چرا عربستان تصمیم به کشتار حجاج ایرانی گرفت؟
محمدعلی صمدی نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس به دلایل کشتار حجاج ایرانی توسط دولت عربستان سعودی در سال ۶۶ پرداخت.
خبرگزاری تسنیم: محمدعلی صمدی نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس شب گذشته در گفتگوی زنده اینستاگرامی با موضوع «دشمنیهای آلسعود با انقلاب اسلامی و ملت ایران» اظهار داشت: با پیروزی انقلاب اسلامی، عربستان نیز مانند اغلب کشورهای عربی دچار شوک اولیه شد و بعد از به رسمیت شناخته شدن جمهوری اسلامی ایران از سوی قدرتهای جهانی، آنها نیز نظام ما را به رسمیت شناختند.
چند ماه پس از پیروزی انقلاب، توسط تعدادی از عربستانیالاصل قیامی در عربستان صورت گرفت. آنان مسجدالحرام را به تصرف خود درآوردند و اعلام ظهور منجی آخرالزمان کردند. این ماجرا با انتفاضه نجران تفاوت دارد. حاکمان وقت عربستان از علمایشان فتوا گرفتند و به آنان حمله کردند. نفربرهای زرهی به داخل مسجدالحرام بردند و دو طرف تلفات بسیاری دادند. دولت عربستان سعودی این موضوع را به فضای پس از انقلاب اسلامی نسبت داد.
عربستان را باید شناخت. عربستان یک زمین محاصره شده و در بنبست است. بنادر این کشور در طول تاریخ، بنادر پرسود و کارآمدی نبوده است. البته نام آن سرزمین حجاز است و این اسم را سعودیها، جعل کردند. اما عربستان به دلیل نفتی که در منطقه شیعهنشین دارد، گردش مالی بالایی دارد؛ البته این پولها متعلق به شاهزادههای سعودی است و مردم سهمی ندارند.
دیپلماسی سعودیها "چکی" است و برای هر چیزی که میخواهند چک میکشند. دبیرکل پیشین سازمان ملل تصمیم داشت، بنا داشت نام عربستان سعودی را به دلیل کشتار کودکان یمن در لیست سیاهی قرار داد. بیانیه آن را هم خواند، اما چند روز بعد اعلام کرد به دلیل فشارهای مالی و... از این تصمیم منصرف شدیم! سعودیها به راحتی پول خرج میکنند و هر کاری بخواهند انجام میدهند. همین موضوع موجب توهم آنان شده است که نمونه بارز آن را در محمد بن سلمان میبینیم.
محمد بن سلمان یک فرد جاهطلب و کمسواد است. بیخردی این فرد را در قتل خاشقچی میبینیم که موجب آبروریزی برای سفارت عربستان سعودی در ترکیه شد. بیخردی محمد بن سلمان در گرو گرفتن محمد بن سلمان نخست وزیر لبنان نیز آشکار بود. حکومت فعلی در عربستان، یک نوع ویژه است که موضوع بحث ما نیست و ما بنا داریم به دلایل دشمنی پادشاهان پیشین سعودی با ایران بپردازیم.
پس از مرگ جمال عبدالناصر و انعقاد قرارداد کمپ دیوید، جهان عرب دچار یک خلا شد. در ایران نیز انقلاب به پیروزی رسیده بود. ایران به دلیل موقعیت ژئواستراتژیک، از گذشته تا به امروز دارای قدرت بود. اما اتفاقات به گونهای پیش رفت که کشورهای عربی تلاش کردند، مانع از قدرت گرفتن ایران شوند.
صدام در انجام این کار پیشگام شد و تصور کشورهای عربی این بود که حمله صدام به ایران ظرف چند ماه و با پیروزی عراق به پایان خواهد رسید؛ اما روحیه مردم انقلابی نه تنه مانع از پیروزی صدام شد، بلکه جنگ را هم طولانی کرد. بعد از اینکه جنگ طولانی شد، عربستان سعودی خود وارد میدان شد. وزیر خارجه عربستان اعلام کرد پس از اجرای عملیات بیتالمقدس توسط رزمندگان ایرانی ما احساس کردیم که باید مستقیم وارد بشویم.
ضمن اینکه این نکته را هم باید در نظر داشت که سعودیها، کویت و دیگر کشورهای عربی از صدام نگران بودند. عراق با عربستان مرز مشترک طولانی دارند که در این مرز هیچ مانع طبیعی در برابر صدام وجود ندارد. عربستان در مرز با عراق به دلیل نداشتن موانع طبیعی، بسیار آسیبپذیر است.
بین ایران و عراق یک رشتهکوه وجود دارد. بین ایران و کشورهای شمالی نیز رشتهکوه البرز وجود دارد. بین ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس هم دریا وجود دارد. در واقع ایران یک حصار طبیعی دارد. تنها نگرانی ما از مرزهای شرقی کشور است.
به هرحال سعودیها، در طول هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، با نگرانی به عراقیها کمک میکردند و امیدوار بودند که تمامی پولها خرج جنگ شود و خرج دیگری نشود. امیدشان هم این بود که جنگ به نفع آنان به پیروزی برسد، اما نتیجه نگرفتند.
براساس لیست خریدها، گردشهای مالی آشکار و... برآورد که میشد عربستان بین ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار به عراق در جنگ علیه ایران کمک کردند. این رقم برای عربستان بسیار سنگین است. بخشی از کمکها نیز فروش نفت عراق توسط عربستان بود. وقتی که سوریه، خط لوله فروش نفت عراق را بست، صدام دست به دامان عربستان شد. علاوه بر عربستان، اردن نیز در فروش نفت به صدام کمک کرد. اما واقعیت این است که ایجاد خط لوله از عراق تا عربستان در طول جنگ به اتمام نرسید و عربستان نفت خود را برای عراق میفروخت و پول آن را برای جنگ به حساب عراق واریز میکرد.
عراقیها همچنین از خاک عربستان برای پرواز جنگندههایشان علیه مواضع نفتی و... ما در خلیج فارس استفاده میکردند. جنگندههای عراقی که میخواستند خارک را هدف قرار بدهند، چون برد پروازیشان نمیرسید از عربستان پرواز میکردند. ما هرچه از خارک به سمت شرق آمدیم تا برد جنگندههایشان نرسد، اما آنان با کمک تکنولوژی فرانسه و زمین عربستان، برد پروازهایشان را بیشتر میکردند.
علیرغم اینها عربستان، چون از صدام نگران بود در طول سالهای ۶۳ تا ۶۵ با واسطههای مختلف برای مسئولان ایرانی پیام فرستادند که ما نیازهای شما را تامین میکنیم، شما جنگ را پایان بدهید. البته این حرفها وعده بود و پیگیریهای ما نشان داد که حرفی بیش نیست.
عربستان تلاش داشت پس از پایان جنگ با کودتای چند افسر ارتش عراق و یا عملیات تروریستی، صدام را نابود کند؛ البته صدام آنها را به خوبی میشناخت و آنان را گوشمالی میداد.
** کشتار حجاج ایرانی
سعودیها با وقاحت ادعا میکنند که حمله از سوی حجاج ایرانی بوده است. حجاج مگر اسلحه داشتند که حمله کنند؟ طبیعی است که حمله از سوی آنها صورت گرفت.
صدام قطعاً در این قضیه نقش داشته است. صدام پس از عملیات کربلای ۵ ضربه بزرگی دریافت کرد. در سال ۶۶ نیز ما در جبهه رزمی ضعفی را از خود نشان دادیم که عربستان به خوبی متوجه این موضوع شد. آمریکا هم پس از ماجرای مکفارلین به دنبال این بود تا امتیازی به اعراب بدهد؛ از این رو دست آنان را باز گذاشته بود. ضمن اینکه چهل روز پیش از آن نفتکش بریجتون از سوی ایران مورد اصابت قرار گرفته بود.
پس پشتیبانی صدام و چراغ سبزی که آمریکا به عربستان نشان داد، در وقوع این حادثه نقش داشته است. ضمن اینکه همان سال مسعود رجوی در حج بوده است. رجوی در ساختن اخبار عجیب و غریب و جوسازی نقش بسیاری داشته است.
بعد از قضیه ناو بریجستون، سعودیها متوجه شدند که آمریکا خوشحال میشود، یک خوشرقصی از سوی عربها انجام بگیرد. ضمن اینکه آنان پیش از آن شرکتهای نفتی آمریکایی را عصبانی کرده بود. به هر حال عربستان برای اینکه دل آمریکا را به دست بیاورد، به دنبال سوژهای گشت. نقدترین سوژه برای آنان کشتن حجاج ایرانی بود. چرا که صدام هم پشتیبانی میکرد. رجوی هم خبرسازیهای جعلی انجام میداد.
رزمندگان ایرانی برای پاسخ به کشتار حجاج ایرانی، عملیاتی علیه تاسیسات نفتی عربستان طراحی و تا پای کار هم رفتند، اما به یکباره لغو شد. به نظر من اگر آن عملیات انجام میشد و آن کشتار پاسخ داده میشد، آمریکا جرات نمیکرد ۱۱ ماه بعد هواپیمای مسافربری ما را هدف قرار دهد.
عربستان در طول جنگ یک جنگنده ما را نیز هدف قرار داد و ساقط کرد، اما ما از پاسخ دادن صرفنظر کردیم؛ چرا که نمیخواستیم در جبهه دیگری درگیر شویم.
دیدگاه تان را بنویسید