راهبرد موشکی-انتخاباتی آمریکا در برابر ایران/ اعتراف غربیها به سود نبردن ایران از رفع تحریمها
یکی از نکات اساسی در تحلیل روابط میان ایران و غرب در موضوع توافق هستهای و برداشته شدن تحریم ها این است که برجام تاکید میکند که این توافق آغاز تغییری بنیادین در روابط میان ایران و جهان است. با این حال پس از انجام کامل تعهدات ایران، اجرای رفع تحریم های توسط طرف غربی به گونه ای بود که اعتراضات زیادی را از سوی ایرانیان برانگیخت
در هفتههای اخیر و پس از اجرایی شدن برجام و عمل به تعهدات از سوی طرف ایرانی، مطابق با اظهارات دو طرف مذاکره کننده نوبت به غرب رسید تا با اجرای واقعی و کامل رفع تحریم ها در عمل، به تعهدات خود در توافق هسته ای با ایران عمل کند. یکی از نکات اساسی در تحلیل روابط میان ایران و غرب در موضوع توافق هستهای و برداشته شدن تحریم ها این است که برجام تاکید میکند که این توافق آغاز تغییری بنیادین در روابط میان ایران و جهان است. با این حال پس از انجام کامل تعهدات ایران، اجرای رفع تحریم های توسط طرف غربی به گونه ای بود که اعتراضات زیادی را از سوی ایرانیان برانگیخت. مهم ترین مصداق آن را می توان مساله سوئیفت و نقل و انتقالات بانکی دانست که مناقشات بی پایانی را به راه انداخت. اظهارات مقامات غربی و ایرانی درباره رفع تحریم ها نشان می دهد که طرفین اذعان دارند این فرآیند آن گونه که باید پیش نمی رود و اختلالاتی در آن وجود دارد. تاکید مسئولان غربی بر حق ایران در استفاده از مزایای رفع تحریم ها نشان می دهد از دید طرف غربی ایران هنوز نتوانسته از رفع تحریم ها سود ببرد، آن چنان که در متن توافق آمده است. «ری تکیه» یکی از سرشناس ترین محققان شورای روابط خارجی آمریکا در سخنرانی مطولی که روز پنجشنبه ۱۹ فروردین ماه در این شورا داشت به بررسی دلایل سود نبردن چندان ایران از رفع تحریم ها پرداخت. با دقت در سخنان او می توان به بخشی از راهبرد غرب در برابر ایران پس از برجام پی برد. او در ابتدای صحبت خود تاکید می کند که «دعوای درون ایران، اکنون دیگر بر سر توافق هسته ای نیست بلکه مزایا و عواقب اقتصادی از یک سو و از سوی دیگر شکاف بر سر هویت کشور است که بر آتش اختلافات در این کشور می دمد.» بحث در مورد مدل اقتصادی مطلوب دو جناح ایران از جمله نکاتی است که این محقق بر روی آن مانور می دهد. به باور تکیه، بر خلاف مخالفان دولت که معتقدند چین برای رشد اقتصاد ایدئولوژی خود را فروخت، جناح عمل گرا به ریاست هاشمی رفسنجانی به دنبال مدل چینی رشد برای اقتصاد ایران هستند. در واقع، در حالی که جناح مخالف عمل گرایان تاثیرات فرهنگی بازارهای غربی بر این را زیر نظر دارند، چشم عمل گرایان به مدل رشد شهرهای صنعتی و مرفهی چون شانگهای است. یک راه حل، دو دیدگاه اما امروز، همه جناح های سیاسی ایران تنها راه برون رفت از وضعیت اقتصادی کنونی را یک چیز اعلام می کنند و آن هم اقتصاد مقاومتی است. با این حال دقت در گفتار این جناح ها نشان می دهد که علی رغم شباهت در ظاهر، مقصود آن ها از اقتصاد مقاومتی کاملا متفاوت با بک دیگر است. تکیه می نویسد: «درسی که رهبر ایران از این مذاکرات فراگرفت این بود که برای رشد اقتصادی باید به اقتصاد مقاومتی روی آورد و فروش نفت و واردات کالا از غرب باعث شده است اقتصاد ایران در برابر جهان خارج آسیب پذیر شود. از طرفی روحانی و متحدان او نیز اقتصاد مقاومتی را رد نمی کنند با این حال معنایی متفاوت به آن میبخشند. از نظر آن ها سرمایهگذاری خارجی در ایران و فروش بیشتر نفت از یک سو باعث رشد اقتصادی بیشتر کشور میشود و از سوی دیگر با ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران از اروپا و آسیا راه تحریم را برای آمریکا دشوار میکند و پس از آن پیروی آنها از آمریکا برای تحریمهای تروریستی و حقوق بشری کمتر است. با اینحال نهادهای انقلابی اعتمادی به سرمایه گذاران خارجی ندارند.» پازلی برای تغییر رفتار ایران
دیدگاه تان را بنویسید