فرادید: بعد از افشاگریهای تونی شوارتز علیه دونالد ترامپ، تعبیر GHOSTWRITER یا «سایهنویس» بیشتر در ایران مطرح شد. هر چند ما در ایران هم سایهنویسانی داشته و داریم که همچنان برای رجل سیاسی مشغول تألیف یا تدوین کتاب هستند. «سایهنویس» به لحاظ حقوقی قاعدتا نمیتواند در مقابل کسی که برایش کتابی نوشته است، خواستار پرداخت غرامت یا نادیده گرفتن حقوق معنوی باشد؛ چراکه مبلغ کاری را که قرار بوده انجام بدهد طبیعتا دریافت کرده است. اما به لحاظ اخلاقی همچنان «سایهنویس» در موقعیت مظلومیت قرار میگیرد و رجال سیاسی یا افراد ثروتمندی که از «سایهنویس» برای مطرحکردن نام خود استفاده کردهاند، در افکار عمومی مذمومند.
این ماجرا چنانچه دیدیم در آمریکا هم اتفاق افتاد. تونی شوارتز که پیش از نامزدی دونالد ترامپ سکوت کرده بود و همچنان میشنید که او خود را نویسنده کتابهایی که چاپشده مطرح میکند، بعد از نامزدی ترامپ به سخن آمد و دست به افشاگری زد. بخشی از این افشاگری در سایتها بازتاب پیدا کرد و گزارشی نیز منتشر شد از کتابهایی که قبلا از ترامپ در ایران چاپ شده؛ کتابهایی با مضامین موفقیت و ثروت و آنچه نهایتا زیرمجموعه کتابهای روانشناسی عمومی (و گاهی البته روانشناسی زرد) قرار میگیرد. درنهایت در میان این کتابها «هنر معامله» دقیقا همان چیزی است که ترامپ را بهعنوان یک مرد موفق در حوزه تجارت معرفی میکرد. ترامپ بارها از این کتاب بهعنوان سند موفقیت خود یاد کرده بود حال آنکه افشاگری تونی شوارتز باعث شد رسانهها به دروغ بزرگ ترامپ درباره تألیف این کتاب بپردازند. نام ترامپ و تونی شوارتز هر دو روی این کتاب بهعنوان مولف آمده است؛ اما افشاگری تونی شوارتز از حقیقتی دیگر سخن میگفت. با این مقدمه روز گذشته سایت خوابگرد گزارشی را از یکی از نویسندگان نیویورکر، جین مهیر، با عنوان «سایهنویس دونالد ترامپ افشا میکند» با ترجمه صدیقه
قلیپور در درگاه اینترنتی خود قرار داده است. این مطلب در واقع گزارش گفتوگویی است که تونی شوارتز در آن با شرمساری تمام از نقش سایهنویسی خود در تألیف کتاب ترامپ میگوید و سیمایی از شخصیت او ترسیم میکند که خواندن آن خواننده را به وحشت میاندازد. این گزارش در مجله معتبر نیویورکر چاپ شده است؛ نشریهای که بسیاری از چهرههای سرشناس عرصه نویسندگی جهان در آن مطرح شدهاند؛ چهرههایی نظیر جی.دی سلینجر، جان آپدایک، ریموند کارور، شرلی جکسن و.... اما پیش از خواندن بخشهایی از این گزارش، پیشنهاد رضا شکراللهی (ویراستار) نیز قابل تأمل است. او پیشنهاد کرده میتوان به جای GHOSTWRITER از «نویسایه» و برای این رفتار از «نویسایگی» استفاده کرد. سایهنویس دونالد ترامپ افشا میکند ژوئن سال گذشته، وقتی که غروب خورشید بر خانه تونی شوارتز در جاده فرعی و پر درخت ریوردِیلِ نیویورک سایه انداخته بود، لپتاپش را روشن کرد و با اخبار داغِ روز روبهرو شد: «دونالد جی ترامپ کاندیداتوری خود را برای انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرد.» شوارتز همانطور که ویديوی سخنرانی او را میدید، احساس میکرد یک پای خودش هم وسط این ماجراست.دونالد ترامپ
در برابر جمعیتی که در لابی برج ترامپ، در خیابان پنجم جمع شده بودند، ویژگیهایش را ترسیم میکرد و میگفت «ما به رهبری احتیاج داریم که «هنر معامله» را نوشته است.» شوارتز با خودش فکر میکرد اگر این طور است، پس به جای ترامپ، این اوست که باید نامزد انتخابات ریاستجمهوری شود. شوارتز به سرعت تويیتی منتشر کرد و در آن نوشت: «از دونالد ترامپ تشکر میکنم که پیشنهاد کرده است من نامزد انتخابات ریاستجمهوری شوم؛ با توجه به اینکه این من بودم که کتاب «هنر معامله» را نوشتم.» شوارتز کسی بود که در سال ۱۹۸۷، کتاب پرفروش «خاطرات دونالد ترامپ» را به نیابت از او نوشت و بابت آن هم اسمش بهعنوان نویسنده همکار روی جلد کتاب نوشته شد؛ هم پانصد هزار دلار پیشپرداخت گرفت و هم نیمی از حقالتألیف کتاب را دریافت کرد. کتاب «هنر معامله» موفقیتی چشمگیر داشت. در ٤٨ هفته جزو فهرست پرفروشترینهای تایمز بود و در ١٣ هفته متوالی در رده نخست این فهرست قرار داشت. بیش از یکمیلیون نسخه از کتاب فروخته شده بود و چندینمیلیون دلار سود عاید نویسندگان آن میکرد. این کتاب که باعث شهرت ترامپ حتی خارج از مرزهای نیویورک شد، او را بهعنوان نمادی از یک
سرمایهگذار موفق و پرنفوذ معرفی میکرد. ادوارد کوسنر، سردبیر سابق و ناشر نیویورک که شوارتز در آن زمان بهعنوان نویسنده در آنجا مشغول کار بود، میگوید: «تونی کسی بود که دونالد ترامپ را خلق کرد. او دکتر فرانکشتاین است.» شوارتز فکر کرد که مقالهای منتشر کند و در آن درباره تجدید نظرش درباره ترامپ توضیح بدهد اما از آنجا که از فروش کتاب «هنر معامله» پول خوبی به دست آورده بود، میترسید اعتبار و انگیزهاش زیر سوال برود. ولی تماشای کمپین ترامپ مثل شکنجه بود. شوارتز به این نتیجه رسید که اگر همینطور ساکت بماند و ترامپ رئیسجمهوری شود، هرگز خودش را نخواهد بخشید. در ماه ژوئن بالاخره موافقت کرد سکوتش را بشکند و برای نخستینبار مصاحبه کند. میگوید: «من صورت یک خوک را بزکدوزک کردم. عمیقا پشیمانم که ترامپ را طوری معرفی کردهام که توجه بیشتری به او جلب شد و او را بیشتر از آنچه هست، جذاب نشان داد.» او ادامه داد: «صادقانه باور دارم اگر ترامپ دستش به کدهای هستهای برسد به احتمال خیلی زیاد کار بشریت تمام است.» بعد از پیشنهاد ترامپ مبنی بر تألیف کتابی به نام او، شوارتز آن را قبول میکند. در ادامه این گزارش آمده است: «یکی
از دفعاتی بود که در زندگیام باید بین شیطان و اخلاق تصمیم میگرفتم... ثروت بادآوردهای بود اما میدانستم که دارم در قبال پول به اصول خودم پشت پا میزنم. درواقع این اصطلاح انگار اصلا برای کاری که من کردم اختراع شد.» شوارتز با خودش فکر میکرد که نوشتن کتاب «هنر معامله» کار راحتی خواهد بود. ساختار کتاب ساده بود: او چندین فقره از معاملات بزرگ ترامپ در زمینه املاک را به ترتیب تاریخ ردیف میکرد و کمی نمک قضیه را در باب اینکه چطور میشود در تجارت موفق بود زیاد میکرد و کل داستان را به زندگی ترامپ گره میزد... در مصاحبه تلفنی اخیرش ترامپ مدعی داشتن تواناییهایی شده است که میتواند در مواقع بحران بسیار بهدردبخور و حایز اهمیت باشد: توانایی تقلب در توافقات! شوارتز توضیح میدهد که دلیل اینکه ترامپ هنگام اعلام کاندیداتوری خود از کتاب «هنر معامله» نام میبرد، این است که او باور دارد رئیسجمهوری فعلی از سرسختی و مقاومت لازم برخوردار نیست: «به معامله با چین نگاه کنید، به توافق با ایران نگاه کنید. من کلی پول از معاملاتم کسب کردم. من این کارهام. من واقعا در معامله کردن خوبم، چون حرفهام همین است.» او در ادامه اضافه
میکند: «واقعا شک دارم که در دوران بزرگسالیاش هیچ کتابی را تا آخر خوانده باشد.» شوارتز میگوید در طول ١٨ ماهی که از نزدیک رفتار ترامپ را زیر نظر گرفته بود، هرگز هیچ کتابی را روی میز او یا هیچ جای دیگری در دفتر کار یا در آپارتمانش ندید! همچنین مشهور است که همسر اول ترامپ، ایوانا، ادعا میکرد که او همیشه یک نسخه از گزیده سخنرانیهای هیتلر را در قفسه بالای تختش نگهداری میکند... دروغ گفتن ویژگی ذاتی اوست. ترامپ بیشتر از هر کسی که در زندگی دیدهام این توانایی را دارد تا خودش را قانع کند که آنچه در همان لحظه میگوید عین حقیقت است یا نیمی از حقیقت است یا دستکم بعدا به حقیقت میپیوندند. شوارتز میگوید بیشتر دروغهایی که ترامپ به او گفته در مورد پول بوده است؛ بهطور مثال: «اینکه چقدر برای چیزی پول پرداخت کرده یا ارزش ملکی که دارد چقدر است یا اینکه یکی از کازینوهایش چقدر درآمد دارد؛ آن هم درست وقتی که آن کازینو رو به ورشکستی بود...» جین مهیر در پایان این گزارش میآورد: «شوارتز کاملا دلیل عصبانیت ترامپ را درک میکرد اما احساس میکرد باید بسیاری از حرفها را بزند قبل از آنکه دیر شود. درباره عصبانیت ترامپ از
خودش میگوید: «من قضیه را شخصی نمیبینم، چون قضیه اصلا شخصی نیست. آدمها در دنیای ترامپ قابل دور انداختن و دارای تاریخ مصرف هستند.» او هشدار میدهد که اگر ترامپ رئیسجمهوری شود «میلیونها نفر از کسانی که با این فکر به او رأی دادهاند که نماینده منافعشان باشد، چیزی را یاد میگیرند که آنهایی که از نزدیک با او سر و کار داشتهاند، میدانند. اینکه او کمترین اهمیتی به هیچکدام از آنها نمیدهد.»
دیدگاه تان را بنویسید