ادامه فصل دوم سریال ملکه گدایان متوقف شد
رحمان سیفی آزاد تهیه کننده «ملکه گدایان» گفت: به دلیل شرایط پیچیده کرونا در کشور و تبعیت از دستورات سازمان سینمایی تصویربرداری فصل دوم این پروژه متوقف شده است.
سریال ملکه گدایان مجموعهٔ نمایش خانگی به کارگردانی حسین سهیلیزاده و به تهیهکنندگی علی طلوعی است. سریال ملکه گدایان محصول سال ۱۳۹۹ است. سریال ملکه گدایان به صورت اختصاصی توسط شبکهٔ نمایش خانگی فیلیمو پخش میشود. بخشهایی از سریال ملکه گدایان در استانبول ترکیه فیلمبرداری شدهاست.تولید سریال ملکه گدایان از پیش از شیوع کرونا آغاز شد و عمده روزهای تصویربرداری آن در روزهای کرونا ادامه یافت.
فصل دوم سریال «ملکه گدایان» پس از کاهش کرونا
رحمان سیفی آزاد تهیه کننده «ملکه گدایان» گفت: به دلیل شرایط پیچیده کرونا در کشور و تبعیت از دستورات سازمان سینمایی تصویربرداری فصل دوم این پروژه متوقف شده است.
وی افزود: تصویربرداری فصل دوم سریال "ملکه گدایان" پس از کاهش شیوع کرونا و انجام تست های کرونایی از کلیه عوامل تولید و همچنین بهبودی باران کوثری از بیماری کرونا و نیز اعلام وضعیت عادی در کشور آغاز می شود.
سیفی آزاد تصریح کرد: در حال حاضر مهمترین دغدغه ما سلامت افراد گروه است و تلاش خود را به کار می بریم تا بتوانیم در کنار سلامت کلیه عوامل تولید، فیلمبرداری این اثر را به پایان برسانیم.
در خلاصه داستان این سریال آمده است: امروز تو، می تونه فردای من باشه ... هیچکس از سرنوشت خبر نداره ... حتی شما
سریال "ملکه گدایان" محصول نبراس پیکچرز است که رحمان سیفی آزاد و علی طلوعی تهیه کنندگان و ایرج محمدی مشاور پروژه این سریال هستند و هم اکنون از #فیلیمو در حال پخش است.
موضوع سریال ملکه گدایان
ملکه گدایان مجموعهٔ نمایش خانگی به کارگردانی حسین سهیلیزاده و به تهیهکنندگی علی طلوعی، محصول سال ۱۳۹۹ است که به صورت اختصاصی توسط شبکهٔ نمایش خانگی فیلیمو پخش میشود. بخشهایی از این سریال در استانبول ترکیه فیلمبرداری شدهاست.تولید سریال ملکه گدایان از پیش از شیوع کرونا آغاز شد و عمده روزهای تصویربرداری آن در روزهای کرونا ادامه یافت.
البرز شیمیدان ساکن آلمان است . پدرش خسرو و مادرش خورشید در ایران زندگی میکنند. البرز با دختری به نام سارا که در ایران زندگی میکند و برای درمان بیماری پدرش به آلمان آمده، آشنا میشود و با او نامزد میکند. او قرار است در ترکیه با سارا ازدواج کند. همهچیز برای یک مراسم به یادماندنی مهیا است که خبر میرسد پدرش به کما رفته است. البرز با گذشتهای مبهرم، از بازگشت به ایران هراس دارد اما برای آخرین ملاقات با پدر، راهی جز بازگشت به ایران ندارد، ولی بنابر مشکلاتی او مجبو است که به صورت قاچاقی به ایران بیاید. با وجود اصرار فراوان مادر البرز برای بازنگشتن او به ایران، البرز تصمیم خود را گرفته است. وقتی او باز میگردد هیچکس او را نمیشناسد و او را فرهاد بابایی خطاب میکنند و کسی جز قاچاقچی او را به خاطر ندارد ....
دیدگاه تان را بنویسید