واکاوی راز جنگ روانی جدید علیه اسد پس از پوتین
یک روزنامه لبنانی در تحلیلی به واکاوی جنگ روانی جدید به راه افتاده علیه رئیسجمهور سوریه مشابه حملاتی که پیشتر علیه «ولادیمیر پوتین» صورت گرفته، با هدف متوقف کردن پیروزیهای روزافزون دمشق پرداخت.
خبرگزاری فارس: روزنامه لبنانی «الاخبار» در یادداشتی با تیتر «"جنگ اطلاعات": اسد هدف پس از پوتین» نوشت: «کارشناسان روس درباره عملیات روانی غربیها علیه روسیه و سوریه و دشمنان ایالات متحده آمریکا، از اصطلاح «جنگ اطلاعات» استفاده میکنند. آنچه بشار اسد رئیس جمهور سوریه با آن مواجه است، برای او تازگی ندارد بلکه حداقل وی یک دهه است که در حال تجربه آن است. اما این امر به شدت شبیه آن چیزی است که ولادیمیر پوتین از سال ۲۰۱۶ تا همین اواخر با آن مواجه بود.»
در این یادداشت که به قلم «فراس الشوفی» نوشته شده، آمده است: «یک ماه از زمانی که پایگاه تحلیلی روسی «ریافان» یک نظرسنجی و چند مقاله علیه بشار اسد منتشر کرد و به موازت آن یک دیپلمات سابق روسیه نزدیک به غرب نیز مقالهای انتقادی علیه اسد نوشت، میگذرد. این خبرگزاری سپس اعلام کرد که هک شده است و کلیه گزارشها و اخبار منتشر شده در این زمان را پاک کرد و اخبار و گزارشهایی با محتوایی برعکس آن گزارشها منتشر کرد.»
«اما آنچه که منتشر شده بود، بیانگر «جنگ اطلاعات» جدید علیه اسد و دولت سوریه در ادامه مجموعه حملات رذیلانه و چندجانبهای است که از آغاز درگیریها در سال ۲۰۱۱ علیه دمشق بدون توقف ادامه یافت.»
الاخبار در ادامه این یادداشت به تمرکز دشمنان و شماری از کسانی که خود را دوست سوریه نشان میدادند بر روی روابط روسیه و سوریه ـ یک سال پیش از برگزاری انتخابات در سوریه ـ اشاره کرد و نوشت که بر اساس آنچه که نشریه ریافان منتشر کرد، این طرفها با هدف ایجاد بی ثباتی و اختلال در انسجام ایجاد شده در سوریه در سطح اداره سیاسی و نظامی کشور و سازماندهی روابط آن با همپیمانانش به ویژه روسیه و ایران وارد میدان شدند.
نویسنده در ادامه این یادداشت به توانمندی سوریه در ابعاد مختلف با وجود محاصره تحمیلی اقتصادی این کشور که در سایه پیامدهای شیوع ویروس کرونا، بسیار طاقتفرسا شده و از سوی دیگر بر شدت این تحریمها با اجرایی شدن قانون تحریمهای اخیر آمریکا طی چند هفته، افزوده شده است، اشاره میکند و اذعان می دارد که با وجود تمامی این امور، موضع سوریه در دفاع از حاکمیت و وحدت خود و حمایت از امور حاکمیتی خود در هر راهکار سیاسی احتمالی در آینده، پایدار و استوار است.
«آنچه از رفتار کلی سوریه استنباط میشود این است که در جنگ نظامی و مستقیم، ارتش این کشور بر بازپسگیری هر وجب از خاک خود پافشاری میکند و در مذاکرات نیز، دولت این کشور هرگونه مناقشه درباره ساختار سیاسی تفرقهافکنانه و تجزیه طلبانه را رد میکند. سوریها هیچ اشارهای به این امر ندارند که بخواهند فداکاریها و ایثارهایی که در راه حفظ کشور خود استراتژی طولانی مدت خود مبذول داشتهاند، نادیده بگیرند و تحت فشارهای تبلیغاتی و رسانهای اکنون یا آینده تسلیم شوند.»
«پیشتر نیز در یک یادداشت در روزنامه الاخبار با تیتر «جنگ شایعات درباره سوریه و سوریه؛ اسد یانوکویچ نیست» که در تاریخ ۵ می ۲۰۲۰ منتشر شد، شیوه حمله رسانهای از زمانی که در روسیه آغاز شد و طرفهایی که در پشت آن قرار داشتند و نیز نقش طرفهای بینالمللی نظیر «جیمز جفری» فرستاده ویژه آمریکا به سوریه مورد بررسی قرار گرفت.»
«همچنین موضع رسمی روسیه در قبال سوریه و اسد روشن شد و کرملین به اختصار اعلام کرد که آنچه منتشر شده، دروغهای رسانههای زرد است. سفارت روسیه در بیروت نیز طی بیانیهای شدیداللحن، شایعات درباره روابط روسیه و سوریه را حلقهای از اقدامات سریالی گمراهکننده و فریبکارانه توصیف کرد.»
در ادامه این یادداشت به تشدید حملات و خبرسازیها علیه دمشق، طی دو هفته اخیر از طریق برنامه «قصاری القول» در شبکه روسیا الیوم که «سلام مسافر» خبرنگار و مجری این برنامه، میزبان «فراس طلال» تاجر سوری بود، اشاره شده است. فردی که طی کمتر از دو سال اخیر برای سومین بار برای مصاحبه به روسیا الیوم دعوت شده بود.
الاخبار نوشت: این مصاحبه در ادامه به دلیل «نقض معیارها و رویکردهای اصلی شبکه روسیا الیوم و ارائه اطلاعات بدون استناد به واقعیتها» از وبسایت شبکه مذکور حذف شد اما اقدام مسافر در بازنشر این مصاحبه تحت عنوان «پاییز پدرسالار» (در اشاره به اسد)، از طریق صفحهاش در فیس بوک موجب شد تا «خالد العبود» نماینده پارلمان سوریه تحریک شود و به شیوهای حماسی وارد بازی تنیس به راه افتاده شود و روسیه و رئیس جمهور او را در فیسبوک تهدید کند.
«جنگ اطلاعات» چگونه به راه میافتد؟
روزنامه الاخبار نوشت: «جنگ اطلاعات یک اصطلاح نظامی روسی است که ارتش آمریکا آن را عملیات روانی مینامد که حتی تا چندی پیش برای اغلب نیروهای مخالف ایالات متحده دنیای ناشناختهای بود. در سال ۲۰۱۶ و به طور مشخص پس از انتخابات مجلس دوما، کارشناسان روس از خنثی کردن سازوکار یک جنگ اطلاعاتی که اغلب علیه رهبران و مقامات و سازمانها و نهادهای مخالف سیاستهای آمریکا استفاده میشود، خبر دادند.»
«اما درک سازوکار این نوع جنگ، به معنای توانمندی برای شکست دشمن با سلاحی موازی نیست! به ویژه با وجود برتری رسانهای و تجربه تبلیغاتی آمریکا و تسلط آن بر بزرگترین آژانسهای خبری دنیا و با وجود ایفای نقش «روسیا الیوم» در آمریکا و اروپا در تشریح قضایای سوریه و اوکراین از منظر روسیه، این امر بسیار دشوار است.»
« "آندری مانویلو" سرتیپ بازنشسته یکی از آژانسهای اطلاعاتی روسیه، کارشناس جنگ الکترونیک و جنگ اطلاعات، استاد علوم سیاسی در دانشگاه دولتی مسکو، یکی از برجسته ترین کارشناسان در این بخش به شمار میرود. وی طی پنج سال گذشته، بارها در کنار سایر کارشناسان روس، حملات و شیطنتهای زیادی را علیه ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه را خنثی کرده است.»
« پیش از انتخابات سال ۲۰۱۶ مجلس دوما، از انگلیس یک حمله رسانهای شدید علیه پوتین به راه افتاد که آژانسهای خبری جهان به سرعت مانور بر روی آن را برعهده گرفتند. قضیه مربوط به جاسوس "الکساندر لیتوینینکو" بود. انگلیسیها از جسد او رونمایی کردند و به گفته "اندری لوگوی" نماینده روسیه، تلاش کردند تا پوتین را شخصا متهم کنند که وی را با عنصر رادیواکتیو پولونیوم با جرم اتمی ۲۱۰، در سال ۲۰۰۶ در لندن، مسموم کرده است.»
«اندکی بعد، شبکه بی بی سی انگلیس، فیلمی مستند با نام "فساد پوتین و اسد؛ دو هدف رسانههای غربی" منتشر کرد. این امر پیش از انتشار اسناد معروف موسوم به "پاناما" بود.»
«در این اخبار و گزارشها، شخصیتها و مقامات مختلفی در جهان هدف قرار گرفتند اما مقامات اطلاعاتی روسیه و کارشناسان جنگ اطلاعاتی مثل مانویلو معتقدند که هدف اصلی از این نشتهای خبری، بازی با جایگاه مردمی و حزبی پوتین، درست پیش از انتخابات با هدف ایجاد شکاف و تفرقه و نیز تردید درباره او ، بود. به ویژه که پروژه تخریب وجهه پوتین از سال ۲۰۰۰ کلید خورده بود.»
«دو سال پس از این اقدام برنامهریزی شده و در سال ۲۰۱۸، موضوع جاسوس روسی - انگلیسی به نام «سرگئی اسکریپال» طرح شد که در ژوئیه این سال، در لندن مسموم شد..به ادعای سرویس اطلاعاتی بریتانیا (MI6) این جاسوس با سم نظامی روسی که عامل اعصاب است، مسموم شد.»
«این کارزار در اوج خبرسازی غربیها علیه سوریه و نیروهای روسی حاضر در این کشور و اتهامزنیها مبنی بر استفاده اسد از سلاح شیمیایی در غوطه شرقی صورت گرفت. امری که رسانههای غربی آن را طرح کردند و جزئیات این دروغ ها چند ماه پیش برملا شده بود. با این وجود، سازمان منع تسلیحات شیمیایی از آن با تمام اختیاراتی که داشت، به عنوان یک شمشیر بران علیه سوریه و روسیه استفاده کرد.»
پوتین و اسد دو هدف اصلی جنگ تبلیغاتی
«مانویلو طی نامهای به الاخبار درباره مراحل مختلف و شیوههای جنگ اطلاعاتی که آمریکا و بریتانیا برای جنگ به ویژه با چین، روسیه، ایران، ونزوئلا، کره شمالی و حزبالله لبنان دنبال میکند، با اشاره به حملات مکرر علیه پوتین نوشت: به نظر میرسد حمله جدیدی که علیه رئیسجمهور سوریه آغاز شده، کپی برابر اصل حملات صورت گرفته علیه همتای روس او است. با این تفاوت که آنچه رسانههای آمریکایی و همپیمانان غربی و عربی و ترکی و اسرائیلی و مقامات مسئول آمریکایی علیه اسد طرح میکنند، از لندن سرچشمه نمیگیرد بلکه از مسکو است!»
«مانویلو میافزاید: هدف از این جنگ اطلاعات، در هم شکستن مقاومت دشمن و به زانو درآوردن آن در مقابل خواست طرف دوم است. در این پروسه، در میان شخصیتهای معروف و برجسته ، شخص اول کشور هدف قرار میگیرد...این جنگ به واکنشها در قبال حوادثی مشخص از طریق انتشار اطلاعات کذب و شایعه و انتشار آنها در شبکههای اجتماعی با هدف تحریک و ترغیب سیاستمداران برای نشان دادن واکنشهای انفعالی متکی است.»
به نوشته الاخبار این سرتیپ سابق ارتش روسیه در ادامه مینویسد: «در بسیاری از اوقات در این جنجال رسانهای، روزنامهنگاران مستقل برای نشان دادن درستی و بزرگنمایی خبرسازیهای جعلی مشارکت میکنند. آنها این دستورات سیاسی را با انگیزههای مختلف اجرا میکنند.»
«بر اساس تحقیقات وی و همقطارانش، سازوکار این حمله علیه شخص اول مملکت به دو شیوه است. نخست: «کارتهای شناسایی» است به این معنا که نام فرد مورد نظر پس از ایجاد رسوایی، برچسب دار میشود. و دوم: «بالن آزمایش»..هدف از این امر ایجاد فشار حداکثری بر دشمن برای سوق دادن او به سوی پاسخ. هر دوی این روشها در کارزارهای مربوط به سرنگونی «اسلوبودان میلوشویچ» رئیسجمهور یوگوسلاوی، «معمر القدافی» در لیبی و «رادوان کاراجیچ» در صربستان استفاده شده است.»
این مقام اطلاعاتی روسیه میافزاید: تلاشهای نخبگان برای انجام ضدحمله علیه مراکز متخصص غربی در جنگ اطلاعاتی، به طور اجمالی غیرسازماندهی شده است لذا احتمال افتادن در دام آنها بالا میرود.
الاخبار در ادامه با استناد به این تحلیل مانویلو به موضوع سوریه اشاره میکند و مینویسد: «در سوریه نیز مشابه چنین اقدامی برنامهریزی شد به این ترتیب که نخست، دشمنان سوریه از آنچه که در نشریه ریافان به قلم «الکساندر اکسینیوک» دیپلمات سابق نزدیک به غرب منتشر شد و به وضوح پیشینه حقیقی غرب در اینحمله را نشان داد، سوء استفاده کردند. وی بر ضرورت توقف اسد در مرزهایی که تا به امروز سیطره آنها را در دست گرفته، تاکید کرد و نوشت که وی برای تحقق راهکار سیاسی در سوریه باید به همین میزان اکتفاء کند.»
« در ادامه، اظهارات جفری شعله این آتش را برافروخت و خبرسازیها در رسانههای مختلف ادامه یافت. در شرایطی که این حمله دیگر با نفی رسمی و مکرر روسیه و سکوت رسمی سوریه، تضعیف شده بود، اپیزود گفت وگوی طلاس با مسافر بر روی طبقی از نقره طرح شد و بار دیگر این حمله قوت گرفت و رسانههای غربی و عربی این بار بر روی این قضیه مانور دادند.»
«هر از گاهی، مسافر بدون هیچ توجیه حرفهای میزبان طلاس است. بازرگان سوری که چند ماه پیش به دلیل حمایت از داعش در ریف شرقی حلب در امارات حضور دارد، عضو هیچ یک از تشکلهای معارض سوری نیست، همانگونه که نه اکنون و در گذشته در دمشق مسئولیتی برعهده نداشت. او صرفا یک تاجر سوری است که ریاست یک جریان تخیلی به نام «الوعد» را برعهده دارد و با مسافر بر سر دشمنی با اسد و بازاریابی برای «اخوان المسلمون» و توصیف عرصه سوریه با اصطلاح های طائفهگرایانه و سخن گفتن درباره سوریها و عراقیها در مصاحبههای خود با عناوین سنی، شیعه، کرد، علوی و دروزی و سایر تقسیمبندیها اتفاق نظر دارد.»
«اگر هدف حرفهای و اصلی از میزبانی طلاس کشف اطلاعات سری درباره فساد در سوریه است، قطعا او شخص مناسبی نیست زیرا او با این ثروت خانوادگیاش خود یکی از بارزترین نمونههای فساد در سوریه به شمار میرود و و روابط خانواده او و فراس طلاس با غرب موجب نمیشود که منبع قابل اعتمادی برای روسیه به شمار رود.»
«در حالی که بسیاری از افراد اظهارات طلاس از طریق روسیا الیوم را پیام روسیه برای اسد تفسیر میکنند، بسیاری از منابع امنیتی و دیپلماتیک روسیه در پاسخ به این سوال الاخبار که مفهوم این مصاحبه چیست، میگویند که این امر تلاش طلاس برای بازاریابی درروسیه است نه بالعکس.»
«این نخستنبار نیست که مسافر دست به چنین اقدامی می زند. او در آخرین سفر کاری به بیروت، میزبان «ولید جنبلاط» نماینده سابق پارلمان لبنان بود که علیه مسکو در بیروت موضعگیری کرد و اعلام کرد که موافق انحصار روابط ارتش لبنان به آمریکاییها است.»
«در این مصاحبه، جنبلاط شایعه معروع دیدار اسد با «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر دشمن اسرائیلی را طرح کرد تا جایی که وزارت خارجه روسیه و سفارت آن در بیروت ناگزیر به تکذیب این خبر شدند. به ویژه که وی ادعا کرده بود منبع این خبرش یک مقام مسئول روس است.»
«حتی پوتین در اکتبر گذشته طی یک برنامه اینترنتی که خبرنگاران دیگری نیز حضور داشتند، به شوخی از مسافر که تلاش داشت این چنین القاء کند که روسیه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دخالت میکند، پرسید: تو در روسیا الیوم کار می کنی، درست است؟ به لطف افرادی مثل شما روسیه به دخالت در انتخابات آمریکا متهم میشود!»
«مسافر این امر را پنهان نمیکند که در روسیا الیوم با حاشیهای مستقل فعالیت دارد و وی در سفر اخیرش به بیروت به همکاران لبنانی خود گفت که در این شبکه، بودجهای اختصاصی به لطف دوستی با پدر «مایا مناع» مدیر شبکه عربی اردنی دارد..این رابطه به روزهایی باز میگردد که وی در دوران صدام در امان به سر میبرد.»
الاخبار در ادامه توضیح میدهد که برای روشنتر بیشتر این امر میتوان گفت که خالد العبود در دام یکی از مصاحبههای روسیا الیوم افتاد و بر خلاف رویکرد سنتی سوریه در بیتوجهی به شایعات، وی سهوا در راستای جنگ اطلاعاتی به راه افتاده، از وجود اختلاف روسی - سوری سخن به میان آورد. تا جایی که سوریهای حامی دولت سخن العبود را تکذیب کردند و روس ها نیز اقدام به سرپوش گذاشتن بر اقدام مسافر شدند. چیزی که موجب بروز یک سردرگمی در اردوگاه همپیمانان روسی - سوری و ایرانی شد.»
پیروز این نبرد اطلاعاتی و روانی کیست؟
الشوفی در پایان این یادداشت مینویسد: طی روزهای آتی، جنگ اطلاعاتی به وجود آمده گستردهتر و فشارهای اقتصادی برای گرفتن امتیازات بیشتر پیش از تسویهحسابها بیشتر خواهد شد. به گفته مانویلو طرف پیروز در این جنگ کسی است که بتواند گامها و اقدامات دشمنش را پیش بینی کند و پاسخی غیرقابل پیشبینی به او بدهد..مهمترین چیز صبر و پایبندی به سکوت است. همانند ترفندی که پوتین برای رسانههایی که مدعی ناپدید شدن او شده بودند، به کار بست و پس از این شایعه در سکوت کامل در سوچی حاضر شد و آنها را تکذیب کرد.»