فروش هواپیما به ایران بخشی از مذاکرات هستهای بود
با توجه به اعتراف یک مدیر ارشد بوئینگ مبنی بر اینکه فروش هواپیما به ایران بخشی از مذاکرات هستهای بوده است، احتمال امتیاز دادن به فرانسه و آمریکا در خلال مذاکرات نیز قوت میگیرد و این پرسش مطرح میشود که این مذاکره هستهای بوده است یا اقتصادی؟
خبرگزاری فارس: پس از اجرایی شدن توافق هستهای، شاید جنجالیترین خبر مربوط به این توافق، خبر خرید 118 هواپیمای ایرباس بود. قراردادی که رقمش و تعداد هواپیمای مدنظر برای خریداری در آن انتقادهای بسیاری را به دنبال داشت. با توجه به این که حمل و نقل هوایی 3 تا 4 درصد کل حمل و نقل کشور را تشکیل میدهد، این انتقادها مطرح شد که آیا خرید این تعداد هواپیما از اولویتهای کشور محسوب میشود؛ آیا این امکان وجود ندارد که تعداد کمتری هواپیما خریداری شود و به تدریج ناوگان فرسوده هواپیمایی ایران ترمیم شود و بسیاری انتقادهای دیگر که مدنظر این نوشته نیست. هم زمان با انتقادات یک احتمال مطرح شد که با توجه به نقش پلیس بد فرانسه در مذاکرات، شاید قراردادهای کلان با شرکتهای فرانسوی به ویژه ایرباس، امتیازی به فرانسه بوده تا توافق به سرانجام برسد. احتمالاتی که هیچگاه قطعیت نیافت اما همچنان در پس زمینه ذهن بسیاری باقی ماند. هنوز پرسشهای مربوط به ایرباس پاسخ داده نشده است که اکنون، از قرارداد میلیاردی با شرکت بوئینگ برای خرید 109 هواپیما حرف به میان آمده است؛ شرکتی که پس از لغو تحریمها به اعتراف خودش به ایران آمد تا نیازها و وضعیت صنعت هوایی کشور را بررسی کند. این شرکت آمریکایی روز سه شنبه تایید کرد قراردادی با ایران برای فروش 109 هواپیما امضا کرده است. روز گذشته جزئیات این قرارداد منتشر شد که در میان هواپیماهای فهرست شده، جدیدترین هواپیماهای پهن پیکر و باریک پیکر به چشم میخورد و تعداد این جدیدالساخت ها به 44 فروند میرسد. در این میان، نمایندگان جمهوریخواه آمریکا که به نظر میرسد نقش پلیس بد این بازی جدید را برای بازارگرمی به عهده دارند، مدام در حال هشدار دادن به این شرکت آمریکایی هستند. دو ماه پیش زمانیکه بوئینگ در حال بررسی اوضاع بود، سه نماینده کنگره آمریکا با ارسال نامهای به این شرکت نسبت به فروش محصولاتش به ایران هشدار دادند. به نوشته وبگاه شبکه خبری «فاکس نیوز» سه نماینده کنگره آمریکا در نامه شدیدالحن به شرکت بوئینگ عنوان داشتند: «هرگونه توافق بوئینگ با ایران کمکی موثر به حامی برجسته تروریسم است و هواپیماهای آمریکایی تبدیل به هواپیماهای جنگی ایران میشوند.» اخیر نیز دو نماینده مجلس نمایندگان آمریکا بار دیگر در نامهای به شرکت بوئینگ مدعی شدند فروش هواپیما به ایران میتواند امنیت ملی آمریکا را به خطر بیندازد. جب هنسارلینگ و پیتر روسکام در این نامه خاطر نشان کردند: «شرکتهای آمریکایی نباید در تسلیحاتی کردن رژیم ایران، شریک جرم شوند.» آنچه مدنظر نگارنده است، نکتهای است که از نامه تیموتی کیتینگ، معاون ارشد فعالیتهای دولتی در شعبه شیکاگو بوئینگ به جب هنسارلینگ، رئیس کمیته خدمات مالی مجلس نمایندگان آمریکا و پیتر روسکام، نماینده جمهوری خواه میتوان دریافت. پایگاه اینترنتی د هیل روز گذشته به نقل از این مدیر ارشد بوئینگ نوشت تکمیل توافق هستهای با ایران به توانایی شرکتهای آمریکایی و اروپایی برای فروش هواپیماهای مسافربری جدید برای جایگزین کردن ناوگان فرسوده این کشور بستگی دارد. کیتینگ در نامهای به این دو قانونگذار مجلس نمایندگان آمریکا نکاتی را عنوان میکند که حائز اهمیت است. وی مینویسد کنگره به خوبی میداند که فروش هواپیمای مسافربری (به ایران) بخشی از مذاکرات توافق هسته ای بوده است. «در جلسات مشاوراتی (با دولت آمریکا) برای ما روشن شد که توانایی تامین خطوط هوایی ایران توسط شرکتهای آمریکایی و اروپایی به منظور جایگزینی هواپیماهای مسافربری ناوگان فرسوده ایران، موضوع کلیدی و اساسی برای رسیدن به توافق (هستهای) بوده است.» جالبتر اینکه کیتینگ در بخش دیگری از نامه خود خاطرنشان میکند «تمامی این موارد برای دفاتر شما به خوبی روشن است چراکه بخشی از بررسی کنگره آمریکا در مورد توافق هستهای پیش از اجرایی شدن آن بوده است.» معانی این سخنان این است که «فروش هواپیما به ایران بخشی از مذاکرات هستهای بوده است.» و کنگره و مجلس نمایندگان آمریکا در جریان قرار داشتند. به نظر میرسد بازی پلیس بد مذاکرات در زمینه همکاری دوباره شرکتهای آمریکایی با ایران این بار وظیفه قانونگذاران جمهوریخواه است که هرچند از همه چیز خبر دارند اما مدام بر طبل تهدید ایران و هشدار به شرکت های آمریکایی بکوبند تا کشورشان به آنچه میخواهد دست یابد. اما از طرف دیگر، معنای دیگر این سخنان چیست؟ آیا به این معناست که ما برای به سرانجام رسیدن توافق هستهای حاضر شدهایم به قراردادهایی تن بدهیم که در اولویتهای ما نیست و چنانچه اولویت هم باشد شاید نه در سطحی چنین شوک آور و غیرقابل قبول؟ و سوال دیگری که مطرح میشود اینکه ما برای راضی کردن طرف غربی دیگر چه چیزهایی را پذیرفتهایم؟ آیا تحریمهای اقتصادی ایران را پای میز مذاکره آورده بود یا تحریمهای یکجانبه و تحمیلی غربیها به خود، آنها را مجبور به مذاکره با ما کرده بود؟ اگر تحریمهای خود آنها و از دست دادن بازار بکر ایران و همچنین رکورد کشنده در اقتصاد غرب یکی از دلایل آمدن غربیها پای میز مذاکره باشد، اما آنها با شیوهای کاملا زیرکانه این گونه جلوه میدهند که ما ناگزیر به مذاکره شدهایم و در عین حال حتی از ما امتیاز هم میگیرند تا شرکتهای به رکود نشسته خود را احیا کنند و کارگران بیکار شده خود را بر سر کار آورند. در عین حال، نامه تیموتی کیتینگ، معاون ارشد فعالیتهای دولتی در شعبه شیکاگو بوئینگ، شاهدی بر ادعای مطرح شده در مورد پرونده ایرباس نیز میتواند باشد چراکه به گفته وی تکمیل توافق هستهای با ایران به توانایی شرکتهای آمریکایی و اروپایی برای فروش هواپیماهای مسافربری جدید به ایران بستگی دارد. در اینجا این نکته به ذهن متبادر میشود که توافق هستهای، هستهای بوده است یا توافق اقتصادی؟
دیدگاه تان را بنویسید