آیا رضاشاه سنگ بنای آموزش عالی را در ایران گذاشت؟

در حالی که ادعا می‌شود رضاشاه سنگ بنای آموزش عالی را در ایران گذاشت، اما پیش از روی کار آمدن او، موسسات آموزش عالی در ایران ایجاد شده بود و رضاشاه با هدف کنترل فعالیت‌های دانشجویان اقدام به تجمیع آن موسسات کرد.

کد خبر : 996621
خبرگزاری تسنیم: دانشگاه تهران بزرگترین نهاد آموزش عالی در ایران است. این دانشگاه با تجمیع و ادغام دارالفنون، مدرسه علوم سیاسی، مدرسه طب، مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی، مدرسه فلاحت مظفر (اولین مدرسه کشاورزی در ایران)، مدرسه صنایع و هنر، مدرسه عالی معماری، مدرسه عالی حقوق و چند مرکز آموزش عالی دیگر در تهران که برخی از آنان سال‌ها قدمت داشتند، در دوران پهلوی اول تاسیس شد.

برخی تاسیس دانشگاه تهران را از جمله اقدامات رضاشاه در راستای توسعه آموزش عالی در کشور مطرح کرده و دانشگاه تهران را اولین نهاد آموزش عالی در ایران برشمرده‌اند. صادق زیباکلام در کتاب «رضاشاه» عنوان کرده است، سنگ بنای توسعه دانشگاه‌ها نخست توسط رضاشاه نهاده شد. البته برخی نیز محمود حسابی را به عنوان موسس دانشگاه تهران معرفی کرده‌اند.

آیا «دانشگاه تهران» اولین دانشگاه ایران است؟

هرچند ادعا می‌شود اولین دانشگاه در زمان رضاشاه ساخته شد، اما همانطور که گفته شد پیش از آن موسسات آموزش عالی در ایران فعالیت داشتند و تنها در آن زمان با تجمیع آن موسسات، نام دانشکده و دانشگاه در ایران مرسوم شد. از این رو برخی از پژوهشگران تاریخ، ساخته شدن دانشگاه توسط رضاخان را یکی از بزرگترین دروغ‌های تاریخ می‌دانند.

تا پیش از تاسیس دانشگاه تهران، کلمه "دانشگاه" در واژگان فارسی وجود نداشت و این کلمه همراه با کلمه "دانشکده" از آن زمان در ایران مرسوم شد. در کتاب استاد عشق به نقل از پرفسور حسابی آمده است که او نام دانشگاه و دانشکده را در ایران معادل‌سازی کرد و در طرح پیشنهادی خود برای وزیر فرهنگ به کار برد.

در سال 1297 و دو سال پیش از کودتای انگلیسی رضاخان، دانشگاهی که امروز معروف به دانشگاه خوارزمی است، تاسیس شد. مدرسه عالی طب نیز سال‌ها پیش از روی کار آمدن رضاشاه فعالیت داشت و پزشک تربیت می‌کرد. پزشکان فارغ‌التحصیل این مدرسه در درجه تخصص و استادی بودند. این مدرسه در سطح تخصصی در دو رشته امراض نسوان (بیماری زنان) و کحالی (چشم‌پزشکی) پذیرش دانشجو داشت. در رابطه با دیگر رشته‌ها نیز دانشجویان پس از گذراندن دوره عمومی، برای اخذ مدرک تخصصی مورد نظر به خارج از کشور می‌رفتند. در دارالفنون نیز که توسط امیرکبیر بنا نهاده شد، دانشجویان در رشته‌های مهندسی معدن و مهندسی شیمی، تحصیل می‌کردند. دارالفنون اولین موسسه آموزش عالی و به عبارت دیگر اولین دانشگاه ایران به حساب می‌آید.

رضاشاه تنها کاری که انجام داد، دانشکده علوم و دانشکده ادبیات که مربوط به دانشگاه خوارزمی بود، دانشکده فنی که همان دارالفنون بود، مدرسه عالی طب، مدرسه عالی علوم و حقوق سیاسی که در زمان مظفرالدین شاه تاسیس شده بود و چند مدرسه دیگر را در یک مکان با عنوان "دانشگاه تهران" مجتمع کرد.

همچنین ادعا می‌شود که دبیرستان توسط رضاشاه در ایران تاسیس شد، در حالی که پیش از روی کارآمدن رضاشاه و پیش از کودتای سوم اسفند، در تهران حداقل 17 دبیرستان وجود داشت که سه تای آن دخترانه بود. ایران پیش از کودتا، دارالمعلمات (دانشسرای تربیت معلم) داشت. هدف از تاسیس درالمعلمات تربیت دبیران لیسانسه برای آموزش در دبیرستان‌ها بود.

بدین ترتیب توسعه آموزش عالی نیز پیش از کودتا انجام گرفت. ایجاد و توسعه دبیرستان‌ها موجب شد تا تعداد داوطلبان ورود به موسسات آموزش عالی افزایش یابد و مدرسه عالی طب، مدرسه عالی تجارت، مدرسه عالی فلاحت و... دانشجویانشان بیشتر شود. در نتیجه آموزش عالی در ایران توسعه پیدا کند.

رضاشاه تنها کاری که انجام داد، دانشکده علوم و دانشکده ادبیات که مربوط به دانشگاه خوارزمی بود، دانشکده فنی که همان دارالفنون بود، مدرسه عالی طب، مدرسه عالی علوم و حقوق سیاسی که در زمان مظفرالدین شاه تاسیس شده بود و چند مدرسه دیگر را در یک مکان مجتمع کرد که البته چند سالی طول کشید تا دانشگاه تهران جنبه فیزیکی پیدا کند.

چرا رضاشاه موسسات آموزش عالی را تجمیع کرد؟

اما هدف از تجمیع نهادهای آموزشی و ایجاد دانشگاه چه بود و رضاشاه به چه دلیل و با چه انگیزه‌ای اقدام به تجمیع موسسات آموزش عالی (دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها) و تاسیس دانشگاه تهران کرد؟

در خصوص اینکه رضاشاه از تجمیع موسسات آموزش عالی چه هدفی داشت، نظرات متفاوتی بیان شده است. اما با بررسی روندها و اتفاقات رخ داده در همین رابطه تاحدودی می‌توان به انگیزه رضاشاه پی برد.

در سال 1928 میلادی دانشجویان ایرانی مقیم اروپا در جریان حضور تیمورتاش وزیر دربار در آلمان، تظاهرات‌هایی علیه رضاشاه برگزار کردند. آنان همچنین گزارش‌هایی با موضوع جنایات پهلوی اول به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی تهیه و برای مطبوعات آلمان ارسال کردند. انتشار این گزارش‌ها موجب تیرگی روابط ایران و آلمان شد. در نتیجه مرتضی علوی (برادر بزرگ علوی) از آلمان اخراج شد و با مرگ مشکوکی از دنیا رفت.

مرتضی علوی به همراه تقی ارانی، احمد اسدی و ایرج اسکندری نشریه‌ای به نام "پیکار" در آلمان منتشر می‌کرد. محتوای نشریه پیکار ضددیکتاتوری و نشر اندیشه جمهوری‌خواهی بود. آنان در این نشریه، مردم را به سرپیچی از پرداخت مالیات و قیام برضد حکومت رضاشاه تشویق می‌کردند. همچنین در این نشریه تمام اقدامات عمرانی در کشور مانند احداث خط راه‌آهن سراسری به عنوان یک توطئه برای فریب افکار با هدف استفاده استعمارگونه انگلیس برای حملات آتی و ایجاد کمربند امنیتی علیه روسیه قلمداد می‌شد.

رضاشاه در پی اعتراضات دانشجویان ایرانی در آلمان که منجر به تیرگی روابط ایران با آلمان شد، تصمیم به ایجاد محدودیت‌هایی در اعزام دانشجو به خارج و تشدید کنترل بر فعالیت‌های دانشجویان داخل کشور کرد.

تیمورتاش از طرف دولت ایران به سفارت آلمان رفت و خشم رضاشاه از فعالیت‌های علوی و دیگر دانشجویان در آلمان را اعلام و از دولت آن کشور درخواست کرد تا از انتشار و پخش نشریه "پیکار" در برلین جلوگیری شود. در نتیجه دولت آلمان اقدام به توقف انتشار این نشریه و دستگیری مرتضی علوی کرد. علوی پس از گذراندن ماجراهایی، با روی کار آمدن هیتلر به شوروی رفت.

این اتفاقات موجب شد تا رضاشاه فعالیت‌های دانشجویان را کنترل کند. از این رو او در سیاست اعزام دانشجو به خارج از کشور که از دوران قاجار آغاز شده بود، تجدیدنظر کرد و محدودیت‌هایی به وجود آورد.

در داخل کشور نیز موسسات آموزش عالی را تحت کنترل‌های شدیدی قرار داد و در این راستا اقدام به تجمیع 6 موسسه آموزش عالی تحت عنوان دانشگاه تهران کرد. افشین متین در پژوهش تاریخ جنبش دانشجویان ایرانی به این موضوع اشاره‌هایی کرده است. ترجمه این پژوهش از انگلیسی به فارسی توسط ارسطو آذری انجام گرفته است. او تعطیلی موقت دانشکده فنی در سال 1316 در پی اعتراضات دانشجویان را نمونه‌ای از این کنترل شدید عنوان کرده است.

نمایی از فضای دانشگاه تهران و ساختمان دانشکده حقوق

توسعه آموزش عالی در دوران رضاشاه چگونه بود؟

تاسیس دانشگاه تهران تنها با هدف تجمیع موسسات آموزش عالی در تهران و ایجاد تشکیلات و تنظیماتی برای کنترل هرچه بیشتر فعالیت‌های دانشجویان انجام گرفت. تا پایان دوره پهلوی اول به جز ایجاد ساختمان برای دانشکده‌هایی که پیش از تاسیس دانشگاه تهران، فعالیت داشتند، هیچ اقدام دیگری صورت نگرفت. دانشکده‌های معدود جدیدی هم که به وجود آمد، رشته‌های تحصیلی‌شان همان رشته‌هایی بود که در موسسات آموزش عالی تدریس می‌شد.

اعتباراتی که دولت به دانشگاه تهران اختصاص می‌داد، در راستای ایجاد ساختمان‌های جدید بود. در سایت دانشگاه تهران آمده است: «از سال 1314 تا 1317 دولت هر ساله اعتبار قابل توجهی برای ساخت دانشکده‌های دیگر دانشگاه اختصاص داد. در این میان ساخت دانشکده فنی از اهمیت ویژه ای برخوردار بود، ساختمان عظیم این دانشکده به صورت مقاطعه به یک شرکت ساختمانی از کشور سوئد به نام «سانتاپ» واگذار شد. نقشه دانشکده را معماری فرانسوی به نام «سیرو» طراحی و دو مهندس دیگر تحت فرمان او کار اجرای ساختمان را دنبال و آن را در سال‌های بعد آماده بهره برداری کردند.»

البته دانشگاه تهران در این دوره پیشرفت‌های علمی هم داشت که به همت اساتید و دانشجویان بود؛ چرا که رضاشاه اهتمامی به پیشرفت علمی نداشت و بیشتر به فکر نظم دادن به دانشگاه و ساخت ساختمان برای کنترل هرچه بهتر فعالیت‌ها و تحرکات بود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: