فروش اسکوربرد ورزشی

قرص لاغری پلاتین

اشک‌های وندی شرمن در جریان مذاکرات هسته‌ای

کد خبر: 882163

سرتیم مذاکره کنندگان هسته‌ای آمریکا در جریان توافق هسته‌ای خاطره‌ای از این مذاکرات را بازگو کرد.

اشک‌های وندی شرمن در جریان مذاکرات هسته‌ای

ایلنا: وندی شرمن مهمان پادکست این هفته مجله فارن پالسی بود. معاون سابق وزیر خارجه آمریکا و سرتیم مذاکره کنندگان هسته‌ای آمریکا در جریان توافق هسته‌ای در گفتگو با این رسانه با اشاره به بخش‌هایی از کتاب خاطرات خود گفت: گفته می‌شود زنان زمانی که خشمگین می‌شوند، گریه می‌کنند. من در طول این سال‌ها تلاش کردم که این کار را متوقف کنم.

شرمن گفت: در یکی از آخرین بخش‌های مذاکرات قطعنامه شورای امنیت بود که اگرچه اساسا امر جدایی از مذاکرات نبود، اما باید با قطعنامه‌های قبلی اجماع می‌شد. روز بیست و پنجم از ۲۷ روز دور آخر مذاکرات در هتل کوبورگ بود ما در یک مایلی بیرون هتل نشسته بودیم. هیچ یک از ما زیاد نخوابیده بودیم. من قطعه کاغذی را وسط میز گذاشتم که در آن شاخص‌هایی که فکر می‌کردم کارساز است و باید به عنوان جزئیات در قطعنامه ذکر شود، گفته شده بود.

وی ادامه داد: عباس عراقچی گفت که خب من فکر می‌کنم این کارساز است و من با خودم گفتم پس ما به توافق رسیدیم. او گفت: فقط یک چیز! این جمله همیشگی ایرانی‌هاست که می‌گویند «فقط یک چیز». من خشمگین شدم. من از به تاخیر افتادن و کش دادن مذاکرات که برنامه من برای بازنشستگی و بازگشت به هاروارد را به تاخیر انداخته بود، خشمگین شدم. من شروع به فریاد کشیدن کردم و گفتم شما همه چیز را به خطر می‌اندازید و من نتوانستم جلو اشک ریختنم را بگیرم. همه ساکت شده بودند، چون این وندی شرمنی بود که تا آن روز ندیده بودند. بعد از آن عباس گفت: بسیار خب. ما قبول می‌کنیم.

او گفت: من هرگز از زنان نمی‌خواهم که این تاکتیک را به کار ببرند، اما این داستان را در کتابم ذکر کردم، چون ما زمانی در اوج قدرت هستیم که خودمان باشیم.

شرمن در پاسخ به پرسشی در مورد این که در زمان مذاکرات در یک برهه‌ای از زمان مردان مذاکره‌کننده این پیام را میان هم مخابره می‌کردند که تعداد زنان درگیر زیادی است، گفت: ما درحال کار روی توافق نهایی بودیم. من به همراه هلگا اشمیت که یک دیپلمات برجسته است و چند خانم دیگر در حال تلاش برای طبقه‌بندی متن بودیم؛ در حالی که وزرا برای شام باهم رفته بودند. من نمی‌گویم چه کسی شروع به پیغام دادن به ما در این رابطه کرد. من و هلگا تصمیم گرفتیم این پیام‌ها را نادیده بگیریم.

او در مورد یادداشت کردن جزئیات مهم روی یک تخته وایت برد در طول مذاکره نیز توضیحاتی داد و گفت: ما در دنیای تکنولوژی زندگی می‌کنیم. اما یک نکته این بود که ما همه چیز را روی برگه یادداشت می‌کردیم. ما زمان بسیار سختی داشتیم، چون ایرانی‌ها خیلی نگران چیز‌هایی بودند که روی کاغذ آورده می‌شد چرا که باید این‌ها را به تهران برمی‌گرداندند و ساختاربندی جدید می‌گرفتند و سیاست آن‌ها ممکن بود همه قطعات را از هم جدا کند.

شرمن افزود: من به این نتیجه رسیدم که ما باید از روش نوشتاری ساده‌تری استفاده کنیم. از تیمم خواستم که یک تخته وایت‌برد بسیار بزرگ قدیمی پیدا کنند و به اتاق بیاورند و همه المان‌ها را با دقت روی آن یادداشت کنیم. بعد از آن نشستیم و درباره هر المان بحث کردیم. همه یادداشت برداشتند.

او گفت: در نتیجه این وسیله بسیار خوبی بود فقط زمانی به فاجعه تبدیل می‌شد که یکی از اعضای تیم مقابل از ماژیک معمولی به جای ماژیک تخته وایت برد استفاده می‌کرد و این باعث می‌شد بعضی از بند‌ها را نتوانیم هیچ وقت پاک کنیم. گاهی اوقات راه حل یک چیز پیچیده، یک امر بسیار ساده است.

او در مورد نیاز به ارتباط انسانی میان مذاکره‌کنندگان در طول گفتگو‌ها تاکید کرد: شما باید به نوعی از طریق روابط انسانی به زمینه مشترک برسید. زمانی که من و عباس عراقچی هر دو همزمان با مذاکرات پدر بزرگ و مادر بزرگ شدیم، و عکسی در این باره رد و بدل کردیم این به ما اجازه داد نشان دهیم ما افرادی هستیم که سعی می‌کنیم بهترین راه را برای رسیدن به منافع کشورمان انتخاب کنیم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت