سرویس بین الملل فردا: گلوبال ریسرچ در مطلبی با اشاره به تجرکات غرب در مرزهای روسیه احتمال شکل گیری یک درگیری نظامی میان کشورهای جهان را داده است که در ادامه می خوانید:
در این مقاله قصد داریم نگاهی به تحرکات روسیه در قبال غرب بیاندازیم. اما ابتدا باید محدوده فعالیت روسیه را ترسیم کنیم. بهتر است با بررسی سیاستهای انگلیسی-صهیونیستی در قبال روسیه شروع کنیم.
فعالیتهای غرب:
اولین مطلب تسخیر اروپای شرقی توسط ناتو است. من از تسخیر صحبت میکنم زیرا این عین تسخیر است اما تسخیری که طبق قوانین جنگی قرن بیست و یکم، ۸۰٪ اطلاعاتی، ۱۵ درصد اقتصادی و ۵ درصد نظامی است. بله میدانم که افراد زیادی در اروپای شرقی به دنبال رفتن زیر سلطه آمریکا، ناتو و اتحادیه اروپا هستند. امروزه رهبران و نخبگان این کشورها با افتخار بیان میکنند که به عنوان عضوی یکسان پذیرفته شدهاند که میتوانند پشت نردههای ناتو به مسکو پارس کنند.
دومین مطلب، استعمار کامل اروپای غربی در امپراتوری است. در حالی که ناتو به شرق پیشروی میکند، آمریکا توانسته کنترل اروپای غربی را به دست بیاورد. شهردار لندن این تسلیم را به پشت خوابیدن نرمتنان توصیف کرده است.
سوم، امپراتوری حمایت کامل خود را از موجودات نیمه شیطانی از خطاب گرفته تا نادژدا ساوچنکو اعلام کرده است. سیاست غرب روشن است: اگر ضد روسیه باشید ما از شما حمایت میکنیم. این سیاست به خوبی در کمپین شیطانسازی چهره پوتین و روسیه هویداست که به نظر من بسیار بدتر از فعالیتهای دو کشور در جنگ سرد است.
چهارم، غرب چندین حرکت ایذایی نظامی شامل فرستادن اولین عناصر سیستم ضد موشکی خود به اروپای شرقی، فرستادن چندین نیروی واکنش سریع و فرستادن چند نیروی زرهی، انجام داده است. ناتو مقرهای فرماندهی خود را جلوتر برده تا بتواند از نیروهای واکنش سریع حمایت کند.
تمام اینها به چه معناست؟
در حال حاضر، معنای خاصی ندارد. درست است که ناتو به مرزهای روسیه رسیده و این اقدامی تحریککننده است اما تنها در مقیاس سیاسی. در ابعاد نظامی اما مقدار نیروهای فرستاده شده بسیار بسیار کم است؛ احتمالا توانایی پرتاب ۱۰ تا ۲۰ موشک و ۶۰۰ نیروی زمینی و پشتیبانی. پس در حال حاضر هیچ تهدید نظامیای متوجه روسیه نیست.
چرا روسها از این موضوع ناراحت هستند؟
زیرا تحرکات اخیر آمریکا و ناتو ممکن است قدمهای ابتدایی تلاشهای گستردهای باشد که در طول زمان خطری جدی برای روسیه شود.
این نوع گفتار از طرف غرب نظامی و جهت ایجاد ترس از روسیه نیست و بیشتر نقش منجی گری را دارد. آخرین باری که سندرم منجیگری غرب شعله ور شد، روسیه بیست تا سی میلیون انسان از دست داد. پس روسها حق دارند که به پروپاگاندای انگلیسی صهیونیستی توجه کنند.
روسها بیشتر از همه از استعمار مجدد اروپای غربی میترسند. آن روزها که افراد بزرگی مانند شارل دو گل، هلموت اشمیت یا فرانسوا میتران آینده اروپا را در دست داشتند گذشته است. این مردها با وجود اشتباهاتشان، وطن پرستان واقعی بودند، نه دولتمردان استعماری آمریکا. از دست رفتن اروپای غربی برای روسها نگران کنندهتر از این است که مستعمرههای شوروی سابق در اروپای شرقی تحت فرمان دولت استعماری آمریکا هستند. چرا؟
به این موضوع از دریچه نگاه روسها بنگرید.
روسها میبینند که قدرت آمریکا رو به افول است و دلار نیز دیر یا زود نقش خود به عنوان ذخیره ارزی و ارز تبادل در دنیا را از دست خواهد داد. تا زمانی که آمریکا نتواند راهی برای تغییر روند کنونی بین المللی پیدا نکند، امپراتوری انگلیسی صهیونیستی فرو خواهد پاشید. روسها معتقدند آمریکاییها در تلاشاند از تنشهای با روسیه برای احیای جنگ سرد دوم و یا جنگی حقیقی در اروپا استفاده کنند.
با وجود امپراتوری رو به افول و احتیاج حیاتی به یک بحران عمده، یک اروپای غربی بیجربزه که نمیتواند منافع خود را به دست آورد، یک اروپای شرقی مطیع که تبدیل به معرکه درگیری غرب و شرق خواهد شد و القای ترس از روسها به عنوان پشتیبانی برای افزایش اعزام نیروهای نظامی به مرزهای روسیه، میتوان پی برد که چرا روسیه تحرکات اخیر را جدی گرفته است.
عکسالعمل روسها
اجازه دهید عکس العمل روسها در برابر امپراتوری را بررسی کنیم.
ابتدا روسها میخواهند مطمئن شوند که آمریکاییها متوهم نشوند که جنگ تمام عیار در اروپا مانند جنگ جهانی دوم خواهد بود که در آن آمریکا تنها چند حمله کوچک نمادین از طرف دشمن متحمل شد. جنگ تمام عیار در اروپا موجودیت روسیه را به خطر میاندازد. به همین دلیل روسها در حال ایجاد ساز و کاری هستند که در صورت وقوع، آمریکا نیز هزینه زیادی بپردازد.
روسها نیز مشخصا فکر میکنند که تهدید متعارف از طرف غرب ممکن است که آینده نزدیک را شکل دهد. بنابراین در حال اتخاذ عملکردهایی برای مقابله با این تهدید هستند.
به نظر میرسد آمریکا مصمم به نصب سیستم ضد موشک بالستیک در آسیای شرقی نیز است. روسها در حال تلاش برای دور زدن این سیستم و نابودی آن هستند.
فعالیتهای روسیه گسترده و پیچیده است و تقریبا تمام نیروهای روسیه را در برمیگیرد اما ۴ مثال را برای شما ذکر میکنم که به نظرم نشان میدهد روسیه نمیخواهد اجازه دهد ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ دوباره تکرار شود.
بازسازی ارتش تانک نگهبانان اول (در حال انجام)
نصب سیستم موشکهای عملیاتی اسکندر-ام (انجام شده)
نصب موشکهای بین قارهای سرمت (در حال انجام)
نصب اژدر استراتژیک وضعیت ۶
بازسازی ارتش تانک نگهبانان اول
بین سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۶ روسیه نیروهای منسجم متمرکز در مناطق غربی نظامی خود نداشت. به بیانی دیگر، روسیه باور نداشت که از جانب غرب تهدید شود و به همین دلیل نیروی نظامی قابل توجهی برای دفاع از خود در نظر نگرفته بود.
روسیه به طور رسمی تشکیل ارتش تانک نگهبانان اول را اعلام کرد. این ارتش شامل چهارمین لشکر تانکی «کانتمیرو»، دومین نگهبانان تمان در لشگر تفنگداران، ششمین تیپ تانک، بیست و هفتمین تیپ تفنگداران موتوری سواستوپول و چندین گروه پشتیبانی است. مقر فرماندهی ارتش در اودینستوو در حومه مسکو قرار خواهد داشت. در حال حاضر ارتش مجهز به تانکهای مبارزه T-72B3 و T-80 است اما با تانکهای جدید T-14 آرماتا و خودروهای نفر بر زرهی و دیگر خودروها با خودروهای جدید جایگزین خواهد شد. این نیروهای زرهی در آسمان با بالگردهای Mi-28 و Ka-52 پشتیبانی خواهند شد. اشتباه نکنید، این نیروهای بسیار بزرگی خواهد شد که توانایی شکست دشمن را خواهد داشت. من مطمئنم که تا زمانی که این ارتش سازمان دهی شود بزرگترین نیروی زرهی بین آتلانتیک و کوههای اورال (در شمال روسیه) خواهد بود. اگر تنشهای کنونی ادامه پیدا کند و یا وخیمتر شوند روسها میتوانند توانایی جابهجایی این ارتش را بالا ببرند.
نصب سیستم موشکهای عملیاتی اسکندر-ام
سیستم جدید موشکهای عملیاتی اسکندر-ام یک سلاح فوق العاده است. از لحاظ فنی این یک موشک کوتاه برد است (برد رسمی این موشک ۵۰۰ کیلومتر است) اما میتواند موشکهای R-500 را نیز پرتاب کند (که برد ۲۰۰۰ کیلومتر دارند). این سامانه بسیار دقیق بوده و مجهز به ضد به سامانه ضد موشکهای بالستیک است و سرعتی فراصوت داشته و در عمل روی زمین غیرقابل تشخیص است. این سامانه موشکی وظیفه تخریب تجهیزات و نیروهای آمریکا و ناتو در صورت پیشروی نیروهای خود از اروپای شرقی را به عهده خواهد داشت.
نصب موشکهای بین قارهای سرمت
هیچ کدام از دو مورد قبلی سرزمین آمریکا را تهدید نمیکنند و روسیه نیازمند سلاحی بود که بتواند لرزه بر اندام پنتاگون و کاخا سفید بیاورد. SS-18 قدرتمندترین موشک بالستیک بین قارهای توسعه یافته بود. اما RS-28 موشک سرمت ترس را بیشتر میکند.
موشک سرمت توانایی نصب ۱۰ تا ۱۵ کلاهک هدفگیری همزمان دارد و میتواند در سرعتهای فراصوت به خوبی قدرت مانور خود را حفظ کند. این موشک میتواند هر هدفی در هر کجای کره زمین و از هر سکوی پرتابی را هدف قرار دهد. موشک سرمت غیر قابل انهدام در مسیر است.
کلاهک سرمت میتواند مجهز به کلاهک لو-۷۱ شود تا بتواند به اهداف سخت دشمن نفوذ کند. اطلاعات فاش شده اخیر نشان میدهد این موشک دقت ۱۰ متر دارد.
سیلوهای موشک سرمت نیز توسط اقدامات حفاظتی فعال شامل صد سلاح با قدرت پرتاب ۴۰ هزار گلوله ۳۰ متری به ارتفاع ۶ کیلومتر محافظت میشوند. روسها موشکهای سرمت را به سیستم دفاع هوایی اس-۵۰۰ نیز مجهز خواهند کرد. موشکهای سرمت به لطف سیستمهای پرتاب خودکار، تنها ۶۰ ثانیه برای پرتاب زمان نیاز دارند. این به این معناست که موشکهای سرمت در سیلوها، در زمان پرواز و در زمان بازگشت به جو کره زمین غیر قابل انهدام خواهند بود.
نصب اژدر استراتژیک وضعیت ۶
اطلاعاتی از روسها در مورد یک اژدر زیردریایی سری منتشر شد که وسیله نقلیه خودران زیردریایی را نشان میداد که میتوانست از راه دور کنترل شود. این وسیله میتوانست به عمق هزار متری رفته و با سرعت ۱۸۵ کیلومتر در ساعت در محدوده ۱۰ هزار کیلومتری حرکت کند.
سیستم وضعیت شش میتواند ناوهای هواپیمابر و پایگاههای دریایی آمریکایی را هدف قرار دهد. وضعیت ۶ نسخه جدیدی از اژدر T-15 خواهد بود که ۲۴ متر طول، ۱.۵ متر پنها و ۴۰ تن وزن خواهد داشت که میتواند ۱۰۰ مگاتن کلاهک را حمل کند.
بیشتر شهرهای آمریکا و مراکز صنعتی در مناطق ساحلی قرار دارند که اژدر میتواند به آنان نفوذ کند. سرعت وضعیت ۶ باعث میشود نتوان آن را در مسیر منهدم کرد.
ارزیابی
فرماندهان آمریکا از این مطالب آگاهی دارند. تمام سیستمهای ضد بالستیک آمریکا از جنگ ستارگان ریگان تا موشکهای ضد بالستیک علیه ایران کلاهبرداریهای مالی بودهاند. روسها اقدامات متعددی برای مبارزه با سیستم ضد موشکی آمریکا در اختیار دارند. روسها میتوانند سیستم قدیمی موشکهای بالستیک بین قارهای سوار شده روی قطارها را زنده کنند و آمریکا نخواهد توانست این موشکها را در شبکه ریلی گسترده روسیه پیدا کنند. موشک کالیبر کروز که اخیرا در جنگ سوریه استفاده شده میتواند از یک کانتینر تجاری معمولی پرتاب شود. به یاد داشته باشید که موشکهای کالیبر برد بین ۵۰ تا ۴ هزار کیلومتر داشته و میتوانند کلاهک هستهای حمل کنند. روسیه میتواند در کشتیهای تجاری خود این موشکها را جاسازی کرده و از ساحل آمریکا آنها را شلیک کنند و یا چند کانتینر در کوبا و یا ونزوئلا قرار دهد. این یک سیستم غیر قابل شناسایی است که روسها میتوانند در هر جایی قرار بدهند.
واقعیت این است که آمریکا میتواند جنگی علیه روسیه و یا چین شروع کند اما صدمات زیادی خواهد دید.
بهتر است سیاست مداران غربی حرفهای خود را باور نکنند. تهدیدهای آنها باعث شده روسیه کاملا آماده جنگ جهانی سوم شود.
بارها گفتهام که روسها بسیار از جنگ میترسند و هر کاری برای دوری از جنگ انجام میدهند اما آنها آماده جنگ نیز هستند. این یک خصوصیت فرهنگی در روسیه است که غرب در هزار سال گذشته برداشت اشتباهی از آن داشته است. بارها اروپاییها به روسها حمله کردهاند و خود را در معرکهای غیرقابل تصور یافتهاند. یک ضرب المثل روسی میگوید، روسها هرگز جنگی را شروع نمیکنند بلکه خاتمه دهنده جنگها هستند.
ابزار جنگی در غرب ادامه سیاست است اما برای روسها ابزار جنگی تلاش بیرحمانه برای بقاست. ژنرالهای غربی را ببینید، صاف و تمیز و مدیران مبادی آداب که بیشتر به مدیران اجرایی شباهت دارند. اما زمانی که ژنرالهای روسی را میبینید متوجه میشوید که بیرحم و قاتلانی محاسبهگر هستند. البته به شیوه منفی، زیرا آنها افرادی قابل احترام و یا مهربان هستند و کشور و مردان آنها برایشان بسیار مهم است. اما حرفه آنها ادامه سیاست نیست و برای بقا به هر هزینهای است.
من قصد بزرگنمایی جنگ هستهای و یا نیروهای مسلح روسیه را ندارم اما دلیل نوشتن مقاله هشدار به کشورهاست. کشورهای کوچک روی نقشه نیز احساس میکنند که میتوانند ابرقدرتهای هستهای را تحریک کنند. آمریکاییها به این کشورها میگویند ما شما را با فناوریهای جادویی محافظت میکنیم در حالی که روسها به طور جدی در حال آماده سازی برای جنگ جهانی سوم هستند زیرا به این نتیجه رسیدهاند که برای جلوگیری از جنگ باید به دشمنان نشان دهند که از جنگ با روسیه زنده بیرون نخواهند رفت، حتی اگر تک تک روسها کشته شوند.
من جنگ سرد را به خوبی به یاد دارم و در قسمتی از آن بودم. اکثر ما در هر دو طرف متوجه شدیم که جنگ روسیه و غرب باید به هر قیمتی جلوگیری شود. امروزه زمانی که مقالات مقامات ارشد در این باره را میخوانم بسیار میترسم.
جنگ بعدی روی زمین با جنگ اخیر بسیار متفاوت خواهد بود. اما چند قانون را باید رعایت کنیم. قانون اول این است که به مسکو نرویم. هیتلر و ناپلئون سعی کردند و به جایی نرسیدند.
آیا فکر میکنید اوباما، هیلاری، مرکل یا اولاند چیزی بیشتر از ناپلئون و هیتلر میدانند؟
اگر دولت پنهان انگیسی صهیونیستی به قدری متوهم است که در اروپا یا جای دیگر جنگ با روسیه را شروع کند، سطحی از خشونت و ابزار جنگی را خواهیم دید که قابل تصور نیز نخواهد بود. مشکل این است که میلیونها نفر عادی به خاطر جنگ خواهند مرد و رنجهای زیادی را تحمل خواهند کرد. امیدوارم هشدارهای متعدد ما منجر به ایجاد آگاهی برای جلوگیری از این دیوانگی سیاستمداران شود.
دیدگاه تان را بنویسید