سرویس بین الملل فردا: در دنیای سیاست زده فعلی، آنچه در نهایت میتوان به عنوان غایت نهایی از فعالیتهای گوناگون بین المللی دریافت، تنازع برای قدرت است. این حقیقت، به رغم ادعاهای متکثر درباره حقوق بشر، کرامت انسانی، حقوق زنان، حقوق کودکان، توسعه، برابری، تکثر فرهنگی، … با نگاهی تحلیلی تر به عملکرد نهادهای بین المللی و سران دولتها قابل مشاهده است. در این میان، عرصه های علمی نیز همواره و از دیرباز ابزاری عمده برای بازتولید قدرت از سوی گروه های گوناگون بوده است؛ ازجمله پژوهش های گسترده در دنیای علوم انسانی که در خدمت سیاست پردازیهای قدرتطلبانه اجرا میشود. با نگاهی به پروژه های پذیرش و سیاست های جذب دانشجو در بسیاری از طرحهای تبادل علمی در کشورهای توسعه یافته و به خصوص ایالات متحده، ماهیت حقیقی این برنامه که در تضاد با شعارها و تبلیغات سازمانها و دولت های مربوطه است، روشن میشود. در بحث از شهروندسازی و حوزه زنان، ارائه بورسهای تحصیلی و پژوهشی به زنان و دختران کشورهای هدف، یکی از اهرم های پروژه بزرگتر تربیت افراد متخصص به عنوان شهروندان نمونه آینده که در تطابق با فرهنگ و تفکر غرب هستند، مدنظر است.
دولت آمریکا طرحهای تبادلی بیشماری را از سالهای دور در سیاست خارجی گنجانده است که میتوان به عنوان نمونه به موارد زیر اشاره کرد. در اغلب این برنامهها، هیلاری کلینتون نقش مؤثر و مهمی ایفا کرده است. دختران تکنولوژی
دختران تکنولوژی برنامهای است که توسط وزیر امور خارجه سابق آمریکا و هیلاری کلینتون راهاندازی شد. این طرح که در همکاری با چند سازمان هچون میراث بینالملل (Legacu International) است، سالانه ۲۵ دختر جوان بین ۱۵ تا ۱۷ سال را از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا به منظور «آموزش برای اشتغال» و آموزش آنها برای پیگیری مشاغل آینده خود در حوزههای صنعت و تکنولوژی، به سفرهای دوهفتهای به آمریکا میبرد. این دختران در مراکز فنی آمریکایی آموزشهایی همچون ابزارهای اندروید، طراحی بازیهای ۳D، انیمیشن و غیره دریافت میکنند. اگرچه سن شرکت کنندگان بسیار کم است، اما این سفرها از سوی دانشگاهها و مراکز آموزشی آمریکا حمایت میشوند. از سوی دیگر، این شرکتکنندگان در منازل شهروندان آمریکایی اقامت میگزینند و این خود روشی برای رودرروکردن این افراد با سبکهای شهروندی آمریکایی - در تقابل با فرهنگ خودی- در حین آموزش یک زمینه کاملاً فنی است. برنامه دانشمندان آینده
برنامه دانشمندان آینده (NeXXt Scholar) در دسامبر ۲۰۱۱ و در یکصدمین سالروز اهدای جایزه نوبل به ماری کوری، به منظور بزرگداشت دانشمندان زن از سوی هیلاری کلینتون اعلام شد. به گفته گزارش وزارت خارجه آمریکا، این طرح مستقیماً به زنان و دختران تحصیلکرده کشورهای اسلامی نظر دارد.
به این منظور، دختران دبیرستانی کشورهای اسلامی میتوانند مستقیماً در یکی از ۵۰ کالج مشارکت کننده آمریکایی در این طرح برای انتخاب رشتههای علوم، فنی، مهندسی و ریاضیات شرکت کنند. افراد پذیرفتهشده در هریک از این کالجها، در طول دوره تحصیل به طور همزمان از سوی یک کالج پشتیبان در زمینههای فرهنگی آموزش داده میشوند. به این ترتیب، دختران شرکت کننده در این طرح، به نام تحصیل در رشتههای علوم پایه به آمریکا سفر میکنند، اما در حقیقت در حال تربیت شدن برای به دست گرفتن نقشهای رهبری در شغل و ارگان خود بعد از بازگشت به وطن هستند. طبیعتاً، چنین افرادی تمایل و پتانسیل بالایی برای ایجاد تغییر به نفع جامعه آمریکا خواهند داشت؛ چراکه از موهبتهای موقتی و گزینشی اینجامعه برخوردار بودهاند. برنامه ۱۰۰ زن
برنامه ۱۰۰ زن (The ۱۰۰ Women Initiative) توسط هیلاری کلینتون در ماه مارس ۲۰۱۱ و در روز جهانی زن برگزار شد. در این برنامه، ۱۰۰ زن از ۹۲ کشور جهان حضور داشتند و میتوان گفت این طرح، در کنار برنامه های مشابه آن، بخشی از ایده «قدرت نرم» کلینتون هستند که به نوبه خود برگرفته از ایدههای رهبری نظریه پردازانی همچون پیتر سنگ است. طبق ایدهای که «رهبری» را از «ریاست» تفکیک میکند، به سیاستمداران آمریکایی توصیه میشود که برای حفظ و بازتولید برتری خود در جهان، به سطح جامعه مدنی کشورها نفوذ کنند و برای این منظور از رابطه شهروند- شهروند بهره جویند، نه رابطه دولت- شهروند. برنامه جهانی رهبری زنان
برنامه جهانی رهبری زنان (Global Women «s Leadership Innitiative) از دیگر طرح های آمریکایی است که در جولای ۲۰۱۳ توسط حقوقدان آمریکایی، رانگیتا داسیلوا آلویس، به منظور کسب ۵۰ درصد کرسی های ریاست برای زنان تا سال ۲۰۵۰ راهاندازی شد. تفاوت این طرح با طرحه ای قبلی، در حوزه علوم انسانی و اجتماعی آن است. این برنامه از سوی مرکز ویلسون (Wilson Center) برگزار میشود و هدف اصلی آن زنان خاور میانه و شمال آفریقا هستند. دلیل این امر هم در انقلابات اخیر این منطقه و آمادگی منطقه برای اتخاذ الگویی جهت ترسیم سیستم جدید حقوقی و فرهنگی جامعه داری است. هاله اسفندیاری، شهروند ایرانیالأصل آمریکایی و مدیر برنامه خاورمیانه مرکز بین المللی وودرو ویلسون، یکی از اصلیترین برنامهریزان این برنامه است که دیدگاههایی در تقابل با دیدگاههای نظام جمهوری اسلامی دارد. از اینرو، میتوان دریافت که طرحها و نیات این برنامه تا چه حد با الگوهای بومی منطقه همخوانی دارد. Fortune
برنامه Fortune برنامهای بین المللی است که در سال ۲۰۰۶ توسط کاندولیزا رایس راه اندازی و بعدها توسط هیلاری کلینتون تداوم یافت. هدف از این برنامه، ارائه مهارت های مدیریتی و تجاری به زنان است. این برنامه ۱۹۹ زن از ۴۶ کشور و نیز زنانی از نوار غربی و غزه -این برنامه فلسطین را به عنوان یک کشور رسمیت نمیشناسد- را آموزش داده است. بخشهای مختلف ازجمله هزار و ۵۰۰ برند تجاری در این برنامه همکاری دارند و شرکت کنندگان میتوانند در فعالیت هایی که توسط هر کمپانی اختصاصاً برای رفع نیازهای آموزشی آنان تدارک دیده شده است، شرکت کند. سیلیکون وَلی و جذب دانشجویان دختر مسلمان
سیلیکون وَلی جایی است که کارخانجات آمریکایی بیشتر در آنجا متمرکز هستند. در این بخش به دختران مسلمانی بورسیه های کوتاه مدت کالج ها را بهعنوان توانمندسازی اشتغال داده اند. در واقع، بین وزارت خارجه، دانشگاهها و کمپانیها در این زمینه هماهنگی به وجود آمده است. چیزی که در اینجا اهمیت دارد تغییر احساس در دختران مسلمان است. دختر مسلمان به اسم اینکه بورسیه ای برای اشتغال یا برای توانمندسازی فنی و دانش گرفته است، سفر میکند اما نوع تعاملات اهمیت دارد. در این برنامه یکی از کارهایی که انجام میگیرد این است که حتماً دو دختر از آمریکا با این دختر مسلمان؛ یکی به عنوان همراه علمی و دیگری همراه فرهنگی، ارتباط برقرار میکنند و او را به موزه، پارک، سینما و... میبرند و به قدری حس آمریکایی بودن و لذت فرهنگ آمریکایی را در او قوی میکنند که وقتی این دختر مسلمان به کشور خود بازمیگردد، اتمسفر آمریکا تا ابد در ذهن او باقی میماند. مانیتورینگ غیرمستقیم دختران مسلمان ارطریق «سیسترز»
پس از بازگشت دختران مسلمان به کشورهایشان، طی برنامه ای، این دختران مدام رصد میشوند و این بخشها ارتباطاتشان را با افرادی که به کشورشان برمیگردند، حفظ میکنند. مثلاً سیسترز یک سیستم وبلاگی است که از طریق آن وقتی این افراد به کشورهای خود بازمیگردند ارتباطشان با هم قطع نمیشود و در واقع یک نوع مانیتورینگ غیرمستقیم است.
از نظر میشل فوکو، اندیشمند فرانسوی علوم اجتماعی و فرهنگی، نهاد آموزش و بهطور خاص دانشگاه؛ یکی از ابزارهای قدرت هستند. او معتقد است نهادهای مدنی نظیر نهادهای آکادمیک، پزشکی، تنبیهی و نظارتی؛ ازجمله امکاناتی هستند که امکان نفوذ به زندگی انسانها و نظارت و تسلط بر آن را به گروههای دارای قدرت محول میکنند. با نگاهی به بحثهای انجامشده درباره شیوه مدیریت بورس های دانشجویی بین المللی و فرصتهای مطالعاتی که از سوی دانشگاه های آمریکایی به جوانان و به ویژه دختران و زنان از سایر کشورها ارائه میشود و همچنین با توجه به ماهیت سیاسی این اقدامات که در اغلب آنها نقش هیلاری کلینتون قابل توجه و تأمل است، نظریه فوکو کاملاً ملموس به نظر میرسد؛ چراکه این برنامهها و سازمان های مجری آن، در راستای طرحی کلی و در خدمت اهداف سیاسی و درازمدت دولت خود در زمینه تربیت آنچه که «شهروند جهانی» مینامیم، در حال صرف هزینه و تبادل نیرو هستند.
دیدگاه تان را بنویسید