۵ توصیه انقلابی برای آموزش آرمان‌گرایی به کودکان

کد خبر: 687858

گاهی پیشانی بندهایی را مامان می‌دوخت و بابا خطاطی می‌کرد. گاهی تشویق می‌شدم که شعار را خودم بسازم و به شعارهای تکراری عادت نکنم. نقاشی‌هایی که می‌کشیدیم و روی مقوا می‌چسبانیدم. مامان حتی شروع به دوخت و دوز هم کرد. پرچم ایران را به شکل کلاه برایمان دوخت و تن پوشی از پرچم فلسطین به شکل سرتاسری برایمان دوخت. ذوقی که پس از پوشیدن این تن پوش داشتم برایم شرکت در راهپیمایی را دوچندان می‌کرد.

۵ توصیه انقلابی برای آموزش آرمان‌گرایی به کودکان
سرویس سبک زندگی فردا؛ سیده زهرا برقعی: بچه که بودم، بابا و مامان نزدیک‌های ۲۲ بهمن یا روز قدس، دغدغه‌ٔ درست کردن پلاکارد داشتند. یک چیزی که من دستم بگیرم و بالا و پایینش ببرم. یک چیزی که جذاب باشد براى من و خیلی وقت‌ها توی درست کردنش سهیم می‌شدم. ذوق داشت. کیف داشت. مثل زنگ کاردستی بود برایم. بابا که شعار می‌نوشت درمورد شعارها برایم توضیح می‌داد. تحلیل‌های تاریخی را ساده‌‌ٔ ساده بیان می‌کرد و جوری شیرفهمم کرده بود که همیشه توی مدرسه از بقیه بیشتر بلد بودم در مورد انقلاب و حوادث بعد از آن حرف بزنم و نقش آمریکا و اسرائیل را بیان کنم.
روز جهانی قدس
یک کارناوال ملی
برنامه‌ٔ راه پیمایی‌های ما یکجورهایی به یک جشن شبیه بود. من جشن بودن آن را و شاد بودن خودم را به وضوح یادم هست. مامان و بابا خیلی زحمت می‌کشیدند تا بنیان‌های دوست داشتنی نظام و انقلاب در ما محکم شود، چون هر دو زمان پیش از انقلاب، مبارز بودند و با تمام وجودشان ارزش جمهوری اسلامی را درک می‌کردند، این ارزش‌ها ذره ذره در ما هم تزریق می‌شد.
بیشتر بخوانید: ۴ نکته درباره اقتصاد بیمار رژیم صهیونیستی
بحث استکبار ستیزی و اینکه نباید بگذاریم به ما زور بگویند، حوالی روز قدس در خانوادۀ ما داغ می‌شد. اگر چه همیشه‌ٔ سال، بابا و مامان در موردش برای ما حرف می‌زدند و زیرنویس اخبار تلویزیون و مستندها، توضیحات آنها بود که این چرا اینطور شد و فلان واقعه چرا اتفاق افتاد.
من عاشق مبارزه با اسرائیلم
هنرمندی به خرج بدهید
گاهی پیشانی بندهایی را مامان می‌دوخت و بابا خطاطی می‌کرد. گاهی تشویق می‌شدم که شعار را خودم بسازم و به شعارهای تکراری عادت نکنم. نقاشی‌هایی که می‌کشیدیم و روی مقوا می‌چسبانیدم. مامان حتی شروع به دوخت و دوز هم کرد. پرچم ایران را به شکل کلاه برایمان دوخت و تن پوشی از پرچم فلسطین به شکل سرتاسری برایمان دوخت. ذوقی که پس از پوشیدن این تن پوش داشتم برایم لذت حضور در راهپیمایی را دوچندان می‌کرد.
لباس‌های چریکی برای پسرها
لباس‌های چریکی برای پسرها و روسری‌های پرچم دار برای دخترها
بابا گاهی هم بادکنک‌هایی می‌خرید و با گاز شهری پرش می‌کرد که برود بالا. بعد رویش یک شعار می‌نوشت و حلقه‌ٔ نخ را دور مچ دستم رد می‌کرد. بادکنک واقعا بالا می‌ماند و خیلی‌ها تعجب کنان از بغل ما رد می‌شدند و خیلی‌ها هی سوال می‌پرسیدند و خلاصه که دیدن یک بادکنک رنگی میان زمین و هوا واقعا برایم لذت بخش بود. حالا اگرچه از این بادکنک‌ها زیاد شده ولی آن سال‌های دهه‌ٔ شصت و هفتاد از این چیزها نبود. برای همین ذوقش توی ذهنم مانده است.
نسل انقلابی تربیت کنید
نسل انقلابی تربیت کنید
حالا سال‌ها گذشته... خودم شده‌ام مادر. مادر پسرکی که هی سوال می‌پرسد و دوست دارد بداند. پسرکی که لای بازی‌هایش با همسن و سالانش، از گفته‌های من و بابایش استفاده می‌کند و از دشمنان اسلام می‌گوید. راه پیمایی‌ها براى او هم حکم یک فستيوال بزرگ را دارد. حالا از قبل از رسيدن روز موعود، ما کاردستی‌هایی شامل پلاکارد و پرچم و سربند درست می‌کنیم. انگار مناسکی هست که باید انجام شود. انگار دست خالی نباید رفت میان مردم. اینها را من به زبان هرگز نگفته‌ام. همه چیز در حد اقدام عملی بوده است.
بیشتر بخوانید: امروز مبارزه با رژیم صهیونیستی مبارزه با استکبار و نظام سلطه است
هر کاری که بابا و مامان برای من کردند، مثل دومینو به نسل بعدی هم رسیده است. اگر مامان و بابا می‌گفتند بی خیال، طبیعتا من هم در مورد فرزندانم می‌گفتم بیخیال. اما آنها خود را مسئول این نکته دانستند که فرزندشان باید حق طلبی، دفاع از مظلوم و حمایت از آرمان‌های انقلاب و شهدا را یاد بگیرد. اهمیت دادن به بعضی چیزها البته اصل نیست ولی جزو شعائر است. باید برپا بماند تا شور و شوق‌اش هم بماند. باید یک چیزهایی در باور بچه‌ها نهادینه شود که حس کنند این انقلاب ارزش همه چیز را دارد که پای آن بایستی، حتی اگر تحریم و گرانی و هزار مشکل دیگر باشد.
۵ توصیه انقلابی برای آموزش آرمان‌گرایی به کودکان
نوبتی هم که باشد نوبت ماست
مامان و بابای من کارشان را انجام دادند. حالا نوبت من است و چه سخت است. باید وقت گذاشت. باید حوصله به خرج داد. باید ابتکار عمل نشان داد. امسال در آستانۀ روز قدس، با بچه‌ها فکر کردیم چی درست کنیم؟ بهترین گزینه موشک ذوالفقار بود که همین چند وقت پیش از ایران به سمت قلب داعش شلیک شد و مردم ایران را قلبا خوشحال کرد. ما با بطری و مقوا و ماژیک، موشک ساختیم. چند تا پلاکارد از سخنان اخیر رهبر، روی مقوا نوشتیم و فرزندانم قرار شده لباس مدافعان حرم را در این مراسم بپوشند. مقابل در خانه پرچم رژیم صهیونیستی را پهن کردیم تا وقت رفت و آمد لگدمال شود.
این باور باید به بچه‌ها هم برسد هر کاری که می‌کنند، باعث می‌شود که چند روز از عمر آمریکا و اسرائیل کمتر شود.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت