تفاوت ترامپ با کاندیداهای دیگر در چیست؟

کد خبر: 580635

اوضاع فکری ترامپ در روزهای پایانی مبارزات انتخاباتی به طور مشخص به هم ریخته است و او به شکلی صریح و به دور از تعارفات دیپلماتیک در برابر «همه» ایستاده است.

تفاوت ترامپ با کاندیداهای دیگر در چیست؟
سرویس بین‌الملل فردا؛ مهدی خلسه: زمان زیادی تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا نمانده است. انتخاباتی که در تاریخ سیاسی تمام کشورهای جهان از حیث هزینه، حاشیه‌های غیر اخلاقی و گستردگی پوشش رسانه‌ای، در رتبه اول قرار گرفته است و اکنون که به روزهای پایانی خود نزدیک شده است، حال و روز نامزدهای این انتخابات، طرفداران آنها و همینطور تمام ناظران بین‌المللی که به نوعی سرنوشت کشور خود را در ارتباط با نتیجه این انتخابات گره خورده می‌دانند، نشان‌ از ناامیدی فزاینده آنها از اصلاح وضع موجود درباره اوضاع سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده آمریکا دارد.
وضعیت اقتصادی مردم آمریکا و تصمیمات دولت این کشور در حوزه سیاست خارجی به‌ شکلی رقم خورده است که اکثریت مردم این آمریکا، خواهان ایجاد تغییر واقعی در وضع موجود هستند. بسیاری از صاحب‌نظران حضور فردی چون برنی سندرز یا در سوی دیگر میدان انتخابات، دونالد ترامپِ میلیاردر را ناشی از همین تمایل آمریکایی‌ها به ساختارشکنی و تغییر در وضع موجود می‌دانند.
برنی سندرز که در قامت یک سیاستمدار سوسیالیست در حزب دموکرات پا به عرصه انتخابات گذاشت، حرف‌های تازه‌ای درباره حمایت از طبقه متوسط و کارگران، گسترش خدمات اجتماعی، مقابله با جهانی سازی و سرمایه‌داری به سبک اِلقایی از جانب سرمایه‌داران وال استریت، مطرح کرد که به اذعان اکثر رسانه‌ها در آمریکا باعث به ورود طیف زیادی از جوانان و دانشجویان به عرصه انتخابات شد. درباره ترامپ هم اوضاع بر همین منوال بود. جنس این میلیاردر با سایر افراد پولداری که از مجاری مرسوم سرمایه‌داری مثل وال استریت رشد کرده‌اند یا صاحب کمپانی‌های رانت خوار و انحصار طلب هستند، فرق می‌کند.
جالب این که تنها نکته مشترک این دو نامزد انتخابات که از نظر سابقه در مبارزات سیاسی و تجربیات زندگی و نوع نگاه به انسان‌ها از زمین تا آسمان تفاوت دارد، در عدم پشتیبانی شرکت‌ها یا اشخاص سرمایه‌دار از کمپین انتخاباتی آنها بود. سندرز از کمک‌های مردمی (طرح شگفت‌انگیز هر فرد 27 دلار) برای اداره هزینه‌های کمپین انتخاباتی خود بهره می‌برد و ترامپ از سرمایه شخصی. همین سنت شکنی‌ها و حرف‌های تازه بود که برای مخاطبان و ناظران این انتخابات کورسوی امیدِ تغییرِ وضع موجود در آمریکا را روشن می‌کرد. اما ساختار سیاسی ایالات متحده آمریکا که ترامپ از ابتدای انتخابات به درستی از آن تحت عنوان سیستم فاسد (corrupt system) یاد می‌کرد، شرایط را به‌گونه‌ای تغییر داد که اکنون، در آستانه برگزاری انتخابات و بعد از پایان سومین و آخرین مناظره رو در روی ترامپ و هیلاری کلینتون، این کورسوی امید در حال خاموشی است.

اصول جزمی سیاست در آمریکا جای هیچ هنجارشکنی ساختاری را به امثال سندرز و ترامپ نمی‌دهد. شاهد مثال این موضوع، افشاگری ویکی لیکس از خیانت آشکار کمیته مرکزی حزب دموکرات در انتخابات درون حزبی علیه برنی سندرز بود که با هدایت رسانه‌ای و دست بردن در نظرسنجی‌ها اجازه ورود سندرز به انتخابات اصلی و نمایندگی او برای حزب دموکرات به جای هیلاری کلینتون را در انتخابات نداد. پشت کردن اعضای اصلی حزب جمهوری‌خواه به ترامپ هم به نوعی به معنای بی‌اهمیت بودن حجم وسیعی از رسوایی‌های امنیتی و جنگ‌ها و درگیری‌های گسترده‌ای است که هیلاری کلینتون در زمان تصدی عنوان وزیر امور خارجه در دولت اول باراک اوباما، مقصر اصلی آنها بوده است. عجیب است که گروه قابل توجهی از سیاستمداران جمهوری‌خواه در آمریکا به محافظه‌کاری مشهورند و حفظ وضع موجود از ویژگی‌های این دسته از سیاستمداران است. اما با طی دوره هشت ساله ریاست جمهوری اوباما و وجود انباشتی از مشکلات اقتصادی در داخل و گرفتاری‌های زیاد آمریکا در جهان (به خصوص خاورمیانه)، شاهد گرایش شدید دموکرات‌ها به محافظه‌کاری و ظهور ترامپ به عنوان یک اصلاح‌گر «سیستم فاسد»، البته در قامت یک جمهوری‌خواه هستیم. با حذف سندرز از گردونه رقابت‌ها، کار برای هیلاری کلینتون و حفظ وضع موجود راحت‌تر شد. دلیل آن بود که سندرز برای آن‌چه که خود یک «انقلاب سیاسی» در آمریکا می‌نامید، سال‌ها تلاش کرده بود و نه تنها محافظه‌کاران جمهوری‌خواه بلکه دموکرات‌ها هم از پیروزی وی در انتخابات می‌ترسیدند. ولی ترامپ به جز پول خرج کردن و جنجال‌های رسانه‌ای، هنر دیگری برای مبارزه با این «سیستم فاسد» نداشت.

اعتراض توئیتری ترامپ به «سیستم فاسد» در ماجرای ایمیل‌های کلینتون

البته تا این جای رقابت انتخاباتی، شکست ترامپ هم چندان کار آسانی برای هیلاری کلینتون نبوده است. سایت افشاگر ویکی لیکس در موارد متعددی که در گذشته ( + ) به آن اشاره کردیم، اقدام به رسواسازی هیلاری کلینتون و «سیستم فاسد» سیاست در آمریکا نمود، ولی رسانه‌های ظاهراً آزاد آمریکایی به خصوص واشنگتن تایمز و نیویورک تایمز، در بزنگاه فاصله بین مناظره اول و دوم بین ترامپ و کلینتون به داد کلینتون رسیدند و با افشاگری درباره رسوایی‌های اخلاقی ترامپ، عملا موجب شکست ویکی لیکس در این بازی رسانه‌ای شدند و در کنار محافظه‌کارانِ مخالفِ ترامپ، به حفظ وضع موجود در این «سیستم فاسد» کمک کردند. و ترامپ به قول خودش «قربانی بزرگ‌ترین تخریب سیاسی در آمریکا» شد.

اعلام حمایت روزنامه نیویورک پست از هیلاری کلینتون
جالب آنکه یکی از مهمترین مصادیق اعتراضات ترامپ به «سیستم فاسد» در مبارزات انتخاباتی یک سال گذشته، همین مورد حمایت نیویورک تایمز از هیلاری کلینتون بود. کمپین ترامپ بعد از انتشار خبر حمایت رسمی روزنامه نیویورک تایمز از کلینتون در بیانیه‌ای اعلام کرد: «جای شگفتی نیست که روزنامه فوق لیبرالِ نخبه گرا کاندیدای فوق لیبرالِ نخبه گرا را تصدیق کرد ... تحریریه نیویورک تایمز نشانه از سیستم فاسدی است که ترامپ علیه آن وارد انتخابات شده است.» ترامپ بارها این روزنامه و سایر رسانه‌های حامی کلینتون (از جمله واشنگتن پست) را حامی حزب دموکرات و منافع جهانی آنها دانست.

البته در نگاه بسیاری از مردم آمریکا، با توجه به نظرسنجی‌های صورت گرفته در یکی دو روز اخیر، باز هم فاصله آراء ترامپ و کلینتون، در حین کاهش است و این موضوع آن هم بعد از هجوم گسترده اخبارِ رسوایی اخلاقیِ ترامپ بر افکار عمومی، دلیلی جز سخنان بی‌پرده ترامپ درباره احتمال تقلب در انتخابات در روزهای اخیر ندارد. البته درباره مساله تقلب هم ترامپ از اواسط مبارزات درون حزبی بسیار گله‌مند بود و در اظهارات توئیتری و سخنرانی‌های رسمی به سیستم انتخاب توسط سوپردلگیت‌‌ها اعتراض داشت. اوضاع فکری ترامپ در روزهای پایانی مبارزات انتخاباتی به طور مشخص به هم ریخته است و او به شکلی صریح و به دور از تعارفات دیپلماتیک در برابر «همه» ایستاده است. از مشکلات داخلی وی در کمپین انتخاباتی‌اش و استعفای جیم مورفی، مدیر سیاست‌های ملی کمپین ترامپ تا دعوا با جمهوری‌خواهان و بالاخره درگیری لفظی هفته قبل وی با میشل اوباما، همه و همه ترامپ را یک تنه در برابر «سیستم فاسد» قرار داده است. در نتیجه بسیاری از مردم آمریکا (به خصوص طرفداران سندرز) و سایر ناظران جهانی مجبور به افسوس خوردن و احیانا آمادگی برای تحمل دوباره «سیستم فاسد» هستند. زیرا عقل حکم می‌کند که به طور منطقی «آدم فاسد» توان مبارزه با «سیستم فاسد» را ندارد!

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت