فردا گزارش میدهد؛
دیپلماسی با طعم طلبکاری! / مراقب بازی مشترک آمریکا- اروپا باشیم
انصراف تروئیکای اروپایی از صدور قطعنامه ضد ایرانی جدید در آژانس بین المللی انرژی اتمی، مولد تحلیلها و گمانه زنی های زیادی در حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل بوده است. اکثر رسانه های غربی و مقامات رسمی این کشورها، از چنین اقدامی به مثابه نوعی "سخاوت دیپلماتیک" یاد کرده و از ایران خواسته اند که اهمیت این موضوع را بداند! در مقابل، کاظم غریب آبادی سفیر و نماینده دائم ایران در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین تاکید کرده است که عدم طرح قطعنامه علیه ایران حاصل «تلاشهای گسترده دیپلماتیک» و «هوشیاری و تدابیر» اعضای آژانس، شورای حکام و مدیرکل آن بوده که با این اقدام از «ایجاد تنشهای غیر ضروری» جلوگیری کردند و فرصتی برای دیپلماسی به وجود آوردند.
دیپلماسی با طعم طلبکاری!
فارغ از اینکه نمایش مشترک آمریکا و تروییکای اروپایی در آژانس با چه اهدافی تنظیم شده بود، مروری بر مواضع مقامات غربی پس از انصراف سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه از صدور قطعنامه علیه کشورمان در نوع خود قابل تامل است. نماینده آمریکا در آژانس نیز در بیانیهای اعلام کرد که این کشور ارائه قطعنامه به شورای حکام را متوقف میکند و تا نشست بعدی به ایران فرصت همکاری لازم را خواهد داد.
ایالات متحده آمریکا در واکنش به عدم طرح قطعنامه علیه ایران در نشست شورای حکام در بیانیهای اعلام کرد: " مدیر (آژانس) به ایران فرصت دیگری داد تا آمادگی خود را برای همکاری تا قبل از نشست بعدی نشان دهد. آمریکا و دیگر اعضای آژانس واکنش ایران را زیر نظر خواهند داشت تا برایشان روشن شود که آیا این کشور فرصت را برای برطرف کردن نگرانیهای آژانس غنیمت می شمرد یا نه".
کسی که خود را برنده اصلی بازی می داند!
در این میان، رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی خود را برنده اصلی بازی می داند! وی انصراف تروییکای اروپایی از صدور قطعنامه جدید علیه ایران را محصول دیپلماسی مستقیم خود با تهران می داند. بر اساس گزارش شبکه دویچه وله، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در یک کنفرانس خبری اعلام کرده است :
" اوایل آوریل (ماه آینده میلادی) برای گفتوگوهای "فنی" به ایران سفر می کنم و امیدوارم که ایران در مورد ذرات اورانیوم در سایتهای قدیمی و اعلام نشده توضیحی بدهد، تا درنشست ماه ژوئن بتوانم در این زمینه به آژانس گزارش دهم."
او پیشتر برای رسیدن به یک توافق فنی به ایران سفر کرده بود؛ توافقی که به گفته او امکان ادامه راستی آزمایی و بازرسی کامل تعهدات هستهای ایران در برجام و زمان از سر گرفتن این تعهدات از سوی آژانس را فراهم میکند.
یک بازی غیرواقعی
اگرچه رسانه های غربی و مقامات آمریکایی-اروپایی سعی دارند از سخاوت دیپلماتیک خود بابت عدم صدور قطعنامه جدید علیه کشورمان سخن به میان آورند، اما واقعیت امر کاملا با آنچه به نظر می رسد متفاوت است! واشنگتن و تروییکای اروپایی به مانند گذشته، مقصر آسیب دیدن توافق هسته ای ( برجام ) هستند. خروج دولت قبلی آمریکا( دولت ترامپ) از توافق هسته ای و بی تعهدی بازیگران اروپایی در تامین خواسته های اقتصادی حداقلی کشورمان، جایی برای استمرار برجام باقی نگذاشت و در نهایت،شاه ایجاد شرایط فعلی هستیم. اگرچه جوبایدن رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و همراهانش، بارها خروج ترامپ از برجام را مورد انتقاد قرار دادند، اما پس از حضور در قدرت کمترین اقدامی در راستای بازگشت به تعهدات خود در برجام بر نداشته اند. بدیهی است که در این شرایط، اقداماتی مانند تلاش برای صدور قطعنامه جدید در آژانس، چیزی به جز تلاش مشترک آمریکا-اروپا جهت "وارونه نمایی صحنه بازی" محسوب نمی شود.
دغدغه مشترک آمریکا-اروپا چیست؟
دغدغه مشترک ایالات متحده و بازیگران اروپایی این است که وقایع جاری در قبال برجام، به صورتی کاملا دروغین و وارونه به افکار عمومی دنیا منتقل شود.بنابراین، بخشی از رفت و برگشت قطعنامه اخیر تروییکای اروپایی در آژانس مربوط به همین بازی تبلیغاتی است. اما فراتر از آن، نباید فراموش کرد که دولت بایدن بر خلاف دولت اوباما، قصد دارد به جای "مذاکرات پله کانی و مرحله ای " در قبال موضوعات هسته ای، منطقه ای و موشکی کشورمان، همه این مذاکرات را به صورت موازی ( به صورت نسبتا همزمان با یکدیگر) با کشورمان صورت دهد. در این خصوص، بازیگران اروپایی کاملا با دولت بایدن همراهی کرده و زمینه را جهت تسریع و استمرار این بازی در آنچه نهادها و سازمانهای بین المللی ( مانند آژآنس) خوانده می شود فراهم می سازد.
توضیح مهم اینکه در دوران اوباما،وی معتقد بود که باید در ابتدا توافقی را ( مثلا مانند برجام) با ایران بر سر یکی از دغدغه های غرب( مسئله هسته ای ) منعقد کرد و در گام بعدی، این توافق را به مبنا و بستری برای انعقاد توافق بعدی( توافق موشکی) و توافق موشکی حاصل شده به بستری برای انعقاد "توافق منطقه ای " تبدیل کرد. اکنون دولتمردان آمریکایی( در دوران بایدن)، معتقدند که باید به این "توالی" پایان داد، به این معنا که در یک بستر زمانی، خواسته های آمریکا را با استناد به نقش آفرینی شرکای آن ( سه کشور اروپایی) به صورت همزمان در قبال ایران مطرح کرد و در نهایت، "توافق جامع "با کشورمان را در قالب استراتژی "مهار حدکثری ایران قدرتمند" شکل داد و آن را به یک "سند بین المللی" تبدیل کرد. بدیهی است که باید این بازی مشترک آمریکایی-اروپایی رصد شده و اقدامات لازم در مهار آن صورت گیرد.
تمرکز بر بازی خاص اروپاییان
در این میان، تمرکز بر بازی تروییکای اروپایی( در قبال ایران و برجام) ضروری محسوب می شود.همان گونه که مشاهده می شود، اروپاییان کماکان از منظر یک "طلبکار" در قبال برجام با ایران مواجه می شوند! اگر اروپا واقعا به برجام متعهد است دلیل همراهی تروئیکای اروپایی با دولت آمریکا( اعم از دولت ترامپ و دولت بعدی بایدن ) در راستای تحمیل تعهدات موشکی و نظامی و دائمی کردن محدودیتهای هسته ای ایران ( از طریق حذف بند غروب آفتاب در برجام) چیست؟! است که اتحادیه اروپا نیز به مانند آمریکا باید پاسخگوی عدم عمل به تعهدات خود باشد، نه اینکه ایران را بابت اتخاذ اقدامات بازدارنده و واکنشهای منطقی نسبت به رفتارهای گذشته، حال و آینده خود( بر اساس احتمال کارشکنی مجدد اتحادیه اروپا) سرزنش کند! مقامات اروپایی از ۱۱ تعهد مندرج در بیانیه بروکسل« که پس از خروج ترامپ از برجام توسط اروپائیان قرائت شد» و قرار بود اروپا آنها را در قبال حفظ توافق هستهای از سوی کشورمان عملیاتی کند، حتی«یک مورد» را عملیاتی نکرده اند!در چنین شرایطی، مانور تبلیغاتی اخیر اروپاییان حول عقب نشینی از صدور قطعنامه جدید علیه کشورمان کمترین ارزشی ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید