مذاکرات شاه هندی با کریمخانزند به کجا رسید؟/ تعداد خیانتهای انگلستان با توافقهایش برابر است
اگر امیران ما بهدلیل سادهلوحی خود یا از اقبال بد زیر سلطهی آنها دربیایند، با آنها همچون مایملک خود برخورد میکنند. این غریبههای آزمند بر سر خون هممیهنان ما قمار میکنند. تعداد خیانتها و پیمانشکنیهای آنها با تعداد پیمانها و توافقاتشان برابری میکند.
سرویس بینالملل فردا؛ طاها ربانی: عبدالله شهبازی معتقد است، پس از دوران اقتدار دولت گورکانی در هند ساختارهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی هند فرونپاشیده بود و امکان برآمدن دولتی مقتدر وجود داشت. اما مداخلههای پنهان و آشکار استعمار بریتانیا و خشونت شدید آنها مانع قوتگرفتن ساختارهای بهجامانده از دولت قبلی شد. [1] دوران گورکانیان در هند (که در منابع غربی از آنها با عنوان «مغولها» یاد میشود) از درخشانترین دوران هند است. بااینحال، دولتهای محلیای که در هنگام ضعف این دولت سربرآوردند نیز بهنوبهی خود موجب شکوفایی و رونق محدودهی تحت تسلط خود بودند. از جملهی این دولتها دولت میسور است و دو پادشاه بنام آن حیدرعلی و فرزندش، تیپوسلطان، هستند.
حیدرعلی در جنگ اول انگلیس-میسور با نیروهای کمپانی هند شرقی جنگید و پس از کشاکشهای فراوان در آستانهی فتح مدرس، پایگاه نیروهای انگلیسی، قرار گرفت. انگلیسیها ناچار دست به دامان پیمان صلح شدند. یکی از مفاد قرارداد صلح این بود که دو طرف در جنگها به یکدیگر کمک کنند، اما هنگامی که حیدرعلی درگیر جنگ با ماراتاها شد و از انگلیسیها درخواست کمک کرد، آنها درخواست او را رد کردند و حتی بهسمت طرف مقابل او متمایل شدند. [2] این پیمانشکنی حیدرعلی را به دشمنی با انگلیسیها کشاند.
او اولین امیر در هند بود که فهمید بریتانیا دشمن اصلی ایالتهای امیرنشین است و عقد هرگونه قرارداد و موافقتنامهای با آنها را منتفی دانست. «حیدرعلی و پسرش تیپوصاحب به قرآن سوگند خورده بودند که تا ابد به انگلیسیها کینه بورزند و آنها را از پای درآورند.» [3]
او به حاکم دکن و نواب سواحل کروماندال پیشنهاد کرد تا اتحادیهای علیه انگلیسیها تشکیل دهند. در نامهی او چنین آمده است: «بیایید تمام رقابتهای خود را کنار بگذاریم و نیروهای خود را علیه دشمن مشترک بهکار گیریم. انگلیسیها برای تجارت نیامدهاند، آنها آمدهاند تا کشور ما و ثروت ما را بدزدند. آنها آمدهاند تا مردم و شکوفایی و افتخار کشور را بدزدند. منابعمان را بردهاند و فساد و مرض و بدبختی آوردهاند. اگر امیران ما بهدلیل سادهلوحی خود یا از اقبال بد زیر سلطهی آنها دربیایند، با آنها همچون مایملک خود برخورد میکنند. این غریبههای آزمند بر سر خون هممیهنان ما قمار میکنند. تعداد خیانتها و پیمانشکنیهای آنها با تعداد پیمانها و توافقاتشان برابری میکند.» [4]
دیدار دریاسالار فرانسوی با حیدرعلی در سال 1782. حیدرعلی از فرانسویهای برای ساخت ناوگانی دریایی کمک گرفت.
ارتش میسور نیروی منظمی بود که براساس موازین نظامی اروپایی تعلیم یده و مسلح به تفنگ بودند .توپخانهی ارتش نیز بسیار پیشرفته بود و با توپخانهی بریتانیاییها برابر میکرد و از میزان تحرک بالایی برخوردار بود. حیدرعلی برای انجام مراقبتهای پزشکی در جبهه و سازماندهی اینگونه مراقبتها بخش ویژهای را در ارتش ایجاد کرد. وجود یک شبکهی متشکل و منظم شناسائی نیز ادارهی امور نظامی را برای ارتش حیدرعلی آسان میکرد.
حیدرعلی همعصر کریمخان زند بود و فرستادههایی به دربار او فرستاد تا زمینهی همکاریهای نظامی و اقتصادی را فراهم آورد، هرچند این ارتباط چندان قوت نگرفت. حیدرعلی با مسقط ارتباط موفقتری برقرار کرد و میخواست با عثمانی نیز راهی برقرار کند، اما این فرزندش، تیپو سلطان، بود که این راه را ایجاد نمود. سیاست مذهبی حیدرعلی نیز شایان توجه است. او از آزردن احساسات و عواطف مذهبی هندوها اجتناب میورزید. حیدرعلی حامی تجارت و صنعت بود و چند زرادخانه را تحت نظر و ادارهی مهندسان اروپایی دایر کرد.
در جنگ دوم انگلیس-میسور، ارتش بریتانیا چنان تضعیف شد که تا مدتها توان شرکت در کارزار دیگری را پیدا نکرد. اما این جنگ پیروزی مشخصی برای هیچکدام از طرفین نداشت و حیدرعلی نیز، در پی بیماریای طولانی، در دسامبر سال 1782 درگذشت. پس از او فرزندش راه مبارزه با استعمار بریتانیا را ادامه داد. هرچند سران دیگر مناطق هند، با انگلیس متحد شدند و سرانجام او را شکست دادند.
[1] شهبازی، عبدالله؛ (1377)، زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ دوم 1390
[2] . essays on modern India, edited by Raj Kumar, Discovery Publishing House, New Delhi, 2003, page 9
[3] . تاریخ نوین هند، ک آنتونووا، گ. بونگاردلوین، گ. گ. کوتوفسکی، ترجمهی پرویز علوی، نشر بینالملل، تهران، 1361، ص 38
[4] . the criminal history of English government, page 125
دیدگاه تان را بنویسید