دروغی به نام یازدهم سپتامبر

کد خبر: 1019575

با وجود گذشت ۱۹ سال از حوادث ۱۱ سپتامبر هنوز شبهات زیادی درباره حملاتی که در مرکز نیویورک رخ داد وجود دارد.

دروغی به نام یازدهم سپتامبر

خبرگزاری مهر: از ۱۹ سال پیش تا اکنون درباره رویداد یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ نوشتارهای زیادی منتشر شده است. اگر چه در ماه‌ها نخستین اشاره و سخن گفتن از ساختگی بودن این حوادث کار آسانی نبود اما به مرور زمان نگاه تحلیلگران را به خود جلب کرد که آیا می‌شود پذیرفت با وجود اشراف امنیتی آمریکا چنین حادثه‌ای آن هم در مرکز نیویورک رخ دهد؟ آن هم در مهمترین برج‌های تجاری آمریکا؟

به آرامی پرسش‌ها و ابهامات زیادی مطرح شد و البته در کنار آن اسناد زیادی هم به دست آمد که ساختگی بودن این رویداد را نشان می‌داد.

تحلیل کارشناسان که با قراردادن عناصر مختلف به این نتیجه رسیدند هم بی تاثیر نبود.

خاطرم هست که نخستین کتابی که در این باره منتشر شد کتابی با عنوان یازدهم سپتامبر دروغ بزرگ بود که توسط تیری میسان نویسنده فرانسوی نگاشته شد.

من با او در تهران دیدار کردم و ترتیبی اتخاذ شد تا کتاب او در ایران ترجمه و منتشر شود. میسان در آن زمان اعتقاد داشت که برای نگارش این کتاب بشدت تحت فشار قرار گرفته است. البته اشخاص دیگری که درباره دروغ ۱۱ سپتامبر نوشتند نیز تحت فشار آمریکا و سازمان‌های امنیتی آن قرار گرفتند.

امروز همه تقریباً به این باور رسیده‌اند که آنچه که در ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاد یک رویداد برنامه‌ریزی شده و ساختگی بود تا اهداف مهمی را پیگیری کند.

تراکم و حجم رسانه‌های وابسته به آمریکا برای توجیه سیاست‌های واشنگتن نیز بعد از یازدهم سپتامبر افزوده شد و سیاست اصلی این شبکه‌ها در ایجاد فتنه‌های دینی و نیز برجسته کردن و مدیریت اختلافات داخلی و به تبع آن توجیه اشغالگری آمریکا در منطقه بود

همراه کردن افکار عمومی آمریکا و همچنین اروپا با ساختار سیاسی به ویژه تصمیم جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا برای حمله به منطقه و فراهم کردن زمینه‌های نفوذ نظامی آمریکا در خاورمیانه از مهمترین اهداف شکل گیری بودن حوادث ۱۱ سپتامبر به شمار می‌رود.

درست به همین دلیل زمانی که این حادثه به اطلاع جورج بوش رسانده شد واکنش چندانی نشان نداد؛ گویا همه چیز از قبل برنامه‌ریزی شده بود جالب‌تر آنکه چند روز قبل از این حوادث احمد شاه مسعود رهبر محبوب افغان‌ها توسط سرویس‌های امنیتی آمریکا ترور می‌شود یعنی شخصی که می‌توانست در دوران جدید افغانستان به عنوان یک رهبر مورد توافق افغانی‌ها زمام امور را به دست بگیرد.

آمریکا در آن زمان برای توجیه حضور نظامی خود در منطقه که از افغانستان شروع و به عراق و سوریه و دیگر کشورها منتهی شد و البته پایانی هم ندارد نیاز به همراهی افکار عمومی اروپا و آمریکا داشت به ویژه اینکه باید بخش مهمی از بودجه نظامی را صرف لشکرکشی به افغانستان و بعدها عراق می‌کرد.

از سویی دیگر حوادث ۱۱ سپتامبر نیز بهانه و توجیه خوبی برای اسلام هراسی و گسترش اسلام ستیزی در آمریکا و اروپا شد تا آنجا که در آن زمان بسیاری از مسلمانان و گروه‌های اسلامی تحت فشار قرار گرفتند.

از طرفی رفتارهای جنایت آمیز جرج بوش و آمریکا در افغانستان نیز با تحریک عواطف و احساسات عمومی اروپا و آمریکا توجیه می‌شد.

آمریکا همچنین برای افزایش سود سهام کارخانه‌های اسلحه سازی خود به این حوادث نیاز داشت. به طور کلی ۱۱ سپتامبر دریچه ورود آمریکایی‌ها به منطقه خاورمیانه اما با یک توجیه منطقی بود البته منطقی که خود آنها ساخته بودند.

اما امروز عامه آمریکایی‌ها به طراحی این حوادث پی برده‌اند و دیگر نیازی به اسناد هم ندارند تا آن را بپذیرند. رفتارهای روسای جمهور بعد از جرج بوش پسر نیز تایید کرد که آنان به دنبال فراهم کردن نفوذ خود در منطقه هستند.

ایجاد درگیری‌های داخلی در منطقه به منظور مصروف کردن توان و اشتراکات اسلامی و ایجاد امنیت برای اسرائیل و آمریکا و فرار سرمایه‌ها و نیز غارت ثروت‌های نفتی منطقه مهمترین ماموریت این گروه‌های تروریستی بعد از یازدهم سپتامبر بود.

البته طالبان، القاعده و داعش هر کدام در یک وهله زمانی ماموریت‌هایی داشتند که انجام دادند. البته هنوز این ماموریت‌ها به اتمام نرسیده است و ادامه خواهد داشت. عناوین این گروه‌ها تغییر خواهد کرد اما ماموریت و رویکرد یکی است.

ایجاد درگیری‌های داخلی در منطقه به منظور مصروف کردن توان و اشتراکات اسلامی و ایجاد امنیت برای اسرائیل و آمریکا و فرار سرمایه‌ها و نیز غارت ثروت‌های نفتی منطقه مهمترین ماموریت این گروه‌های تروریستی بعد از یازدهم سپتامبر بود.

بی تردید اسلام‌هراسی و ارائه چهره خشن از اسلام با بروز و ظهور مدل‌هایی چون القاعده و طالبان و بعدها داعش مهمترین ماموریت آمریکایی‌ها در منطقه بود به گونه‌ای که یک چهره افراطی از اسلام به جهان غرب معرفی شود تا هم توجیه کشتار مسلمانان و حمله نظامی به خاورمیانه فراهم شود و هم اساس و اصل دین اسلام نیز در بین طرفداران و حتی پیروان آن مورد پرسش واقعی قرار گیرد.

از طرفی آمریکایی‌ها تلاش کردند در کنار ارائه این چهره خشن از اسلام و به قول رسانه‌هایشان، اسلام افراطی یک نمونه‌ای از اسلام سکولار و میانه‌رو را نیز ترویج کنند تا اساس آموزه‌های اسلامی در بین این دو الگو نادیده انگاشته شود.

امروز هر شهروند آمریکایی باید درک کند که قربانی منافع لابی صهیونیستی و سیاستمداران و مالکان کارخانه‌های تسلیحاتی و اسلحه سازی در آمریکاست. باید بدانند که آمریکا حتی به مردم خود هم رحم نمی‌کند چه جرج بوش جنگ طلب رئیس جمهور باشد چه اوبامای اتوکشیده، چه ترامپ دیوانه یا شاید هم جو بایدن!؟

در پایان باید به این نکته هم اشاره کرد که تراکم و حجم رسانه‌های وابسته به آمریکا برای توجیه سیاست‌های واشنگتن نیز بعد از یازدهم سپتامبر افزوده شد و سیاست اصلی این شبکه‌ها در ایجاد فتنه‌های دینی و نیز برجسته کردن و مدیریت اختلافات داخلی و به تبع آن توجیه اشغالگری آمریکا در منطقه بود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت