ردپای جنگ طلبان دولت بوش در دولت ترامپ/ چیزی عوض نشده است، بار دیگر مداخله گرا‌ها در آمریکا روی کار آمده اند!

کد خبر: 797477

به نظر می‌رسد ترامپ شروع به بازسازی اصول اخلاقی سرسختانه دیک چنی کرده‌است.  ترامپ در واقع  نشان‌دهنده سنت دیرینه جمهوری خواهان در سیاست خارجی یعنی یک‌جانبه‌گرایی است.

ردپای جنگ طلبان دولت بوش در دولت ترامپ/ چیزی عوض نشده است، بار دیگر مداخله گرا‌ها در آمریکا روی کار آمده اند!
سرویس بین الملل فردا: ممکن است رئیس‌جمهور دونالد ترامپ به یک آتش‌بس موقت با رئیس ستاد، جان کلی برسد اما رکس تیلرسون و مک مستر کارشان ساخته شده است. مایک پمپئو و جینا هاسپل اینجا هستند و جان بولتون هم اضافه شده است. آیا ممکن است این تحولات یک نشانه واضح باشد از این که سرانجام دونالد ترامپ به طور کامل به تئوری همه چیز برای آمریکا روی آورده است؟ عشق او به تعرفه‌ها، علاقه او به دیکتاتور‌ها و تحقیر متحدان قدیمی آمریکا در اروپا و آسیا و هر چیزی که آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم به دست آورده‌است. همانطور که مورخ، گابریل گیک من در واشنگتن‌پست اظهار داشت، هیچ شانسی وجود ندارد که این دولت جمهوری‌خواه، وظیفه آخرین حکومت جمهوری خواهان را که توسط جرج دبلیو بوش رهبری می‌شود و آن را حفظ و توسعه نظم جهانی لیبرال خوانده بود، ادامه دهد.
در سال ۲۰۱۴، پمپئو خواستار پایان مذاکرات با ایران و حملات موشکی گسترده شد و این باعث شد که لس انجلس تایمز اخطار دهند که ممکن است پمپئو حتی از ترامپ هم جنگ طلب تر باشد. به نظر می‌رسد ترامپ شروع به بازسازی اصول اخلاقی سرسختانه دیک چنی کرده‌است. ترامپ در واقع نشان‌دهنده سنت دیرینه جمهوری خواهان در سیاست خارجی یعنی یک‌جانبه‌گرایی است. واژه یک‌جانبه‌گرایی اولین بار توسط آرتور ام و ریچارد راور در سال ۱۹۵۱ درباره ژنرال داگلاس و رئیس‌جمهور هری ترومن برده شد. توصیف آن‌ه ادر مورد مواجهه با کره‌شمالی و چین به نظر می‌رسد که همین امروز نوشته شده‌است: « به تنهایی بروید؛ با قدرت با حداکثر قدرت مقابله کنید؛ این‌ها اصول دین جدید هستند»این عقاید، ترکیبی خاص از نظامی‌گری و اهانت به اتحادیه‌ها و سازمان‌های بین‌المللی، انگیزه‌ای است که هرگز به طور کامل از بین نرفته است. این علاقه به یک‌جانبه‌گرایی که پس از جنگ جهانی اول آشکار شد، زمانی که سنا ورود به اتحادیه ملل و کالون را رد کرد، حتی هنگامی که مکررا در آمریکای مرکزی دخالت می‌کرد.
بعد از جنگ جهانی دوم، حزب جمهوری‌خواه به انجیل عهد قدیم بازگشت و ایده مشارکت در ناتو و سازمان ملل را محکوم کرد. سناتور‌های نظیر جوزف مک‌کارتی، ویلیام جنر و ویلیام اف به طور پیوسته شل گیری ترومن و آیزنهاور را نسبت به کمونیسم مورد انتقاد قرار دادند. برخی حتی از حمله به اتحادیه شوروی حمایت می‌کردند.
ل افرادی مانند سخنگوی سابق مجلس گفته بود که که بیل کلینتون یک فانتزی چند ملیتی را در نظر دارد و به دنبال تبعه کردن ایالات‌متحده برای سازمان ملل متحد است.در سپتامبر ۲۰۰۲، بوش در سازمان ملل متحد با آنچه که سخنرانی ترامپ گونه می‌نامند گفت: نمی توان در برابر مهاجم بالقوه، فوریت تهدیدات امروز، و بزرگی آسیب احتمالی که ممکن است توسط دشمنان ما ایجاد شود، اجازه دهیم دشمنان ما ابتدا ضربه بزنند. این بوش بود که ریاست زندان ابوغریب را بر عهده داشت.
در طول حکومت بوش، اتحادی میان نئوکان ها وجود داشت که از ترویج دموکراسی با تغییر رژیم حمایت می‌کرد و ناسیونالیست‌هایی مانند چنی و بولتون هم بودند که هیچ علاقه‌ای به ترویج دموکراسی نداشتند و فقط می‌خواستند که همه ملت‌های نوظهور که ممکن است تهدیدی برای تفوق آمریکا باشند را نابود کنند. امروزه، در دولت ترامپ، این دیدگاه دوم و تیره است که در حال ظهور پیروزمندانه است. شاید تنها چیزی که بدتر از ترامپ انزواگرا باشد، ترامپ مداخله گر است.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت