روزنامه خراسان: سفر شیجین پینگ رئیسجمهور چین به آمریکا و دیدار دو روزه وی از این کشور با توجه به جایگاه این دو قدرت جهانی از جهات بسیاری حائز اهمیت است، خصوصاً با در نظر گرفتن این نکته که بسیاری از نخبگان سیاست خارجی و امنیتی آمریکا، چین را مهمترین رقیب استراتژیک این کشور و گاه فراتر از رقیب بهعنوان دشمن و ابرقدرت آینده تعریف می کنند و معتقدند از هماکنون باید استراتژی مناسب در قبال این قدرت در حال ظهور جهانی اتخاذ کرد. بنابراین سفر رئیسجمهور چین بیش از همه سفرهای دیپلماتیک مقامات کشورهای دنیا به آمریکا در دوره جدید اهمیت دارد.
چین همواره پس از جنگ دوم جهانی و شکلگیری روابط دو کشور، جایگاه خاصی در سیاست خارجی آمریکا داشته است و روسای جمهور ایالاتمتحده از زمان نیکسون تاکنون، در مواجهه با چین، ترکیبی از سه سیاست را در دستور کار خود قرار دادهاند: اول، تعامل دیپلماتیک با چین باهدف دور کردن این کشور از روسیه. دوم، تلاش برای تأثیرگذاری بر مردم چین باهدف انجام اصلاحات دموکراتیک و ارتقای شاخص حقوق بشر در این کشور. سوم، استقرار نیروی نظامی در شرق دور و تقویت اتحاد با سایر کشورهای آسیایی بهمنظور محدود کردن رشد چین.
ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی همواره به چین با لحن تند و انتقادی برخورد می کرد و این کشور را از جهات بسیاری موردحمله قرار میداد. مهمترین محورهای انتقادی ترامپ مربوط به کسری موازنه تجاری آمریکا در قبال چین، دستکاری نرخ مبادلات ارزی در روابط دوجانبه و درنهایت افزایش تحرکات نظامی و اقدامات تحریکآمیز در دریای جنوبی چین بود. در حوزه مسائل تجاری ترامپ بهشدت از سیاستهای اوباما انتقاد می کرد و معتقد بود این سیاستها باعث فرار میلیاردها دلار سرمایه آمریکایی و گسیل آنها به چین شده و باعث شده مزیت تجاری به رقیب داده شود بنابراین وی بهشدت بر اصلاح روند گذشته از روز اول تصدی خود در کاخ سفید تأکید داشت.
پس از انتخاب و قبل از سوگند ریاست جمهوری، ترامپ اقدام به تماس تلفنی با رئیسجمهور تایوان کرد کاری که در تاریخ ایالاتمتحده بیسابقه محسوب میشد، نقض سیاست چین واحد که 40 سال در سیاست خارجی آمریکا لحاظ شده بود باعث نگرانی و واکنش چین شد تا جایی که شرط مکالمه تلفنی رئیسجمهور چین با ترامپ، تغییر این موضع مطرح و ترامپ مجبور به اصلاح موضع شد. اما با ورود ترامپ به کاخ سفید برخلاف انتظار بسیاری از لفاظیهای گذشته ترامپ کاهش یافت و لحن ملایمتری بر آن حاکم شد چنان که در دیدار اخیر رئیسجمهور چین نیز این مسئله در نوع استقبال و جملات ترامپ کاملاً مشهود است. دلیل این امر آن است که آغاز جنگ تجاری با چین از طریق وضع تعرفههای بالا یا متهم کردن این کشور به دستکاری در نرخ ارز، چین را وادار به تغییر سیاستهای خویش نخواهد کرد بلکه حتی میتواند پیامدهای منفی برای اقتصاد ایالاتمتحده به همراه داشته باشد.
مذاکرات ترامپ و شی جین پینگ حول دو محور مشخص شکلگرفته است: اول؛ مسائل تجاری دوجانبه و دوم؛ مسائل مربوط به ظهور چین بهعنوان قدرت برتر ژئوپلتیک در شرق آسیا و جهان. در محور اول؛ اصلاح مسائل تجاری که باعث بروز کسری موازنه تجاری آمریکا در قبال چین شده و نیز تأکید بر تجارت عادلانه بهجای تجارت آزاد در دستور کار است. این امر پیچیدگیها و مسائل دشوار مخصوص به خود را دارد و بعید است بهسادگی رفع شود دو طرف به خصوص چین، اهرمهای چانهزنی گستردهای در این زمینه در اختیار دارند. به نظر میرسد دولت ترامپ که خود را متخصص چانهزنی و مذاکره میداند سفر رئیسجمهور چین را نقطه آغازی برای این فرایند پیچیده رایزنی در این باره قرار دهد.
نکتهای که در این میان نباید ازنظر دور داشت این که برخی رویکردهای ترامپ در حوزههایی نظیر خروج از پیمان مشارکت ترانس پاسیفیک، بیتوجهی به تجارت با کشورهای آمریکای لاتین و بی توجهی به مسائل زیستمحیطی جهانی فرصتی مناسب به چین برای جایگزینی آمریکا داده است امری که تبعات منفی آن برای این کشور قابلانکار نیست.
محور دوم مذاکرات روسای جمهور چین و آمریکا مربوط به سیاستهای حوزه نظامی و ژئوپلتیک با محوریت مسائل آسیای شرقی خصوصاً مسئله کره شمالی است. آمریکا برنامههای نظامی پیونگیانگ را تهدید حیاتی برای خود و متحدان منطقهای دانسته و بهشدت در قبال آن موضعگیری کرده است تا جایی که تیلرسون در سفر منطقهای خود به شرق آسیا به صراحت سخن از اتمام صبر استراتژیک آمریکا به میان آورد و مقامات آمریکایی نیز اعلام کردند گزینه نظامی در قبال اقدامات کره شمالی روی میز قرار دارد. ترامپ به صراحت از چین برای کنترل و مهار رفتار کره شمالی استمداد میطلبد حالآن که چین تمایلی به ورود به این بحث نداشته و کره شمالی را اهرمی برای تعدیل سیاستهای آمریکا در قبال منطقه شرق آسیا خصوصاً سیاستهای واشنگتن در قبال تایوان، استقرار سامانه تاد در کره جنوبی و سیاستهای آمریکا در دریای جنوبی چین میداند. به نظر نمیرسد ترامپ بتواند در کوتاهمدت در این حوزه از چین امتیاز بگیرد حتی اگر حمله موشکی به سوریه را سیگنالی به چین درباره همکاری در موضوع کره شمالی بدانیم.
ترامپ در حالی با رئیسجمهور چین در فلوریدا دیدار کرد که خواستههایش از چین مشخص است اما در مورد نحوه رسیدن به این تقاضاها ابهام جدی دارد و هنوز سیاست مشخصی در این راستا تدوین نشده است. درحالیکه تیلرسون وزیر خارجه آمریکا مبنای سیاست واشنگتن در قبال چین را در سفر خود به پکن بر اساس نبود منازعه، مواجهه نداشتن، احترام متقابل و همکاری برد-برد اعلام کرد؛ برخی از نظامیان نیز بر اتخاذ سیاستهای سختگیرانه در قبال چین تأکید دارند، امری که نشان از اختلاف درون تیم سیاست خارجی-امنیتی ترامپ برای تدوین سیاست نهایی در قبال چین دارد. آن چه در مقطع فعلی روشن است تمایل ترامپ به همکاری با چین بر اساس توصیههای کیسینجر، لابی کوشنر داماد خود و نیز فشار لابی تجاری چین در کنگره است. در نهایت باید منتظر نحوه چارچوببندی منافع متضاد درون حکومت آمریکا در قبال چین ماند و شکلگیری یا عدم شکلگیری رهیافت منسجم در قبال پکن را قضاوت کرد.
دیدگاه تان را بنویسید