راز سقوط بورس به روایت وزیر روحانی
وزیر امور اقتصادی و دارایی می گوید: به سهامداران حقیقی در بورس ظلم شد. او قیمت واقعی دلار را برای سال های اخیر 14 هزار تومان عنوان می کند.
فرهاد دژپسند وزیر امور اقتصادی و دارایی با بیان اینکه قیمت واقعی ارز ۱۴ هزار تومان است، گفت: منابع باید به سمت بازارهای مطلوب هدایت شود و نه بازارهای مزاحم، بنابراین با افزایش نرخ سود بانکی موافق نیستم. او می گوید:تامین مالی دولت در بازار سهام در طی سال به حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان رسیده است.
شما هنگام تحویل وزارت اقتصاد بحثی را مطرح کردید که حضور من در دولت برای مولد سازی دارایی های دولت است. سال ۹۶ نیز رقم ۷۰۰۰ هزار میلیارد تومان دارایی دولت مطرح شد.
نکته این است که قرار بود لایحهای تهیه شود و مدیرکل شما در مصاحبه با ما گفته بود که برای تدوین لایحه نیاز به اعتبار کمتر از ۵ میلیارد تومان برای تدوین پیش مقدمات و پژوهش نیاز است که تامین نشده است. مگر میشود لایحه داراییهای چندین هزار هزار میلیاردی دولت لنگ این اعتبار باشد؟ اگر این مسئله صحت داشته باشد بسیار خنده دار است. چرا چنین اتفاقی افتاده است؟
دژپسند: اینها را شما شنیدید من نشنیدم(با خنده). خوب، این بحث فرعی است. مقوله مدیریت داراییهای دولت خیلی مهم است همانطور که مورد توجه شما قرار گرفت برای شرایط گذار، یکی از آموزههایی که باید بدان تاکید کنیم استفاده از داراییها در بهرهورترین حالت و بهترین ساختار است. هر کسی به خصوص دولت، داراییهایی که دارد باید به بهترین نحو استفاده کند به خصوص داراییهای مازاد. داراییهایی که آن زمان گفتم هفت هزار هزار میلیارد تومان است. دارایی دولت بود و نه مازاد. همین الان ساختمان وزارت اقتصاد مشمول داراییهای دولت است اما مازاد نیست. ساختمان مجلس و ریاست جمهوری مازاد نیستند. گام اول احصای داراییها است و بعد از آن تقویم کردن آن است. لازمه آن همین کار است که بدانیم چه داراییهایی داریم. کجا است؟ به چه سیاقی داریم؟ مرحله بعدی تشخیص مازاد بودن است.
مرحله دیگر نحوه بهرهبرداری از مازاد است؛ یعنی آن را مولد کنیم بفروشیم یا واگذار شود ( که لزوماً فروش نیست). مثال می زنم. تبدیل یعنی چه؟ یک مجموعه تاریخی به خاطر حساسیت مکانی در اختیار یک نهاد امنیتی قرار دارد که استفاده نمیشود و استفاده حداقلی از آن صورت مییرد. میتواند به محیطی برای گردشگری تبدیل شود این به معنای مولدسازی است.
آقای دکتر در رابطه با اهمیت آن بحثی نداریم. بر سر میزان موفقیت این ایده بحث وجود دارد.
دژپسند: بله، می خواهم مراحل را بگویم که پیچیدگی کار را بیان کنم. این کار زمان میبرد تا از دستگاه گرفته شود و به گردشگری تبدیل شود. باید بهسازی صورت بگیرد. یک سری دیگر از داراییها جدا شده و فروخته میشود. در تمام استان ها هیئت هایی به ریاست استاندار درست کردیم. دارایی دولت تعیین و به فروش می رسد که در این راستا حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان ابلاغیه اجازه فروش به دستگاههای اجرایی استانها داده شد بنابراین این کار در حال انجام است. آنها نیز طبق قانون و متناسب با شرایط، چند بار مزایده میگذارند و میفروشند.
طبق مصوبه شورای عالی بورس، بانک های دولتی چه عددی به بودرس کمک کردند خاطرتان هست؟
دژپسند: هیچ کمک مستقیمی که دستوری باشد، نکردند.
منظور این است که منابع خود را به بورس بیاورند
دژپسند: بانک ها به عنوان یک بنگاه اقتصادی گاهی برخی از فعالیت ها را تعریف و مبتنی بر آن زنجیره های اقتصادی را کامل میکند و از سود اقتصادی آن بهره مند می شوند. اینکه می گوییم کمک یعنی با دستور وزیر اقتصاد بانک بگوید هزار میلیارد تومان برای این کار میگذارند. نه، درست نیست.
شایعه است که مثل هم این موضوع را گفتهاند.
دژپسند: نه، شایعه است و درست نیست. مثل آنچه در مورد صندوق توسعه ملی می گویند فلان قدر به بورس آمد. بانک به زنجیره فعالیت های خودش نگاه میکند و به این جمعبندی میرسد که زنجیره را کامل کند.
بر اساس چهارچوب مصوبه شورای عالی بورس ممنوعیت سرمایهگذاری بانکها در بورس برداشته شد.
دژپسند: خوب، همین؛ نکتهای که وجود دارد این است سال ۹۹ در بورس نوسان بالا بود در شرایطی که تقاضا زیاد بوده و قیمت در حال رشد بود به عرضه نیاز داشتیم برای افزایش شناوری مصوبه دولت گرفتیم برای شرکتهایی که در بورس پذیرش میگیرند مشوقهای مالیاتی گرفتیم. بنابراین آن زمان عرضه را ترغیب می کردیم. بانک ها آمدند سهام فروختند کمکشان در این جهت بوده است. نیاز بازار را تامین کردند طبیعتاً وجوهی حاصل شد. در شرایطی که زمان ریزش سهام و شاخص بود یعنی عرضه زیاد بود و نیاز به تقاضا داشتیم نه فقط بانکها بلکه شرکتهای دولتی و خصوصی حقوقی خرید کردند. این هم در راستای پایداری بازار سرمایه انجام شد این که چه چیزی بخرند، خودشان تصمیم می گیرند. یا چه زمانی خرید کنند خودشان تصمیم می گیرند. در هر دو وضعیت آمدند. خالص خرید و فروش بانکها را میدانم که برای چند بانک مثبت و برای چند بانک نیز منفی است. روند ثابت و دستوری نیست.
بانکهای دولتی را میفرمایید؟
دژپسند: بانکهای دولتی و خصوصی سازی شده. بنابراین کمک به پایداری بازار سرمایه صورت گرفت.
میدانید که وضعیت بورس امسال چه شد. از اواخر سال گذشته بورس رشد شدید داشت. قطعاً شما وقتی روند را بررسی میکردید مستحضر و مطلع بودید که رشد شدیدی پیدا کرده و از یک جایی به بعد رشد شاخص و سهام واقعاً غیرمنطقی بود. برخی تصمیمات برای جلوگیری از رشد هیجانی اواخر اسفند سال ۹۸ گرفته شد. قرار بود حجم مبنا و دامنه نوسان کنترل شود اما این تصمیمات وتو شد.
دژپسند: حجم مبنا وتو شد؟
ماجرای مصوبات چهارشنبههای بیقرار بورس
دامنه نوسان نیز یکی از این مصوبات بود. انگار سازمان بورس و وزارت اقتصاد نقش خود را برای جلوگیری از رشد غیر منطقی ایفا نکردند. این را قبول دارید؟
دژپسند: خیر؛ اولاً تصحیح کنم حجم مبنا مصوبه شورای عالی بورس بود و انجام شد.
اتفاقاً برای جلوگیری از هیجانی شدن بازار بود. آنچه که تصمیم هیئت مدیره سازمان بورس بود و لغو شد محدود کردن دامنه نوسان بود. حتما یادتان هست آن زمان با مصوباتی روبرو بودیم که چهارشنبهها ابلاغ میشد. یکی از آنها این بود که دامنه نوسان به مثبت و منفی ۲ درصد کاهش پیدا کند. این مصوبه نمیتوانست از روز شنبه اجرایی شود و در روی بازار اثر بگذارد. به خاطر اینکه باید ۷۲ ساعت کاری قبل از اجرا ابلاغ میشد. همچنین باید در شورای عالی بورس مطرح میشد. مثل حجم مبنا؛ چه کسی گفته ما جلوی آن را گرفتیم؟ حتماً اشتباه است.
اتفاقاً فشار عمومی باعث شد که هیئت مدیره سازمان بورس مصوبه را لغو کند. اگر به ابلاغیه سازمان بورس نگاه کنید اصلاً به دستور و فشار فلان شخص و افراد اشاره نمیکند و میگوید به جمعبندی رسیدیم. اصلاً این مطلب که از اختیارات هیئت مدیره بورس است صحیح نیست. اتفاقا در جلسه اخیر شورای عالی بورس مطرح شد و مجدداً بررسی شد، در این بررسی هم هیچ مستندی که حاکی از اختیارات هیئت مدیره سازمان بورس باشد، نیز یافت نشد.
شما مخالف محدود شدن دامنه نوسان بودید؟
دژپسند: بله؛ همواره با محدود کردن دامنه نوسان مخالفم چرا؟ چون بازار سرمایه یک جنس و خصوصیت اش این است که درجه و حد نقدشوندگی بالا دارد. وقتی منفی و مثبت ۲ می کنید و رشد را دو بگیرید در حالیکه این بازار مالیات، حق کارگزاری، حق بورس و سایر هزینهها را دارد که باید به آنها هم توجه شود. همین الان دامنه نوسان را مثبت ۶ و منفی ۲ تصویب شد و من هم در شورا بودم. اما سوال میکنم اگر یکی وضع مالی خوبی نداشته باشد و پول نیاز دارد و حاضر است با منفی سه درصد بفروشد، آیا حق داریم به او بگوییم این کار را نکن؟ در بازار سکه شما میگویید که چقدر کم یا زیاد بشود؟ دامنه وجود دارد؟خیر، در بازار ارز نیز همین طور.
اگر هم دولت میخواهد دامنهی را حفظ کند و محدودتر از آن باشد با ابزارهای اقتصادی این کار را باید بکند. در زمانی که رشد مثبت دارد با عرضه، و در شرایط رشد کاهنده با تقاضا این کار را باید انجام دهد. اگر دقت کنید که سوابق و اسناد آن نیز وجود دارد بنده از اردیبهشت ماه سال ۹۹ بار ها گفتم که بورس در ذات خود نوسان دارد و لطفاً «مطالعه و مشاوره»؛ «دقت، دقت، دقت»، «دارایی را در یک جا نگذارید» وقتی این را گفتم و در تلویزیون پخش شد، خیلیها به من اعتراض کردند که چرا این موضوع را مطرح کردی؟ گفتم به عنوان یک اقتصاددان مطرح کردم نه وزیر اقتصاد؛ بارها گفتهام اما در عین حال برای اینکه افراد به بورس مراجعه میکنند دو راه دارند یکی اینکه آنها را بترسانیم و دلشان را خالی کنیم و از بازار سرمایه ناامید شوند و به دیوار بزنیم.
راه دیگر این است که ملزومات تداوم حیات بازار را تأمین کنیم. ملزومات چیست؟ افزایش عرضه اولیه، افزایش شناوری، افزایش سرمایه تأمین مالی بنگاهها برای عرضه اوراق بدهی است. برای افزایش شناوری وقتی از دولت مصوبه گرفتم همه گفتند مصوبه طلایی است. تمامی بنگاههای بخش خصوصی و عمومی را ملزم کردیم که شناوری را به ۲۵ درصد برسانند. یا برای افزایش سرمایه بنگاهها که برای بنگاههای عمومی قبلتر انجام شده بود با سلب حق تقدم برای آنها امتیاز ویژه قائل شدیم. دوره پذیرش بنگاهها در بورس را کاهش دادیم. این موضوع در مقاطعی بیش از یک سال طول میکشید که به حدود یک ماه رسید.
اما رفتارهای غیرحرفهای سبب شد دل مردم و به خصوص سهامدار حقیقی خالی شود. کار بسیار بدی بود و ظلم به سهامدار حقیقی شد. آن موقع پیشبینی میکردیم افزایش سود سال ۹۹ بنگاهها به طور قابل توجهی رشد داشته باشد. همه گفتند مگر میشود؟ کل اقتصاد رشد منفی داشته باشد و بورس مثبت باشد؟ گفتم بله. در جلسه مهمی عرض کردم علاوه بر شرایط اقتصادی کشور که در سودآوری بنگاه ها موثر است، بنگاههای بورسی بنگاه های منتخب هستند و میتوانند رشد بالایی داشته باشند. چنانچه وقتی رشد ۹ ماهه بنگاهها را ببینید سه برابر شده است. این نشان میدهد حرف و ادعای ما درست بود برخی موضع سطحی و مخالف میگرفتند و دل سهامداران را خالی کردند. اگر همراهی صورت میگرفت و جلو میرفتیم با عرضه های مستمر نیاز افراد جدید را تامین میکردیم و از طرفی هم اصلاح رفتار صورت میگرفت. بورس برای ۲ تا ۳ میلیون سهامداری که برای اولین بار به بازار آمدند برنامه اموزشی طراحی کرده بود و الان هم آن را به انجام می رساند، برای مثال از طریق پیامک آموزش های اولیه را می دهد.
در قالب گزارشی بر اساس تغییرات نرخ ارز، از مهرماه سال ۹۶ تا ۲۰ تیر ۹۹ محاسباتی را انجام دادیم. در مجموع نرخ ارز بیش از ۵ برابر شده و رشد بورس ۲۱ برابر شد. تازه آن موقع شاخص یک میلیون و ۸۰۰ هزار واحد بود.
دژپسند: یک سوال می پرسم. آیا شما امکان ارزش جایگزینی را هم در محاسبات خود وارد کردید؟
با هر روشی حساب کردیم رشد بورس بسیار بسیار زیادتر از بازارهای دیگر بوده است.
دژپسند: به شما بگویم چرا؟ فعالان و سرمایه گذاران بورسی شرایط آتی و اقتصادی کشور را با اطلاعات خود مورد توجه قرار می دهند.
پیشبینی شرکتها در مورد قیمت نرخ ارز درست بود؟
دژپسند: من که نباید بگویم درست است. ممکن است اشتباه کنند بر اساس پیشبینی خود عمل میکنند.
اگر اشتباه کرده باشند شما هم نمیتوانید بگویید شاخص منطقی بوده است.
دژپسند: نه، ما تنها کاری که میتوانیم بکنیم این است که آگاهی بدهیم، دخالت نمیکنیم. من مصاحبه کردم که ارز حدود فلان قدر است. میخواستم مانع از گرای ارز ۳۵ هزار تومانی بشوم. برآوردهای علمی ما نشان میدهد که در آن زمان قیمت ارز حدود ۱۴ هزار تومان است. همان جا نقد کردند که آقای دژپسند مدل علمی شما کجاست؟ فعالان اقتصادی با یک قالبی تحلیل میکنند. تنها کاری که می توانم بکنم این است که مبانی پایه تحلیل را اصلاح کنم. دوم اینکه علامت بدهم این که عرضه صندوق پالایش یکم را با ۳۰ درصد تخفیف می دهیم، علامت دهی به بازار است.
الان که هر سهم پالایش یکم پایینتر از کف عرضه است.
دژپسند: نه، الان بالاتر است. موضوع قیمت در بازار سرمایه دستوری نیست. آیا بازار سرمایه جای کشف قیمت است یا تعیین قیمت؟
طبیعتاً جای کشف قیمت است...
دژپسند: تمام شد. دولت دخالت ندارد عوامل اقتصادی در بازار هستند که تعیین میکنند. مثلاً نگاه کنید نرخ بهره بین بانکی در بازار اثر میگذارد دستگاهی در مورد تعیین قیمت یک کالا مداخله میکند حتماً اثر میگذارد. آنچه باید متولی بازار سرمایه جواب بدهد این است آیا ظرفیت پذیرش را اصلاح کردید یا خیر؟ آیا ورود و خروج را تسهیل کردید یا خیر؟ آیا زمینه افزایش نقدشوندگی تسهیل شد یا خیر؟ اینها را متولی باید انجام بدهد و نه اینکه قیمت چقدر است.
دولت میتواند یک رفتاری داشته باشد مبتنی بر این که من ناظر هستم مثل آنچه شما گفتید. توضیح می دهم، هشدار میدهم، سیاستگذاری و قاعده را تعیین می کنم. یعنی دخالت خیلی جدی نمیکند.
دژپسند: قاعده گذاری می کنیم؛ بله.
دامنه را بالا و پایین نمیکنم جایی را محدود نمی کنم...
دژپسند: بله؛ به اقتضاء شرایط و با تصویب شورای عالی بورس می توان این کار را کرد. ولی این استثناء است و نباید رویه واحد باشد.
بررسیهایی که انجام شده نشان میدهد دولت نه تنها بازار را کنترل نکرد و ناظر هم نبود بلکه از یک طرف بر اساس اطلاعاتی که کسب شد با توجه به نرخ تورم شبه پول به پول ۹۶ درصد رشد کرد یعنی سپرده جاری داشتیم و شبه پول رقم پایینی داشت. یعنی روند تبدیل سپرده سرمایه گذاری مدتدار به سپرده جاری رشد شدیدی پیدا کرد که یکی از علل آن بورس بود.
دژپسند: عامل اصلی بورس بود؟
بله.
دژپسند: چرا؟
بانک مرکزی برای افزایش نرخ سود پیشنهادی به شورای پول و اعتبار برد که دولت به خاطر بورس با آن مخالفت کرد.
دژپسند: مستندات شما چیست؟
اظهارات رئیس کل بانک مرکزی
دژپسند: رئیس کل بانک مرکزی این اظهارات را کجا گفته است؟
همچنین یکی از معاونین بانک مرکزی هم گفته دولت به دلیل رشد بورس نگذاشت نرخ بهره بانکی بالا برود. از طرفی مصاحبهای را منتشر کردیم که آقای میرمحمدصادقی مدیرکل اعتبارات بانک مرکزی گفته است بانکها ۱۴۷ هزار میلیارد تومان در شش ماهه امسال به کارگزاری های بورسی برای خرید سهام تسهیلات داد. دولت نه تنها برای کنترل هیجانات هشدار نداده و مدیریت نکرد بلکه در این آتش دمیده است.
دژپسند: این« نه تنهایی» که می گویید مستند نیست. من توضیح دادم قوانین و مقرراتی که گرفتیم برای جلوگیری از هیجانات بورس بود تا فشار عرضه را افزایش دهیم و تامین نیاز کنیم. راجع به اینکه بانک مرکزی میخواست نرخ سود بالا ببرد و با آن مخالفت شد و با قاطعیت تمام تکذیب میکنم. در آن جلسه آنچه پیشنهاد دادند تصویب شد. سود یکساله از ۱۵ به ۱۶ درصد و برای دو سال ۱۸ درصد تصویب شد. چه کسی میگوید تصویب نشد؟ این مصوبه شورای پول و اعتبار است. حتی برای دوساله نرخ نداشتیم که برای آن رقم ۱۸ درصد تصویب شد اتفاقاً یکی از بحثهای فعالان بورس که با آن اعتراض دارند همین است که بانک مرکزی با این تصمیم علامت منفی بازار سرمایه داده است. نرخ سود بین بانکی ۲۱ درصد رسیده بود که الان حدود ۱۹.۸ درصد است. این عکس حرف شما را می رساند.
غیرممکن است که رئیس کل بانک مرکزی گفته باشد نرخ سود را به خاطر بورس بالا نبردیم
اما این اظهار نظر رئیس کل بانک مرکزی است
دژپسند: رییس کل بانک مرکزی هیچجایی نگفت من میخواستم نرخ سود را بالا ببرم، دولت مخالفت کرد. اصلاً غیر ممکن است.
ایشان گفت به خاطر بورس بالا نبردیم.
دژپسند: نه؛ بالا بردند. وقتی کسی تورم را ۲۲ درصد هدفگذاری میکند نمیتواند نرخ سود بالای ۲۲ درصد تعیین کند. اتفاقاً نرخ بهرههای بین بانکی که شبانه هم هست طی یک دوره زمانی به ۲۲ درصد رسید، هرچند کوتاه مدت بود. معلوم می شود در مورد نرخ بهره کاملاً آزادانه عمل کردند.
در مورد تزریق ۱۴۷ هزار میلیارد تومان به بورس نظرتان چیست؟
دژپسند: الان ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات داده شده که ۶۰ درصد آن سرمایه در گردش است. پرداخت تسهیلات ۱۴۷ هزار میلیارد تومانی به کارگزاریها از عجایب است. با قاطعیت می گویم، مانده تسهیلات اعطایی به کارگزاری ها در شش ماهه اول سال به ۱۴ هزار میلیارد تومان نمی رسد، چه رسد به ۱۴۷ هزارمیلیارد تومان. به هر حال ما در بازار سرمایه کاری که باید می میکردیم افزایش تقاضا و عرضه با توجه به اقتضائات زمانی مختلف بود. آنهم با مقررات و مشوق های لازم. برای نمونه زمانی که نیاز به تحریک تقاضا بود مشوق لازم را ارائه دادیم. یکی از بحثهای جدی تسهیل در قالب فراهمسازی فروش اوراق تبعی، اوراق خزانه یا داشتن بازارگردان توسط هر بنگاه یا ناشر برای دوره ی ریزش است. اینکه دولت ورود کند و مانع از خرید و فروش شود با ذات بازار سرمایه سازگار نیست. بلکه به استقبال بازار سرمایه رفتن است. دولت اصلا چه کار به این مباحث دارد؟
در سال ۹۹ تامین مالی دولت از طریق بورس چقدر بود؟
دژپسند: در ۱۱ ماهه امسال در اقتصاد ایران حدود ۵۶۰ هزار میلیارد تومان تأمین مالی از طریق بازار سرمایه صورت گرفته است. تامین مالی دولت در بازار سهام در طی سال به حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان رسیده است.
گفته بودید ۳۴ هزار میلیارد تومان درآمد کسب کردیم...
دژپسند: این رقم برای درآمد خصوصی سازی است که در آن اقساط هم وجود دارد. آنچه از محل واگذاری سهام بود حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان میشود.
به نظرتان بانک مرکزی باید نرخ بهره بانکی را متناسب با هدفگذاری تورمی تعیین کند یا متناسب با شرایط بورس؟
دژپسند: نرخ بهره متغیری است که روی بازارهای دیگر اثر می گذارد. مهمترین مقولهای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که در ۱۰ سال اخیر از سال ۹۱ تا الان فقط سه سال رشد سرمایه گذاری مثبت بوده است. بقیه سنوات عمدتاً منفی بود. یکی از عوامل نرخ بهره است. بنابراین در هدفگذاری باید به این مقوله توجه کرد. در شرایطی که تورم ناشی از فشار هزینه است و نرخ ارز به طور قابل توجهی افزایش داشته و تامین مواد اولیه و قطعات و عوامل تولید را با هزینه و مشکل مواجه کرده است اگر نرخ بهره افزایش یابد هزینه بنگاهها را بالاتر می بریم. سبب میشود منحنی هزینه تولید به طور قابل توجهی بالا برود. چه بسا بنگاهها را با نقطه تعطیل مواجه کند. یکی از کارهایی که در اقتصاد باید انجام دهیم علامت دهی است. باید به گونهای باشد که در بین بازارها منابع به بازار مطلوب هدایت شود و نه بازار مزاحم. بازار ارز و سکه بازار مطلوب نیستند. مثلاً منابع به سمت بازار سرمایه برود. اگر عامل مخلی دارد از آن جلوگیری شود. بنده با افزایش نرخ سود بانکی موافق نیستم به دلایلی که گفتم.
سوال را پاسخ ندادید آیا هدف گذاری متناسب با تورم باید باشد یا بورس؟
دژپسند: سوال من این است در شرایطی که تورم ناشی از هزینه است هدف گذاری باید از طریق فشار تقاضا باشد؟ غلط است. باید هزینه واردات مواد اولیه، قطعات یدکی، واردات کالاهای خط تولید و هزینه مالی را کاهش دهیم. اتفاقاً اقتضاء این است راجع به نرخ سود تصمیم دیگری بگیریم.
مگر سهم هزینه مالی از هزینههای تولید شرکتهای بورسی چقدر است؟
دژپسند: الان راجع به کل اقتصاد صحبت می کنم. اقتصاد ما از سال ۹۱ تاکنون رشد منفی سرمایه را تجربه کرده است. باید در سیاستگذاری در همه موارد به گونهای باشد که درست برعکس باشد و نه اینکه تورم تعمیق شود.
زمانی نرخ تورم ۱۰ درصد بود و سود سپرده ۲۰ درصد. اما اکنون تورم ۴۰ درصد است و نمیشود با این استدلال نرخ سود را ۱۶ درصد بگذاریم.
دژپسند: سوال من را جواب ندادید. آیا در حالی که تورم ناشی از فشار هزینه است اگر بخواهیم تورم کنترل کنیم باید سراغ عوامل موثر بر فشار تقاضا برویم؟
این به یک توضیح مفصل نیاز دارد...
دژپسند: یک جلسه بگذاریم من از شما مصاحبه کنم. حتماً اسم این جلسه را بگذارید مناظره با وزیر اقتصاد.
این نگاه مثبت شما را میرساند که اجازه میدهید بحث شود. روحیه معلمی را حفظ کردهاید. فرض کنید ۱۴۷ هزار میلیارد تومان وام به بازار سرمایه داده شده تا سهام بیشتری بخرند. این اتفاق خوب است یابد؟
دژپسند: چون روی اصل خبر اطمینان ندارم، اظهار نظر نمیکنم. آدم عاقل روی فرض اظهار نظر نمیکند. خودم این آمار را محتمل نمیدانم. در شرایطی که بورس با فشار تقاضا مواجه بود تحریک تقاضا توسط عوامل پولی کار غلطی بود.
دیدگاه تان را بنویسید