سرقت ۸۰۰ میلیونی یک قاتل و همدستانش از یک موسسه خیریه

کد خبر: 997408

چندی قبل خبر سرقت از خانه هنر یکی از مراکز خیریه و مردمی در تهران به پلیس اعلام شد. تیم تحقیق بلافاصله برای بررسی ماجرا راهی محل سرقت شده و در نخستین تحقیقات دریافتند سارقان پس‌از سرقت‌ آلات و ادوات موسیقی، 100 تابلوی نقاشی و کارهای دستی کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست و وسایل با ارزش و حتی مواد خوراکی موجود در محل را با تخریب در خروجی سرقت و پس‌از خروج نیز قفل در را تعویض کرده‌اند.

سرقت ۸۰۰ میلیونی یک قاتل و همدستانش از یک موسسه خیریه

روزنامه ایران: چندی قبل خبر سرقت از خانه هنر یکی از مراکز خیریه و مردمی در تهران به پلیس اعلام شد. تیم تحقیق بلافاصله برای بررسی ماجرا راهی محل سرقت شده و در نخستین تحقیقات دریافتند سارقان پس‌از سرقت‌ آلات و ادوات موسیقی، 100 تابلوی نقاشی و کارهای دستی کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست و وسایل با ارزش و حتی مواد خوراکی موجود در محل را با تخریب در خروجی سرقت و پس‌از خروج نیز قفل در را تعویض کرده‌اند.

تحقیقات نشان می‌داد که ارزش اموال مسروقه از خانه هنر 800 میلیون تومان بوده است. در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که عاملان سرقت از خانه قدیمی و خالی همسایه که متعلق به مرد میانسالی بود و وی سال‌ها قبل فوت کرده بود وارد ساختمان شده‌اند. کشف تابلوهای نقاشی از آنجایی که سارقان فیلم دوربین‌های مداربسته محل سرقت را نیز با خود برده بودند هیچ رد و سرنخی از آنها به جا نمانده بود، اما همین مسأله نشان می‌داد که آنها با سارقان حرفه‌ای و احتمالاً سابقه دار مواجه بودند.
در حالی که بررسی‌ها برای یافتن سارقان خانه هنر ادامه داشت، دو نفر از کارمندان مرکز خیریه هنگام عبور از خیابان جیحون به‌طور اتفاقی با خودروی «تیبا»ی سفید رنگی مواجه شدند که تعدادی از تابلوهای نقاشی مسروقه متعلق به مرکز خیریه در آن بود و مهر پایین تابلوها این موضوع را تأیید می‌کرد.
دو مرد جوان که سارقان را در چند قدمی خود می‌دیدند بلافاصله موضوع را به پلیس گزارش کردند اما لحظاتی بعد، زمانی که دیدند دو مرد تیبا سوار قصد رفتن از آنجا را دارند، وارد عمل شده و با کمک همسایه‌ها و عابران موفق شدند یکی از تیبا سواران را دستگیر کنند ولی نفر دوم موفق به فرار شد.
سارق سابقه دار با دستگیری مرد جوان به‌ نام سیاوش، او به سرقت از خانه هنر با همدستی یکی از دوستان سابقه دارش اعتراف کرد و گفت: مردی که فرار کرد در سرقت نقشی نداشت. او از من 15 میلیون تومان طلب داشت و من چون توانایی پرداخت 15 میلیون تومان را نداشتم، قرار شد به‌جای بدهی‌ام تابلوهای نقاشی را به او بدهم. او ادامه داد: روزی که دستگیر شدم هم تابلوها را آورده بودم تا دوستم به‌ جای بدهی‌اش بردارد. در این سرقت هومن که سردسته این باند است و مردی به‌ نام خسرو که صاحب وانت بار بود نقش داشتند.
دستگیری سردسته باند با اطلاعاتی که متهم جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد هومن و خسرو بازداشت شدند. خسرو در تحقیقات مدعی شد که از سرقتی بودن وسایل بی‌خبر بوده است و گفت: مدتی قبل با هومن آشنا شدم، چندباری با خودروی وانتم برای او بار جا به جا کردم. شب حادثه‌ام که بارها را منتقل کردم نمی‌دانستم سرقتی است و آنها به ازای دستمزد و هزینه کرایه خودروام یک یخچال به من دادند. از آنجایی که می‌گفتند هزینه کرایه و مزد من کمتر از پول یخچال است 100 هزار تومان هم از من گرفتند. در ادامه تحقیقات هومن نیز به سرقت از خانه هنر اعتراف کرد. به‌دنبال اعتراف اعضای این باند، متهمان به دستور بازپرس ایردموسی از شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت راهی اداره آگاهی شده و تحقیقات برای شناسایی سرقت‌های احتمالی آنها ادامه دارد.
گفت‌وگو با سردسته باند
چه شد که این خانه هنر را برای سرقت انتخاب کردید؟ یکی از دوستانم گفت که آنجا استودیوی ضبط موسیقی زیرزمینی است با خودمان گفتیم صاحبان این مرکز هنر خواننده‌های زیرزمینی هستند و چون کارشان غیرقانونی است، سرقت را به پلیس گزارش نمی‌دهند. چطور سرقت را انجام دادید؟ همان دوستم گفته بود که کنار ساختمان خانه هنر، خانه ویلایی قدیمی وجود دارد که کسی ساکن آن نیست. موضوع را به سیاوش که هم محلی قدیمی‌مان بود گفتم و او هم خیلی زود پذیرفت که در این سرقت با من باشد. سیاوش بدهی و نیاز شدید به پول داشت با فروش وسایل سرقتی می‌توانست بدهی‌هایش را پرداخت کند. شب حادثه از طریق خانه قدیمی وارد خانه هنر شدیم و در چند نوبت وسایل را با وانت از آنجا خارج کردیم. می‌دانستی که آنجا برای کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست است؟ نه یک درصد هم احتمال نمی‌دادیم که آنجا یک مرکز خیریه باشد و بعد از اینکه آرم مرکز خیریه را دیدم، تعجب کردیم و عذاب وجدان به سراغمان آمد؛ حتی می‌خواستیم وسایل را برگردانیم اما ترسیدیم دستگیر شویم. سابقه داری؟ بله. سال 83 در یک درگیری خیابانی بر سر جای پارک خودرو، یک مرد را کشتم و در واقع زندگی خودم و او را نابود کردم. 5 سال و 8 ماه از عمرم را در زندان بودم تا اینکه با تلاش خانواده‌ام، اولیای دم رضایت دادند و من با پرداخت دیه 150 میلیون تومانی از زندان آزاد شدم. بعد از آزادی چکار می‌کردی؟ یک مجرم سابقه دار، بدون پول چکار می‌کند، به غیر از دزدی کاری می‌تواند انجام دهد؟
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد