سرویس بینالملل فردا: برخی از طلاب کشمیری حوزه علمیه قم در اعتراض به جنایات اخیر دولت هند و مظلومیت مردم منطقه کشمیر بیانیه صادر کردند. متن این بیانیه به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
«لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا»
قریب به ده روز از بلند شدن صدای اعتراض مردم مسلمان کشمیر علیه ظلم حکومت حاکم می گذرد. صدایی که فریادرسی نیافت و درپی بی توجهی جامعه جهانی، امید مردم مسلمان این منطقه تنها و تنها به خداوند باقی ماند و ماند.
درست 85 سال قبل در سال 1931 همین روزهای ماه جولای در کشمیر بود که خون 21 تن از مسلمانان معترض به هتک حرمت از قرآن شریف توسط سربازان حکومت حاکم، بر زمین کشمیر نقش بست و جرقه انقلاب این مردم را علیه حکام نامسلمان آتش زد. از آن زمان تاکنون کشمیر و کشمیری برای دست یابی به حق حاکمیتی مطابق با خواست و میل مردم این منطقه چه قربانی ها که نداده است.
تقسیم شبهه قاره هند در سال 1947 و تشکیل پاکستان که فرصتی برای دستیابی به این حقٍ از دست رفته بود نیز عملا اوضاع کشمیر را بدتر از گذشته کرد و بخشی از آن به سیطره پاکستان در آمده و بخشی دیگر در اختیار هند باقی ماند. چهار دهه مبارزات سیاسی تا سال 1988 میلادی نتیجه ای نبخشید و بخشی از مردم کشمیر سلاح در دست گرفتند و این بهانه ای شد برای لشکرکشی نیروهای هندی به این منطقه و رقم زدن موج گسترده ای از کشتارها و دستگیری ها و شکنجه ها علیه تمام مردم کشمیر. آمارهای تکان دهنده این دوران و فجایعی که رخ داده فراتر از آنی است که قلم توان نگارشش داشته باشد. منابع هندی آمار کشتگان را 65هزار تن ذکر کرده اند در حالی که دیگر منابع این آمار را قریب به یکصد هزار تن عنوان کرده اند.
بیش از 8 هزار مرد کشمیری در این سال ها مفقود الاثر شده اند. چه نوامیسی که از مسلمین هتک نشد و چه بیگناهانی که به حبس و شکنجه محکوم نشدند و البته هیچ بیدادگاهی در مدعی بزرگترین دموکراسی دنیا ـ هند ـ به این جنایات جنگی رسیدگی نکرد. در سال 2008 میلادی نیز وقتی دولت ایالتی هند در کشمیر تصمیم گرفت قطعه زمینی را به هندوهای غیر ساکن در کشمیر بفروشد تا معبدی بنا کنند، مردم کشمیر برای آنکه سرنوشت فلسطین دچارشان نشود، قیامی بزرگ و کاملا غیر مسلحانه را رقم زدند که باز با سرکوب خونین مواجه شد. صدها تن کشته و زخمی نتیجه قیامی بود که کاملا در آرامش و بدور از خشونت رقم خورده بود.
در این میان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران بارقه های امید در مسلمانان کشمیری اعم از اکثریت سنی مذهب و اقلیت شیعه دمید. مردم کشمیر رهبر بتن شکن انقلاب را با اجداد کشمیری اش می شناختند1؛ یاران خاص پیرامون امام را «عارفان کشمیری»2 می دیدند و از زبان آن پیرمرد جهان آشوب صفت «عزیز»3 را برای کشمیر می شنیدند. اندی نگذشت که رایحه خوش انقلاب با سفر امام جمعه وقت تهران به کشمیر، مردم این سرزمین را سرمست کرد و هزاران هزار کشمیری حدفاصل فرودگاه تا شهر را پیاده و سواره دنبال این مهمان عزیز طی کردند. سیدی که بعدها سکان دار انقلاب شد: آیت الله سید علی خامنهای. دستگاه دیپلماسی ایران نیز در حمایت از مردم کشمیری چیزی فروگذار نکرد و همه فشارهای بین المللی را به جان خرید و البته این همه حمایت و پشتیبانی از چشمان مردم کشمیر پنهان نماند. مردمی که می دیدند ایران نه چون برخی کشورها برای مقاصد و منافع خویش بلکه برای دفاع از مظلومیت این منطقه پشتشان ایستاده است.
آنچه در کشمیر در جریان است نه دعوای مذهبی و نه اختلافات قومی قبلیه ای است. مردم کشمیر برای حقی می جنگند که هم تاریخ بر آن گواه است و هم قطع نامه های سازمان ملل بر آن صحه می گذارد و هم مقامات هندی وقت به آن اعتراف کرده اند: اعطای حق تعیین سرنوشت و توقف پایمال شدن حقوق اولیه بشری! همین و بس. بحران ده روز اخیر کشمیر که دها کشته و هزاران مجروح را برجای گذاشته است نیز همان آتش زیر خاکستری است که یک بار دیگر شعله ور شده و اگر چه شاید تا چند روز آتی به ظاهر فروکش کند لکن گرمای آتش خود را از دست نخواهد داد.
ما طلاب کشمیری حوزه علمیه قم در ایران لازم می دانیم تا نکاتی را ناظر بر رخ دادهای اخیر خطاب به بخشی مختلف در جمهوری اسلامی ایران بیان داریم:
اولا بر خود لازم می دانیم تا به نمایندگی از مردم کشمیر از حمایت های مردمی صورت گرفته در چند روز اخیر در قالب ارسال تصاویر همبستگی با کشمیر، تشکر و تاکید کنیم که یقین بدانید چنین مواضعی منجر به دلگرمی مردم مسلمان کشمیری و برقرار شدن پیوند مجدد تاریخی میان ایران و کشمیر است.
ثانیا ضمن تشکر از رسانه های جمعی که اقدام به پوشش رخ دادهای کشمیر کرده اند ذکر این نکته را لازم و ضروری می دانیم که حمایت از مظلومین کشمیری نه به معنای حمایت از گروه یا حزب یا مجموعه خاصی بوده بلکه حمایت از مبارزات مردمی برای احقاق حقوق شان است. این روزها صدای اعتراض حتی از خود کشور هندوستان بلند شده است و هیچ توجیهی برای سکوت یا شک و تردید نسبت به پوشش صحیح این اخبار وجود ندارد.
ثالثا لازم می دانیم بعنوان طلاب حوزه علمیه در مرکز جهان تشیع، بر این نکته پافشاری نماییم که درگیری های کشمیر بعد مذهبی شیعی - سنی نداشته و مردم کشمیری اعم از شیعیان و اهل تسنن در مقابله با ظلمی که در جریان است متحد و یکپارچه اند. ما حمایت از مظلومین را اعم از شیعه و سنی و غیر مسلمان، هویت تاریخی تشیع ناب می دانیم و اتفاقا مساله کشمیر را سندی بر وحدت امت اسلامی بر می شماریم.
رابعا از دستگاه دیپلماسی کشور جمهوری اسلامی ایران تقاضامندیم تا مانند سابق پشتیبان مردم مظلوم این منطقه باشند و با بهره گیری از ظرفیت های دیپلماسی و البته با رعایت مصالحی که همواره می بایست مد نظر قرار گیرد صدای پشتیبانی خود را به گوش مردم مظلوم کشمیر برسانند.
والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته 29 تیرماه 1395
قم المقدسه
جمعی از طلاب کشمیری حوزه علمیه قم»
پی نوشت:
1- برخی از اجداد حضرت امام خمینی در طول تاریخ جهت تبلیغ اسلام به کشمیر سفر کرده و در آنجا درگذشته اند. هنوز مرقدی منتسب به ایشان در منطقه احمدپورا در کشمیر موجود است و حضرت امام خمینی نیز پیش از انقلاب طی نامه نگاری ای با یکی از علمای سرشناس کشمیری جویای اطلاعاتی در این باب بوده اند.
2- اشاره به عارف بنام و یار دیرین امام آیت الله سید عبدالکریم کشمیری
3- "اگر توحید کلمه کنید، چطور هندوی بدبخت میتواند کشمیر «عزیز» را از ما بگیرد و از مسلمین بگیرد و هیچ کاری از آنها نیاید؟" صحیفه امام خمینی، جلد ۲، صفحه ۳۴
دیدگاه تان را بنویسید