خبرگزاری تسنیم: «هادی محمدی» با تحلیل سخنانی که رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه سابق آمریکا پس از برکناری انجام داد، تغییرات بهوجودآمده در دولت آمریکا را موجب بهوجود آمدن عرصه جدیدی در منطقه غرب آسیا توصیف کرد که این تغییر اشخاص به تغییر خطمشی دولت ترامپ منتهی خواهد شد و ضمن افراطیتر شدن اقدامات دولت ترامپ، به امنیتیتر شدن اقدامات آمریکا در منطقه منجر خواهد شد. جایگزینی شخصیتهای افراطیتر و اطلاعاتیتر مسئله برکناری تیلرسون پیامدهای جدی در عرصه جهانی و در رابطه با جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت. با آمدن آدمهای جدید، جناح اسرائیلیِ خانوادگی ترامپ با جناح راستگراها کامل شده است و فقط چند شخصیت در دولت ترامپ کمی با این جناح متفاوتاند که اگر آنها را کنار بگذارد که بهنظر میرسد بهدلیل اتهام روابط کمپین ترامپ با روسها این کار را خواهد کرد، دولت او یکدست راستگرا خواهد شد. این تیم یکدست فصل مشترک با جمهوریخواهانی، چون تیلرسون داشتهاند، ولی در مجموع تیم راستگرای تندی هستند که آثارشان را روی سیاستهای جهانی و داخلی آمریکا خواهند گذاشت. روی کار آمدن خانم هاسپل که متخصص شکنجه و عملیات
ویژه است در داخل آمریکا، شرایط محیط امنیت داخلی و وزن افبیآی را ممکن است تحت تأثیر قرار دهد چرا که افبیآی از ابتدا در جناح مقابل ترامپ قرار داشته است. در عرصه جهانی، کارکرد هاسپل این خواهد بود که بهجای رخدادهای نظامی صرف شاهد عملیات ویژههای فوق العاده گسترده و ترور باشیم. این حداقل رخدادی است که میتوان انتظار داشت.
سیاست خارجی اطلاعاتی محض حتماً در مسائل انتخاباتی روسها دخالت خواهند کرد. با عملیات ویژهای که سیآیاِی در اروپا دنبال میکند برای شکست اراده اروپاییها در جنگ تجاری که ترامپ آغاز کرده از ابزارهای اطلاعاتی و عملیات ویژه استفاده خواهند کرد. در مورد چین همین گونه است چین متهم به سرقت فنآوری و دانش آن است. حتماً این اتفاق بهشکل عملیات ویژه در آنجا اتفاق خواهد افتاد. در مجموع در بسیاری از حوزهها میتوان این انتظار را با تغییرات جدید داشت، یعنی میتوان گفت: سیاست خارجی آمریکا، سیاست خارجی اطلاعاتی محض خواهد شد، چیزی بهنام سیاست خارجی دیپلماتیک از خود بروز نخواهد داد.
عملیاتهای ویژه و ترور در غرب آسیا در موضوعات غرب آسیا که با ما ارتباط دارد در عراق، سوریه، فلسطین و لبنان اتفاقات ویژهای را باید انتظار داشت. بهانههای مختلفی برای مداخله نظامی آمریکا، نه مداخله برای یک جنگ بلکه ضربات حساس و ویژه شاهد خواهیم بود، مثلاً در خصوص مقامات سوری حتی شخص بشار اسد، در لبنان روی سید حسن نصرالله تروری صورت گیرد. گزارشهای مختلفی وجود دارد که صهیونیستها عملیات ویژه برقآسا انجام دهند و چراغ سبز آن را هم از آمریکاییها گرفتهاند، یا مقامات درجه یک حزبالله را هدف قرار دهند، در عراق همین طور، ولی ممکن است کمی نرمتر از جاهای دیگر باشد، چون دولت آمریکا نیازمند دولت مرکزی عراق است و اگر اتفاقی در بیفتد کاملاً محرمانه خواهد بود، یعنی ترور سران حشد الشعبی در دستور خواهد بود. داخل ایران ما حتماً شاهد فتنهسازی، تنشسازیهای جدید و موج اجتماعی تحریکشده خواهیم بود. در موضوع برجام، که تکمله آن سیاستهای سختگیرانه اقتصادی و امثال آن است، تحریمهای جدید یا حتی بازگرداندن تحریمهای گذشته را باید انتظار داشت.
فرصتهای جدیدی که آرایش جدید به ما میدهد در واقع آمریکا با ابزار و سیاستهای اطلاعاتی به جنگ دنیا میرود. اینگونه نیست که تمام کارکرد تیم جدید سلبی باشد. این ژست و آرایش تیم حکومتی واکنشهای جهانی را در پی خواهد داشت، یعنی اینکه ما در عرصههای مختلفی میتوانیم فرصت داشته باشیم یا فرصتسازی کنیم. در خصوص برجام باید شرایط جدیدی را تجربه کنیم. با زمینهسازیهایی که آمریکاییها در مورد برجام کردهاند و سعی کردند آن را یک توافق بد و بهقول خودشان یکطرفه نشان دهند، عملاً مقدمات فشار بیشتر را باید انتظار داشته باشیم. دولت ما کمربندهای خود را باید محکم ببندد، اما دولت ما کمربندی ندارد که محکم ببندد. دولت در بخش بودجه و تحقق درآمدهای بودجهای سال، با دستاندازها و موانع جدیدی که آمریکاییها سعی میکنند مقابل ما ایجاد کنند، با مشکلات زیادی روبهرو خواهد بود و دچار مشکل خواهیم شد.
همکاری مالی و رسانهای صهیونیستها و کشورهای مرتجع عرب این مسئله را کنار سیاستهای رژیم صهیونیستی، عربستان و امارات ــ که آنها همت و مؤونه مالیِ کافی برای این کار را دارند ــ در نظر بگیریم، میتوانیم بگوییم که یک سال ویژه را پیشِِروی داریم که باید در سطح نظام تدابیر جدی در مورد آن اتخاذ شود. تنها راه هم، همبستگی ملی، اقتصاد مقاومتی و با استفاده از دیپلماسی فعال بین المللی از فرصتها بهره بردن است.
همبستگی ملی و اقتصاد مقاومتی تنها راهبرد رهایی تصورم این است که جریان دولتی ما بهخاطر اینکه همت و انگیزه و انرژی کافی ندارد حتماً سعی میکند یک زمینه همگرایی و همبستگی ملی را بیشتر مورد توجه قرار دهد. اگرچه بخشهایی از دولت تلاش میکنند رفتارهای افراطی از خود نشان دهند، موضوعات فرعی را برجسته کنند. ولی نگاه دکتر روحانی شاید این باشد که برای آنکه حیثیت حکومتی یا دوره ریاستی خود را حفظ کند، گرایش همبستگی ملی را مورد تأکید قرار دهد. نیاز ما و ضرورت این مرحله هم همبستگی ملی است تا این فراز را بهگونهای سپری کنیم که آنچه در برنامههای آمریکاییها هست، یا محقق نشود یا به حداقل برسد و ما در سیاستهای افراطی آنها از فرصتهای لازمهاش استفاده کنیم.
فرصت ایجاد اتحادها و یارگیریهای جدید آرایش جدید کابینه دولت ترامپ، فرصتهای ایجابی هم برای ما ایجاد میکند. رویکردهای ترامپ رویکرد جنگ با همه است، او، چون این شمشیر را برای همه کشیده است، اینگونه نیست که فقط با ایران، روسیه، چین، سوریه و کره شمالی مشکل داشته باشد، رفتار ذاتی جریانهای افراطی بر همین دلالت میکند. میتوان گفت: ما در عرصههای جهانی فرصتهای فراوانی میتوانیم داشته باشیم، میتوانیم اتحاد و ائتلافهای جدید ایجاد کنیم، با روسیه، چین و حتی با بخشهایی از اروپا میتوانیم یارگیری کنیم. اگر انگلیسیها را کنار بگذاریم شاید بتوان با آلمان که انگیزه بیشتری دارد و همکاریهایی هم با ما از گذشته داشته است، یارگیری کنیم. بهمیزانی که ترامپ روی سیاستهای یکطرفه خودش در عرصه امنیتی، نظامی، دیپلماتیک، تجاری و اقتصادی تأکید کند برای ما فرصتسازی میشود بهشرط آنکه دیپلماسی ما، یک دیپلماسی پویا، فعال و فرصتطلب و انقلابی باشد.
هزینه بالای مواجهه مستقیم با ایران شرکای آمریکا مثل رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی هم انگیزه دارند هم مؤونه مالی دارند برای اینکه کنار آمریکا قرار گیرند. برای بحرانسازیهای داخلی حتماً مؤونه لازم را این کشورهای عربی بهعهده خواهند گرفت. آنها ممکن است پتانسیل و ظرفیت اطلاعاتی و عملیاتی قابل توجهی نداشته باشند و این ظرفیتهای آنها برای ما چندان نگران کننده نباشد، ولی میتوانیم بگوییم سیاستهای آمریکایی را پشتیبانی مالی و رسانهای خواهند کرد. صهیونیستها و آمریکاییها بعید است که سیاست برخورد نظامی با ما را دنبال کنند، بهشدت از این اقدام هراس دارند، زیرا آسیبپذیری آنها در این عرصه بالا است، سعی میکنند گزینههای دیگری را که کمهزینهتر است دنبال کنند. آنها بیشتر بهسمت عملیاتهای ویژه و اقدامات براندازی آشکار در سطح داخلی پیش خواهند رفت، این برای ما فرصت است هم در محیط داخلی میتوانیم انسجام داخلی را شکل دهیم هم در سطح منطقهای یارگیری بسیار مؤثری را از کسانی که هدف سیاستهای آمریکایی قرار میگیرند انجام دهیم و بهرهبرداری کنیم. حتی در عرصه فلسطین میتوانیم با اعتقاد محکمتری
جریانهای داخلی فلسطینی را یارگیری کنیم، چه آنها که جهادیاند و از گذشته بودهاند و چه آنهایی که مثل فتح و حکومت خودگردان که آبرویشان در جریان معامله قرن در خطر قرار گرفته است میتوانیم یارگیریهای خوبی انجام دهیم. تا کنون روابط با فتح و حکومت خودگردان روابط پروتکلی تشریفاتی بوده است، اما فکر میکنم هم آنها زمینه کافی داریم و هم ما ظرفیت یارگیریهای جدید را در عرصه فلسطین داریم. آنها ناچار هستند، زیرا در شرایطی بهسر میبرند که برای حفظ حیثیت و تاریخ و شعارهایی که دادهاند و منشوری که در اختیار دارند مجبورند که زاویه بگیرند و این بهنفع ما است. گروههایی که به سیاستهای سعودی و آمریکایی امید بسته بودند با سرخوردگی جدیتر روبهرو میشوند. میتوان گفت: آرایش صحنه سیاسی و امنیتی در غرب آسیا دستخوش فشارها و جابهجاییهایی میشود که میتوانیم زمینهها را بیشتر احصا کنیم و از این فرصتها بهرهبرداری کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید