شیوه دیپلماسی ترامپ زیر ذره بین فارن پالسی

کد خبر: 1016442

«جلد کتاب جدید جیم شوتو، "تئوری مرد دیوانه"، دونالد ترامپ را چشم‌بسته با یک چماق به تصویر می‌کشد که آماده است تا به کره زمینی که آویزان است، ضربه بزند. کتاب قبلی شوتو با نام "جنگ سایه"، به تهدیداتی پرداختی بود که روسیه و چین علیه آمریکا باعث می‌شوند- شوتو حالا توجه خود را به سهم آمریکا در بی‌ثباتی جهانی داده است.»

شیوه دیپلماسی ترامپ زیر ذره بین فارن پالسی

خبرگزاری ایسنا: "ملیسا چان"، خبرنگار سابق الجزیره و عضو شورای روابط خارجی در تحلیلی برای فارن پالسی نوشته است: «مدت‌ها قبل از اینکه ترامپ بر سر کار بیاید، این موضوع را روشن کرد که وقتی پای مسائل خارجی در میان باشد، او متفاوت عمل خواهد کرد و خرد متعارف را زیر پا خواهد گذاشت. ناتو "منسوخ" بود، تا اینکه او تصمیم گرفت بعد از آنکه خودش بر سرکار آمد، دیگر منسوخ نباشد! و او این پرسش را مطرح کرد که چرا نمی‌تواند از طریق تلفن با رئیس جمهور تایوان صحبت کند. در پایان نخستین سال ریاست جمهوری‌اش، برخی سیاست‌گذاران سعی کردند با توصیف رویکرد او به عنوان "تئوری مرد دیوانه"، به بی‌ثباتی‌اش معنی ببخشند.

ریچارد نیکسون، رئیس جمهور آمریکا هنگامی که می‌خواست از طریق "هنری کیسینجر"، مشاور امنیت ملی‌اش، پیام خود به ویتنام شمالی را مبنی بر استفاده از هرگونه ابزار ممکن علیه آن‌ها انتقال دهد، به "تئوری مرد دیوانه" استناد کرد. اما او از ابتکار کمی برخوردار بود. یک مرجع اولیه این موضوع، گفتمان‌های "نیکولو ماکیاولی" درباره لیوی است، آنجا که اشاره می‌کند "شبیه‌سازی دیوانگی می‌تواند کاری بسیار خردمندانه باشد". نقص شخصیت نیکسون هر چه هم که باشد، تهدید هسته‌ای او نه واقعیت، بلکه یک فریب بود- البته فریبی که به بدی بقیه استراتژی کشور در برابر ویتنام، شکست خورد. از سوی دیگر، نقش مرد دیوانه ترامپ، کمتر شبیه‌سازی شده، و زنده‌تر به نظر می‌رسد. در ضربه اخیر ترامپ به کره زمین، او آلمان را هدف گرفته و این را اعلام کرد که هزارن نیروی آمریکایی مستقر در این کشور را برمی‌گرداند. این در حالی است که مقامات هشدار داده‌اند این فرآیند ممکن است ماه‌ها طول بکشد، در اقدامی که به نظر می‌رسد برای خریدن زمان باشد.

شوتو شیوه دیپلماسی ترامپ را به عنوان تاکتیکی توصیف می‌کند که "گاهی اتفاقی و گاهی عمدی است"، نوعی سیاست رفتن به لبه پرتگاه که به وسیله آن پیش‌بینی ناپذیری او مخالفانش را به سمت امتیاز دادن سوق می‌دهد. اما آیا اگر تئوری مرد دیوانه همیشه از روی عمد نیست، واقعی به حساب نمی‌آید؟ "پیتر ناوارو"، مشاور تجاری ترامپ و آدمی چاپلوس، به آن باور دارد. وی تأیید خود را این‌گونه ابراز می‌کند که: " او یک شطرنج‌باز استراتژیک است، که تمام گوشه‌ها و حرکات را زیر نظر دارد". هیچ دستورالعمل از پیش ساخته‌ای وجود ندارد؛ موسیقی جاز است که با موسیقی کلاسیک درهم آمیخته باشد!

کره شمالی برای مدت کوتاهی، موفقیت بلندبالای این استراتژی بود. مدافعان رئیس جمهور آمریکا استدلال کردند که الاکلنگ بازی ترامپ با کیم جونگ اون، از توهین به او گرفته تا تشویقش، رهبر کره شمالی را به میز مذاکره در هانوی آورده است. این استدلال زمانی که کره شمالی به آزمایشات و لفاظی‌های معمول انفجاری خود بازگشت، اعتبار کمتری پیدا کرد. اما شوتو فصل به فصل کتاب و کشور به کشور، از پیونگ‌یانگ تا مسکو و پکن، به ارزیابی می‌پردازد؛ شاید متوجه منتقدانی از جناح راست است که سی‌ان‌ان را-جایی که او به عنوان خبرنگار ارشد امنیتی ملی مشغول به کار است- یک خبرگزاری حزبی در نظر می‌گیرند، و از این رو در مصاحبه‌ها کتابش را برای کسانی لنگر قرار می‌دهد که سابقاً یا حالا برای دولت کار می‌کنند، و تأکید می‌کند "انتخاب کرده که چنین کند". شما در صفحات کتاب، دموکرات‌های زیادی که به طور قابل پیش‌بینی نسبت به ترامپ اعتراض کنند، نخواهید دید. شوتو قصدی برای اینکه بخواهد دو طرف را در نظر داشته باشد، ندارد- صحبت‌های مخرب از تیم خود ترامپ هم شنیده می‌شود.

تقریباً تمام مقامات چیز ناخوشایندی دارند که درباره رئیس جمهور بگویند- جز ناوارو، که او نیز تنها کسی است که با نام واقعی خودش حرفی می‌زند و همچنان مشغول به خدمت است. ناراوو به شوتو یادآور می‌شود، متخصصان در هر ابتکار مهم سیاست خارجی طی ۳۰ سال گذشته شکست خورده‌اند، در چین، قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی و افغانستان. این کتاب همچنین "استیو بنن"، یکی از هدایت‌کنندگان اصلی کارزار "آمریکا را دوباره عالی بگردان" را به تصویر می‌کشد. هر دوی این‌ها (ناراوو و بنن)، ممکن است مظنون‌های همیشگی باشند، اما این موضوع به این خاطر است که هر دو دارای نفوذ قابل توجهی هستند- بنن زود از کاخ سفید خارج شد، اما او همچنان روزی چند بار با افراد دولت صحبت می‌کند.

در مورد کره شمالی، این کتاب بر پویایی به دنبال اظهارات خشمگین ترامپ علیه کیم تأکید می‌کند، در حالی که پیونگ‌یانگ و سئول- دشمنان قسم‌خورده- برای ممانعت از فاجعه وجودی از طریق وعده بیش از حد درباره امکان خلع سلاح هسته‌ای کره شمالی در صورت از سر گرفتن مذاکرات توسط رئیس جمهور، با هم همکاری کردند. یک مقام سابق مدعی شد: "آن‌ها با هم تبانی کرده بودند". شوتو اشاره می‌کند که ترامپ احتمالاً هم از سوی متحد و هم دشمنش به بازی گرفته شده بود. شاید این جایی است که آمریکا ممکن است به جنگ نزدیک شده باشد. در صورتی که فقط حجم هم در نظر گرفته شود، دو فصل طولانی و فشرده کتاب شوتو کره را پوشش داده است. و بعد از سه ملاقات حضوری، ترامپ فراتر از تظاهر چیزی برای ارائه ندارد، در حالی که کره شمالی از این سال‌ها برای بسط برنامه هسته‌ای خود استفاده کرده است.

انتظار غافلگیری از تمام اقدامات ترامپ نداشته باشید. مقابله با چین به یک موضع دوحزبی تبدیل شده است، و صرف‌نظر از اینکه چه کسی در نوامبر برنده است، شوتو نتیجه می‌گیرد که " وارونه شدن رابطه آمریکا-چین، عنصری از سیاست خارجی ترامپ است که در زمان ترک سمت رئیس جمهور، کمترین احتمال تغییر را دارد". شوتو در کتاب قبلی خود چین را به عنوان ایجادکننده یک "جنگ سایه" توصیف کرد، چیزی که اکثر آمریکایی‌ها درباره آن کم یا هیچ نمی‌دانند. این موضوع دیگر صادق نیست و کشمکش‌های دوطرفه در صدر تیترهای داخلی قرار دارد. هفته‌ای نمی‌گذرد که در آن جاسوسی چینی، تهاجم و دیپلماسی "گرگ جنگجو" مطرح نباشد، که معمولاً با جدل‌طلبی آمریکا هم مطابقت دارد.

اگر دیپلماسی مرد دیوانه رویکرد باشد، اهدافی که ترامپ وقتی پای چین به میان می‌آید، دارد، از وضوح کمتری برخوردار است. به نظر می‌رسد دغدغه اصلی او همان دغدغه‌ای است که وقتی تقریباً روی تمام قدرت‌های خارجی متمرکز می‌شود، دارد؛ این ایده که به آمریکا خیانت شده است. بحران حقوق بشری فزاینده چین مسلماً یک نگرانی نیست. زمانی که به ترامپ درباره اردوگاه اجباری سین کیانگ گفته شد، جان بولتون مشاور سابق ترامپ ادعا کرد که تأیید این ایده را خود ترامپ به شی جینپینگ، رئیس جمهور چین داده است.

ترامپ حتی از سیاست تجاری مورد امضای خود هم چشم‌پوشی کرده و ما احتمالاً شاهد فاز دوم توافق تجاری چین و آمریکا نخواهیم بود. بسیاری از ناظران گمان می‌کنند که سیاست چین ترامپ به یک فریب انتخاباتی بدل شده است- مسئله خطرناکی که با توجه به میزان بیزاری ترامپ از شکست در انتخابات، معنی پیدا می‌کند. با وجود عبور نیروی دریایی آمریکا از تنگه تایوان و ورود جنگنده‌های چینی به منطقه شناسایی پدافند هوایی تایوان طی هفته‌های اخیر، تنها چند دقیقه ناآزموده می‌تواند روند تاریخ را تغییر دهد.

در همین حال، دشمنی دولت با چین- از آغاز جنگ تجاری تا نژادپرستی تغییر شکل داده شده زمانی که ویروس کرونا را "ویروس چینی" می‌خواند-کار چندانی برای بررسی واقعی پکن انجام نداده است. چین به نظامی کردن دریای چین جنوبی و نصب موشک در جزایر "اسپراتلی" ادامه می‌دهد. این کشور به طور بنیادی، قانون اساسی و استقلال هنگ‌کنگ را از بین برده و همچنان به بازداشت اویغورها در قلمرو سین ‌کیانگ غربی، با وجود هجمه جهانی در این باره، اصرار می‌ورزد. زمانی که پای اقدامات واقعی در میان باشد، نوسانات ترامپ به طور گسترده از سوی چین مورد بی‌اعتنایی قرار گرفته می‌شود؛ در حالی که به سادگی بر آنچه دستورالعمل ملی‌گرایی خود در نظر می‌گیرد، پافشاری می‌کند.

اگر نکته نسبتاً اصلی شوتو در ارزیابی‌اش چین باشد، سمت‌القدم آن سوریه و رها کردن جنگ‌جویان کرد آنجا توسط آمریکا است. گزارش‌های شوتو از مقامات رئیس جمهور که به دنبال راه‌های خلاقانه برای دور زدن دستورات عقب‌نشینی او هستند، برای خوانده شدن دردناک است؛ اما مثالی از موارد بسیار دیگری در کتاب است که در آن‌ها مقامات بایستی بدترین تصمیمات ترامپ را مدیریت کنند. زمانی که فرمانده نیروهای نظامی کرد سوریه پیغامی به دوستانش در ارتش آمریکا می‌فرستد و آنها را از تقسیر مبری می‌کند، لحظه فاجعه باری است: مقصود نویسنده در اینجا روشن است؛ ترامپ پیروزی سیاست خارجی را در دستانش داشت که آن را هدر داد. آمریکا با نیروهای جنگنده محلی شریک شده و به طور گسترده‌ای قلمروی داعش را از بین برده و هزاران نفر از جنگجویان آن‌ها را کشته است. اما از این پیشرفت صرف نظر کرد و به دولت بشار اسد، روسیه، ترکیه و ایران منفعت رساند.

این‌طور که معلوم می‌شود، مرد دیوانه جنگ را دوست ندارد و گزینه‌های نظامی را با ارزش پولش می‌سنجد. او می‌تواند یک حمله ناگهانی برای کشتن ژنرال ایرانی، قاسم سلیمانی ترتیب دهد (و شانس آورد که این تصمیم به اتفاق بزرگ‌تری نیانجامید)، اما به طور کلی عقب‌نشینی اعزام‌ها را ترجیح می‌دهد- ثباتی که چین ممکن است همزمان با افزایش تنش‌ها با تایوان، متوجه آن شده باشد. آنچه در این صفحات پدیدار می‌شود جدا از چیرگی تئوری مرد دیوانه، چند رشته ثابتی است که رئیس جمهور- اگر یکنواخت نباشد دست‌کم به شکل هدایت شده- به آن‌ها متوسل می‌شود؛ مانند اجتناب از درگیری نظامی.

کتاب شوتو تلاش درجه یکی برای نشان دادن روش پشت چهار سال آشفتگی سیاست خارجی ترامپ است. با این حال که شوتو درباره گذشته رییس جمهوری می‌نویسد، بی‌توجهی به موضوعی که او مدام درباره آن فکر می‌کند و نگران است، یعنی آینده، دشوار است. صرف‌نظر از نتیجه انتخابات، آمریکا سال‌های سختی پیش رو دارد که بخش زیادی از آن به خاطر تکانشگری‌های یک مرد دیوانه است.»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد