پایان یکه تازی‌های آمریکا و عربستان سعودی در«خاورمیانه»

کد خبر: 581367

آمریکایی ها وآل سعود شاید تا پیش ازاین انچه را که می اندیشیدند، عملی می کردند، اما این روزها شکست های پی در پی و تلخ انها در خاورمیانه زبان زد عام وخاص شده بطوریکه تحلیلگران سیاسی هر روز در مقالات خود این شکست ها را به رخ آنها می کشند.

خبرگزاری ایرنا: شکست سیاست های آمریکا وعربستان درمنطقه کاملا آشکار شده است، آمریکا که درپی حفظ منافع خود، سنگ بنای تشکیل گروه های تروریستی مانند داعش و القاعده و تجزیه کشورهای بزرگ اسلامی مثل عراق و سوریه را گذاشته بود، اکنون همراه با همپیمانان خود در منطقه طعم تلخ شکست را می چشد. به راه انداختن جنگ های داخلی در کمترین زمان ممکن در سوریه ، درگیر کردن شهرهای بزرگ و تاریخی این کشور مثل حلب و رقه درجنگی فرسایشی و محاصره چند ساله آن به دست داعش ونیز کشاندن پای داعشی ها به شهرهای بزرگ عراق مانند موصل وتکریت ازجمله کارهای آمریکایی ها در منطقه است. تحلیلگران سیاسی اعتقاد دارند که چنین آشوب هایی درمنطقه درحد توان یک گروه کوچکی مثل داعش نیست بلکه کشورهای زیادی اعم ازعربی وغربی در پشت پرده این توطئه سیاه، منتظر دریافت غنایم بودند که با هشیاری وهمکاری کشورهای قدرتمند وتاثیرگذار منطقه مانند ایران وروسیه ، این توطئه ها خنثی شد. هرچند داعش از سال 2014 به سرعت سیطره خود را با حمایت کشورهایی مثل عربستان، قطر، ترکیه وآمریکا و برخی کشورهای دیگر، بر بخش های بزرگی از عراق و سوریه گسترش داد وازهمان ابتدا پرچم خود را با شعار 'دولت اسلامی عراق و شام' علم کرد تا اهداف خاورمیانه بزرگ رژیم صهیونیستی و تجزیه کشورهای بزرگ اسلامی مد نظر سیاستمداران آمریکایی را تحقق بخشد. همچنین دولت آمریکا از نظر اطلاعاتی، تسلیحاتی، سیاسی و مالی در حمایت از این گروه چیزی کم نگذاشت، گاهی با فروریختن کمک های تسلیحاتی برای گروه های مسلح درعراق، سوریه و یمن و گاهی نیز در قالب ارائه طرح های ظاهرفریب آتش بس موقت، از گروه های تروریستی در تجدید قوا و از سرگیری حملاتی شدید تر علیه ملت عراق وسوریه حمایت کرده است. نیروهای نظامی آمریکایی حتی در برخی حملات گروه های تروریستی به طور مستقیم در کنار آنها در شهرهای بزرگ عراق و سوریه حضور داشته اند و با هواپیماهای جنگی یا هواپیماهای بدون سرنشین خود و پیاده کردن نیروهای ویژه به آنها یاری رسانده اند، آنها گاهی نیروهای سوری و عراقی را عمدا بمباران کردند و سپس آن را اشتباهی دانستند . تنها شعار آنها حمایت از کشورهای دوست و مورد حمایت (مثل عربستان) در خاورمیانه بوده است چرا که پیروزی داعش در این دو کشور، منافع بسیاری را نصیب این دو شریک استراتژِیک می کرده است. اصولا در سیاست های آمریکایی ها تفاوت بین خوب و بد معنای خاص خود را دارد چرا که آنها گاهی تروریست ها را دسته بندی کرده و برخی را 'تروریست های خوب' یا 'مخالفان میانه رو' نامیده و به همین بهانه به آنها کمک کرده اند، آنها گاهی گروهک مغضوب یک ملت مثل منافقین خلق را براساس منافع خود و بسته به میزان بهره برداری هایی که خواسته اند، در فهرست تروریسم وارد کرده و گاهی نیز به همان دلیل از این فهرست خارج کرده اند! آمریکایی ها معیارهای خاصی برای حمایت از گروه ها و حاکمان دست نشانده خود یا مقابله با گروه ها یا ملت های دیگر را دارند و همین معیارها است که تاریخ اعتبار یا به عبارتی انقضای هریک از آنها را براساس نقش آنها در حفظ منافع دولت آمریکا تعیین می کند. در جنگ علیه سوریه چندین گروه تروریستی اعم از داعش و غیر از آن حضور دارند اما دولتمردان آمریکایی آنها را براساس معیارها و سیاست ها خود دسته بندی کرده و در ظاهر با برخی می جنگند و برخی را مورد حمایت همه جانبه قرار می دهند اما از نظر ملت سوریه و کشورهای منطقه، همه این گروه های مسلح مخالف، در ارتکاب جنایت علیه منافع ملی در منطقه، یک هدف را دنبال می کنند و آن عملیات تروریستی علیه ملت های منطقه است. حملات ظاهری آمریکایی ها به داعش تحت شعار عوام فریبانه مبارزه با تروریسم نیز جنبه عملی و واقعی به خود نگرفته و هیچ گاه آنها در عمل ،اقدامی موثر را علیه داعش به سرانجام نرسانده اند. سیاست دولتمردان آمریکایی و برخی سران کشورهای عربی دست نشانده آنها در خاورمیانه زمانی رنگ و روی شکست را به خود گرفت که روسیه و ایران عملا وارد معرکه مبارزه با تروریسم شدند و موفقیت هایی جدی را در ریشه کن کردن و قلع و قمع گروه های تروریستی در سوریه کسب کردند، اینجا بود که دولت آمریکا نتوانست خود را کنترل کند و علنا برای حمایت از برخی از تروریست ها مثل جبهه النصره در قالب کمک به 'مخالفان میانه رو یا تروریست ها ی خوب' وارد معرکه شد و حمایت خود را از آنها آشکار تر کرد. آمریکایی ها هیچ گاه سیاست پایان دادن به بحران ها و جنگ های خاورمیانه را دنبال نکرده اند بلکه همواره تلاش کرده اند جنگ و بحران ها را از مرحله ای وارد مرحله دیگر نموده و آن را فرسایشی کنند تا درنتیجه آن، توان مالی و نظامی کشورهای مسلمان منطقه را ضعیف کنند و در این میان هم بازار فروش سلاح خود به کشورهای عربی مثل عربستان، قطر، امارات، بحرین و ... را گرم نگهدارند و هم حضور خود را به بهانه حمایت از کشورهای دوست در منطقه حفظ نمایند. آنها همین سیاست را در دامن زدن به بحران و جنگ در کشورهایی مثل لیبی، لبنان، بحرین، عراق، سوریه، فلسطین، مصر، یمن و ترکیه اجرا و در قبال ایران نیز عربستان را علم کرده اند. اکنون که گروه تروریستی داعش در موصل آخرین نفس های خود را می کشد، موضع دوگانه آمریکایی ها بیشتر رنگ و روی خود را نمایان کرده است. البته باید دانست که شکست سیاست های آمریکا در منطقه، شکست سیاست دولت های وابسته مثل عربستان را نیز به دنبال داشته است، میلیاردها دلار از دارایی های ملت های منطقه توسط حاکمان این کشورها به جیب سازندگان سلاح در کشورهایی مثل آمریکا، انگلیس و فرانسه سرازیر شده است به طوری که این کشورها به ورطه ورشکستگی اقتصادی و سیاسی کشانده شده اند .تحلیلگران سیاسی اعتقاد دارند این وضعیت، ناشی از تقلید کورکورانه و اتکای بیش از حد آنها به سیاست های استعماری آمریکایی ها است. مناظره این روزهای کلینتون و ترامپ به عنوان دو نامزد حزب های دموکرات و جمهوری خواه در آمریکا گویای همه رسوایی ها و اهداف بی ارزش سیاست و سیاست مداری در این کشور است، دو شخصیتی که قرار است کشوری مثل آمریکا را با داعیه رهبری جهان ، شاید برای دو دوره (هشت سال) مدیریت کنند، دست به افشا سازی فسادهای اخلاقی و اقتصادی یکدیگر زده اند. شاهزادگان جوان و سیاستمداران کشورهای کوچک منطقه مثل عربستان که همه هم و غمشان اجرای سیاست های آمریکایی هااست ،خوب است از این مناظره ها و نقشی که بر افکار عمومی ملت ها می گذارد عبرت بگیرند و بیاندیشند که آمریکایی ها حتی به منافع ملت خود نیز نمی اندیشند و منافع شخصی خود را ترجیح می دهند تا منافع ملی، مسلما چنین کشوری بقای رژیمی مثل عربستان را تا جایی می خواهد که با منافع سیاسی و اقتصادی آنها همراه باشد و نه چیز دیگر. سعودی ها اگر در اجرای سیاست های خود در پیروی از آمریکایی ها شکست نخورده بودند، هرگز با گروهک منافقین خلق هم پیمان و هم پیمانه نمی شدند؛گروهکی که ملت ایران خاطره ای جز بدنامی و ترور از آن ها ندارند . عربستانی ها این روزها افکار مفتضحانه خود را حتی بیش از آمریکایی ها علنی کرده و جلوتر از آنها حرکت می کنند به طوری که با دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه، حمله ارتش عراق به تروریست های داعش برای آزاد سازی موصل را زیر سوال می برند. سعودی ها در شرایط کنونی در اجرای نقش اول بازی در سیاست خارجی آمریکایی ها در سوریه،عراق، بحرین، لبنان، یمن و بخصوص در قبال ممانعت از نقش فعال ایران در منطقه، بازی را باخته اند. ایران و روسیه بر خلاف آمریکا و عربستان و کشورهای همراهشان نقش مثبتی در خاورمیانه به ویپه در مبارزه با تروریسم ایفا کرده اند و این مانند روز روشن است و در تاریخ ماندگار خواهد شد. سیاست دوگانه آمریکا و عربستان از زمان روی دادن حمله تروریستی 11 سپتامبر 2001 تاکنون بر افکار عمومی جهان آشکار شده است و در آینده نیز آشکارتر خواهد شد؛ آمریکایی ها پرونده دست داشتن شاهزادگان سعودی در این حادثه را 14 سال مخفی نگاه داشته و از سوی دیگر ادعای مبارزه با تروریسم را شعار خود ساخته و ائتلاف مبارزه با تروریسم به راه می اندازند در حالی که به عقیده بسیاری از تحلیلگران سیاسی و رسانه ای غربی، عربستان خود مهد پرورش و صدور تروریسم به جهان است. جنگ های ویرانگر آمریکا علیه افغانستان و عراق که به بهانه 11 سپتامبر صورت گرفت، صدها هزار قربانی برجای گذاشت در حالی که 15 تن از 19 عامل حملات 11سپتامبر عربستانی بودند که این مصداق واقعی این ضرب المثل فارسی است که: گنه کرد در بلخ آهنگری - به شوشتر زدند گردن مسگری! عربستان موسس اصلی گروه تروریستی طالبان در افعانستان برای مهار روسیه بود که این کار را به تحریک و با تایید آمریکایی ها انجام داد . تاسیس داعش و القاعده نیز در همین راستا و برای مهار ایران و پیشبرد اهداف آنها علیه کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه صورت گرفته است. هرچه منافع آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی در منطقه استراتژیک خاورمیانه بیشتر در معرض تهدید قرار می گیرد، نزدیکی روزافزون و بلکه اتحاد و نشست و برخاست های بیشتر سران این کشورها با یکدیگر علیه جمهوری اسلامی ایران بیشتر می شود. عربستان این روزها هم پیمانان بزرگی مانند مصر را از دست داده و با کشورهای همسایه خود در سایه سیاست های اشتباه خود اختلافاتی جدی پیدا کرده و تنها مانده است. ترکیه نیز که از کودتای نافرجام در این کشور که حمایت پشت پرده سعودی ها را همراه خود داشت، جان سال به در برده است، این روزها رابطه خوبی با عربستان ندارد، همه این عوامل در کنار فاش شدن حمایت های شاهزادگان سعودی از تروریسم و به خصوص شکست های پی در پی گروه های تروریستی مورد حمایت این کشور در سوریه و عراق،باعث شده است ریاض تنها تر از همیشه باشد. عربستان که در یمن نیز بازنده بوده، این روزها تنها به بیرون کشیدن خود از این باتلاق با خسارت های کمتر فکر می کند تا برنده شدن در این میدان. آمریکایی ها و سعودی ها چه بخواهند چه نخواهند،باید بدانند که روند حوادث خاورمیانه در این روزها به نفع کشورهای جبهه مقابل است و قطعا این شکست سنگینی برای ریاض و واشنگتن است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت