ترامپ و منافع کارتلهای نفتی و تسلیحاتی در «آمریکا»
گرچه نقش دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا در ترسیم سیاستگذاریهای این کشور قابل انکار نیست، اما درک منافع کارتلهای نفتی و تسلیحاتی در آمریکا در پیش بینی این سیاستها حائز اهمیت است.
خبرگزاری تسنیم: با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بسیاری از محافل سیاسی و اقتصادی جهان دچار شوک عجیبی شدند. ترامپ برخلاف نظرسنجیها موفق شد با سوار شدن بر موج مخالف جریان های امپریالیستی در آمریکا ، رأی افکار عمومی را با خود همراه کرده و بتواند خود را به کاخ سفید برساند. گرچه ترامپ در اظهارات خود، اردوگاه جمهوریخواهان را رقیب انتخاباتی از خود می داند، اما بر کسی پوشیده نیست که استراتژی قدرت سخت افزاری جمهوری خواهان که در دهه گذشته 4 جنگ را در منطقه خاورمیانه به بار آورد و صدها هزار کشته و زخمی به کشورهای منطقه تحمیل کرد، نقش اساسی در رسیدن ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا داشت و اساسا ترامپ زیر پرچم این جریان موفق به ادامه حضور در رقابت های انتخاباتی شد. آنچه در ادامه این مقاله بررسی می شود، تاثیرات احتمالی انتخاب دونالد ترامپ بر روابط آمریکا با کشورهای منطقه خاورمیانه با استفاده از شاخص هایی نظیر مواضع انتخاباتی ترامپ و سیاست های محافظه کاران آمریکایی در قبال کشورهاست: ماه عسل ترامپ و السیسی در قاهره پیروزی ترامپ میتواند تحولی مهم در مناسبات آمریکا و مصر به شمار رود که از سال 2013 تاکنون دچار رکود بوده است. دولت اوباما در سال 2013 کمکهای نظامی خود به مصر را به صورت جزئی متوقف کرد، البته این کمکها در مارس 2015 از سرگرفته شد، اما مناسبات بین این دو طرف هرگز به دوران طلایی خود نرسید. عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور مصر در این مدت هرگز به کاخ سفید دعوت نشد که این موضوع را میتوان نشان دهنده تلاش آمریکا برای تحقیر متحد مصری ارزیابی کرد. از قراین و شواهد به نظر میرسد که سیاست ترامپ و نحوه تعامل با مصر متفاوت از گذشته است. وی در سپتامبر سال 2016 اولین دیدار خود با السیسی را در نیویورک انجام داده و از تلاش های دولت مصر برای مبارزه با گروههای تروریستی در صحرای سینا استقبال کرد. وی به السیسی وعده داد که در صورت انتخاب به عنوان رئیسجمهور ، آمریکا دوست مصر خواهد بود و روابط آنها از حد ائتلاف فراتر خواهد رفت. در همین رابطه اعلام شده است که اولین سفر خارجی ترامپ به کشورهای مسلمان به مقصد مصر خواهد بود. عبدالفتاح السیسی اولین رهبر عرب بود در تماس تلفنی با ترامپ پیروزی و در انتخابات ریاست جمهوری را به او تبریک گفت. این سرعت در تبریک پیروزی ترامپ نشان دهنده دیدگاههای قاهره مبنی بر بروز همگرایی بین سیاستهای مصر و آمریکا در زمینه آن چیزی است که دو طرف آن را مبارزه با تروریسم نام گذاشته اند. به این ترتیب به نظر میرسد ترامپ راست گرا سعی در تقویت جایگاه السیسی در مناسبات داخلی و بینالمللی داشته باشد ، پیش از این نیز بسیار از سرکردگان حزب جمهوریخواه آمریکا از جمله جب بوش و تد کروز از اقدامات رئیسجمهور مصر تقدیر کرده و خواستار دوستی بیشتر بین دولت مصر و حزب جمهوری خواه شده اند. ترامپ و السیسی نسبت به مسائل خاورمیانه از جمله بحران سوریه، رویکرد تقریبا یکسانی دارند. هر دو بر این باورند که هدف اولیه در سوریه باید مبارزه با تروریست ها از جمله داعش باشد و براندازی حکومت قانونی بشار اسد، تبعات جبران ناپذیری برای سوریه و منطقه به دنبال خواهد داشت. لذا معتقدند که باید با روسیه برای مبارزه با تروریسم همکاری کرد. علاوه بر این، ترامپ و السیسی در زمینه اخوان المسلمین نیز بسیار به یکدیگر نزدیک هستند؛ چراکه السیسی پس از کنار زدن محمد مرسی رئیس جمهور قبلی مصر بر مسند قدرت نشست، دشمن سرسخت و شماره یک اخوان المسلمین به حساب می آید و این گروه را تروریستی قلمداد کرده است. از سوی دیگر ترامپ نیز اخوان را گروهی افراطی می داند و به گفته ولید فارس مشاور ترامپ، وی از حکومت اخوان در مصر ناخرسند بوده است. حتی یکی دیگر از مشاوران ترامپ گفته بود که پس از به قدرت رسیدن وی، تروریست قلمداد کردن اخوان المسلمین نیز در دستور کارش قرار خواهد گرفت. علاوه بر این، ترامپ بارها اعلام کرده که امنیت اسرائیل برایش از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا بر هم خوردن امنیت مصر، تاثیر بسزایی در تامین امنیت رژیم صهیونیستی دارد. از این رو به نظر می رسد که ایالات متحدهِ ترامپ، روابط بسیار خوبی با مصرِ السیسی خواهد داشت و دشمن السیسی، دشمن ترامپ نیز خواهد بود. ترامپ روزنه امید ترکیه در اوج ناامیدی جغرافیای ترکیه و چینش حاکمیت این کشور در میان سایر کشورهای مسلمان باعث شده است که آنکارا از برخی متحدان غربی از جمله آمریکا سود ببرد، این عوامل ژئوپلیتیک باعث شده که غربیها نتوانند به مشارکت استراتژیک با ترکیه پایان دهند. صرفنظر از مشکلات به وجود آمده در ترکیه در پی کودتای ناموفق و سرکوب معترضان و تجاوز به حقوق بشر و ... به نظر میرسد که دولت ترکیه علاقه زیادی به ریاست جمهوری ترامپ از خود نشان میدهد. واقعیت این است که ترکیه در سالهای اخیر ضربات سختی از حاکمیت کاخ سفید دریافت کرده و طبیعی است که بخواهد از ریاست جمهوری جمهوریخواهان استقبال کند، مواضع انتخاباتی ترامپ نیز کمک شایانی به این دیدگاه کرده است. آنکارا معتقد است که شور و هیجان جمهوریخواهان تناسب بیشتری با آرمانهای ترکیه در منطقه دارد و این روند باعث همگرایی سیاستهای آنکارا و واشنگتن خواهد شد. در حالی که هنوز رویکرد واقعی سیاست خارجی دولت جدید آمریکا در قبال خاورمیانه و به ویژه ترکیه مشخص نشده است، اما این کشور سعی دارد مناسبات خود را با دولت جدید آمریکا تقویت کند تا بتواند در تحولات منطقه تأثیرگذارتر از قبل ظاهر شود. ترکیه ترامپ البته در مواضع انتخاباتی خود نشان داد که به دنبال رویکردهای مشترک با ترکیه است، وی دولت باراک اوباما را به انجام کودتای ناموفق در ترکیه متهم کرد. ترامپ با ارسال چند توئیت جدید اعلام کرد 13 مامور سیا به انجام کودتا علیه دولت ترکیه کمک کرده اند. مایکل فلین مشاور ارشد رئیس جمهور منتخب آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری این کشور به تازگی در اظهاراتی گفت: لازم است جهان را از دیدگاه ترکیه ببینیم. ترکیه باید اولویت سیاست خارجی ما باشد. وی با محکوم کردن دولت اوباما به عدم درک موقعیت ژئوپلتیک ترکیه ادامه داد: باید درک کنیم که ترکیه برای منافع آمریکا حیاتی است. ترکیه منبع ثبات در منطقه محسوب می شود. این ژنرال بازنشسته که به اذعان بسیاری از رسانه ها احتمالاً به عنوان وزیر دفاع آمریکا در کابینه ترامپ معرفی خواهد شد، در ادامه تأکید کرد: باید به تعدیل سیاست خارجی خود در راستای درک ترکیه به عنوان اولویتی مهم اقدام نمائیم. وی با اشاره به درخواست ترکیه برای استرداد «فتح الله گولن» تأکید کرد: اگر درست پس از حادثه 11 سپتامبر می شنیدیم که «اسامه بن لادن» در ترکیه به سر می برد، چه می کردیم؟ در طرف مقابل رئیس جمهور ترکیه نیز با استقبال از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اعلام کرده است که به نظر میرسد دولت ترامپ از پیشنهادهای ترکیه درباره حل بحران سوریه و عراق حمایت بیشتری میکند. اردوغان گفت: ترامپ و مشاوران نزدیک وی بر سیاستهایی نزدیک به مواضع آنکارا درباره سوریه و عراق پیش از برگزاری انتخابات تاکید کرده بودند. یکی از این مسائل ایجاد منطقه پرواز ممنوع بود که تیم ترامپ از آن حمایت میکرد. ایجاد منطقه پرواز ممنوع میتواند اولین گام برای ایجاد منطقه ایمن باشد. وی همچنین خواستار مداخله آمریکا در حمایت از تجاوز این کشور به عراق شده است. افغانستان و سیاست بی مبالاتی ترامپ افغانستان جایگاه قابل توجهی در تبلیغات انتخاباتی دونالد ترامپ نداشته است ، به همین علت به نظر میرسد با روی کار آمدن ترامپ در این کشور، وی نیز مانند رئیسجمهور پیشین ، بزرگترین جنگ تاریخ آمریکا در افغانستان را نادیده گرفته و توجهی به مطالبات مردم این کشور در زمینه خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان نداشته باشد. هزاران نیروی نظامی آمریکا در حالی در افغانستان حضور دارند که اوضاع امنیتی این کشور همچنان نابسامان بوده و جنبش طالبان حملات خود را بر ضد مناطق روستایی افزایش داده است. داعش نیز در سالهای اخیر به مناسبات جنگی این کشور اضافه شده است. با وجود اینکه نیروهای آمریکایی هیچ مأموریت مبارزاتی در افغانستان انجام میدهند، طی سال گذشته 11 نظامی این کشور در افغانستان کشته شده اند. این آمار باعث میشود که افغانستان برای آمریکایی ها از عراق یا سوریه خطرناکتر جلوه کند. البته آمار مذکور جدای از انفجار اخیری است که بر ضد نیروهای آمریکایی مستقر در افغانستان صورت گرفته و بنا به گفته مقامات این کشور به کشته شدن 4 نظامی آمریکایی منجر شد. طالبان از دولت جدید آمریکا خواسته اند که نیروهای این کشور از افغانستان خارج کند ، این در حالی است که به نظر نمیرسد ترامپ علاقهای به خروج نیروهای نظامی این کشور از افغانستان داشته باشد. وی ادامه حضور این نیروها را به بهانه های مختلفی از جمله در زمینه نگرانی از سلاح های هستهای پاکستان، ترس از روی کار آمدن طالبان در این کشور و مسایل دیگر توجیه می کند. روزنامه ماندگار افغانستان اخیرا در تحلیلی با عنوان «ترامپ و افغانستان» نوشت که بسیاری فکر میکنند که ترامپ یک آدم ناهنجار با عقاید کاملاً افراطی است که میتواند برای امریکا و تمام جهان مضر تمام شود. چنان که برخی کشورها بعد از برنده شدن او، نگرانیهای خودشان را به نحوی در پیامهای خود بازتاب دادند. در این میان، دولت افغانستان نیز از پیروزیِ غیرمترقبۀ ترامپ نگران شده است. این روزنامه در عین حال نوشته است که البته فراموش نکنیـم آقای ترامپ در شرایطی نامزد ریاستجمهوری امریکا شد که امریکا در کل جهان با مشکلات کلان مواجه است. مبارزه با تروریسم، رقابت با قدرتهای تقریباً نوظهور و ترسیم نقشۀ جدید در منطقه، از جملۀ این مشکلات است که این ابرقدرت جهانی را به فکر واداشته و به نظر نمیرسد که با ورود ترامپ به کاخ سفید، تغییرات بنیادینی در سیاست خارجیِ امریکا نمایان شود. به نوشته این روزنامه، انتظار اصلی مردم افغانستان این است که رئیسجمهور جدید بتواند تأثیرات مثبتی را در فضای افغانستان وارد کنـد. افغانستان نیازمند آن است که همکاریهای دو کشور از سطحِ موجود ارتقا یابد و ترامپ مانند آقایان بوش و اوباما، در امور افغانستان از سیاستها و رهنمودهای غلط برخی دیپلماتهای کج اندیش فتنه گر و نیز دیپلماتهای فریبخوردۀ آمریکایی تبعیت نکند؛ آنهایی که از پاکستان متأثر هستند و از نگاه ابزاریِ این کشور در افغانستان حمایت میکنند. ماندگار افزوده است: ترامپ باید سیاست درستتر و متفاوتتری را در قبال افغانستان تعقیب کند. این که ترامپ در کارزارهای انتخاباتیاش بر پاکستان به عنوانِ کشوری ناسپاس و مولد تروریسم انگشت گذاشت، نشانۀ روشنی برای آغازِ رویکردی درست در افغانستان است؛ اما باید دیده شود که ترامپ پس از پیروزی حاضر است اعمالش را مطابق وعدهها و اظهاراتش تنظیم کند یا خیر. سیاست خارجی آمریکا در دوره اوباما در افغانستان در نتیجه ناآگاهی از پیچیدگی های ویژه ای که افغانستان دارد ، شکست خورد و اگر ترامپ هم این مسائل را مورد توجه قرار ندهد، یک نوع بن بست راهبردی در سیاست خارجی آمریکا و نوع نگاه واشنگتن در قبال تحولات افغانستان پدید خواهد آمد. همانگونه که اوباما، با عدم درک تحولات سیاست خارجی افغانستان مرتکب اشتباهاتی شد که زمینه را برای رشد و تقویت گروه های ترویستی در این کشور فراهم کرد. ترامپ و منافع کارتل های نفتی و تسلیحاتی همانطورکه گفته شد بخشی از تعیین سیاستهای کلی رؤسای جمهور مختلف آمریکا مبتنی بر تأثیرپذیری آنها از کارتلهای بزرگ اقتصادی و کارخانههای صنایع نظامی است، به همین علت طبیعی است که تسلط بر چاههای نفت دنیا بویژه منطقه خاورمیانه و عقد قراردادهای کلان تسلیحاتی به یکی از اولویتهای اصلی رؤسای جمهور آمریکا تبدیل شود. این موضوع با چرخش احزاب در ریاست جمهوری آمریکا نیز دستخوش تغییر نمیشود ، چرا که هر دو حزب تعهد ویژه ای به حفظ منافع جامعه سرمایهداری آمریکا در بهرهبرداری از ثروتها و منابع طبیعی کشورهای فقیر جهان دارند. مایکل کلیر استاد مطالعات صلح و سازش جهان در دانشگاه هامپشر آمریکا در گزارشی در مجله فارین پالیسی این کشور تأکید کرد که کاندیدای جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری نیز از مدتها پیش تمایل خود را برای تسلط بر نفت خاورمیانه اعلام کرده است. تسلط بر نفت خاورمیانه همواره یکی از بهترین جملاتی است که نامزدهای جمهوریخواه در زمینه ترسیم سیاست خارجی خود از آن سخن میگوید. ترامپ نیز در مناسبتهای مختلف از جمله در مناظره اول ریاست جمهوری در تاریخ 26 سپتامبر و سخنرانی خود در زمینه سیاست خارجی در ایالت اوهایو در تاریخ 15 آگوست و بسیاری از تجمعات انتخاباتی طی چند ماه اخیر این مطالب را مطرح کرده است. البته شاید بتوان گفت اشتهای سیریناپذیر رؤسای جمهور آمریکا در تسلط و بهرهبرداری از منابع نفتی کشورهای منطقه مختص به یک حزب نیست و دوره های گذشته آمریکا شاهد سیاستهای جسورانة مقامات این کشور برای تسلط بر سرنوشت و منابع نفتی و ثروتهای طبیعی کشورهای منطقه بوده است. رگ و ریشه کاسب کارانه ترامپ و حضور وی در بازارهای اقتصادی و بده بستان مالی نقش اساسی در دنبال کردن این سیاست ایفا می کند. ترامپ پیش از این در اظهاراتی وقیحانه خواستار مصادره نفت عراق به عنوان پاداش آمریکا برای اشغالگری در این کشور بود، وی توجیهاتی نیز برای این ادعای سخیف مطرح کرده و می گوید که این اتفاق میتوانست مانع از بروز پدیده داعش شود، چرا که نفت منبع اصلی درآمدهای آنها به شمار میرود. به نظر میرسد دیپلماسی سادهانگارانه ترامپ مبتنی بر خشونت نظامی ، رگههای از سیطره طلبی سخت افزاری غربی ها در قرون وسطی را در خود دارد، وی معتقد است که وقتی به جنگی میروی و در آن پیروز میشوی، ناگزیر باید غنایم جنگی را با خود بیاوری و درمورد عراق نیز این موضوع در نفت این کشور صدق می کند. ترامپ این مواضع را در سال 2011 نیز مطرح کرده است. البته نفت عراق تنها منبع طمع ورزی های ترامپ در سالهای اخیر نبوده و او با وقاحت از سرقت نفت لیبی در پی ناآرامی های این کشور بعد از سقوط معمر القذافی نیز سخن گفته است. وی در آن سالها در گفتوگو با شبکه فاکس نیوز به صراحت اعلام کرده بود: میخواهم به آنجا بروم و بر منابع نفتی آن مسلط شوم. از سوی دیگر یک روز پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ارزش سهام بزرگترین کمپانیهای اسحله سازی جهان به طرز قابل توجهی افزایش پیدا کرد. بزرگترین کارخانجات اسلحه سازی جهان چهارشنبه گذشته روز بسیار خوبی را در بازار معاملات داشتند. پیروزی دونالد ترامپ از حزب جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باعث افزایش ارزش سهام در بازارهای سلاح به ویژه تسلیحات سازیهای آمریکایی چون "نورتروپ گرومان"، "لاکهید مارتین" و "ریتون" شد و همگی آنها رشدی 4 / 5 تا 7 درصدی در آن روز داشتند. ترامپ همواره در طول کمپین انتخاباتیاش قول داده بود تا هزینههای نظامی را افزایش دهد و اظهارات هیلاری کلینتون، نامزد دموکراتها در این انتخابات و باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا را درباره کاهش هزینههای دفاعی آمریکا فاقد ارزش کرده است. کسانی که در کانونهای سرمایهداری جمهوریخواه قرار دارند، عمدتا افرادی هستند که در حوزه تولید اسلحه فعالیت میکنند. لذا طبیعی است با آمدن ترامپ خون تازه ای به رگ های سیاستهای جنگطلبانه آمریکا تزریق شده و کارخانه های آمریکایی توان و روحیه مضاعفی برای افزایش تولید سلاح و کسب سود بیشتر از خود نشان دهند. ترامپ تصمیم گیرنده نهایی نیست ترامپ به دلیل دلزدگی و خستگی مردم آمریکا از بازی های فاسد سیاسی در کشورشان موفق شد مراحل اولیه توفیق در این بخت آزمایی را طی کرده و حزب جمهوریخواه آمریکا را برغم نوای ناسازگاری که علیه ارکان این تشکیلات سرداد وادار به حمایت از خود کند اما آنچه که ترامپ در این سوداگری از آن غافل بوده و همین غفلت موجب شکست نهایی او در این بخت آزمایی ها خواهد شد این است که تشکیلات سیاسی آمریکا که ماهیتی فراتر از تشکیلات یک حزب واحد را دارد عنصری را که از سر ناسازگاری با آن برخیزد تاب نخواهد آورد. در پایان بار دیگر توجه به این نکته لازم است که گرچه مواضع ترامپ عموماً امپریالیستی، قلدرمابانه و استیلاطلب است، اما در محتوا و اهداف غایی خود با عملکرد و سیاستخارجی دولت اوباما فرق چندانی ندارد. اوباما نیز در ابتدای ورود خود به کاخ سفید مدعی تغییر در سیاستخارجی و داخلی ایالاتمتحده بود، اما چیزی که شاهد آن بودیم و چیزی که انتخابات اخیر نشان داد، عدم موفقیت اوباما در اجرای سیاستها بود. گرچه رئیس جمهور آمریکا جایگاه خود را در محافل تصمیم سازی آمریکا دارد، اما آنچه که سیاستخارجی آمریکا را تعیین می کند لابیهای ذی نفوذ هستند نکته مهم این است که در نظام آمریکا بیش از این که اشخاص به تنهایی تصمیمگیرنده باشند، سیستم تصمیمگیرنده خواهد بود و این سیستم که در سایه تصمیمات کلی و اساسی داخلی و بینالمللی آمریکا را در نظر میگیرد. در آمریکا کانون های تصمیم گیری و سیاستگذاری متعددی وجود دارد که آنچه که از طریق رسانه های قسم خورده آمریکایی بعنوان عملکرد سیاسی کاخ سفید و کنگره آمریکا بازتاب می یابد در واقع حاصل صلاحدید و تصمیم گیری همین کانون ها از جمله مجموعه صنایع نظامی آمریکا و لابی های تلاویو است. بی دلیل نیست که موضوع حراست از امنیت ملی و حمایت از متحدین آمریکا و در راس همه آن ها تل آویو همواره سرلوحه همه رقابت ها و کمپین های انتخاباتی بوده است و تاکنون هیچ رئیس جمهوری بدون اثبات وفاداری خود به رژیم صهیونیستی از بوته آزمایش، موفق بیرون نیامده است. رؤسای جمهور در آمریکا معمولا می توانند راهکارهای رسیدن به اهداف مورد نظر سیستم تصمیم گیری آمریکا را مشخص کنند. لذا با توجه به لابی قدرتمند صهیونیستها در ایالاتمتحده این انتظار میرود که نظرات و سیاست ترامپ در خاورمیانه تغییر چندانی نکند، بحث حمایت از گروههای تروریستی همچنان ادامه خواهد داشت و روابط ایالات متحده آمریکا با سایر کشورهای جهان از جمله رژیم های عربی حاشیه خلیج فارس چندان تغییر نخواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید