و عرضه میشود؛ بر این اساس هشت فازی که قرارداد آنها به تازگی امضا شده است نیز متناسب
با اولویتها، نیازها و پیشرفت عملیات اجرایی از منابع حاصل از فروش این اوراق بهرهمند میشوند. 3. با مراجعه به سوابق دو شرکت حاضر در این قرارداد عظیم 21 میلیارد دلاری، نکات جالبی به دست می آید: 3.1. شرکت "پترو پایدار ایرانیان - سهامی خاص" که در کنسرسیوم پنج میلیارد دلاری توسعه فاز 13 حضور دارد، دقیقا در همان روز امضای قرارداد (یعنی 25/03/1389) با سرمایه اولیه یک میلیون ریال تاسیس شده، تحت شماره 377800 و شناسه ملي 10320271640 در اداره ثبت شرکتها به ثبت رسيده است. طبق آگهی تاسیس این شرکت که در تاریخ 12 تیرماه 1389 (یعنی 18 روز پس از امضای قرارداد!) به شماره 8986/ث89/32 در روزنامه رسمی منتشر شده است، اولین مدیران شرکت آقایان عرفان لاجوردي به سمت رئيس هيئتمديره، آقاي صحيب بيگلر به سمت نائب رئيس هيئتمديره و مدیرعامل و آقاي هادي اشرفييکتا به سمت عضو هيئتمديره می باشند. آقایان حسين يعقوبزاده و داريوش جلالي نیز به عنوان بازرس اصلي و علی البدل انتخاب شده اند. تنها ده روز پس از انتشار آگهی تاسیس، در تاریخ 22 تیرماه، هیات مدیره تشکیل جلسه می دهد و ظاهرا پس از اطمینان از حضور در کنسرسیوم مذکور، آقای حبیب جدیدی
- مدیرعامل سابق شرکت صدرا که در این طرح مشارکت دارد - به سمت مدیرعاملی این شرکت نوپا منصوب می شود؛ آگهی تغییرات این شرکت در تاریخ 11/05/1389 به شماره 13653/ت89/32 در روزنامه رسمی منتشر شده است. 3.2. شرکت "شركت نفت و گاز پترو سينا آريا - سهامی خاص" نیز که در کنسرسیوم پنج میلیارد دلاری توسعه فازهای 22 تا 24 حضور دارد، یک روز قبل از امضای قرارداد (یعنی 24/03/1389) با سرمایه اولیه یک میلیون ریال تاسیس شده، تحت شماره 377660 و شناسه ملي 10320271046 در اداره ثبت شرکتها به ثبت رسيده است. طبق آگهی تاسیس این شرکت که در تاریخ 7 تیرماه 1389 (یعنی 13 روز پس از امضای قرارداد!) به شماره 8716/ث89/32 در روزنامه رسمی منتشر شده است، اولین مدیران شرکت آقایان عرفان لاجوردي به سمت رئيس هيئتمديره و مدیرعامل، آقاي صحيب بيگلر به سمت نائب رئيس هيئتمديره و آقاي حسين يعقوبزاده به سمت عضو هيئتمديره می باشند. آقایان هادي اشرفييکتا و داريوش جلالي نیز به عنوان بازرس اصلي و علی البدل انتخاب شده اند. تنها 17 روز پس از انتشار آگهی تاسیس، در تاریخ 24 تیرماه، هیات مدیره تشکیل جلسه می دهد و بازهم ظاهرا پس از اطمینان از حضور در کنسرسیوم
مذکور، آقای حسين شريفآبادي عسگري - رئیس هیات مدیره شرکت نوآوران مس تهران که يكي از شركتهاي وابسته به شركت سرمايه گذاري مس سرچشمه است - به سمت مدیرعاملی این شرکت نوپا منصوب می شود؛ آگهی تغییرات این شرکت در تاریخ 19/05/1389 به شماره 14838/ت89/32 در روزنامه رسمی منتشر شده است. 4. سوال اساسی و جدی از مدیران محترم وزارت نفت و ریاست محترم جمهوری - که این قرارداد در حضور ایشان به امضا رسیده - این است که چگونه، چرا و با کدام مجوز قانونی، دو شرکت یک میلیون ريالی با مدیران و سهامداران کاملا یکسان در روز تولد خود، در طرحهای چند میلیارد دلاری مشارکت داده می شوند و از منابع حاصل از سه میلیارد یورو اوراق مشارکت ارزی و سه هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت ریالی بهره مند می شوند؟ 5. سوال دیگر اینکه آیا نهادهای نظارتی همچون مجلس شورای اسلامی، دیوان عدالت اداری و سازمان بازرسی کل کشور از چنین اتفاقی مطلعند؟ چه پاسخی برای دهها و شاید صدها شرکت باسابقه دارند که از مشارکت در چنین طرحهای عظیمی محرومند؟
دیدگاه تان را بنویسید