چرا قرآن دو بار بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد؟
میدانیم که نزول قرآن در شب قدر صورت گرفته، شبی که سرنوشت انسانها مشخص میشود و این مطلب نشان میدهد که قرآن، کتابی سرنوشتساز و سعادتبخش است.
خبرگزاری تسنیم: نزول قرآن کریم در شب قدر که شب تعیین سرنوشت است، نشان از اهمیت و عظمت و جایگاه این کتاب آسمانی در سرنوشت انسانها دارد. کتاب که جامع برنامههای فردی و اجتماعی در تمام زمینههای اعتقادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و نظامی را در خود جای داده و سبک زندگی اصیل و مسیر سعادت را در پیش روی ترسیم کرده، در پربرکتترین لحظات عمر ما نازل شده است. این نعمت گسترده و برکت وافر دلیلی بر لطف بینهایت خدای متعال برای ماست تا قرآن کریم را قدر بدانیم و نهتنها در شبهای قدر، بلکه در تمام طول عمر خود از آن بهرهمند شویم.
در گفتوگویی که با حجتالاسلام میرمحمد موسوی، استاد و پژوهشگر قرآنی، انجام شده به بررسی برخی از پرسشهای متداول در خصوص نزول قرآن کریم پرداخته است. آن طور که این کارشناس قرآنی توضیح میدهد، قرآن کریم درمجموع به دو صورت بر قلب مبارک نبی مکرم اسلام صلیالله علیه و آله وارد شده است. یک بار از عالم قدس که در قالب مفاهیم والا بوده در قالب کلمات قرار گرفته به قلب مبارک آن حضرت وارد شده است، یعنی به صورت دفعی و یکباره در شب قدر و در ماه مبارک رمضان تمام قرآن نازل شده است. بار دیگر به صورت تدریجی طی مدت ۲۳ سال رسالت آن حضرت نازل شده است. در طول این سالها در هر رویداد و اتفاقی که میافتاده آیههایی که متناسب با آن بوده، بیان شده است. یکی از فواید و آثار مهم در نزول تدریجی قرآن کریم برای مردمی که به تازگی با دین اسلام آشنا شده بودند، این بود که اثرگذاری آیات را به حداکثر میرساند. همان طور که در امور تربیتی هم به این نتیجه رسیدهاند که اگر مطلبی به مرور و با تدریج و طمأنینه عنوان شود، در مخاطب بیشترین تأثیر را دارد و یادگیری و درک آن را افزایش میدهد. این نکته را هم باید در نظر داشت که اینکه قرآن در مدت ۲۳ سال رسالت رسول خدا صلیالله علیه و آله به مرور نازل شده است، موجب ارتباط دائمی و مستمر آن حضرت با مبدأ وحی بوده و این نوع ارتباط مستمر موجب آرامش قلبی آن حضرت و تقویت اراده ایشان شده است تا امر تبلیغ اسلام را با قدرت و آراش بیشتری به انجام برسانند.
برکتهای شب قدر میدانیم که قرآن کریم در شب قدر نازل شده است و در آیات قرآن هم به این نکته اشاره شده است. اما سؤال اینجاست که چرا گفته میشود نزول قرآن ۲۳ سال طول کشید؟
قرآن کریم درمجموع به دو صورت بر قلب مبارک نبی مکرم اسلام صلیالله علیه و آله وارد شده است. یک بار از عالم قدس که در قالب مفاهیم والا بوده در قالب کلمات قرار گرفته به قلب مبارک آن حضرت وارد شده است، یعنی به صورت دفعی و یک باره در شب قدر و در ماه مبارک رمضان تمام قرآن نازل شده است.
این مطلب همان است که خدای متعال درباره آن در آیه اول از سوره مبارکه قدر میفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ؛ ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» همچنین در آیه دیگری یعنی در آیه سوم از سوره مبارکه دخان میفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکةٍ؛ ما آن را در شب مبارکی نازل کردیم.» و نیز در آیه ۱۸۵ سوره مبارکه بقره میفرماید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ؛ ماه رمضان همان ماهی است که قرآن در آن نازل شده است.» در تمام این آیات به نزول قرآن کریم به صورت دفعی و یک باره در شب قدر اشاره شده است.
نزول قرآن متناسب با نیازهای انسان
با این وجود چرا گفته میشود نزول قرآن کریم در طول ۲۳ سال نبوت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله صورت گرفته است؟
این مطلب به نزول تدریجی و به مرور قرآن کریم اشاره دارد. درواقع قرآن کریم یک بار به صورت کلی در شب قدر در ماه مبارک رمضان نازل شده و بار دیگر به صورت تدریجی طی مدت ۲۳ سال رسالت آن حضرت نازل شده است. در طول این سالها در هر رویداد و اتفاقی که میافتاده آیههایی که متناسب با آن بوده، نازل شده است.
چه لزومی داشته که قرآن که یک بار به صورت کلی بر رسول خدا صلیالله علیه و آله نازل شده، بار دیگر بهطور تدریجی و به مرور زمان نازل شود؟
نزول تدریجی قرآن کریم در طی سالهای نبوت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله به این علت بوده که مسلمانها مرحله به مرحله در مدارج و مراحل کمالات معنوی، اعتقادی، دینی و اخلاقی رشد پیدا کنند.
این همان نکتهای است که در آیه ۱۰۶ از سوره مبارکه اسراء به آن اشاره شده است و میفرماید: «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلی مُکثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلًا؛ ما قرآنی بر تو نازل کردیم که به صورت آیاتی جدا از هم میباشد تا آن را تدریجاً و با آرامش بر مردم بخوانی (و جذب دلها شود) و به طور قطع این قرآن را تدریجاً ما نازل کردیم.»
البته در آیه بیستم از سوره مبارکه محمد صلیالله علیه و آله هم میخوانیم که هر دو نوع نزول دفعی و تدریجی مورد اشاره قرار گرفته است، آنجا که خدای متعال میفرماید: «وَ یَقُولُ الَّذِینَ آمَنُوا لَوْ لا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْکمَةٌ وَ ذُکرَ فِیهَا الْقِتالُ رَأَیْتَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یَنْظُرُونَ إِلَیْک نَظَرَ الْمَغْشِیِّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ؛ مؤمنان میگویند چرا سورهای نازل نشده؟ هنگامی که سوره محکمی نازل شود و یادی از جنگ در آن باشد منافقان بیماردل را میبینی آن چنان به تو نگاه میکنند که گویی میخواهند قبض روح شوند.» به نظر میرسد که در مواقعی مسلمانان درخواست داشتند تا قرآن به صورت تدریجی نازل شود تا با آن انس بیشتری برقرار کنند. اما به این علت که گاهی نزول یک سوره به صورت تدریجی بوده، زمینهای برای اعراض و رویگردانی منافقان میشد. به عنوان مثال در قضیه جهاد وقتی آیات به طور تدریجی نازل میشد، آنهایی که اهل نفاق بودند، از پذیرفتن حکم جهاد طفره میرفتند.
رسمیت نزول تدریجی قرآن
آیا میتوان گفت در بین دو نوع نزول قرآن، یعنی نزول تدریجی و دفعی، یکی اعتبار و کاربرد بیشتری برای مردم داشته یا دارد؟
در میان این دو نوع نزول قرآن، یعنی یک بار نزول دفعی و در شب قدر بر رسول خدا صلیالله علیه و آله دیگری نزول تدریجی در طول بیست و سه سال، آنچه که به گفته برخی از مفسران قرآن جنبه رسمیت بیشتری داشته و نبی مکرم اسلام صلیالله علیه و آله و نیز مردم با آن مواجه بودند، نزول تدریجی و به مرور قرآن کریم است.
البته باید به این مورد هم توجه شود که همین نزول تدریجی، اسباب برخی از افراد سودجو، بهانهجو و منافق بود. چون آنها بهانه میگرفتند که چه علتی داشته که قرآن یک جا و به یک باره در اختیار مردم قرار نمیگیرد تا آگاه بیشتری داشته باشند.
اثرات و فوایدی در نزول تدریجی قرآن کریم
با وجود این نوع بهانهجوییها، چه اثرات و فوایدی در نزول تدریجی قرآن کریم بوده که نزول آن به مرور زمان اتفاق افتاد؟
یکی از فواید و آثار مهم در نزول تدریجی قرآن کریم برای مردمی که به تازگی با دین اسلام آشنا شده بودند، این بود که اثرگذاری آیات را به حداکثر میرساند. همان طور که در امور تربیتی هم به این نتیجه رسیدهاند که اگر مطلبی به مرور و با تدریج و طمأنینه عنوان شود، در مخاطب بیشترین تأثیر را دارد و یادگیری و درک آن را افزایش میدهد.
درواقع نزول تدریجی قرآن کریم هم مورد افزایش کیفیت تلقی وحی شده و هم ابلاغ به مردم از سوی پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله را آسانتر میکند. چون وقتی مطالب به طور کمکم و مطابق با نیازها و احتیاجات مخاطب عنوان میشود و برای هر مطلبی شاهد و مصداق عینی وجود داشته باشد، بهرهوری و اثرگذاری بیشتری دارد. چنانکه اصول تربیتی ایجاب میکند که شخص یا اشخاص تربیت شونده قدم به قدم این راه را بپیمایند و برای هر روز آنها برنامهای تنظیم شود تا از مرحله پائین شروع کرده به مراحل عالی برسند، برنامههایی که این گونه پیاده میشود هم برای گوینده و هم برای شنونده دوستداشتنیتر و عمیقتر است.
افزایش درک مخاطب
از سوی دیگر مشاهده میکنیم که برخی از آیات قرآن درباره رویدادهایی مثل جنگها است و نتیجهگیریهایی از آن میکند. طبیعی است این نوع مطالب با نزول تدریجی قرآن سازگار است.
همین طور است. تعداد زیادی از آیههای قرآن کریم به مناسبتهای گوناگون تاریخی مثل جنگ بدر، احد و خندق نازل شده، این جنگها را تحلیل کرده، نکاتی راجع به آنها فرموده و نتیجههایی را عنوان فرموده است. در عین حال برای مواردی دستورالعملهایی مطابق با شرایط آن دارد. در این اوضاع نزول تدریجی قرآن، بهترین نوع نزول بوده که درک مخاطب از آیات را بالا میبرده است.
نکته مهم این است که وقتی افرادی از نزول تدریجی قرآن ایراد میگیرند و یا درباره آن بهانهجویی میکنند، یک حقیقت مهم را در نظر نگرفتهاند و آن، اینکه قرآن کتابی نیست که درباره رویداد یا علمی بیان کند. بلکه در حقیقت یک برنامه زندگی است و سبک زندگی قرآنی را در تمام ابعاد آن آموزش میدهد. قوانین، دستورات، نهی شدهها، تاریخ و نصیحتها و روشهایی که در قرآن کریم آمده است، برنامه جامع زندگی در ابعاد فردی و اجتماعی است و نزول آیات بنا بر رویدادهای زمان، درک آن را افزایش میدهد.
تداوم رسالت در سایه وحی
این نکته را هم باید در نظر داشت که اینکه قرآن در مدت ۲۳ سال رسالت رسول خدا صلیالله علیه و آله به مرور نازل شده است، موجب ارتباط دائمی و مستمر آن حضرت با مبدأ وحی بوده و این نوع ارتباط مستمر موجب آرامش قلبی آن حضرت و تقویت اراده ایشان شده است تا امر تبلیغ اسلام را با قدرت و آراش بیشتری به انجام برسانند.
از طرف دیگر مستمر بودن وحی و نزول قرآن کریم به مفهوم تداوم رسالت آن حضرت است و دیگر افراد سودجو و منافق نیم توانستند بهانه بگیرند که خداوند متعال زمانی بر آن حضرت قرآن را وحی کرده و سپس ایشان رها شدهاند. بلکه میبینند آن حضرت به طور مداوم در ارتباط با مبدأ وحی بودهاند و مورد عنایت مستمر خدای متعال قرار داشتند.
مگر اتفاق افتاده بود که چنین خردهای بر پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله بگیرند؟
بله. زمانی اتفاق افتاد که قرآن کریم با تأخیر بر قلب مبارک رسول خدا صلیالله علیه و آله نازل شد. گویا مردم بر آن حضرت خرده گرفته بود که چرا قرآن بر ایشان نازل نمیشود. در عین حال به نظر میرسد که آن حضرت از این قضیه دلتنگ شده بودند. در این زمان بود که سوره مبارکه والضحی نازل شد تا بیان کند که جای دلتنگی نیست. چنانکه میفرماید: «وَالضُّحَى؛ وَ اللَّیلِ إِذَا سَجَى؛ مَا وَدَّعَک رَبُّک وَ مَا قَلَى؛ وَ لَلْآخِرَةُ خَیرٌ لَّک مِنَ الْأُولَى؛ وَ لَسَوْفَ یعْطِیک رَبُّک فَتَرْضَى؛ قسم به روز در آن هنگام که آفتاب برآید و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد، که خداوند هرگز تو را وانگذاشته و مورد خشم قرار نداده است و مسلماً آخرت براى تو از دنیا بهتر است و به زودى پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوى.»
اشاره به عظمت قرآن در سوره قدر
در سوره مبارکه قدر که به نزول قرآن کریم اشاره دارد، به طور واضح نام قرآن برده نشده. بلکه میفرماید: «ما آن را نازل کردیم.» دلیل این ابهام گویی چیست؟
ابهام گویی میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد. اما آن طور که از تفاسیر قرآن کریم مشخص میشود، گویا این امر برای این بوده که عظمت و ابهت قرآن کریم را نشان دهد. چنانکه در آیه ابتدایی سوره مبارکه قدر میفرماید: «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ؛ ما آن را در شب قدر نازل کردیم.» مخاطب به این صورت کنجکاو میشود تا بپرسد چه چیزی این اندازه اهمیت داشته که در شب قدر نازل شود؟ و پاسخ بگیرد که آن، قرآن کریم است. به این صورت اهمیت و عظمت آن روشن میشود.
در عین حال خدای متعال در این آیه، نزول قرآن کریم را به خودش نسبت داده و آن را به صورت جمع آورده تا بر عظمت آن تأکید دوباره و بیشتری داشته باشد. در عین حال میدانیم که نزول قرآن در شب قدر صورت گرفته، شبی که سرنوشت انسانها مشخص میشود و این مطلب نشان میدهد که قرآن، کتابی سرنوشتساز است.