بهزاد فراهانی فاش کرد/ علت مهاجرت دختر بهزاد فراهانی

کد خبر: 1076406

بهزاد فراهانی توضیحاتی درباره رفتن دخترش گلشیفته از ایران داد.

بهزاد فراهانی فاش کرد/ علت مهاجرت  دختر بهزاد فراهانی

بهزاد فراهانی توضیحاتی درباره رفتن دخترش گلشیفته از ایران داد.

 

بهزاد فراهانی گفت: وقتی گلشیفته آن فیلم را در اواخر دهه ٨٠ بازی کرد، من به آقای خاتمی که البته دیگر رئیس‌جمهور نبود، زنگ زدم زیرا دوستی خوبی با او دارم. گفتم آقای خاتمی چه کار باید بکنیم؟ او گفت مشکلی نیست و نگران نباش. به من قولی داد که پای قولش نایستاد.

وی اضافه کرد: یک تلفن هم به آقای میرحسین موسوی زدم که آن زمان رئیس فرهنگستان هنر بود.

به گفته وی بیش از سه تا چهار ماه من و گلشیفته و همسرش بی‌دلیل و به علت عدم درک صحیح از مدیریت هنری به نوعی بازجویی می‌شدیم.

فراهانی عنوان کرد: رسما ‌به گلشیفته گفته شد بهتر است شما از کشور بروید که گلشیفته رفت و خوشبختانه در راه خوبی هم رفت و خوب یاد گرفت.

بهزاد فراهانی: قول خاتمی درباره گلشیفته قول نبود

بخشی از گفتگو با وی را بخوانید:

*شکاف طبقاتی که الان وجود دارد، تن من را می‌لرزاند؛ نه برای امروز بلکه برای 10 سال دیگر. ما پدیده‌ای داریم به نام حمله کبوترها به بازها؛ یعنی روزی می‌رسد که یک آپارتمان هم در بالای پارک‌وی امنیت نداشته باشد. چرا این‌گونه شده است؟ سیب‌زمینی، پنیر، نان و تمام اینها دیگر پاسخ‌گوی دستمزد یک کارگر عادی نیست. چه کنیم؟ به هر حال باید راهی هم برای آنکه او زندگی کند، پیدا کرد.

*درباره آنچه سر گلشیفته آمده، من فکر می‌کنم داوری شخص من به درد نمی‌خورد. او اصلا دیگر فقط دختر من نیست و یک هنرمند خوب ایرانی در جهان است و داوری‌اش را باید برای مردم بگذاریم. چون هنرمندی است که متعلق به مردم است.

*او خوب از پس کارش برآمده است و تئاتری که از او در پاریس دیدم، باید ببالم که من را پدر گلشیفته معرفی می‌کنند؛ چون بازی‌ای که با لهجه غلیظ فرانسه بازی کرد، عجیب بود. وقتی هم سر فیلم دختران خورشید به گرجستان رفتیم، چیزهایی از او دیدم که در ایران دنبال آنها نمی‌گردد.

*یک آدم نادرستی که دو سال هم شاگرد من بود و خیلی هم به او کمک کرده بودم، این بلا را سر گلشیفته آورد و زندگی‌اش را برهم زد و او را هرگز نمی‌بخشم ولی بالاخره یک روزی یک کشیده میهمانش می‌کنم. او مرد شریفی نیست.

*وقتی گلشیفته آن فیلم را در اواخر دهه 80 بازی کرد، من به آقای خاتمی که البته دیگر رئیس‌جمهور نبود، زنگ زدم زیرا دوستی خوبی با او دارم. گفتم آقای خاتمی چه کار باید بکنیم؟ او گفت مشکلی نیست و نگران نباش. به من قولی داد که پای قولش نایستاد.

*یک تلفن هم به آقای میرحسین موسوی زدم که آن زمان رئیس فرهنگستان هنر بود.

*بیش از سه تا چهار ماه من و گلشیفته و همسرش بی‌دلیل و به علت عدم درک صحیح از مدیریت هنری به نوعی بازجویی می‌شدیم و رسما ‌به گلشیفته گفته شد بهتر است شما از کشور بروید که گلشیفته رفت و خوشبختانه در راه خوبی هم رفت و خوب یاد گرفت.

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت