توصیههای شرمن به تیم «بایدن ـ هریس» در خصوص ایران
«وندی شرمن» دیپلمات و مذاکرهکننده ارشد تیم اوباما در مذاکرات هستهای در قامت یک مشاور با تجربه توصیههایی به تیم «بایدن ـ هریس» در خصوص ایران کرده که هرگونه تردیدی درباره تداوم راهبرد «فشار حداکثری» با رویکرد «اجماعسازی» را از بین میبرد.
خبرگزاری فارس: از همان ابتدای آغاز به کار کارزار انتخاباتی دموکراتها برای پیروزی «جو بایدن» در انتخابات 2020 ایالات متحده، برخی محافل خارجی و داخلی این گزاره را تبلیغ کردند که تیم بایدن در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران رویکردی متفاوت از «دونالد ترامپ» در پیش خواهد گرفت.
در مقابل اما؛ بر اساس مستندات فراوان در خصوص پیشینه این جریان و موضعگیریهای پیدا و پنهان عناصر اصلی آن، مشخص بود که در عمل چنین اتفاقی نخواهد افتاد و در صورت پیروزی دموکراتها، گرچه برخی روشها تغییر خواهد کرد اما راهبرد همان راهبرد قبلی و شاید با نامی متفاوت باشد.
از سویی؛ تابستان امسال بود که «مارک دوبوویتز» مدیر اجرایی اتاق فکر ضدایرانی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» به عنوان عقل منفصل دولت ترامپ خبر از تلاش برای ایجاد بستری دائمی و مطمئن جهت تداوم راهبرد «فشار حداکثری» علیه ایران حتی با فرض عدم پیروزی ترامپ داد.
این خبر از سناریوی دقیقی رونمایی میکرد که نشان میداد حتی بر فرض محال تفاوت ماهوی رویکرد بایدن علیه جمهوری اسلامی ایران، ساز و کار چیده شده توسط تیم ترامپ عملا او را مجبور به ادامه همین مسیر خواهد کرد.
از سوی دیگر؛ تحلیل محتوای مواضع دموکراتها علیه ترامپ به روشنی بیانگر آن است که آنچه موجب انتقاد آنان در چهار سال گذشته درباره موضوع ایران شده، نه راهبرد فشار و تحریم بیشتر بلکه علنی بازی کردن ترامپ و بر هم زدن اجماع جهانی علیه تهران بوده است و نگاهی گذرا به رفتار خصمانه تیم اوباما ـ بایدن در قبال ایران تا قبل از ژانویه 2017 این مدعا را ثابت میکند.
این رویکرد البته در مواضع انتخاباتی بایدن نیز روشن بود، آنجا که سه هفته مانده به روز انتخابات، در یادداشت اختصاصی خود در سیانان از راهبرد «فشار هوشمند» علیه ایران رونمایی کرد و گرچه هویج «مذاکره» را نشان داد اما با ذکر پیششرطهایی چون موشکی و نفوذ منطقهای، چماق تداوم تحریمها را هم بالا برد.
او البته میدانست چه میگوید، چه، لابیها و اتاق فکرهای همسو با دموکراتها مانند «نایاک»، «بروکینگز» و... به او اینگونه مشورت داده بودند که اگر با نقاب مذاکره وارد شود علاوه بر اجماعسازی بینالمللی، همزمان میتواند اجماع ایرانیان علیه آمریکا را بشکند و بازوی فشاری نیز در داخل ایران برای اجبار نظام به مذاکره فراهم کند.
حال از پس انتخابات سوم نوامبر و پیروزی بایدن، «وندی شرمن» دیپلمات و مذاکرهکننده ارشد تیم اوباما در مذاکرات هستهای در قامت یک مشاور با تجربه توصیههایی به تیم «بایدن ـ هریس» در خصوص ایران کرده که هرگونه تردیدی درباره تداوم راهبرد «فشار حداکثری» با رویکرد «اجماعسازی» را از بین میبرد.
شرمن در گفتوگو با «پابلیک رادیو اینترنشنال» خطاب به تیم جو بایدن و کامالا هریس گفته است: یک مسئلهای که در مورد مذاکرهکنندگان ایرانی میدانم این است که آنها مذاکرهکنندگان بسیار سفت و سختی هستند. آنها تا جایی که میتوانند مطالبات و درخواستهایشان را پیش از هرگونه مذاکره با دولت جدید آمریکا بر روی میز قرار میدهند. ما باید تلاش کنیم که تا جایی که میشود مسئله «اهرم فشار» را در پیش بگیریم.
او تصریح کرده است: بیشتر تحریمهای ترامپ در واقع مشابه تحریمهایی هستند که قبلا اعمال شدهاند فقط نامشان جدید خواهند شد.
شرمن با اذعان به اینکه تحریمها نه منجر به بازگشت ایران به میز مذاکره شده و نه تغییر رفتار ایران در خاورمیانه را به دنبال داشته، توصیه کرده است: دولت بایدن ـ هریس باید نگاهی به اینکه ما در کجا قرار داریم، بیندازد. رئیسجمهوری منتخب آمریکا اعلام کرده خواهان مذاکره مجدد، بازگشت به برجام و ایجاد شرایط بهتر است. بنابراین این همچون یک «معمای بسیار پیچیده» خواهد بود.
این دیپلمات یهودی ـ آمریکایی تصریح کرده است: به نظرم جو بایدن و تیمش ابتدا مذاکره با هم پیمانان اروپاییمان همچون فرانسه، انگلیس و آلمان را شروع کنند و سپس با روسیه و چین وارد مذاکره شوند تا ببینند بهترین راه پیش رو چیست.
توصیههای صریح شرمن با تکیه بر دو سیاست «تشدید فشار» و «اجماعسازی» علیه ایران، دقیقا همان نقطهای است که برخی محافل داخلی و خارجی به دنبال وارونهنمایی آن هستند و البته کاملا روشن است که این قطعات به ظاهر مجزای پازل ذیل یک سناریو عمل کرده در نهایت تصویر مطلوب آمریکا را نمایان میکند.
و سخن آخر اینکه؛ حاصل جمع این بازی چیزی جز یک ایران منفعل، معلق و معطل نیست که در عطش سرابی موهوم هم ظرفیتهای توانمند داخلی و فرصتهای طلایی اقتدارساز خود را میسوزاند و هم با رویگردانی از راهبرد «مقاومت فعال» دچار دور باطلی میشود که فرجامی جز تسلیم و وابستگی از یک سو و سقوط سرمایه اجتماعی و پشتوانه مردمی از سوی دیگر ندارد.
منبع: نورنیوز
دیدگاه تان را بنویسید