دیپلماسی ایرانی: سوالی که تلاش خواهم کرد به آن پاسخ دهم این است که:
چگونه ماندلا، ماندلا شد؟ عوامل شکل دهنده شخصیت ماندلا؟ (شکل گیری شخصیت در باتلاق آپارتاید و نه سرزمین سرشار از طهارت و انسانیت). چه عواملی یک کودک روستایی، کارگر معدن، وکیل سیاه پوست، بنیانگذار و رهبر شاخه نظامی کنگره ملی آفریقا، 27 سال زندانی سیاسی و نهایتا رییس جمهور اولین دولت غیر نژادی در آفریقای جنوبی به رهبری پر آوازه و بی بدیل در جهان تبدیل کرد؟
ویژ گی های اصلی ماندلا او در عرصه سیاسی و حکمرانی چه بود؟
عوامل موثر بر شکل گیری شخصیت ماندلا
فرهنگ و ارزش های قبیله ای: تولد 1918 در یک خانواده تمبو، ام تا تا ، نرانسکی و تربیت در این فرهنگ (ارزش های نمادین). پدرش گادلا نایب السلطنه تمبو که نقش اساسی در پادشاهی جونگینتابا داشت. در 9 سالگی و پس از فوت پدر از قونو به امکزونی پایتخت تمبو لاند (سرزمین تمبوها) رفت و در خانواده سلطنتی پرورش یافت تا بعد ها پس از آن که جاستیس فرزند جونگینتابا جانشین پدر شد، مشاور او بشود.
تربیت انگلیسی: ورود به مدرسه در 7 سالگی و آموزش نزد یک معلمه انگلیسی متدیست. نامگذاری "نلسون" که نام یک دریاسالار انگلیسی بود. ورود کالج وسلی که مخصوص خانواده سلطنتی سیاهان بود.اسم اصلی ماندلا ، رولیهلاهلا ( Rolihlahla) بود.
مبارزه علیه تبعیض نژادی (مدنی و چریکی و زندان): ورود به عرصه سیاست و مبارزه مدنی در دانشگاه فورت هار و آشنایی با اولیور تامبو، فرار به ژوهانسبورگ و آشنایی با والتر سیسولو و ورود به عرصه مبارزه و تبدیل شدن به مبارز تمام عیار (چریک و رلزیانه سیاه). شخصیت ماندلا ترکیبی موزون، متوازن و قوام یافته از این سه عامل است که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد. ماندلا از هریک از این عناصر سه گانه درس هایی را آموخته بود.
ارزش های انسانی در نظام قبیله ای آفریقا: واژه ابونتو(Ubuntu) در فارسی به برادری ترجمه شده است. این واژه در فرهنگ تمبو "شبکه پیجیده انسانی است که بر اساس آن همه افراد قبیله به یکدیگر متصل شده اند و جدایی ناپذیرند.در این فرهنگ من همیشه از ما پایین تر است. ارزش های نظام قبیله (جوگینتابا با حق رهبری به دنیا آمده بود اما به عنوان خادم مردم نیز تلقی می شد. رهبری یک مزیت بود. در این شیوه سبک رهبری بیشتر به گوش دادن و رسیدن به اتفاق نظر در قبیله بود.)
در مجالس دربار تمامی مردان روستا جمع می شدند و حق صحبت داشتند.این سنت رییس بود که پیش از طرح ایده خود، به دیدگاه های جامعه و مشاورین خود گوش دهد.در پایان جلسه نیز دیدگاه هایی که مطرح شده بود را به صورت خلاصه ذکر می کرد( جمع بندی). پادشاه جاه طلب بود اما اجازه نمی داد تمایلاتش بر تمایلات جامعه غلبه کند. در این باره ضرب المثل زولوها می گوید: انسان به واسطه انسانهای دیگر می تواند انسان نامیده شود. دو مساله در اینباره مورد توجه بوده است: یکی نظم و انضباط غربی و تاکید بر آموزش و نقش آن در آینده فرزندان کشور و دیگری تبعیض ، شکاف طبقاتی، ظلم و ستم آپارتاید و ایمان به مبارزه مدنی برای اصلاح. در این دوران دو نفر بر شخصیت ماندلا تاثیر چشمگیری گذاشتند. اولیور تامبو که موضوع کنترل هیجانات و احساسات ، شکیبا بودن در کارها و تصمیم گیری ها بود و دیگری والتر سیسولو که واقع گرایی ، مصلحت اندیشی ، اهمیت دادن به نظرات دیگران ، سازش با رقبا و مخالفان را مدنظر داشت. ماندلا در موارد بسیاری تاکید کرده که اهل خشونت نیست و اجبار توسل به آن به خاطر شرایطی است که نظام آپارتاید بر مردم و مبارزان تحمیل کرده بود. شخصیت اصلی ماندلا در
27 سال زندان متجلی شد.در حقیقت دانه هایی که در محیط های سه گانه که در وجود او نهادینه شده بود، در زندان پرورش یافت و از او انسانی تمام عیار به جامعه تحویل داد.( نقش احتمالی مکاشفه و حکمت )
دفاعیه تاریخی در دادگاه ریونیو(1964)
من سراسر زندگیم را وقف مبارزه مردم کرده ام.علیه حاکمیت سفید پوستان جنگیده ام و بر ضد سلطه سیاه پوستان مبارزه کرده ام.من همواره آرمان یک جامعه دمکراتیک که در آن همه مردم با امکانات برابر در کنار هم زندگی کنند را گرامی داشته ام .این آرمانی است که امیدوارم به خاطر آن زنده بمانم و به آن دست یابم.اما در صورتی که ضروری باشد ، آماده ام در راه تحقق این آرمان جان خود را فدا کنم.آغاز مذاکره با آپارتاید در زندان ( بسیار سختگیرانه و غیر منعطف در موارد شخصی و منعطف در باره آینده آفریقای جنوبی). پذیرش حضور سفید پوستان در اداره کشور علیرغم مخالفت های گسترده در بین مبارزان. تصمیم گیری در باره رهبری آینده آفریقای جنوبی جدید 30 سال پس از دادگاه ریونیو و پیروزی جنبش برابری نژادی( 1994).
ویژگی های ماندلا در عرصه مبارزه ، سیاست ورزی و حکمرانی
داشتن هدف و پیگیری مجدانه آن: گاهی زنجیرهایی که بر جسم انسان بسته می شوند بال هایی هستند که روح انسان را به پرواز در می آورند. فقط اهداف بزرگ موجد نیروی عظیم در ذهن انسان هاست.
مکتب سیاسی ماندلا: غایت سیاست را در قدرت نیست .ترک قدرت در اوج محبوبیت داخلی و خارجی و رهبر همه مردم و نه فقط اکثریت سیاه پوست ( نگهبان زندان ، راگبی سال 1996 )
دنیای ماندلا سیاه و سفید ( صفر و صد) نبود: نگرش سیاه و سفید به دلیل سادگی و مطلق بودن کاری ساده و وسوسه انگیز است و ظاهر روشن و واقعی دارد ولی هنر انسان در تشخیص وضعیت خاکستری در این شرایط است.ریچارد استنگل که سه سال متوالی با ماندلا زندگی کرد می پرسد: آیا چون فکر می کردی بدون توسل به خشونت هیچگاه نمی توان آپارتاید شکست داد.یا تنها راهی بود که می توانست باعث عدم فروپاشی کنگره ملی آفریقا شود. ماندلا: ریچارد چرا هر دوی اینها نباشد.
مصالحه : مصالحه هنر رهبران است.رهبران با دشمنان و مخالفان مصالحه می کنند و نه با دوستان. وضعیت او پس از خروج از آپارتاید و مطالبه جدی مردم برای ادامه مبارزه و از دم تیغ گذراندن سفید پوستان.
در کنار این موارد یادداشت های ماندلا ،در مذاکرات صلح بروندی پس از ریاست جمهوری نیز قابل توجه است. او در این یادداشت ها نوشته است: تعدادی از طرف های مذاکره کننده ، هنر مصالحه و سازش را یاد گرفته اند. همچنین انعطاف نداشتن انعطاف بعضی از طرف های مذاکره ، رسیدن مصالحه را که لازمه یک توافق است را دشوار می کند.
پرهیز از هیجانات مقطعی حتی در سخت ترین شرایط : رهبر واقعی باید به سختی بکوشد تا هیجانات و تشنج ها در جامعه را کنترل و وضع را آرام کند.به خصوص زمانی که جامعه با مسائل پیچیده و حساس روبه روست.افراطیون و تند روها معمولا در زمان بروز تشنج دست به کار می شوند و در چنین شرایطی احساسات خالصانه بر اندیشه و عقلانیت پیشی می گیرد. لحن تند و پر هیجان برای کسی که باید رهبری کند مناسب نیست.وظیفه رهبران پیدا کردن راهحل از طریق مذاکره است. از دیگر مشخصه های ماندلا می توان به سازگاری اخلاق و سیاست، رفتار با دوستان دوران مبارزه در دوران ریاست جمهوری، مبارزه بی کینه، گوش کردن ، مشورت ، انتقاد پذیری اشاره کرد. ماندلا درباره انتقادپذیری می گوید: این اشتباه بزرگ رهبران است که در برابر انتقادات حساسیت بیش از حد داشته باشند و مذاکرات را به گونه ای هدایت کنند که انگار مدیر مدرسه ای هستند که با دانش آموزان ناآگاه و کم تجربه رو به رو هستند. روش ماندلا در مذاکره مبتنی بر اقناع بود.او مهارت غیر قابل انکاری در تاثیر گذاری بر مخاطب داشت. او بر این عقیده بود که شهامت به معنای وجود داشتن ترس نیست بلکه غلبه بر آن است.مرد شجاع کسی نیست که
احساس ترس نمی کند بلکه کسی است که بر آن چیره می شود( هواپیما و فرود اضطراری ، مایک محافظ او...ریچارد استنگل ...) هیچ چیز به این اندازه خطرناک نیست که رهبران تقاضاهایی را مطرح کنند که می دانند عملی نخواهد شد.این کار باعث می شود که امید های کاذب در میان مردم به وجود آید. و نهایت گذشت و مدارا بارزترین خصیصه ماندلا بود.
دیدگاه تان را بنویسید