معادلات ریاضی پیچیده برای شکست دادن حزب‌الله!

خبرگزاری فارس: «آمریکا باید از طریق افزایش درگیریهای مذهبی داخلی در لبنان، مانع از انجام عملیاتهای بین‌المللی حزب الله شوذ»؛ این جمله در یک پژوهش آمده است که یک افسر وزارت دفاع آمریکا انجام داده است و امروز در یکی از بزرگترین سرویسهای گردآوری و تحلیل اطلاعات جاسوسی جهان مشغول به فعالیت است. «دانیل بایمن» رئیس بخش تحقیقات اندیشکده بروکینگز در مجلس سنای آمریکا تأکید کرد: «ماهیت مذهبی جنگ داخلی سوریه سبب شده است که حزب الله در اقلیتی قرار بگیرد که در جهان عرب محبوبیتی ندارد. حزب‌الله و نصرالله نیز توسط اهل تسنن حزب شیطان خوانده می‌شوند... در واقع باید آمریکا حمایت خود را از افراد و نهادهای مخالف حزب‌الله در لبنان افزایش دهد». نقش مخرب اعراب حاشیه خلیج فارس علیه حزب الله «متیو لیفت» مدیر برنامه جاسوسی و مبارزه با تروریسم در اندیشکده واشنگتن نیز در برابر کنگره بر نقش کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در افزایش تنشهای مذهبی تأکید کرد. این تنش از رهگذر تروریستی خواندن حزب الله توسط اعراب خلیج فارس و سیاستهای آنان در قبال لبنان در راستای تنش مذهبی میان ایران و این کشور محقق می‌شود. لیفت که یکی از طراحان قانون تحریم مالی بانکی و اقدامات خزانه‌داری آمریکا علیه حزب الله است تأکید کرد که باید بر لبنان اعمال فشار کرد تا حزب الله را به حاشیه براند. یکی از رؤسای سرویس جاسوسی آمریکا در سال 2008 با انجام پژوهشی به این نتیجه رسید که اگر آمریکا و همپیمانان این کشور هر گونه اقدام مستقیم علیه حزب الله انجام دهند، این جنبش نخستین طرفی خواهد بود که از این مسئله سود خواهد برد، ولی اگر هویت و موقعیت این گروه به صورت مستقیم هدف قرار گیرد، آمریکا و همپیمانانش برنده خواهند بود. به نظر میرسد که این مسئله از سال 2010 و به ویژه پس از جنگ سوریه وجهه اجرایی به خود گرفته است و ظاهرا اوج این حمله غیر مستقیم حمایت مالی آمریکا از تلاشهایی است که مانع از پیوستن جوانان لبنان به حزب الله میشود. در کنار این مسئله میتوان جنگ روانی رسانه های عربی و لبنانی علیه حزب الله را به این قضیه افزود؛ به گونه ای که «ویلتمان» علنا در مجلس سنای آمریکا اعلام می‌کند که این کشور بیش از 500 میلیون دلار را صرف این مسئله کرده است. طراحی راهبردی از طریق ریاضیات برای ضربه زدن به حزب الله روزنامه «الاخبار» لبنان با اشاره به این اقدامات مخرب آمریکا برای مخدوش کردن چهره حزب الله گزارش داد، پژوهشی که «داگلاس فیلیپونی» افسر سرویس اطلاعاتی وزارت دفاع آمریکا انجام داده، رساله دانشگاهی تحت عنوان «حزب الله: سیستم و نظام حمایتی، آیا میتوان آنان را متوقف کرد؟(Hezbollah: The Network and its Support Systems, Can They be Stopped). دانشگاهی که این پژوهش در آن انجام شده است، آکادمی تحصیلات تکمیلی نیروهای دریایی آمریکا است. این آکادمی یکی از مراکز نظامی در آمریکاست که در سال 1909 تأسیس شد. «جرج بوش» رئیس جمهور پیشین آمریکا این آکادمی را این گونه توصیف کرد: از این آکادمی بهترین و باهوش ترین افسران ارتش آمریکا فارغ التحصیل می‌شوند. فیلیپونی که یک مدرس دانشگاهی در ریاضیات دارد، از تحلیل آماری برای تعیین راهبرد آمریکا به منظور مقابله با حزب الله استفاده کرده است. پشینیه نظری این تحلیل علمی «نظریه بازی» GAME THEORY است. این نظریه یک تحلیل ریاضی است که هدف از آن تعیین، بهترین گزینه ممکن است که در شرایط موجود می‌توان انتخاب کرد؛ تصمیمهایی که میتواند به نتیجه مطلوب منجر شود. گزینه ها نیز به صورت زنجیره ای از پرسودترین تا کم سودترین برای هر تیم با توجه به شرایط موجود، تعیین می‌شود. در نتیجه فیلیپونی گزینه‌های آمریکا را از بهترین به بدترین به صورت زیر تعیین کرد: بهترین گزینه (4 امتیاز): حزب الله از انجام اقدامات تروریستی منع می‌شود، بدون اینکه این مسئله با مداخله مستقیم صورت گیرد بلکه مداخله غیر مستقیم مد نظر است (مانند لغو مشروعیت و محبوبیت حزب الله بدون آسیب رساندن به افراد غیر نظامی و تخریب زیربناها) و این نوع مداخله نتیجه میدهد. گزینه دوم (3 امتیاز): حزب الله با مداخله مستقیم آمریکاییها از انجام اقدامات تروریستی منع می‌شود (نابودی نظامی حزب الله که به آسیب رساندن به افراد غیر نظامی و تخریب زیربناها منجر می‌شود). گزینه سوم(2 امتیاز): حزب الله پس از مداخله مستقیم آمریکاییها به اقدامات تروریستی ادامه می‌دهد (حمله نظامی به حزب الله که به آسب زدن به افراد غیر نظامی و زیربناها منجر می‌شود). بدترین گزینه (1 امتیاز): حزب الله پس از مداخلات غیر مستقیم آمریکا به اقدامات تروریستی ادامه می‌دهد (سلب محبوبیت و مشروعیت حزب الله بدون آسیب رساندن به افراد غیر نظامی و تخریب زیربناها). فیلیپونی میگوید که این مسئله شاید به خاطر این باشد که مداخله غیر مستقیم به کُندی نتیجه میدهد. فیلیپونی اما گزینه های حزب الله را به صورت زیر تعیین کرد: بهترین گزینه (4 امتیاز): حزب الله دست به اقدامات مشروع بزند (از طریق هیئتهای اجتماعی و اقتصادی و ورود به حکومت و دفاع قانونی از خود). ولی آمریکا با مداخله نظامی حزب الله را مستقیم هدف قرار دهد. گزینه دوم (3 امتیاز): حزب الله دست به اقدامات تروریستی بزند تا مداخله مستقیم نظامی آمریکا را خنثی کرده و مخالفان خود را بترساند. گزینه سوم(2 امتیاز): حزب الله دست به اقدامات قانونی بزند، ولی آمریکا با مداخله غیر مستقیم با این جنبش مبارزه کند (در این صورت حزب الله از توانایی خود برای ترساندن مخالفانش دست برخواهد داشت و باید به محبوبیت خود تکیه کرده ولی درآمدهای آن از درآمدهای آمریکا و همپیمانان عرب حاشیه خلیج فارس کمتر می‌شود). بدترین گزینه (1 امتیاز): حزب الله مشروعیت و محبوبیت خود را از دست داده و پس از مداخله غیر مستقیم آمریکاییها دست به اقدامات تروریستی می‌زند. نتایج مداخله و عدم مداخله آمریکا از طریق معادله «ناش» پس از مشخص کردن گزینه های دو گروه فیلیپونی به مقایسه عددی روی می‌آورد (عدد نخست برای آمریکاییها و عدد دوم برای حزب الله) و این مقایسه را معادله «ناش» (NASH EQUILIBRIUM) نامیده است که با توجه این معادله نتایج زیر به دست می آید: - مداخله مستقیم نظامی آمریکاییها در مقابل اقدامات تروریستی حزب الله با یک امتیاز به سود حزب الله است. - مداخله غیر مستقیم آمریکا در مقابل اقدامات تروریستی حزب الله هیچ نتیجه ای نخواهد داشت که برای هر یک از دو طرف قابل استفاده داشته باشد. - مداخله نظامی مستقیم آمریکا در مقابل اقدامات مشروع حزب الله با یک امتیاز به سود حزب الله است. - مداخله غیر مستقیم آمریکا در مقابل اقدامات قانونی حزب الله با دو امتیاز به سود آمریکا و همپیمانان آن است. عناصر اصلی مداخله غیر مستقیم آمریکایی علیه حزب الله فیلیپونی عناصر اصلی مداخله غیر مستقیم آمریکاییها را بدین صورت شرح میدهد: نخست؛ حمایت مادی آمریکا از دولت لبنان برای ممانعت از تثبیت مشروعیت و محبوبیت بومی توسط حزب الله. دوم؛ استفاده از سازمان ملل و سایر نهادهای بومی غیر دولتی برای تأمین خدمات اجتماعی، پرورشی و شغلی برای جلوگیری از جذب نیرو توسط حزب الله. سوم؛ ممانعت از انجام اقدامات بین المللی توسط حزب الله از رهگذر افزایش درگیری مذهبی و این مسئله از طریق ایجاد یک ائتلاف بین المللی علیه حزب الله و تأکید بر این مسئله صورت می گیرد که این حزب فقط مزدور تروریستی ایران است. اما درباره فیلیپونی نیز باید گفت که وی نماینده وزارت دفاع آمریکا در یکی از شرکتهای این کشور است که بزرگترین منبع گردآوری اطلاعات جاسوسی در دنیاست. وی چندی پیش مأموریتهای جاسوسی را در پاکستان، عراق و افغانستان انجام داده و فرماندهی عملیات ویژه نیروهای مشترک را در سال 2005 برعهده داشته است که مأموریتهای جاسوسی را در مرزهای سوریه و عراق انجام می‌دادند. فیلیپونی همچنین نقش مهمی در انتخابات سال 2005 عراق داشت. وی در مأموریتهای جاسوسی با مهمترین تروریستها آشنا شده و برای قتل و دستگیری آنان برنامه ریزی کرده و خودش این عملیات را انجام میدهد.