آمریکا دورویی پاکستان را فهمیده است
آمریکا و ناتو به جای طولانیتر کردن جنگ بینتیجه در افغانستان، باید منشاء اصلی تهدیدات و پناهگاههای تروریستها را ریشهکن کند اما این کشور دورویی پاکستان را پذیرفته است زیرا اهداف استراتژیک واشنگتن در منطقه تنها از طریق اسلامآباد تسهیل میشود.
خبرگزاری تسنیم: «ایمل فیضی» کارشناس و سخنگوی رئیس جمهور سابق افغانستان در یادداشتی نوشت: «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا هفته گذشته ضمن اعلام برنامه نیروهایش در افغانستان تایید کرد که استراتژی آمریکا در برابر پاکستان هیچ تغییری نخواهد کرد و واشنگتن تمایلی به وضعیت فعلی ندارد. پس از کشتن «اختر محمد منصور» رهبر طالبان در پاکستان در ماه می میلادی، برخی از ناظران به اشتباه نتیجه گرفتند که این حادثه «فرصتی بزرگ» و « نشانهای از تغییر در روابط آمریکا-پاکستان» بود که بحرانی را در رابطه میان دو کشور ایجاد خواهد کرد. اگرچه چهارشنبه گذشته اوباما در حالی که در مورد کشتن ملا منصور در حمله پهپادی آمریکا صحبت میکرد، هیچ اشارهای به پاکستان نکرد. کشوری که ملا عمر و ملا منصور در آن به طور پنهانی زندگی کردند و مردند. در نتیجه عجیب بود تا از رئیس جمهور آمریکا بدون اینکه نامی از پاکستان ببرد، بشنویم که از «تمام کشورهای منطقه بخواهد تا پناهگاههای امن شبهنظامیان و تروریستها را نابود کنند.» منافع استراتژیک بلند مدت از منظر افغانستان، این بدان معنی است که آمریکا با جنگ ارتش ارتش پاکستان در افغانستان در قالب جنگ با طالبان و شبهنظامیگری داده است. چرا واشنگتن تلویحا دورویی پاکستان در مقابل افغانستان را پذیرفته است؟ آمریکا اهداف و منافع استراتژیک بلند مدتی در افغانستان و منطقه (جنوب آسیا و آسیای میانه) دارد که از طریق پاکستان و حضور مداوم و طولانی نظامی در افغانستان حفظ و تسهیل میگردد. بر اساس محاسبات آمریکا، پاکستان باید در حوزه نفوذ این کشور باقی بماند. واقعیت تلخ این است که چرا آمریکاییها به دنبال راه دیگری هستند زمانی که پاکستان گفته مقامات پاکستانی با عمل آنها تفاوت دارد. «رابرت گرنیر» رئیس سابق سازمان سیا برای پاکستان و افغانستان در کتاب «88 روز در قندهار» نوشت: حمایت پاکستان مانند دوران جهاد ضد شوروی در دهه 1980 میلادی زمانی لازم میشود که آمریکا راهی برای چشمپوشی از جرمهای پاکستان پیدا کند و در عوض بر منافع مشترک تمرکز کند. پس از حادثه 11 سپتامبر، خودمان را در دایره دیگر این چنینی پیدا کردیم. پس از سرنگونی رژیم طالبان در افغانستان، حاکمان نظامی پاکستان سیاست گزینشی مبارزه با تروریسم را روی دست گرفتند. در حالی که آنها صدها عنصر القاعده را بازداشت و به واشنگتن فروختند، بازگشت طالبان در افغانستان از جانب پاکستان با نظارت آمریکا تسریع شده بود. در مدت تصدی «پرویز مشرف»، سازمان اطلاعات پاکستان شبهنظامیگری را با فراهم کردن آموزش، پناهگاه و حتی مشاوره به طالبان افغان و گروههای تروریستی پاکستانی تشویق کرد تا افغانستان را بهراساند و ثبات آن را به چالش بکشد. بر اساس اظهارات «بروس ریدل» افسر سابق سازمان سیا و مشاور ارشد رئیس جمهور آمریکا و مولف کتاب «آغوش مرگبار»، دولت جورج بوش به پرویز مشرف اجازه داد تا به طالبان افغانستان پناهگاه بدهد. پس از سرنگونی رژیم طالبان در افغانستان، سازمان سیا «هیچ راهنمای سیاستی» در مورد رهبران ارشد طالبان در پاکستان دریافت نکرد. همانطور که گرنیر ادعا کرد، پایگاه سازمان سیا در پاکستان « گزارشهایی را دریافت کرد که نشان میدادند اعضای شورای طالبان به شهر کویته یا کراچی رسیدند، اما سپس «رهبران» به اداره اطلاعات پاکستان برای تحقیقات رجوع داده شدند. وی استدلال کرد که واضح بود پاکستان هیچ تمایلی برای تعقیب طالبان در خاک خود ندارد. استراتژی جدید پس از طالبان گروههای تروریستی کمارزش پاکستانی از منطقه وزیرستان شمالی نیز برای سازمان اطلاعاتی پاکستان در این استراتژی جدید تبدیل به دارایی شده است تا در کنار گروههای افغان، هرج و مرج کنترل شدهای را در افغانستان مدیریت کنند. دولت پاکستان آن را رد کرد اما مقامات ارشد آمریکایی اطلاعاتی را به دولت کرزی در مورد حمایت پاکستان از طالبان و گروههای دیگر ضد افغانستانی فاش کردند. «جیمز دابینز» فرستاده ویژه آمریکا برای افغانستان و پاکستان در کتاب خود موسوم به «پس از طالبان؛: ملتسازی در افغانستان» نوشت که سازمان اطلاعات و نیروی مرزی پاکستان « با طالبان و گروههای دیگر شبهنظامی فعال در خارج از مناطق مرزی این کشور همکاری میکنند.» «جان کمپبل» فرمانده ارتش آمریکا و آخرین فرمانده ایساف در افغانستان به طور علنی گفته بود؛ شبکه حقانی که در پاکستان مستقر است و از این کشور عملیات انجام میدهد، سرسختترین گروه شبهنظامی در افغانستان باقی میماند. کمپبل افزود: شبکه حقانی یکی از بزرگترین خطرات در مقابل نیروهای ائتلافی به شمار میآید و این گروه همچنان تسهیلگر گروه القاعده محسوب میشود. دولت پاکستان در وضعیت انکار باقی مانده است و میگوید که هر شکل از تروریسم را محکوم میکند و اینکه صلح در افغانستان به نفع پاکستان است. با این وجود هر زمانی که در مورد نبود واکنش مناسب در مقابل بعد پاکستانی جنگ در افغانستان، از مقامات ارشد آمریکا شامل اوباما پرسیده میشود، آنها به طور مدام کرزی را در تصوری قرار میدهد که پاکستان مستعد پذیرش پاسخ نظامی آمریکا نیست. اما با پرداختن به مشکل رابطه پاکستان با تروریست، بدان معنا نیست که در مقابل این کشور واکنش نظامی نشان دهد. اوباما در مکالمه تلفنی در سال 2014 میلادی در حالی که در مورد آمادگی برای توافقنامه دوجانبه امنیتی با کرزی بحث میکرد، به رئیس جمهور افغانستان گفت که واشنگتن « نمیتواند جبهه دیگری علیه پاکستان باز کند.» پاکستان «متحد» استراتژیکی در جنگ علیه تروریسم این کشور است. در مدت بازدید کرزی از واشنگتن در سال 2013 میلادی، اوباما از رئیس جمهور افغانستان خواست تا «به طور جدی» در مورد «نگرانیهای» پاکستان درباره نفوذ هند به افغانستان بپردازد. این یک روایت بیاساس پاکستانی بود که از جانب رئیس جمهور آمریکا گفته شد. استدلال من این است که اگر طالبان پاکستانی در ولایت کنر پناهگاههایی دارد ( همانطور که اسلامآباد ادعا میکند) و از آنجا حملاتی را بر پاکستان برنامهریزی و عملی میکنند، واشنگتن باید به آن پاسخگو باشد. تا اواخر سال 2014 میلادی، آمریکا در این ولایت بیش از 60 تاسیسات کوچک و بزرگ نظامی داشت. سیاست دوگانه در بیشتر اوقات، دولتهای اوباما و بوش در مقابل سیاستهای دوگانه پاکستان در بخشهای امنیتی و خارجی در افغانستان واکنش قاطعی نشان ندادهاند. امروزه نیز مانند قبل، تاسیسات نظامی پاکستانی در پیشبردن منافع استراتژی آمریکا در مناطق جنوب آسیا و آسیای میانه به واشنگتن خدمت میکند. در این نقش خطرناک، همانطور که گرنیر مقام ارشد آمریکا نوشته بود؛ هرگز نقشی برای پاکستان نوشته نشده است تا قبول کند که در فعالیتهایی که واشنگتن آن را تایید نمیکند، دخالت کند و در حقیقت چنین دورویی توسط آمریکاییها همواره مورد استقبال قرار گرفته است. اما واشنگتن با افغانستان و قدرتهای منطقهای بیشتر با مشکل روبرو خواهد شد. بیتوجهی به نقش غیرقابل انکار ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان در پرورش و پناه دادن به گروههای هراسافکن با هدف ناامن کردن و بیثبات کردن منطقه بدون شک منجر به فاجعه و ویرانی دیگر مانند حادثه 11 سپتامبر خواهد شد. آمریکا و ناتو در عوض طولانیتر کردن جنگ بینتیجه در افغانستان، باید منشاء اصلی تهدیدات امنیتی و معضل کلیدی پناهگاههای تروریستها در پاکستان را ریشهکن کند.
دیدگاه تان را بنویسید