اصابت گلوله پلیس به دختر جوان بی گناه در گروگان گیری وحشتناک / فیلم گفتگو با دختر و مادر

کد خبر: 1081060

ماموران پلیس تهران برای نجات گروگان از چنگال گروگانگیر مجبور به تیراندازی شدند که در این درگیری یک گلوله به دختر جوان که گروگان گرفته شده بود اصابت کرد.

اصابت گلوله پلیس به دختر جوان بی گناه در گروگان گیری وحشتناک / فیلم گفتگو با دختر و مادر

تیراندازی پلیس به سمت یک تبهکار فراری سبب شد یک دختر جوان در جریان تیراندازی پلیس مورد اصابت گلوله قرار بگیرد. ماموران پلیس در حال تعقیب و گریز یک تبهکار فراری بودند که آن متهم فراری برای نجات خود اقدام به گروگان گیری یک مادر و دختر کرد و پلیس برای نجات جان گروگان ها و متوقف کردن متهم فراری مجبور به تیراندازی شد. در جریان تیراندازی پلیس یکی از گلوله ها به دختر جوان که گروگان بود، اصابت کرد. بعد از تیراندازی پلیس متهم از مهلکه گریخت و دختر جوان در جریان تیراندازی پلیس مجروح شد.

 

اوایل اسفند ماه سال 99، زمانی که دختر جوان به نام سارا به همراه مادرش در حال پیاده شدن از خودروی خود مقابل خانه شان واقع در محله باغ فیض بودند، ناگهان یک متهم فراری که تحت تعقیب و گریز بود، به خودروی آنها حمله کرد.

متهم فراری سارا را از پشت فرمان به صندلی کناری پرتاب کرد. در همان حال نیمی از بدن مادر سارا که در حال پیاده شدن از خودرو بود، بیرون ماشین ماند و دست و پایش با شدت زیاد به خودروهای دیگر اصابت می کرد.

متهم به سرعت شروع به راندن خودرو کرد. خودرو به در و دیوار و ماشین ها اصابت می کرد و سارا و مادرش از ترس فریاد می زدند. پلیس که متهم را تحت تعقیب قرار داده بود برای نجات گروگان ها مجبور به تیراندازی شد اما یکی از گلوله های پلیس به سارا اصابت کرد.

حال روحی و جسمی دختر جوان بعد از تیراندازی خوب نیست

سارا دختر 35 ساله ای است که بعد از اصابت گلوله تحت جراحی قرار گرفت. روده و مثانه او آسیب دیده بود اما پزشکان نتوانستند گلوله را از بدن او خارج کنند. این دختر جوان در توضیح حال فعلی خود به رکنا گفت: «حال روحی خیلی بدی دارم. با چشم خود شاهد ناقص شدن مادرم بودم و صدای تیراندازی و صحنه ای که گروگان گرفته شدیم از جلوی چشمم نمی رود. بعد از تیراندازی، متهم فرار کرد و ما به بیمارستان منتقل شدیم. نیروی انتظامی هزینه درمان من و مادرم در بیمارستان را پرداخت کرد و بعد از ترخیص از بیمارستان به ملاقات ما آمدند. موقع ترخیص از بیمارستان هم با ماشین نیروی انتظامی اسکورت شدیم. اما هنوز حال جسمی خوبی ندارم و شاید تا پایان عمر، زندگی ام تحت تاثیر این جریان قرار بگیرد چون آسیب روحی و جسمی خیلی بدی به من وارد شده است.»

سارا در ادامه گفت: «ماشین من تبدیل به یک ماشین قراضه شد! چند ماهی از کار دور ماندم و حقوق نداشتم و خودم و مادرم خانه نشین شدیم. حالا چند ماه از آن حادثه می گذرد و هنوز پزشکان نتوانسته اند گلوله را از بدن من خارج کنند چون روی ران من در قسمت رگ اعصاب قرار گرفته و جراحی پر از ریسکی است. شاید نیاز باشد برای این جراحی به خارج از کشور بروم که هزینه زیادی دارد. روزهای اول بعد از وقوع این حادثه مسئولان پلیس وعده دادند که درجه جانبازی به بنده تعلق خواهد گرفت.حالا تقاضا دارم که روند رسیدگی به این پرونده را سرعت ببخشند و حال من و مادرم فراموش نشود و تقاضای اعطای درجه جانبازی دارم.»

فلج شدن یک دست مادر سارا در صحنه تیراندازی پلیس 

مادر سارا در این اتفاق بر اثر اصابت شدید دست و پایش به خودروهای اطراف، دچار مشکلات جدی شد؛ او در مورد این حادثه و پیامدهای بعدی آن گفت: «دست راست و پای راست من در این حادثه به شدت آسیب دید. در حدی که دستم فعلا فلج شده است و امید پزشکان برای اینکه سلامتی کامل من برگردد، خیلی کم است. قبلا کارمند دانشگاه علوم پزشکی بودم و مدتی بود که به دلیل دور شدن محل کارم در خانه کار کترینگ انجام می دادم. اما این حادثه چند ماه من و دخترم را خانه نشین کرد و با این اوضاع دست، شاید تا آخر عمرم نتوانم کار کنم. عارضه روحی این حادثه برای من تا حدی بود که حتی اگر کمی عصبانی شوم لبم شروع به لرزیدن می کند.»

سارا احمدی زاد و مادرش با این تصور که فراموش شده اند و برخلاف روزهای نخست مسئولان پلیس توجهی به سرنوشت آنها ندارند از دولت و نیروی انتظامی تقاضای حمایت بیشتری دارند تا بتوانند با برگشت سلامت روحی و جسمی،با بهبودی کامل به آغوش خانواده بازگردند.

۱

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت